جواب درس ۱۵ عربی هفتم (همراه ترجمه و معنی)
جواب و معنی درس پانزدهم عربی هفتم
جواب و معنی درس پانزدهم عربی هفتم
انتخاب سریع صفحه :
جواب و ترجمه عربی هفتم / معنی درس پانزدهم عربی هفتم ؛ ترجمه و جواب تمرینات صفحه های ۱۱۶ و ۱۱۷ و ۱۱۸ و ۱۱۹ و ۱۲۰ و ۱۲۱ و ۱۲۲ درس ۱۵ کتاب عربی کلاس هفتم
کلمات درس پانزدهم صفحه ۱۱۶ عربی هفتم
| آلِهَه: خدایان «مفرد: إلٰه» | عَمِلَ: کار کرد |
| بارِد: سرد | عَفْواً: ببخشید |
| تین: انجیر | فاکِهَه: میوه «جمع: فَواکِه» |
| جَلَسَ: نشست | فَرِحَ: خوشحال شد |
| جَلَسْنا: نشستیم | قَطَعَ: بُرید |
| جَوّ: هوا | قَطَعْنا: بُریدیم |
| حُدود: مرزها | لَبِسَ: پوشید |
| حَزِنَ: غمگین شد | نَسِیَ: فراموش کرد |
| حَفِظَ: حفظ کرد | نَصَرَ: یاری کرد |
| حَفِظَکُمُ اللّهُ: خدا شما را حفظ کند. | والدِ: پدر |
| شَعَرَ بِـ: احساسِ … کرد | والِده: مادر |
| صَنَعَ: ساخت | وَقَعَ: افتاد |
| ضَرَبَ: زد | وَقَفَ: ایستاد |
| ضَربْنا: زدیم | |
| عَبَرَ: عبور کرد | |
| عَرَفَ: شناخت |
ترجمه درس پانزدهم صفحه ۱۱۷ عربی هفتم

مفهوم رنگ ها: ماضی | ماضی منفی | ضمیر | پرسشی
| الجده: مادربزرگ |
محسن |
| ألو. السَّلامُ عَلَیکَ یا عَزیزی. الو، سلام بر تو عزیز من. |
عَلَیکِ السَّلامُ. مَنْ أنتِ؟ سلام بر تو چه کسی هستی؟ |
| کَیْفَ ما عَرَفْتَ جَدَّتَکَ؟! چطور مادر بزرگت را نشناختی؟ |
عَفْواً؛ ما عَرَفْتُ صَوتَکِ. کَیفَ حالُکِ؟ ببخشید، صدایت را نشناختم. حالت چطور است؟ |
| أنَا بِخَیرٍ وَ کَیْفَ حالُکُم؟ من خوبم حال شما چطور است؟ |
کُلُّنا بِخَیْرٍ. همهی ما خوبیم. |
| أیْنَ أنتُمُ الْآنَ؟ الان شما کجا هستید؟ |
وَصَلْنا إلَی مَدینهِ مِهْران فی الْحُدودِ. به شهر مهران در مرز رسیدیم. |
| أیْنَ الْوالِدُ وَ الْوالِدَهُ؟ پدر و مادرت کجا هستند؟ |
هُما جالِسانِ عَلَی الْکُرْسیِّ. آنها روی صندلی نشستهاند. |
| هَلْ هُما بِخَیْرٍ؟ آیا آن دو خوب هستند؟ |
نَعَمْ؛ الْحَمْدُ لِلّهِ. بله خداروشکر |
| کَیفَ الْجَوُّ هُناکَ؟ هوا آنجا چه طور است؟ |
الْجَوُّ باردٌ قلیلاً. هوا کمی سرد است. |
| ماذا لَبِسْتَ یا عَزیزی؟ عزیزم چه پوشیدهای؟ |
– |
| – ماذا لَبِسَ أَبوکَ و لَبِسَتْ أُمُّکَ؟ پدرت چه پوشیده و مادرت چه پوشیده است؟ |
لَبِسْنا مَلابِسَ مُناسِبَهً. لباسهای مناسب پوشیدیم. |
| حَفِظَکُمُ اللّهُ! مَعَ السَّلامَهِ. خدا شما را حفظ کند. به سلامت. |
شُکْراً جَزیلاً. إلَی اللِّقاءِ. خیلی ممنون. به امید دیدار. |
ترجمه فعل ماضی صفحه ۱۱۸ عربی هفتم
بدانیم: فعل ماضی (۳)
نَحنُ کَتَبْنا واجِباتِنا.ترجمه: ما نوشتیم تکالیفمان را |
نَحنُ جَلَسْنا فِی الْمَکتَبَهِ.ترجمه: ما نشستیم در کتابخانه |
جواب تمرین درس ۱۵ صفحه ۱۱۹ عربی هفتم
🔶 تمرین یک_ الاول
✒ ترجمه کنید.
