جواب خودارزیابی درس دوازدهم علوم و فنون دهم؛ صفحه ۱۰۰، ۱۰۱ ،۱۰۲ تا ۱۰۶
جواب درس ۱۲ علوم فنون دهم
جواب درس ۱۲ علوم فنون دهم
گام به گام علوم و فنون دهم / در بخش زیر جواب فعالیت های درس نهم علوم و فنون ادبی دهم را قرار داده ایم. گام به گام درس ۱۲ علوم فنون ادبی دهم مربوط به صفحات ۱۰۰، ۱۰۱ ،۱۰۲ تا ۱۰۶ این کتاب میباشد./ درس ۱۲ :: جناس و انواع آن
جواب خودارزیابی صفحه ۱۰۰ و ۱۰۱ علوم و فنون ادبی دهم
۱) در بیتهای زیر، انواع جناس را مشخّص کنید.
🔹 در دل، عطش عشق خدایی ما راست *** دیوانه وصلیم و جدایی ما راست
قیصر امین پور
خدایی و جدایی: جناس ناهمسان اختلافی
🔹 بهرام که گور میگرفتی همه عمر *** دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
خیّام
گور (گور خر است) و گور (قبر): جناس همسان
🔹 بگفت از سور کمتر گوی با مور *** که موران را قناعت خوشتر از سور
پروین اعتصامی
سور و گور: جناس ناهمسان اختلافی
🔹 در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را *** مُهر لب او بر در این خانه نهادیم
حافظ
مِهر و مُهر: جناس ناهمسان حرکتی
🔹 زد به دلم در آتشی، عشق بتی که نام او *** زُهره و آفتاب را زَهره به آب میکند
نظامی
زُهره و زَهره: جناس ناهمسان حرکتی
🔹 هر که گوید کلاغ چون باز است *** نشنوندش که دیدهها باز است
سعدی
باز (نام پرندهای است) و باز (گشوده): جناس همسان
🔹 تا روانم هست نامت بر زبان دارم روان *** تا وجودم هست خواهد بود نقشت در ضمیر
سعدی
روان (جان) و روان (جاری): جناس همسان
🔹 غم خویش در زندگی خور که خویش *** به مرده نپردازد از حرص خویش
سعدی
خویش (خود) و خویش (خویشاوند): جناس همسان
آسمان صاف و شب آرام / بخت خندان و زمان رام / خوشه ماه فرو ریخته در آب/ شاخهها دست برآورده به مهتاب
فریدون مشیری
آرام و رام: جناس ناهمسان افزایشی
🔹 وه چه بیگانه گذشتی، نه کلامی نه سلامی *** نه نگاهی به نویدی، نه امیدی به پیامی
شفیعی کدکنی
کلامی و سلامی : جناس ناهمسان اختلافی
🔹 به مُلکِ جَم، مشو غرّه که این پیران رویین تن *** به دستانت به دست آرد، اگر خود پور دستانی
خواجوی کرمانی
دستان (حیله و مکر) و دستان (لقب زال): جناس همسان
🔹 به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق *** مژه بر هم نزند، گر بزنی تیر و سنانش
سعدی
جفا و قفا: جناس ناهمسان اختلافی
🔹 مرا زمانه ز یارم به منزلی انداخت *** که راضیام به نسیمی کز آن دیار آید
یغمای جندقی
یارو دیار: جناس ناهمسان افزایشی
🔹 ای دلیل دل گم گشته، خدا را مددی *** که غریب ار نبرد ره، به دلالت برود
حافظ
دلیل و دلالت: همریشگی (اشتقاق)
🔹 ای بسا شاعر، که او در عمر خود، نظمی نساخت *** وی بسا ناظم، که او در عمر خود، شعری نگفت
محمّد تقی بهار
نظم و ناظم: همریشگی (اشتقاق)
🔹 گر تیغ برکشد که محبّان همیزنم *** اوّل کسی که لاف محبّت زند، منم
سعدی
محبّان و محبّت: همریشگی (اشتقاق)
۲) برای هریک از انواع جناس از کتاب فارسی خود، نمونهای بنویسید.
