گام به گام درس ۷ عربی یازدهم انسانی

گام به گام درس ۷ عربی یازدهم انسانی

ترجمه و جواب تمرینات درس هفتم عربی یازدهم انسانی

گام به گام درس ۷ عربی یازدهم انسانی

ترجمه و جواب تمرینات درس هفتم عربی یازدهم انسانی

گام به گام عربی یازدهم انسانی / درس هفتم

معنی صفحه ۹۲ عربی یازدهم انسانی

ترجمه درس هفتم عربی یازدهم انسانی  ۱- «مَن طَلَبَ شیئاً وَ جَدَّ وَجَدَ.»
معنی: هرکس چیزی را بخواهد و بکوشد، می‌یابد.

۲- لا مُشکِلَهَ قادِرَهٌ عَلیٰ هَزیمَهِ الشَّخصِ الَّذی یَتَوَکَّلُ عَلَی اللّهِ وَ یَعتَمِدُ عَلیٰ نَفسِهِ وَ قُدُراتِهِ.
معنی: هیچ مشکلی نیست که قادر به شکست شخصی باشد که به خدا توکل میکند و به خودش و توانمندی هایش تکیه میکند

۳- کَثیرٌ مِنَ النّاجِحینَ أَثاروا إعجابَ الْآخَرینَ؛
معنی: بسیاری از افراد موفّق، موجب شگفتیِ دیگران شده‌اند؛
مَعَ أَنَّهُم کانوا مُعَوَّقینَ أوْ فُقَراءَ أَو کانوا یُواجِهونَ مَشاکِلَ کَثیرَهً فی حَیاتِهِم، 
معنی: با وجود اینکه معلول، یا فقیر بوده‌اند، یا در زندگی‌شان با مشکلات بسیار رو به رو بوده‌اند،
وَ مِنْ هٰؤلاءِ:
معنی: از آن جمله:

۴- اَلْأُستاذُ مَهدیّ آذَریَزدیّ وَ هوَ أَشهَرُ کاتِبٍ لِقِصَصِ الْأَطفالِ، 
معنی: استاد مهدی آذریزدی نامدارترین نویسندهٔ داستان‌های کودکان،
فِی السَّنَهِ الْعِشرینَ مِن عُمرِهِ کانَ عامِلاً بَسیطاً، 
معنی: در سنّ بیست سالگی کارگری ساده بود،
ثُمَّ صارَ بائِعَ الْکُتُبِ، 
معنی: سپس کتاب فروش شد،
وَ لَمْ یَذهَبْ إلَی الْمَدرَسَهِ فی حَیاتِهِ.
معنی: و در (طولِ) زندگی‌اش به مدرسه نرفته بود.

معنی صفحه ۹۳ عربی یازدهم انسانی

ترجمه درس هفتم عربی یازدهم انسانی

۵- هیلین کیلِر عِندَما بَلَغَتْ مِنَ الْعُمرِ تِسعَهَ عَشَرَ شَهراً، 
معنی: هِلِن کِلِر هنگامی که به نوزده ماهگی رسید،
أُصیبَتْ بِحُمّیٰ صَیَّرَتْها طِفلَهً عَمیاءَ صَمّاءَ بَکْماءَ؛
معنی: دچار تبی شد که او را کودکی نابینا، ناشنوا و لال گردانید.

۶- فَأَرْسَلَها والِداها إلیٰ مُؤَسَّسَهٍ اجْتِماعیَّهٍ لِلْمُعَوَّقینَ.
معنی: پدر و مادرش او را به مؤسّسهٔ اجتماعی معلولان فرستادند.

۷- اِسْتَطاعَتْ مُعَلِّمَهُ «هیلین» أَنْ تُعَلِّمَها حُروفَ الْهِجاءِ وَ التَّکَلُّمَ عَنْ طَریقِ اللَّمْسِ وَ الشَّمِّ؛
معنی: معلّمِ هلن توانست که از راهِ لمس و بویایی حروف الفبا و سخن گفتن را به او یاد دهد.