۱. …ضَرَبْنا لِلنّاسِ فی هٰذَا الْقُرآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ
ترجمه: در این قرآن برای مردم از هر گونه مثلی آوردیم.
۲. أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هٰذا بِآلِهَتِنا یا إبْراهیمُ
ترجمه: ای ابراهیم آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟
۳. ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ
ترجمه: برای ما مثلی زد و خلقت خودش را فراموش کرد.
۴. قالَ الطِّفلُ: «أنَا ما حَزِنْتُ».
ترجمه: کودک گفت: «من غمگین نبودم».
۵. نَحنُ ما عَبَرْنا الْحُدودَ.
ترجمه: ما از مرزها عبور نکردیم.
🔶 تمرین دوم_ الثانی
✒ کلمات مرتبط در ردیف «الف» و «ب» را به هم وصل کنید.
جواب تمرین درس ۱۵ صفحه ۱۲۰ عربی هفتم
🔶 تمرین سوم _ الثالث
✒ هر جمله را با توجّه به تصویر ترجمه کنید.
أنا حَزِنْتُ قَلیلاً.ترجمه: من کمی ناراحت بودم. |
أنتَ نَصَرْتَهُ. لِأَنَّکَ شَریفٌ.ترجمه: تو او را یاری میکنی. زیرا تو شریف هستی. |
هوَ وَقَعَ عَلَی الْأَرضِ.ترجمه: او روی زمین افتاد. |
أنتِ لَبِسْتِ عَباءَهً جَمیلهً.ترجمه: تو چادر زیبایی پوشیدی. |
هیَ نَسِیَتْ شَیئاً.ترجمه: او چیزی را فراموش کرد. |
|
جواب تمرین درس ۱۵ صفحه ۱۲۱ عربی هفتم
نَحنُ شَعَرْنا بِالاِفتِخارِ.ترجمه: ما احساس افتخار میکنیم. |
نَحنُ وَقَفْنا لِأخْذِ الْجَوائِزِ.ترجمه: ما برای گرفتن جایزهها ایستادهایم. |
نَحنُ عَبَرْنا الْجَبَلَ.ترجمه: ما از کوه عبور کردیم. |
نَحْنُ فَرِحْنا کَثیراً.ترجمه: ما خیلی خوشحال بودیم. |
نحن قَطَعْنا الْخَشَبَ.ترجمه: ما چوب را بریدیم. |
|
جواب تمرین صفحه ۱۲۲ عربی هفتم
🔶 تمرین برای خانه
✒در جای خالی، فعل ماضی مناسب بنویسید.
● جَلَسَ : نشست
● ضَرَبَ : زد / ضربه زد
● صَنَعَ : ساخت
● حَزِنَ : غمگین شد
◆ فَرِحَتْ : او (دختر) خوشحال شد
◆ وَصَلَتْ : او (دختر) رسید
◆ عَمِلَتْ : او (دختر) کار کرد
◆ بَحَثَتْ : او (دختر) جستوجو کرد
◼ أَخَذَ : گرفت
◼ أَکَلَ : خورد
◼ قَطَعَ : برید
◼ غَسَلَ : شست
◣ لَعِبَتْ : او (دختر) بازی کرد
◣ صَعِدَتْ : او (دختر) بالا رفت
◣ نَسِیَتْ : او (دختر) فراموش کرد
◣ وَقَفَتْ : او (دختر) ایستاد
- hamyar
- hamyar.in/?p=54240

نَحنُ کَتَبْنا واجِباتِنا.
نَحنُ جَلَسْنا فِی الْمَکتَبَهِ.
أنا حَزِنْتُ قَلیلاً.
أنتَ نَصَرْتَهُ. لِأَنَّکَ شَریفٌ.
هوَ وَقَعَ عَلَی الْأَرضِ.
أنتِ لَبِسْتِ عَباءَهً جَمیلهً.
هیَ نَسِیَتْ شَیئاً.
نَحنُ شَعَرْنا بِالاِفتِخارِ.
نَحنُ وَقَفْنا لِأخْذِ الْجَوائِزِ.
نَحنُ عَبَرْنا الْجَبَلَ.
نَحْنُ فَرِحْنا کَثیراً.
نحن قَطَعْنا الْخَشَبَ.