خود ارزیابی درس ۱۲ علوم و فنون یازدهم؛ صفحه ۹۷ تا ۱۰۷
گام به گام درس دوازدهم علوم و فنون ادبی یازدهم انسانی
گام به گام درس دوازدهم علوم و فنون ادبی یازدهم انسانی
انتخاب سریع صفحه :
گام به گام علوم و فنون یازدهم / درس ۱۲: کنایه
خودارزیابی صفحه ۹۷ علوم فنون یازدهم
۱- کنایهها را در مثالهای زیر بیابید.
🔹 الف) عاقل چون خلاف اندر میان آید، بجهد و چون صلح بیند، لنگر بنهد.
گلستان سعدی
جهیدن کنایه از: ترک محل یا فرار،
لنگر نهادن کنایه از: اقامت و ماندن در جایی
🔹 ب) ای پای به گل فرو شده، ای خسته تیر بلا، همه ما را خوانید؛ گرد درِ ما گردید.
کشف الاسرار میبدی
پای به گل فروشد کنایه از: درماندگی، گردِ درِ ما گردید کنایه از: به سوی ما بیایید
خودارزیابی صفحه ۹۸ علوم فنون یازدهم
🔹 پ) دلها اگر چه صاف، ولی از هراس سنگ *** آیینه بود میل تماشا شدن نداشت
سلمان هراتی
میل تماشا شدن نداشتن کنایه از: عدم تمایل به اظهار وجود و عقیده
🔹 ت) بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک *** بگفت آنگه که باشم خفته در خاک
نظامی
دل ز مهر پاک کردن کنایه از: فراموش کردن معشوق، خفتن در خاک کنایه از: مردن
🔹 ث) در هر طرف ز خیل حوادث کمین گهی است *** زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
حافظ
عنان گسسته دواندن کنایه از: به سرعت رفتن
🔹 ج) به کس مگوی که پایم به سنگ عشق برآمد *** که عیب گیرد و گوید چرا به فرق نپویی
سعدی
سنگ به پا در آمدن کنایه از: دچار سختی و مشکل شدن
۲- مفهوم کنایی عبارتهای زیر را مشخص کنید:
🔹 الف) چنین است رسم سرای درشت *** گهی پشت بر زین، گهی زین به پشت
فردوسی
مفهوم مصراع دوم: گاهی پیروزی و گاهی شکست نصیب انسان میشود.
🔹 ب) از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو
مولوی
مفهوم کنایی مصراع دوم: نتیجه هر عملی متناسب با خود آن عمل است.
خودارزیابی صفحه ۹۹ علوم فنون یازدهم
🔹 پ) نقشی بر آب میزنم از گریه حالیا *** تا کی شود قرین حقیقت، مجاز من
حافظ
نقش بر آب زدن کنایه از: کار بی ثبات و بیهوده کردن
🔹 ت) قمری ریخته بالم به پناه که روم؟ *** تا به کی سرکشی ای سرو خرامان از من؟
کلیم همدانی
سرکشی کنایه از: نافرمانی و بی توجهی
۳- در نمونههای زیر کنایهها را بیابید و مفهوم آنها را بیان کنید.
🔹 الف) ای که پنجاه رفت و در خوابی *** مگر این پنج روز دریابی
سعدی
مصراع دوم کنایه از: دزدیده گوش کردن
🔹 ب) بس بگردید و بگردد روزگار *** دل به دنیا در نبندد هوشیار
سعدی
دل بستن کنایه از: علاقهمندی
🔹 پ) از در درآمدی و من از خود به در شدم *** گویی کزین جهان به جهان دگر شدم
سعدی
🔹 ت) الهی پیشانی برخاک نهادن آسان است؛ *** دل از خاک برداشتن دشوار است.
سعدی
پیشانی بر خاک نهادن کنایه از اظهار بندگی، دل از خاک برداشتن کنایه از: قطع علاقه از دنیا
🔹 ج) در سلطان و شه را روزها بیهوده کوبیدن، *** دگر در کوی شاه خود کنم خاکی به سر امشب
محوی
در کوبیدن کنایه از متوسل شدن، خاک بر سر کردن کنایه از: چاره اندیشیدن در سختترین حالت.
