ترجمه و جواب درس ۷ عربی یازدهم | ریاضی و تجربی

جواب درس ۷ هفتم عربی یازدهم ریاضی و تجربی

جواب و معنی درس هفتم عربی یازدهم

جواب درس ۷ هفتم عربی یازدهم ریاضی و تجربی

جواب و معنی درس هفتم عربی یازدهم

جواب عربی یازدهم / درس هفتم

معنی صفحه ۹۰ درس هفتم عربی یازدهم

تأثیرُ اللُّغَهِ الْفارِسیَّهِ عَلَی اللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ
معنی: تأثیر زبان فارسی بر زبان عربی

معنی صفحه ۸۰ درس هفتم عربی یازدهم

۱- اَلْمُفرَداتُ الْفارِسیَّهُ دَخَلَتِ اللُّغَهَ الْعَرَبیَّهَ مُنذُ الْعَصرِ الْجاهِلیِّ، 
معنی: واژگان فارسی از دورۀ جاهلی وارد زبان عربی شدند،
فَقَدْ نُقِلَتْ إلَی الْعَرَبیَّهِ أَلفاظٌ فارِسیَّهٌ کَثیرَهٌ بِسَبَبِ التِّجارَهِ وَ دُخولِ الْإیرانیّینَ فِی الْعِراقِ وَ الْیَمَنِ،
معنی: کلمات فارسیِ بسیاری به دلیل بازرگانی و ورود ایرانیان به عراق و یمن به زبان عربی منتقل شد.

۲- وَ کانَتْ تِلکَ الْمُفرَدات تَرتَبِطُ بِبَعضِ الْبَضائِعِ الَّتی ما کانَتْ عِندَ الْعَرَبِ کَالْمِسکِ وَ الدّیباجِ.
معنی: و آن واژگان به برخی کالاها مربوط میشد که عرب نداشت مانند مشک و ابریشم.
وَ اشْتدَّ النَّقلُ مِنَ الْفارِسیَّهِ إلَی الْعَرَبیَّهِ بَعدَ انْضِمامِ إیران إلَی الدَّولَهِ الْإسلامیَّهِ.
معنی: و انتقال از فارسی به عربی پس از پیوستن ایران به دولت اسلامی شدّت گرفت.

۳- و فِی العْصَرِ الْعَبّاسیِّ ازْدادَ نُفوذُ اللُّغَهِ الْفارِسیَّهِ حینَ شارَکَ الْإیرانیّونَ فی قیامِ الدَّولَهِ الْعَبّاسیَّهِ عَلیٰ یَدِ أَمثالِ أبی مُسلِمٍ الْخُراسانیِّ وَ آلِ بَرمَک.
معنی: و در دوره عبّاسی هنگامی که ایرانیان در برپایی دولت عبّاسی به دست امثال ابومسلم خراسانی و خاندان برمک شرکت کردند نفوذِ زبان فارسی افزایش یافت.

۴- وَ کانَ لِابْنِ الْمُقَفَّعِ دَوْرٌ عَظیمٌ فی هذَا التَّأثیرِ،
معنی: و ابن مقفّع نقش بزرگی در این اثرگذاری داشت،
فَقَد نَقَلَ عَدَداً مِنَ الْکُتُبِ الْفارِسیَّهِ إلَی الْعَرَبیَّهِ، مِثلُ کَلیلَه وَ دِمنَه.
معنی: [او] تعدادی از کتاب‌های فارسی مانند کلیله و دمنه را به عربی برگرداند.

۵- وَ لِلْفیروزآبادیِّ مُعْجَمٌ مَشْهورٌ بِاسْمِ الْقاموسِ یَضُمُّ مُفْرَداتٍ کَثیرَهً بِاللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ.
معنی: و فیروزآبادی فرهنگ لغت مشهوری به نام القاموس دارد که واژگان بسیاری را به زبان عربی در بر دارد.

۶- و قدَ بَیَّنَ عُلَماءُ اللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ وَ الْفارِسیَّهِ أَبعادَ هٰذَا التَّأثیرِ فِی دِراساتِهِم،
معنی: و دانشمندان زبان عربی و فارسی جنبه‌های این اثرگذاری را در مطالعاتشان آشکار ساخته‌اند.

۷- فَقَدْ أَلَّفَ الدُّکتورُ ألتونجی کِتاباً یَضُمُّ الْکَلِماتِ الْفارِسیَّهَ الْمُعَرَّبَهَ سَمّاهُ «مُعْجَمَ الْمُعَرَّباتِ الْفارِسیَّهِ فِی اللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ».
معنی: دکتر تونجی کتابی را تألیف کرد که کلمات فارسیِ عربی شده را در بر می‌گرفت [و] آن را «فرهنگ معرّبات فارسی در زبان عربی» نامید.

معنی صفحه ۹۱ درس هفتم عربی یازدهم

معنی صفحه ۸۰ درس هفتم عربی یازدهم

۸- أَمَّا الْکَلِماتُ الْفارِسیَّهُ الَّتی دَخَلَتِ اللُّغَهَ الْعَرَبیَّهَ فَقَدْ تَغَیَّرَتْ أَصواتُها وَ أَوزانُها، 
معنی: امّا صدا و وزن آن واژه‌های فارسی که وارد زبان عربی شد دگرگون شد
وَ نَطَقَهَا الْعَرَبُ وَفْقاً لِأَلسِنَتِهِم،
معنی: و عرب‌ها آن را مطابق زبان خودشان تلفّظ کردند.