۸- وَ لَمّا بَلَغَتِ الْعِشْرینَ مِن عُمرِها، أَصبَحَتْ مَعروفهً فِی الْعالَمِ، وَ حَصَلَتْ عَلیٰ عَدَدٍ مِنَ الشَّهاداتِ الْجامِعیَّهِ.
معنی: و وقتی که به بیست سالگی رسید، در جهان سرشناس شد، و مدارک دانشگاهی متعددی به دست آورد.

۹- وَ أَخیراً اسْتَطاعَتْ أَنْ تُسافِرَ إلَی الْبُلدانِ الْمُختَلِفَهِ. وَ أَلْقَتْ عِدَّهَ مُحاضَراتٍ وَ أَصْبَحَتْ أُعجوبَهَ عَصرِها.
معنی: و سرانجام توانست که به کشورهای گوناگون سفر و چند سخنرانی ایراد کند و مایهٔ شگفتیِ (شگفت انگیز) روزگارش شد.

۱۰- أَلَّفَتْ «هیلین» ثَمانیَهَ عَشَرَ کِتاباً تُرجِمَتْ إلیٰ خَمسینَ لُغَهً.
معنی: هلن هجده کتاب تألیف کرد که به پنجاه زبان ترجمه شدند.

همین حالا همیار را نصب کنید و همیشه یک معلم همراه خود داشته باشید.
"نصب از مایکت و بازار "

۱۱- مَهتاب نَبَویّ بِنْتٌ وُلِدَتْ بِدونِ یَدَیْنِ، وَ رَغْمَ هٰذا فَهیَ تَکْتُبُ وَ تَرْسُمُ وَ تَسْبَحُ، 
معنی: مهتاب نبوی دختری است که بدون دست به دنیا آمد، و با وجود این، می‌نویسد، نقّاشی می‌کِشد، و شنا می‌کند،
وَ حَصَلَتْ عَلَی الْحِزامِ الْأَسوَدِ فِی التِّکواندو وَ أَلَّفَتْ کِتاباً.
معنی: و کمربند مشکی در تکواندو گرفت، و کتابی را تألیف کرد.

معنی صفحه ۹۴ عربی یازدهم انسانی

ترجمه درس هفتم عربی یازدهم انسانی

۱۲- کریستی بِراون وُلِدَ فی أُسرَهٍ فَقیرَهٍ و کانَ مُصاباً بِالشَّلَلِ الدِّماغیِّ، 
معنی: کریستی براون در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد، و دچار فلج مغزی بود،
وَ لَم یَکُنْ قادِراً عَلَی السَّیرِ وَ الْکَلامِ. فَساعَدَتْهُ أُمُّهُ.
معنی: و قادر به حرکت و سخن گفتن نبود. بنابراین، مادرش او را کمک کرد.

۱۳- فی یَومٍ مِنَ الْأَیّامِ أَخَذَ کریستی قِطعَهَ طَباشیرَ بِقَدَمِهِ الیْسُریٰ وَ هیَ الْعُضوُ الْوَحیدُ الْمُتَحَرِّکُ مِن بَینِ أَطرافِهِ الْأَربَعَهِ وَ رَسَمَ شَیئاً.
معنی: در روزی از روزها کریستی با پای چپش که تنها اندامِ متحرّک از بین دست و پایش بود، تکّهٔ گچی را برداشت و چیزی را نقّاشی کرد.

۱۴- وَ مِن هُنَا ابْتَدَأَتْ حَیاتُهُ الْجَدیدَهُ. اِجتَهَدَ کریستی کَثیراً، 
معنی: و از همین جا زندگیِ نوینش آغاز شد. کریستی بسیار تلاش کرد،
وَ أَصبَحَ رَسّاماً وَ شاعِراً وَ أَلَّفَ کِتاباً بِاسْمِ «قَدَمیَ الْیُسریٰ»،
معنی: و نقّاش و شاعر شد و کتابی به نام «پای چپم» تألیف کرد.

فَأَصبَحَ الْکِتابُ فی ما بَعدُ فِلْماً حَصَلَ عَلیٰ جائِزَهِ أوسکار.
معنی: این کتاب بعدها فیلمی شد که موفّق به دریافت جایزهٔ اسکار شد.