۴- ویژگیهای زبانی و فکری مثالهای خود ارزیابی ۲ را بررسی کنید.
ویژگیهای زبانی:
الف) زبان شعر ساده است و در آن الفاظ عربی مشاهده نمیشود.
ب) زبان ساده است و سبک شعری مولوی سبک عراقی است ولی این بیت به مختصات زبانی سبک خراسانی نزدیک است.
پ) زبان شعر کمی دشوارتر از زبان شعر سبک خراسانی است. سبک شعری حافظ سبک عراقی است.
ت) کلیم همدانی از شعرای سبک هندی می باشد. زبان شعرش در این بیت ساده است.
ویژگیهای فکری:
الف و ب) واقع گرایی با توجه به دنیای بیرون؛
پ) فراق و غم گرایی؛
ت) درون گرا و بیان احوال شخصی.
۵- وزن بیت زیر را بیابید:
🔹 زنده به بوی توام، بوی ز من وا مگیر، *** تشنه روی توام، باز مدار از من آب
عراقی
مفتعلن فاعلن/ مفتعلن فاعلن
کارگاه تحلیل صفحه ۱۰۰ علوم فنون یازدهم
۱) دو غزل زیر را بخوانید و پرسشها را پاسخ دهید:
مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست *** هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست
چنان به دام تو الفت گرفت مرغ دلم *** که یاد مینکند عهد آشیان ای دوست
گرم تو در نگشایی کجا توانم رفت *** به راستان که بمیرم بر آستان ای دوست
مرا رضای تو باید، نه زندگانی خویش *** اگر مراد تو قتل است، وارهان ای دوست
که گفت سعدی از آسیب عشق بگریزد *** به دوستی که غلط میبرد گمانای دوست
سعدی
ای دفتر حسن تو را فهرست، خط و خالها *** تفصیلها پنهان شده در پرده اجمالها
آتشفروز قهر تو، آیینهدار لطف تو *** هم مغرب ادبارها، هم مشرق اقبالها
پیشانی عفو تو را پرچین نسازد جرم ما *** آیینه کی بر هم خورد از زشتی تمثالها
با عقل گشتم همسفر یک کوچه راه، از بی کسی *** شد ریشه ریشه دامنم از خار استدلالها
هر شب کواکب کم کنند از روزی ما پارهای *** هر روز گردد تنگتر سوراخ این غربالها
هر چند صائب، میروم سامان نومیدی کنم *** زلفش به دستم میدهد سررشته آمالها
صائب
کارگاه تحلیل صفحه ۱۰۱ علوم فنون یازدهم
الف) وزن هر دو غزل را بیابید.
وزن غزل اول: مفاعلن – فعالاتن – مفاعلن – فعلن وزن غزل دوم: مستفعلن – مستفعلن – مستفعلن – مستفعلن
ب) دو غزل را از نظر قلمرو زبانی و فکری مقایسه و تحلیل کنید.
قلمرو زبانی: در سبک عراقی زبان شعر نرم و دلنشین و برخوردار از معانی عمیق انسان ی و آسمانی است.
امّا در سبک هندی شعر عامیانه و دارای مضامین تازه و خیال پردازی های پیچیده است.
قلمرو فکری: در غزل سعدی هنوز برخی ویژگی های زبان خراسانی ، مانند: جا به جایی ضمیر پیوسته و کاربرد فعل «مینکند»
وجود دارد. واژه ها و ساختهای نحوی غزل سعدی، نرمتر و روانتر هستند امّا واژه های غزل صائب، روانی غزل سعدی را ندارد.
