جواب درس ۷ عربی هفتم (همراه ترجمه و معنی)
جواب و معنی درس هفتم عربی هفتم
جواب و معنی درس هفتم عربی هفتم
انتخاب سریع صفحه :
گام به گام عربی هفتم / درس ۷ :: الأُسْرَهُ النّاجِحَهُ
کلمات صفحه ۹۴ عربی هفتم
أَکْبَر: بزرگتر |
أیُّها: ای «برای مذکّر» |
أیَّتُها: ای «برای مؤنّث» |
بِ: به وسیلهٔ |
بَدَأَ بِ: شروع کرد به |
جَمَعَ: جمع کرد |
جَمَعْتُما: جمع کردید «مثنی» |
حارّ: گرم «متضاد بارِد» |
زَوجَه: همسر |
سَمَحَ لِ: اجازه داد |
کیمیاء: شیمی |
لِأَنَّ: زیرا، برای اینکه |
مُساعَدَه: کمک |
مَمْلوء بِ: پُر از |
ترجمه درس هفتم صفحه ۹۵ عربی هفتم
خانوادهٔ موفّق
۱- السَّیِّدُ زارِعیّ فَلّاحٌ و زَوْجَتُهُ فَلّاحهٌ.
ترجمه: آقای زارعی کشاورز و همسرش نیز کشاورز است.
۲- هُما ساکِنانِ مَعَ أولادِهِما فی قَریَهٍ.
ترجمه: آن دو با فرزندانشان در روستا زندگی میکنند.
۳- عارِفٌ أکبَرُ مِنَ الْأخَوَیْنِ وَ سُمیَّهُ أکْبَرُ مِنَ الْأُخْتَیْنِ.
ترجمه: عارف از برادرها و سمیّه از خواهرها بزرگ تر است.
۴- هُمْ أُسْرَهٌ ناجِحَهٌ.
ترجمه: آنها خانواده ای موفق هستند.
۵- بَیتُهُمْ نَظیفٌ وَ بُسْتانُهُم مَمْلوءٌ بِأشْجارِ الْبُرتُقالِ وَ الْعِنَبِ وَ الرُّمّانِ وَ التُّفّاحِ.
ترجمه: خانه شان پاکیزه و باغ شان پر از درختان پرتقال، انگور، انار و سیب است.
حِوارٌ بَیْنَ الْوالِدِ وَ الْأَوْلادِ
گفتو گویی میانِ پدر و پسران
الْوالِد: أیْنَ ذَهَبْتَ یا عارِفُ؟ ترجمه: پدر: ای عارف کجا رفتی؟ |
عارف: إلَی بَیْتِ الْجَدِّ وَ الْجَدَّهِ مَعَ صادِقٍ وَ حامِدٍ. ترجمه: عارف: به خانهٔ پدربزرگ و مادربزرگ همراه با صادق و حامد. |
الْوالِد: کَیْفَ رَجَعْتُما یا صادِقُ وَ یا حامِدُ؟ ترجمه: پدر: ای صادق و حامد چگونه بازگشتید؟ |
الْأخَوانِ: بِالسَّیّارَهِ. ترجمه: دو برادر: با اتومبیل. |
الْوالِد: لِماذا ذَهَبْتُمْ أیُّها الْأولادُ؟ ترجمه: پدر: ای پسرها چرا رفتید؟ |
الْإِخْوَه: لِمُساعَدَهِ جَدِّنا. ترجمه: برادرها: برای کمک به پدربزرگمان. |
ترجمه درس هفتم صفحه ۹۶ عربی هفتم
حِوارٌ بَیْنَ الْوالِدَهِ وَ الْبَناتِ:
گفتو گویی میان مادر و دختران.
الْوالِدَه: أیْنَ ذَهَبْتِ یا سُمَیَّهُ؟
ترجمه: مادر: ای سمیّه کجا رفتی؟
سُمَیّه: إلَی بَیْتِ الْجَدِّ وَ الْجَدَّهِ مَعَ شَیْماءَ وَ نَرْجِسَ.
ترجمه: سمیه: به خانهٔ پدربزرگ و مادربزرگ همراه با شیما و نرگس.
الْوالِدَه: کَیْفَ رَجَعْتُما یا شَیْماءُ وَ یا نَرْجِسُ؟
ترجمه: مادر: ای شیما و نرگس چگونه برگشتید؟
الْأُخْتانِ: بِالسَّیّارَهِ.
ترجمه: دو خواهر: با اتومبیل.
الْوالِدَه: لِماذا ذَهَبْتُنَّ أیَّتُها الْبَناتُ؟
ترجمه: مادر: ای دخترها چرا رفتید؟
الْأخَوات: لِمُساعَدَهِ جَدَّتِنا.
ترجمه: خواهرها: برای کمک به مادربزرگمان.