جناس ناهمسان اختلافی:
الهی فضل خود را یار ما کن / ز رحمت یک نظر در کار ما کن
جناس ناهمسان افزایشی:
در بر من ره چو به پایان برد / از خجلی سر به گریبان برد
جناس ناهمسان حرکتی:
شکر کند چرخ فلک، از مَلِک و مُلک و مَلَک / کز کرم و بخشش او، روشن و بخشنده شدم
جناس همسان:
به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب / که علم کند به عالم شهدای کربلا را که (۱- چه کسی ۲- حرف پیوند)
کارگاه تحلیل فصل ۴ علوم فنون دهم
۱) ابیات زیر را بخوانید و آنها را تقطیع کنید.
🔹 چشم دل باز کن که جان بینی *** آنچه نادیدنی است آن بینی
هاتف
🔹 ای مهر تو در دلها وی مُهر تو بر لبها *** وی شور تو در سرها وی سرّ تو در جانها
سعدی
🔹 آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟*** بی وفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟
شهریار
🔹 بیا تا قدر یکدیگر بدانیم *** که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
مولوی
🔹 کی رفتهای ز دل که تمنّا کنم تو را؟ *** کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را؟
فروغی بسطامی
🔹 آینه ار نقش تو بنمود راست *** خودشکن، آیینه شکستن خطاست
نظامی
🔹 اگر پای در دامن آری چو کوه *** سرت ز آسمان بگذرد در شکوه
سعدی
۲) نمونۀ زیر را از نظر ویژگیهای قلمرو زبانی بررسی کنید.
🔹 جهانا چه بدمهر و بدخو جهانی *** چو آشفته بازار بازارگانی
به درد کسان صابری اندر و تو *** به بدنامی خویش همداستانی
به هر کار کردم تو را آزمایش *** سراسر فریبی، سراسر زیانی
و گر آزمایمت صد بار دیگر *** همانی همانی همانی همانی
منوچهری
پاسخ:
– بیت سوم استفاده از شیوه بلاغی
– به کار گیری اندر» به جای «در»
– کاربرد کلمه «بازارگانی» به جای «بازرگانی»
– تکرار واژه «همانی»، استفاده از واژگان فارسی
۳) نمونههای زیر را از نظر ویژگیهای سبکی بررسی کنید.
🔹 الف) شیخ ما را گفتند: «که فلان کس بر روی آب میرود.» گفت: «سهل است چغزی و صعوهای نیز بر روی آب میرود.» گفتند: «فلان کس در هوا میپرد.» گفت: «زغن و مگس نیز در هوا میپرد.» گفتند: «فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری میرود.» شیخ گفت: «شیطان نیز در یک نفََس از مشرق به مغرب میرود. این چنین چیزها را چندان قیمتی نیست. مرد آن بُوَد که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخُسبد و بخرد و بفروشد و در بازار در میان خلق، ستد و داد کند و زن خواهد و باخلق درآمیزد و یک لحظه از خدای غافل نباشد.»
اسرارالتوّحید، محمّدبن منوّر
سطح زبانی: به کار گیری لغات مهجور و کهنه « زغن ، بخسبد و در آمیزد» /آوردن«را» به معنی حرف اضافه «شیخ ما را گفتند» / کاربرد جملات کوتاه و کامل به ویژه در دو جمله پایانی/ استفاده از واژه های عربی چغز، صعوه و … /زن خواستن به جای ازدواج کردن و زن گرفتن
سطح ادبی: یک نفس :مجاز از لحظه و زمان اندک/ تکرار واژه ها: فلان،هوا ،گفتن و /… مراعات نظیر : مشرق ، مغرب و بخرد ، بفروشد،داد و ستد و بازار
سطح فکری: مردان خدا و افراد با ایمان کسانی هستند که در میان مردم زندگی می کنند وهیچ وقت ازیاد خدا غافل نیستند.