در غزل صائب برخی ترکیب ها و تغییر های تازه مانند: آتشفروز قهر، آیینه دار لطف، مغرب اِدبارها، مشرق اقبال ها، پیشانی عفو و سررشتۀ آمال ها، تازگی دارند. در غزل صائب، برخی تعبیرات عامیانه مانند: فهرست دفتر، یک کوچهراه، بیکسی، ریشهریشه شدن دامن و سوراخ غربال ها دیده میشود. در غزل سعدی، غایت مقصود شاعر از همۀ جهان هستی و زندگی، تنها رضای دوست، خداوند است. در غزل سعدی، عاشق هرگز از سختی های عشق نمی گریزد و از بالی عشق نمی پرهیزد. در غزل صائب، همۀ پدیده های هستی، نشان دهنده زیبایی های خداوند هستند و همهی بدبختی ها و خوشبختی های این جهان، پرتوی از قهر و لطف او میباشد. در غزل صائب، زشتی گناهان ما در عفو و بخشش خداوند، خدشهای وارد نمیکند. غزل صائب واقع گرا است. در غزل صائب معشوق عرفانی تر است. غزل صائب معنی گرا است. واژه های عربی در غزل صائب بیشتر است نسبت به غزل سعدی.
پ) دو غزل را از دیدگاه زیبایی شناسی تحلیل نمایید.
غزل سعدی: «جهان» مجاز از نعمت، «مرغ دل» تشبیه فشرده، «دام»، «مرغ» و «آشیان» مراعات نظیر، «در گشادن» کنایه، «راستان و آستان» جناس ناهمسان افزایشی، «جواب تلخ» حس آمیزی، «آسیب عشق» اضافۀ استعاری.
غزل صائب: «دفتر حسن»، «پرده اجمال» تشبیه فشرده، «خط و خال ها فهرست دفتر توست» تشبیه گسترده، «تفضیل» و «اجمال» تضاد، «مغرب اِدبارها آتش فروز قهر توست»، «مشرق اقبال ها آیینهدار لطف توست» تشبیه فشرده، «مغرب ادبارها»، «مشرق اقبال ها» تشبیه فشرده، «ادبار» و «اقبال» تضاد، «مشرق و مغرب» «قهر و لطف» تضاد، «پیشانی عفو» اضافۀ استعاری، بیت سوم اسلوب معادله، «پرچین ساختن» کنایه، «عقل» تشخیص، «ریشه ریشه» کنایه، «خار استدلالها» تشبیه فشرده، بیت پنج اشاره به تأثیر ستارگان در سرنوشت، «کواکب» تشخیص، «غربال» استعاره مصرّحه از آسمان، «سامان نومیدی کندن» پارادوکس، «سر رشتۀ آمال ها» تشبیه فشرده، «زلف» تشخیص.
در غزل صائب، تصویرها ی گوناگون و پیچیدها ی چون: «فهرست دفتر حُسن»، «پرده اجمال ها»، «آتش فروز قهر»، «آیینه دار لطف»، «مغرب ادبارها»، «مشرق اقبال ها»، «پرچین نشدن پیشانی عفو»، «تمثیل بر هم نخوردن آی نه از زشتی تمثال ها»، «همسفر شدن با عقل»، «ریشه ریشه شدن دامن از خار استدلال ها»، «تنگتر شدن غربال های کوکب» و «سررشتۀ آمالها» دیده میشود.
در حالی که در غزل سعدی ، تنها تصویر ساده «الفت گرفتن مرغِ دل به دام مشعوق» وجود دارد.سعدی گاه، از نظر بدی ع لفظی با واژه ها بازی میکند؛ مانند: «به راستان و بر آستان…» امّا صائب فقط به «مضمون های نو» میاندیشد
۲) در ابیات و عبارات زیر تشبیه را مشخص کنید و ارکان تشبیهات فشرده را بنویسید:
🔹 الف) کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق *** بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی
قیصر امینپور
عشق: مشبّه / کشتی: مشبهبه
🔹 ب) پس از ابر کرم، باران محبت بر خاک آدم بارید و خاک را گل کرد و به ید قدرت در گل از گل دل کرد.
مرصاد العباد
ابر کرم: کرم: مشبّه / ابر: مشبّهبه
باران محبت: محبت: مشبّه / باران: مشبّهبه
🔹 پ) پروردگارا روا مدار در ظلمات جهل و ضلال از چراغ هدایت به دور افتم.