معنی کلمات درس هفتم عربی یازدهم انسانی

أَخیراً: سرانجام حِزام: کمربند «جمع: أَحْزِمَه» عَمْیاء: کور (مؤنّث) «مذکّر: أَعْمَی/ جمع: عُمْی»
أُصیبَتْ: دچار شد (أَصابَ، یُصیبُ) حُمَّی: تب مُصابٌ بِـ: دچارِ
أَطراف: دست و پا و سر رَسّام: نقّاش مَعَ أَنَّ: با اینکه
أَطرافُهُ الْأَربَعَهُ: دست‌ها و پا‌هایش رَغْمَ: با وجودِ مُعَوَّق: معلول، جانباز
أُعْجوبَه: شگفت انگیز «جمع: أَعاجیب» سَعیٰ: تلاش کرد (مضارع: یَسْعیٰ) = جَدَّ، اِجتَهَدَ، حاوَلَ واجَهَ: روبه رو شد (مضارع: یُواجِهُ)
أَلْقیٰ: انداخت (مضارع: یُلْقی) أَلْقیٰ مُحاضَرَهً: سخنرانی کرد شَلَل دِماغیّ: فلج مغزی هَزیمَه: شکست دادن، شکست
بَکْماء: لال (مؤنّث) «مذکّر: أَبْکَم/ جمع: بُکْم» صَمّاء: کر (مؤنّث) «مذکّر: أَصَمّ/ جمع: صُمّ» یُسْرَی: چپ = یَسار ≠ یَمین
حُروفُ الْهِجاءِ: حروف الفبا طَباشیر: گچ نوشتار

جواب صفحه ۶۸ عربی یازدهم انسانی

📘 أَجِبْ عَنِ الْأَسئِلَهِ التّالیَهِ حَسَبَ نَصِّ الدَّرْسِ.
با توجه به متن درس به سوالات زیر پاسخ دهید.

۱- کَمْ سَنَهً کانَ عُمْرُ آذَریَزدی عِنْدَما کانَ عامِلاً بَسیطاً؟ فی سنۀ عشرین سِنه
معنی: سن آذر یزدی هنگامی که کارگری ساده بود چند سال بود؟ بیست سالگی

۲- أَیُّ مُشکِلَهٍ قادِرَهٌ عَلیٰ هَزیمَهِ الْمُتَوَکِّلِ عَلَی اللهِ؟ لا مُشکِلَهَ قادِرَهٌ.
معنی: کدام مشکل قادر به شکست توکل کننده بر خدا هست؟ هیچ مشکلی

۳- مَتیٰ أَصْبَحَتْ هیلین کیلِر مَعْروفَهً فِی الْعالَمِ؟ عشرین
معنی: چه وقتی هیلین کیلر در جهان معروف شد؟ بیست سالگی

۴- کَمْ کِتاباً أَلَّفَتْ «هیلین کیلِر؟» ثَمانیَهَ عَشََر کِتاباً
معنی: هلن کلر چند کتاب تألیف کرد؟ هجده کتاب

۵- مَا اسْمُ کِتابِ کریستی بِراون؟ قَدَمی الْیُسْرَی
معنی: اسم کتاب کریستی براون چیست؟ پای چپ من.

جواب صفحه ۹۷ درس هفتم عربی یازدهم انسانی

📘  اِخْتَبِرْ نَفْسَکَ
عَیِّنِ اسْمَ الْأَفعالِ الناّقِصَهِ وَ خَبَرَها.
اسم افعال معین و محمول آنها را مشخص کنید.جواب صفحه ۹۷ درس هفتم عربی یازدهم انسانی

۱- کانَ رَسولُ اللّهِ أُسْوَهً حَسَنَهً لِلْعالَمینَ.
معنی: پیامبر خدا الگویی خوبی برای جهانیان بود (است).
کانَ: فعل ناقص
رَسولُ: اسم ناقص (کانَ)
أُسْوَهً: خبر فعل ناقص (کانَ)

۲- صارَ کُلُّ مَکانٍ مَمْلوءً بِالْأَزهارِ الْجَمیلَهِ.
معنی: هر مکانی (همه جا) پر از شکوفه‌های زیبا شد.
صارَ: فعل ناقص
کُلُّ: اسم ناقص (صارَ)
مَمْلوءً: خبر فعل ناقص (صارَ)