🔹 ب) زیرک گفت: «آوردهاند که زغنی بود، چند روز بگذشت تا از مور و ملخ و هوّام و حشرات که طعمۀ او بود، هیچ نیافت که بدان سدّ جوعی کردی. یک روز به طلب روزی برخاست و به کنار جویباری چون متصیّدی مترصّد بنشست تا از شبکۀ ارزاق شکاری درافکند. ناگاه ماهیای در پیش او بگذشت، زغن بجست و او را بگرفت، خواست که فرو برد؛ ماهی گفت: تو را از خوردن من چه سیری بود؟ لیکن اگر مرا به جان امان دهی هر روزه ده ماهی از برف دی مهی سپیدتر و پاکیزهتر بر همین جایگاه و همین ممر بگذرانم تا یکایک میگیری و به مراد دِل به کار میبری و اگر واثق نمیشوی، مرا سوگندی مغلّظ ده که آنچ گفتم، در عمل آرم. زغن گفت: بگو بهخدا، منقار از هم باز رفتن و ماهی چون لقمۀ تنگ روزیان در آب افتادن یکی بود. چرخ از دهنم نواله در خاک افکند
دولت قدحم پیشِ لب آورد و بریخت *** و او خایب و نادم بماند.» مرزباننامه، سعدالدّین وراوینی
سطح زبانی: به کار بردن شعر در میان نثر / به کار گیری فراوان از واژگان عربی: هوّام ،متصیّد ،مغلّظ جوع، ممر و/…آوردن ب بر سر فعل : بگرفت / آوردن« آنچ» به جای «آن چه»/ می گیری و می بری، «می» اخباری به جای «ب» مضارع التزامی /
سطح ادبی: استفاده از آرایه های ادبی: تشخیص و استعاره در بیت پایانی| /به کار بردن تشبیه: شبکه ارزاق :، اضافه تشبیهی، ماهی چون لقمه ،… ماهی چون برف دی /…
سطح فکری: رواج نثر داستانی و اشاره به نقش حیله و تفکر و چاره سازی در رستن از بلایا /و در بیت نیز به نقش مقدر بودن روزی اشاره دارد .
۴) انواع جناس را در ابیات زیر مشخّص کنید.
🔹 وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم *** دل بر عبور از سدّ خار و خاره بندیم
حمید سبزواری
جناس ناهمسان افزایشی: خار، خاره
جناس ناهمسان اختلافی: باره، خاره
🔹 ای مرغ اگر پری به سر کوی آن صنم *** پیغام دوستان برسانی بدان پری
سعدی
جناس همسان (تام): پری (بپری: از مصدر پریدن)، پری: استعاره از معشوق
🔹 چو شد روز، رستم بپوشید گبر *** نگهبان تن کرد بر گبر ببر
فردوسی
جناس ناهمسان اختلافی: گبر، ببر
جناس ناهمسان افزایشی: بر، ببر
🔹 اگر تو فارغی از حال دوستان یارا *** فراغت از تو میسّر نمیشود ما را
سعدی
اشتقاق: فارغ، فراغت
🔹 من که باشم در آن حرم که صبا *** پردهدار حریم حرمت اوست
حافظ
اشتقاق: حرم، حریم، حرمت
جناس ناهمسان افزایشی: حرم، حریم
🔹 صبا خاک وجود ما، بدان عالی جناب انداز *** بوَد کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
حافظ
اشتقاق: نظر، منظر
🔹 من اوّل روز دانستم که با شیرین در افتادم *** که چون فرهاد باید شست، دست از جان شیرینم
سعدی
جناس همسان (تام): شیرین: استعاره از معشوق، شیرین: عزیز
۵) الگوی حروف قافیه را در ابیات زیر بنویسید.
🔹 پرسیدم از هلال که قدّت چرا خم است؟ *** گفتا خمیدنِ قدم از بار ماتم است
فدایی
مصوّت کوتاه + صامت (-َم)
🔹 بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت *** برآید که ما خاک باشیم و خشت
سعدی
مصوّت کوتاه + صامت + صامت (-ِ شت)
🔹 بوی بهارآمد، بنال ای بلبل شیرین نفس *** ور پایبندی هم چو من، فریاد میخوان از قفس
سعدی
مصوّت کوتاه + صامت (-َ س)
🔹 صد شکر گویم هر زمان، هم چنگ را هم جام را *** کاین هر دو بردند از میان، هم ننگ را هم نام را
قاآنی
مصوّت بلند + صامت (ام)
🔹 چو شد روز رستم بپوشید گبر *** نگهبان تن کرد بر گبر ببر
فردوسی
مصوّت کوتاه + صامت + صامت (-َ بر)
- 0 نظر
- hamyar
- hamyar.in/?p=23189