صحیفه سجادیه
ظلمات جهل و ضلال: ضلال: ضلال جهل: مشبّه / ظلمات: مشبّهبه
چراغ هدایت: هدایت: مشبّه / چراغ: مشبّهبه
🔹 ت) مه طاسک گردن سمندت *** شب طره پرچم سیاهت
چرخ ار چه رفیع، خاک پایت *** عقل ار چه بزرگ طفل راهت
جمالالدّین عبدالرزّاق اصفهانی
۱) مه: مشبّه / طاسک گردن سمندت: مشبّهبه
۲) شب: مشبّه / طره پرچم سیاهت: مشبّهبه
۳) عقل: مشبّه / طفل راهت: مشبّهبه
🔹 ث) دریای شورانگیز چشمان تو زیباست *** آنجا که باید دل به دریا زد، همین جاست
حسین منزوی
چشمان: مشبّه / طفل راهت: مشبّهبه
کارگاه تحلیل صفحه ۱۰۲ علوم فنون یازدهم
۳) مجاز را در بیتهای زیر مشخص کنید:
🔹 الف) عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت *** فتنهانگیز جهان نرگس جادوی تو بود
حافظ
نرگس: مجاز از چشم
🔹 ب) دیدی که خون ناحق پروانه شمع را *** چندان امان نداد که شب را سحر کند
شفائی اصفهانی
خون: مجاز از کشته شدن
🔹 پ) از تو به که نالم که دگر داور نیست *** وز دست تو هیچ دست بالاتر نیست
سعدی
دست: مجاز قدرت
۴) در ابیات و عبارات زیر استعاره را بیابید و مشخص کنید که آن استعاره، کدام رکن باقی مانده از تشبیه است؟
🔹 الف) بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایهبان دارد *** بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
حافظ
بتی استعاره از معشوق (مشبهبه)
گل استعاره از صورت (مشبهبه)
سنبل استعاره از زلف (مشبهبه)
🔹 ب) دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی *** یکی زین چاه ظلمانی برونشو تا جهانبینی
سنایی
دلا تشخیص (مشبه)
زندان استعاره از دنیا (مشبهبه)
چاه ظلمانی استعاره از دنیا (مشبهبه)
۵) در ابیات زیر عبارت کنایه را مشخص کنید و مفهوم کنایی آن را بنویسید.
🔹 الف) به تیغم گر کُشد، دستش نگیرم *** و گر تیرم زند منت پذیرم
حافظ
جواب: دستش نگیرم کنایه از مانع نشدن
🔹 ب) یکی نغزبازی کند روزگار *** که بنشاندت پیش آموزگار
فردوسی
جواب: بنشاندت پیش آموزگار کنایه از تنبیه کردن
۶) آرایههای تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه را در ابیات و عبارات زیر مشخص کنید:
🔹 الف) داغ است دل لاله و نیلی است برِ سرو *** کز باغ جهان لالهعذاران همه رفتند
محمدتقی بهار
«دل لاله»، «برِ سرو نیلی است»: استعاره از نوع تشخیص
لالهعذران: استعاره
کارگاه تحلیل صفحه ۱۰۳ علوم فنون یازدهم
🔹 ب) با آسمان مفاخره کردیم تا سحر *** او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم
حسین منزوی
دَم زدن: کنایه از سخن گفتن – با آسمان مفاخره کردیم و آسمان دم زد: تشخیص
🔹 پ) این نغمه محبت بعد از من و تو ماند *** تا در زمانه باقی است آواز باد و باران
شفیعی کدکنی
نغمهی محبت: تشبیه فشرده
🔹 ت) الهی، عقل گوید: الحذر، الحذر؛ عشق گوید: العجل، العجل.