۳- أَصْبَحَ الشّاتِمُ نادِماً مِنْ عَمَلِهِ الْقَبیحِ.
معنی: دشنام گو ، از کار زشتش پشیمان گردید. (شد)
أَصْبَحَ: فعل ناقص
الشّاتِمُ: اسم ناقص (أَصْبَحَ)
نادِماً: خبر فعل ناقص (أَصْبَحَ)

۴- لیَسَ الکْاذِبُ مُحْتَرَما عِندَ النّاسِ.
معنی: دروغگو نزد مردم محترم نیست.
لیَسَ: فعل ناقص
الکْاذِبُ: اسم ناقص (لیَسَ)
مُحْتَرَما: خبر فعل ناقص (لیَسَ)

۵- أَ لَیْسَ الصَّبْرُ مِفْتاحَ الْفَرَجِ؟
معنی: آیا صبر کلید گشایش نیست؟
لَیْسَ: فعل ناقص
الصَّبْرُ: اسم ناقص (لَیْسَ)
مِفْتاحَ: خبر فعل ناقص (لَیْسَ)

جواب صفحه ۹۸ درس هفتم عربی یازدهم انسانی

📘اِخْتَبِرْ نَفْسَکَ
تَرجِمِ العِْباراتِ التّالیَهَ.
عبارات زیر را ترجمه کنید.

۱- وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ
معنی: و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد.

۲- وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا
معنی: به عهد (خود) وفا کنید که از عهد سؤال میشود.

۳- … یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ
معنی: چیزی که در دلهایشان نیست با زبان‌های خویش می‌گویند.

۴- لَقَدْ کَانَ فِی یُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آیَاتٌ لِلسَّائِلِینَ
معنی: قطعاً در (داستان) یوسف و برادرانشان نشانه‌هایی برای پرسشگران بوده است.

۵- وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا
معنی: و نعمت خدا را برای خودتان یاد کنید آنگاه که دشمنان (یکدیگر) بودید پس او میان دلهایتان انس و الفت ایجاد کرد و به خاطر نعمت او برادر شدید.

جواب تمرین صفحه ۹۹ درس ۷ عربی یازدهم انسانی

🔶 تمرین یک_ الاول
📘 
عَیِّنِ الْجُملَهَ الصَّحیحَهَ وَ غیَر الصَّحیحَهِ حَسَبَ الْحَقیقهِ.
جملات صحیح و نادرست را با توجه به واقعیت مشخص کنید.

۱- اَلطَّباشیرُ مادَّهٌ بَیضاءُ أَوْ مُلَوَّنَهٌ یُکْتَبُ بِها عَلَی السَّبّورَهِ وَ مِثْلِها: صحیح✅
معنی: گچ ماده‌ای سفید یا رنگی است که با آن روی تخته سیاه و مانند آن نوشته می‌شود.

۲- اَلْأَبکَمُ مَن لا یَستَطیعُ أَن یَتَکَلَّمَ، وَ مُؤَنَّثُهُ «بَکْماءُ:» صحیح✅
معنی: لال کسی است که نمی‌تواند صحبت کند و مؤنث آن بکماء است.

۳- اَلْأَصَمُّ مَن لا یَستَطیعُ أَن یَریٰ، وَ مُؤَنَّثُهُ «صَمّاءُ» غلط❌
معنی: کر کسی است که نمی‌تواند ببیند و مؤنث أن ضماء است.

۴- اِرتِفاعُ حَرارَهِ الْجِسْمِ مِن عَلائِمِ الْمَرَضِ: صحیح✅
معنی: بالارفتن حرارت یا گرمای بدن از نشانه‌های بیماری است.

۵- شَمُّ الْقِطِّ أَقویٰ مِنْ شَمِّ الْکَلْبِ: غلط❌
معنی: حس بویایی گربه قوی‌تر از حس بویایی سگ است.

🔶 تمرین دوم_ الثانی
📘 تَرْجِمِ الْجُمَلَ التّالیَهَ.
جملات زیر را ترجمه کنید.

۱- کُنْتُ أَکْتُبُ إجاباتی. 
معنی: جواب‌هایم را می‌نوشتم.

۲- مَنْ یَکْتُبْ یَنْجَحْ: 
معنی: هر کس بنویسد، موفق می‌شود.

۳- لا تَکْتُبْ عَلَی الشَّجَرِ:
معنی: روی درخت ننویس.