ترجمه و جواب صفحه ۹۷ عربی هفتم
بدانیم: فعل ماضی (۴)
أَنتُمْ عَرَفْتُم جَوابَ سُؤالی. ترجمه: شما دانستید جواب سوالی را |
أنتُما بَدَأْتُما بِالْمُسابَقَهِ ترجمه: شما شروع کردید به مسابقه |
أنتُنَّ سَمِعْتُنَّ کَلامی بِدِقَّهٍ. ترجمه: شما سخن مرا به دقت گوش کردید |
أنتُما جَمَعْتُما کُتُبَ الْمَکْتَبَهِ. |
به مقایسهٔ جملههای عربی و فارسی زیر دقّت کنید.
جواب تمرین درس ۷ صفحه ۹۹ عربی هفتم
🔶 تمرین یک_ الاول
✒ با توجّه به متن درس جملههای صحیح و غلط را معلوم کنید.۱. عَدَدُ الْأولادِ وَ الْبَناتِ خَمسَهٌ. ❌
ترجمه: تعداد دختران و پسران پنجتاست.
۲. السَّیِّدُ زارعیّ مُدَرِّسُ الْکیمیاءِ. ❌
ترجمه: آقای زارعی معلم شیمی است.
۳. أشجارُ الرُّمّانِ فی بُستانِ السَّیِّدِ زارِعیّ. ✅
ترجمه: درختهای انار در باغ آقای زارعی است.
۴. کانَ الْحِوارُ اْلْأَوَّلُ بیَنَ الْوالِدَهِ و البَناتِ. ❌
ترجمه: گفتگوی اول بین مادر و دختران بود.
۵. کانَ هَدَفُ الْأولادِ وَ الْبَناتِ مُساعَدَهَ الْجَدِّ و الْجَدَّهِ. ✅
ترجمه: هدف پسران و دختران کمک به پدر بزرگ و مادر بزرگ بود.
🔶 تمرین دوم_ الثانی
✒ جملههای زیر را ترجمه کنید، سپس زیر فعلهای ماضی خط بکشید.
۱. یا بِنْتانِ، کَیْفَ قَرَأْتُما دَرسَکُما؟
قَرَأْتُما: دوم شخص جمع(مثنی)
ترجمه: ای دختران (دو دختر) چگونه درستان را خواندید؟
۲. یا أُستاذُ، هَلْ سَمَحْتَ لی بِالْکَلامِ؟
سَمَحْتَ : دوم شخص جمع(مذکر)
ترجمه: ای استاد، آیا به من اجازه میدهی که صحبت کنم؟
۳. أیَّتُهَا السَّیِّداتُ، أَ سَمِعْتُنَّ صَوْتَ أطفالِکُنَّ؟
سَمِعْتُنَّ : دوم شخص جمع(مونث)
ترجمه: ای خانمها، آیا صدای فرزندانتان را شنیدید؟
۴. أیُّهَا الطُّلّابُ، لِماذا فَتَحْتُمْ أَبْوابَ الصُّفوفِ؟ – لان الجو حار
فَتَحْتُمْ : دوم شخص مفرد(مذکر)
ترجمه: ای دانش آموزان، چرا در کلاسها را باز کردید؟ زیرا هوا گرم است.
جواب تمرین درس ۷ صفحه ۱۰۰ عربی هفتم
🔶 تمرین سوم _ الثالث
✒ ترجمه کنید.
🔶 تمرین چهارم_ الرابع
✒ گزینه مناسب را انتخاب کنید.
۱- اَلْمُعَلِّمَهُ …سَمَحَتْ… لی بِالْخُروجِ مِنَ الصَّفِّ. سَمَحَ / سَمَحَتْ✔
ترجمه: معلم اجازه داد به من برای خارج شدن از کلاس . اجازه داد / اجازه داد
۲- أَنَا وَ صَدیقی …نَجَحْنا… فِی الْمُسابَقَهِ. نَجَحْتُ / نَجَحْنا✔
ترجمه: من و دوستم موفق شدیم در مسابقه . موفق شدم / موفق شدیم
۳- أَیَّتُهَا الْأُختانِ، أَ ما …شَعَرْتُما … بِالِافْتِخارِ؟ ✔شَعَرْتُما / شَعرَتْمُ
ترجمه: ای دو خواهر آیا احساس افتخار نکردید؟ احساس کردیم / احساس کردید
۴- هوَ …فَرِحَ … من نجاحِ صَدیقِهِ. ✔فَرِحَ / فَرِحَتْ
ترجمه: او خوشحال شد از موفقیت دوستش . خوشحال شد / خوشحال شد
۵- أَیُّهَا الْأَصدِقاءُ، ماذا …صَنَعْتُم…؟ ✔صَنَعْتُم / صَنَعْتُنَّ
ترجمه: ای دوستان چه چیزی ساختید؟ ساختید / ساختید
۶- قالَتْ أُمُّ حَمیدٍ: أَنَا …مُنتَظِرَهٌ… . مُنتَظِرٌ / مُنتَظِرَهٌ✔
ترجمه: مادر حمید گفت: من منتظر هستم. منتظر /منتظر
- 1 نظر
- hamyar
- hamyar.in/?p=26424
عالیه