آیتاله حسنزاده آملی
الحذ: مجاز از دوری کن (از عشق)، العجل: مجاز از شتاب کن (در عشق)
🔹 ق) از دیدهگر سرشک چو باران چکد، رواست *** کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
حافظ
سرشک: مشبه
چو: ادات تشبیه
باران: وجه شبه
چکد: وجه شبه
چو: ادات تشبیه
برق: مشبّهبه
بشد: وجهشبه
روزگار عمر: مشبّه
🔹 ج) روشنی روز تویی، شادی غمسوز تویی *** ماه شبافروز تویی، ابرشکربار بیا
مولوی
«تو» در هر دو مصرع: مشبّه
روشنی روز، شادی غمسوز، ماه شبافروز: مشبّهبه
ابر شکربار: استعاره از سخن شیرین
🔹 چ) چون در این آیات تأمّل کنند، بهار توحید از دلهای ایشان سر برزند. درخت معرفت به بار آید، چشمه حکمت گشاید، یاسمین شوق بردهد.
کشفالاسرار میبدی
بهار توحید: تشبیه فشرده
درخت معرفت: تشبیه فشرده
چشمهی حکمت: تشبیه فشرده
یاسمین شوق: تشبیه فشرده
🔹 ح) دلم شکستی و رفتی، خلاف شرط مودّت *** به احتیاط رو اکنون که آبگینه شکستی
سعدی
دلم شکستی: کنایه از ناراحتم کردی
آبگینه: استعاره از دل
🔹 خ) تو قامت بلند تمنّایی ای درخت / همواره خفته است در آغوشت آسمان / بالاییای درخت
سیاوش کسرایی
ای درخت: استعاره و تشخیص
آسمان خفته است: استعاره و تشخیص، قامت بلند تمنا: استعاره و تشخیص
🔹 د) جهان را سر به سر آیینه میدان *** به هر یک ذرّهای صد مهر تابان
شیخ محمودشبستری
جهان: مشبّه
آیینه: مشبّهبه
🔹 ذ) همگنان خاموش / گرد بر گردش به کردار صدف بر گرد مروارید.
اخوان ثالث
همگان: مشبه
به کردار: ادات تشبیه
صدف: مشبّهبه
مروارید: وجهشبه
کارگاه تحلیل صفحه ۱۰۴ علوم فنون یازدهم
🔹 ر) ای گل بوستانسرا، از پس پردهها درآ *** بوی تو میکشد مرا، وقت سحربه بوستان
صائب
ای گل: استعاره و تشخیص
🔹 ز) پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل *** یک روز خنده کردم و عمری گریستم
شهریار
گلاب سرشک و من چو گل: تشبیه
یک روز: مجاز از زمان کم
عمری: مجاز از زمانی طولانی.
یک روز خنده کردن کنایه از: مدت کمی شاد بودن
عمری گریستن کنایه از: مدت زیادی غمگین بودن.
🔹 ژ) موی سفید را فلکم رایگان نداد *** این رشته را به نقد جوانی خریدهام
رهی معیری
فلکم: استعاره و تشخیص
نقد جوانی: تشبیه فشرده
رشته: استعاره از موی سفید
نقد جوانی: تشبیه فشرده، جوانی ← مشبّه، نقد ← مشبّهبه
۷) با خوانش درست ابیات، مرز پایههای آوایی آنها را مشخّص کنید و هر پایه را در خانه خود قرار دهید:
🔹 اگر تو ز آموختن سر بتابی، *** نجوید سر تو همی سروری را
ناصر خسرو
🔹 در هوایت بیقرارم روز و شب *** سر ز پایت بر ندارم روز و شب
مولوی
۸) با خوانش بیتها، مرز پایههای آوایی را مشخّص کنید، سپس خانههایی به تعداد آنها طرّاحی نموده، هر پایه را در خانه خود جای دهید و وزن آنها را بنویسید:
🔹 ز چشم شوخ تو جان کی توان برد *** که دائم با کمان اندر کمین است
حافظ
جواب: همسان تک لختی / اختیار زبانی: هجای ۳ و هجای ۶ مصراع اول – کوتاه به بلند / اختیار زبانی: هجای ۷ مصراع دوم، حذف همزه / اختیار وزنی: بلند بودن هجای پایانی در دو مصراع که هجای کشیده آمده است.
🔹 نمیرم از این پس که من زندهام *** که تخم سخن را پراکندهام
فردوسی
اختیار زبانی: هجای ۵ مصراع اول- حذف همزه / اختیار زبانی: هجای ۳ مصراع دوم – کوتاه به بلند همسان تک لختی.