دانلود همیار

۴- کانوا یَکْتُبونَ رَسائِلَ. 
معنی: نامه‌هایی می‌نوشتند.

۵- لَمْ یَکْتُبْ فیهِ شَیْئاً: 
معنی: در آن چیزی ننوشت (ننوشته است)

۶- أَخَذْتُ کِتاباً رَأَیْتُهُ: 
معنی: کتابی را گرفتم که آن را دیده بودم. (دیدم)

۷- یُکْتَبُ مَثَلٌ عَلَی الْجِدارِ: 
معنی: ضرب‌المثلی روی دیوار نوشته می‌شود.

۸- قَدْ کُتِبَ عَلَی اللَّوْحِ:
معنی: روی تخته نوشته شده است.

۹- اُکْتُبْ بِخَطٍّ واضِحٍ: 
معنی: با خطی واضح بنویس.

۱۰- سَأَکتُبُ لَکَ الْإجابَهَ:
معنی: جواب را برایت خواهم نوشت.

۱۱- لَنْ أَکْتُبَ جُملَهً:
معنی: جمله‌ای نخواهم نوشت.

جواب تمرین صفحه ۱۰۰ درس ۷ عربی یازدهم انسانی

🔶 تمرین سوم _ الثالث
📘 
تَرْجِمِ الْیَهَ وَ الَْحادیثَ، ثُمَّ عَیِّنِ الْمَطلوبَ مِنکَ.
آیه و حدیث را ترجمه کنید، سپس مشخص کنید چه چیزی از شما خواسته شده است.

۱- وَ لَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ
معنی: و از رحمت خدا نا امید نشوید، زیرا فقط قوم کافر از رحمت خدا ناامید می‌شوند.
اَلْجارَّ وَ الْمَجرورَ: مِنْ رَوْحِ

۲- لَیْسَ الْحَلیمُ مَنْ عَجَزَ فَهَجَمَ، وَ إذا قَدَرَ انْتَقَمَ، إنَّمَا الْحَلیمُ مَنْ إذا قَدَرَ عَفا، وَ کانَ الْحِلْمُ غالِباً عَلیٰ کُلِّ أَمْرِهِ
معنی: بردبار کسی نیست که ناتوان شود پس هجوم آورد و هرگاه توانمند شود انتقام بگیرد. تنها بردبار کسی است که هرگاه توانمند شود ببخشد (درگذرد) و بردباری بر هرکارش غالب باشد.
اِسْمَ الْفِعْلِ النّاقِصِ: لَیْسَ / کانَ
خَبَرَهُ: مَنْ / غالِباً

۳- مَنْ أَرادَ أن یَکونَ أَقوَی النّاسِ، فَلْیَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ.
معنی: هرکس بخواهد قوی‌ترین مردم باشد باید به خدا توکل کند.
اِسْمَ التَّفضیلِ: أَقوَی

۴- أَعظَمُ الْبَلاءِ انْقِطاعُ الرَّجاءِ.
معنی: بزرگ‌ترین بلا قطع شدن امید و آرزوست .
اَلْمُبتَدَأَ: أَعظَمُ
اَلْخَبَرَ: انْقِطاعُ

۵- مَنْ تَوکَّلَ عَلَی اللهِ ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ.
معنی: هرکس به خدا توکل کند سختی‌ها برایش خوار (آسان) می‌شوند.
نَوعَ الْفِعلِ: تَوکَّلَ، مفرد مذکر غائب
صیغَتَهُ: ذَلَّتْ، فعل ماضی، مفرد مؤنث غائب.

جواب تمرین صفحه ۱۰۱ درس ۷ عربی یازدهم انسانی

🔶 تمرین چهارم_ الرابع
📘 
تَرْجِمِ الْجُمَلَ التّالیَهَ.
جملات زیر را ترجمه کنید.

۱- أُریدُ أَنْ أَکْتُبَ تَرجَمَهَ النَّصِّ مُستَعیناً بِالْمُعْجَمِ.
معنی: می‌خواهم که با کمک واژه نامه معنی متن را بنویسم.

۲- نَصَحَ الْأُستاذُ طُلّابَهُ لِیَکْتُبوا بِخَطٍّ واضِحٍ.
معنی: استاد دانشجویانش را نصیحت کرد تا با خطی خوانا بنویسند.