کارگاه تحلیل صفحه ۱۰۵ علوم فنون یازدهم
۹) با توجّه به آهنگ بیت زیر، پایههای آوایی مناسب (غیر از واژههای بیت) را تولید کنید و آن را در جای خالی بنویسید:
نمیدانم بگو عشق تو از جانم چه میخواهد *** چه میخواهد بگو عشق تو از جانم؟ نمیدانم
قیصر امینپور همسان تک لختی
۱۰) بیتهای زیر را متناسب با پایههای آوایی تفکیک کنید، سپس وزن و نشانههای هجایی هریک را در خانهها قراردهید:
🔹 بازآمدم بازآمدم، از پیش آن یارآمدم *** در من نگر، درمن نگر، بهر تو غمخوار آمدم
مولویاختیار زبانی: حذف همزه هجای ۲ و هجای ۶ و هجای ۱۴ مصراع اول، هجای ۱۴ مصراع دوم، اختیار زبانی کوتاه به بلند در هجای ۱۱ مصراع دوم – همسان تک لختی
🔹 ای همه هستی ز تو پیدا شده *** خاک ضعیف از تو توانا شده
نظامی
همسان تک لختی
اختیار زبانی: حذف همزه – هجای ۵ مصراع ۲
اختیار وزنی: هجای ۱۱ در پایان دو مصراع – هجای کوتاه به جای بلند
کارگاه تحلیل صفحه ۱۰۶ علوم فنون یازدهم
۱۱) پایههای آوایی بیتهای زیر را مشخّص کنید و با ذکر دلیل بنویسید که چرا ابیات زیر دارای وزن همسان دولختی هستند؟
🔹 الف) از نظرت کجا رود، وربرود تو همرهی *** رفت و رها نمیکنی، آمد و رهن نمیدهی
سعدی
الف) وسط مصراع مکث شده است.
ب) ارکان شعر متناوب است. «مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن»
پ) تعداد هجاهای مصراع زوج است (۱۶ تاست)
🔹 ب) اشک سحر زداید، از لوح دل سیاهی *** خرم کند چمن را، باران صبحگاهی
رهی معیری
الف) وسط مصراع مکث میشود.
ب) پایههای شعر متناوب است. «مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن»
پ) تعداد هجاهای مصراع زوج است (۱۴ تاست)
۱۲) بیتهایی را که نظم همسان دولختی (دوری) دارند، مشخّص کنید:
🔹 الف) در سینهام دوباره غمی جان گرفته است *** امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است
سلمان هراتی
بر وزن «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» است و دوری نیست.
🔹 ب) بسیار گنه کردیم، آن بود قضای تو *** شاید که به ما بخشی، از روی کرم آنها
سنایی
بر وزن «مفعولُ مفاعیلن مفعولُ مفاعیلن» است و دوری است.
🔹 پ) هردم از این باغ بری میرسد *** تازه تر از تازهتری میرسد
نظامی
بر وزن «مفتعلن، مفتعلن و فاعلن» است و دوری نیست.
۱۳) بیتهای زیر را تقطیع هجایی کنید و مطابق جدول زیر، پایههای آوایی، وزن و نشانههای هجایی آن را بنویسید:
🔹 الف) دائم گل این بستان، شاداب نمیماند *** دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
سعدی
🔹 ب) هر نفس آواز عشق، میرسد از چپ و راست *** ما به فلک میرویم، عزم تماشا که راست
مولویهمسان دولختی.
اختیار زبانی: حذف همزه، هجای ۴ و هجای ۱۱ مصراع اول
اختیار وزنی: بلند بودن هجای پایانی مصراع و پایانی نیم مصراع در اوزان دولختی که کشیده آمده است.
🔹 پ) غمناک نباید بود، از طعن حسود ای دل *** شاید که چو وابینی، خیر تو در این باشد
حافظ اختیار زبانی: هجای ۸ و هجای ۱۳ مصراع اول و هجای ۱۲ مصراع دوم- حذف همزه – همسان دولختی.
- hamyar
- hamyar.in/?p=23334