۳- لَنْ أَکْتُبَ شَیْئاً عَلَی الْآثارِ التّاریخیَّهِ.
معنی: بر روی آثار تاریخی چیزی نخواهم نوشت.

۴- سَأَکْتُبُ ذِکْرَیاتِ السَّفْرَهِ الْعِلْمیَّهِ.
معنی: خاطرات گردش علمی را خواهم نوشت.

۵- کانَ زُمَلائی یَکْتُبونَ رَسائِلَ.
معنی: همکلاسی‌هایم نامه‌هایی می‌نوشتند.

🔶 تمرین پنجم _ الخامس
📘
عَیِّنِ اسْمَ الْأَفعالِ النّاقِصَهِ وَ خَبَرَها.
اسم افعال معین و محمول آنها را مشخص کنید.

۱- أَلا، لَیْسَ الظُّلْمُ باقیاً.
معنی: آگاه باشید، ظلم و ستم ماندگار نیست.
لَیْسَ: فعل ناقص
الظُّلْمُ: اسم فعل ناقص و مرفوع
باقیاً: خبر فعل ناقص و منصوب

۲- یُصْبِحُ الْجَوُّ حارّاً غَداً.
معنی: فردا هوا گرم می‌شود.
یُصْبِحُ: فعل ناقص
الْجَوُّ: اسم فعل ناقص و مرفوع
حارّاً: خبر فعل ناقص و منصوب

۳- کانَ الْجُنودُ واقِفینَ لِلْحِراسَهِ.
معنی: سربازان برای نگهبانی ایستاده بودند.
کانَ: فعل ناقص
الْجُنودُ: اسم فعل ناقص و مرفوع
واقِفینَ: خبر فعل ناقص و منصوب

۴- صارَ الطّالِبُ عالِماً بَعْدَ تَخَرُّجِهِ مِنَ الْجامِعَهِ.
معنی: دانشجو بعد از دانش آموختگی‌اش از دانشگاه، دانا گردید.
صارَ: فعل ناقص
الطّالِبُ: اسم فعل ناقص و مرفوع
عالِماً: خبر فعل ناقص و منصوب

جواب تمرین صفحه ۱۰۲ درس ۷ عربی یازدهم انسانی

🔶 تمرین ششم _ السّادِسُ
📘 عَیِّنِ التَّرجَمَهَ الصَّحیحَهَ، وَ عَیِّنِ الْمَطْلوبَ مِنْکَ.
ترجمه صحیح را مشخص کنید و آنچه از شما خواسته می شود را مشخص کنید.

۱- قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ 
گفت: پروردگارا، من به تو …
الف) … پناه بردم که از تو چیزی بپرسم که به آن علم ندارم.
ب) … پناه می‌برم که از تو چیزی بخواهم که به آن دانشی ندارم. ✅
اَلِاسْمَ النَّکِرَهَ: عِلْمٌ
الْفِعْلَ النّاقِصَ: لَیْسَ

۲- … وَ اسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا 
الف) و از خدا بخشش او را بخواهید؛ زیرا خدا به هر چیزی داناست.✅
ب) و از فضل خدا سؤال کردند، قطعاً خدا به همه چیزها آگاه بود.
اَلِاسْمَ النَّکِرَهَ: شَیْءٍ عَلِیمًا
الْفِعْلَ النّاقِصَ: کَانَ

۳- … یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَ یَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا.
روزی که …
الف) … آدمی آنچه را با دستانش پیش فرستاده است می‌نگرد و کافر می‌گوید: کاش من خاک بودم.✅
ب) … مرد آنچه را با دستش تقدیم کرده است می‌نگرد و کافر می‌گوید: من همانند خاک شدم.
اَلْفِعْلَ الْمُضارِعَ: یَنْظُرُ – یَقُولُ
الْفِعْلَ النّاقِصَ: کُنْتُ

۴- کُنْتُ ساکِتاً وَ ما قُلْتُ کَلِمَهً، لِأَنّی کُنْتُ لا أَعْرِفُ شَیْئاً عَنِ الْمَوضوعِ.
الف) ساکت شدم و کلمه‌ای نمی‌گویم؛ برای اینکه چیزی از موضوع نمی‌دانم.
ب) ساکت بودم و کلمه‌ای نگفتم؛ زیرا چیزی دربارۀ موضوع نمی‌دانستم. ✅
اَلْمَفْعولَ: کَلِمَهً – شَیْئاً
الْجارَّ وَ الْمَجْرورَ: عَنِ الْمَوضوعِ

۵- کانَ الشَّبابُ یَلْعَبونَ بِالْکُرَهِ عَلَی الشّاطِئِ وَ بَعْدَ اللَّعِبِ صاروا نَشیطینَ.
الف) جوانان در کنار ساحل با توپ بازی می‌کردند و پس از بازی با نشاط شدند.✅
ب) مردان در کنار ساحل توپ بازی کردند و بعد از بازی پر نشاط خوشحال هستند.
اَلْمَجْرورَ بِحَرْفِ الْجَرِّ: کُرَهِ – الشّاطِئِ
الْمُضافَ إلَیْهِ: اللَّعِبِ

جواب تمرین صفحه ۱۰۴ درس ۷ عربی یازدهم انسانی

🔶 تمرین هتفم _السّابِعُ 
📘 عَیِّنِ الْکَلِمَهَ الْمُناسِبَهَ لِلتَّوضیحِ.
کلمه مناسب را برای توضیح انتخاب کنید.

۱- یَسْتَعْمِلُهُ رُکّابُ الطّائِراتِ وَ السَّیّاراتِ لِسَلامَتِهِم.
حِزامُ الْأَمانِ 🔳 – اَلْمَرمیٰ ⬜ – اَلْجَوز⬜
معنی: مسافران هواپیماها و ماشین‌ها برای سلامتی‌شان آن را به کار می‌گیرند.
کمربند ایمنی – دروازه – گردو

۲- مَنْ یَرْسُمُ بِالْقَلَمِ أَشکالاً، أَوْ صُوَراً، أَوْ خُطوطاً.
اَلرَّسْمُ ⬜ – اَلرَّسّامُ 🔳 – اَلرُّسومُ⬜
معنی: کسی که به‌وسیله قلم شکل‌هایی، یا تصویرهایی، یا خطوطی می‌کشد.
نقاشی – نقاش – سنت‌ها

۳- حالَهٌ مَرَضیَّهٌ تَرْتَفِعُ فیها حَرارَهُ الْجِسْمِ.
اَلْحَرْبُ ⬜ – اَلْحَفْلَهُ ⬜ – اَلْحُمّیٰ 🔳
معنی: حالت بیمارگونه‌ای که در آن حرارت بدن بالا می‌رود.
جنگ – جشن – تب

۴- مَنْ یَشْتَغِلُ فی مِهْنَهٍ أَوْ صِناعَهٍ.
الَعْامِلُ 🔳 – اَلْمَعْمَلُ ⬜ – اَلْعَمیلُ⬜
معنی: کسی که در یک شغل یا صنعتی مشغول است.
کارگر – کارخانه – مزدور

۵- اَلْیَدانِ وَ الْقَدَمانِ وَ الرَّأسُ.
اَلْأَعاجیبُ 🔳 – اَلْأَطْرافُ ⬜ – اَلْجِذْعُ⬜
معنی: دو دست و دو پا و سرها.
شگفتی‌ها – چهار دست و پا – تنه

جواب بحث عملی صفحه ۱۰۵ درس ۷ عربی یازدهم انسانی

📘  اَلْبَحثُ الْعِلمیُّ
اُکْتُبْ آیاتٍ أَوْ أَحادیثَ أَوْ أَبیاتاً أَوْ أَمثالاً أَوْ حِکَماً حَوْلَ أَهَمّیَّهِ الرَّجاءِ فِی الْحَیاهِ.
در مورد اهمیت امید در زندگی، آیات، احادیث، آیات، ضرب المثل یا حکمت بنویسید.

لا ینبغی أبدًا أن تثبط عزیمه الفشل لأنهم یعلموننا درسًا لنکون أفضل وأقوى فی المستقبل.
معنی: هرگز نباید از شکست‌ها ناامید شد، زیرا آن‌ها به ما درسی می‌دهند که در آینده بهتر و قوی‌تر باشیم

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.