همین حالا همیار را نصب کنید و همیشه یک معلم همراه خود داشته باشید.
"نصب از مایکت و بازار "

۹- فَقَدْ بَدَّلُوا الْحُروفَ الْفارِسیَّهَ «گ، چ، پ، ژ» الَّتی لا توجَدُ فی لُغَتِهِم إلیٰ حُروفٍ قَریبَهٍ مِن مَخارِجِها؛ مِثْلُ:
معنی: حروف فارسیِ «گ، چ، پ» را که در زبانشان نبود به حروفی نزدیک به مخرج‌هایشان تبدیل کردند؛ مثال:
پَردیس ← فِردَوس،
مِهرگان ← مِهرَجان،
چادُرشَب ← شَرشَف و …

۱۰- وَ اشتَقّوا مِنها کَلِماتٍ أُخریٰ، مِثلُ «یَکْنِزونَ»
معنی: و واژگان دیگری از آن برگرفتند؛ مانند «یَکْنِزونَ»
فی آیَهِ ﴿… یَکنِزونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ …﴾ مِن کَلِمَهِ «گَنج» الْفارِسیَّهِ.
معنی: در آیۀ ﴿… یَکنِزونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ …﴾ از کلمۀ فارسیِ گنج.

۱۱- عَلَینا أَنْ نَعْلَمَ أَنَّ تَبادُلَ الْمُفرَداتِ بَیْنَ اللُّغاتِ فِی الْعالَمِ أَمرٌ طَبیعیٌّ یَجْعَلُها غَنیَّهً فِی الْسُلوبِ وَ الْبَیانِ،
معنی: باید بدانیم که تبادل واژگان میان زبان‌های جهان امری طبیعی است که آنها را در شیوه و گفتار غنی می‌سازد.

۱۲- وَ لا نَستَطیعُ أَن نَجِدَ لُغَهً بِدونِ کَلِماتٍ دَخیلَهٍ؛ کانَ تَأثیرُ اللُّغَهِ الْفارِسیَّهِ عَلَی اللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ قَبلَ الْإسلامِ أَکثَرَ مِن تَأثیرِها بَعدَ الْإسلامِ،
معنی: و نمی‌توانیم که زبانی بدون کلمات دخیل پیدا کنیم. تأثیر زبان فارسی بر زبان عربی پیش از اسلام بیشتر از تأثیرِ آن پس از اسلام بوده است.

۱۳- وَ أَمّا بَعْدَ ظُهورِ الْإسلامِ فَقَدِ ازْدادَتِ الْمُفرَداتُ الْعَرَبیَّهُ فِی اللُّغَهِ الْفارِسیَّهِ بِسَبَبِ الْعامِلِ الدّینیِّ.
معنی: امّا پس از پیدایش اسلام واژگان عربی در زبان فارسی به دلیل عامل دینی بیشتر شد.

معنی کلمات درس هفتم عربی یازدهم

اِزْدادَ: افزایش یافت (مضارع: یَزْدادُ) تَغَیَّرَ: دگرگون شد (مضارع: یَتَغَیَّرُ) مُفرَدات: واژگان
اِشْتَدَّ: شدّت گرفت (مضارع: یَشْتَدُّ) دَخیل: وارد شده مِسْک: مُشک
اِشْتَقَّ: برگرفت (مضارع: یَشْتَقُّ) دیباج: ابریشم نَطَقَ: بر زبان آورد (مضارع: یَنْطِقُ)
اِنْضِمام: پیوستن (اِنْضَمَّ، یَنْضَمُّ) شارَکَ: شرکت کرد (مضارع: یُشارِکُ) نَقَلَ: منتقل کرد (مضارع: یَنْقُلُ)
بَیَّنَ: آشکار کرد (مضارع: یُبَیِّنُ) مُعَرَّب: عربی شده وَفْقاً لِـ: بر اساسِ
یَضُمُّ: در بر می‌گیرد (ماضی: ضَمَّ)

جواب صفحه ۹۲ عربی یازدهم

📘أَجِبْ عَنِ الْأَسئِلَهِ التّالیَهِ مُستَعیناً بِالنَّصِّ.
با استفاده از متن به سوالات زیر پاسخ دهید.

۱- لِماذَا ازْدادَتِ الْمُفرَداتُ الْعَرَبیَّهُ فِی اللُّغَهِ الْفارِسیَّهِ بَعْدَ ظُهورِ الْإسلامِ؟ 
معنی: چرا واژگان عربی بعد از ظهور اسلام در زبان فارسی زیاد شد؟
فَقَدِ ازْدادَتِ الْمُفرَداتُ الْعَرَبیَّهُ فی اللُّغَهِ الْفارِسیَّهِ بِسَبَبِ الْعامِلِ الدّینیِّ.
واژگان عربی در زبان فارسی پس از پیدایش اسلام به دلیل عامل دینی افزایش یافت

۲- مَنْ هوَ مُؤَلِّفُ «مُعْجَمِ الْمُعَرَّباتِ الْفارِسیَّهِ فِی اللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ»؟
معنی: مؤلف کتاب «فرهنگ معرّبات فارسی در زبان عربی» چه کسی است؟
الدُّکتورُ التّونجیُّ
دکتر تونجی

۳- مَتیٰ دَخَلَتِ الْمُفرَداتُ الْفارِسیَّهُ فِی اللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ؟
معنی: چه زمانی واژه‌های فارسی وارد زبان عربی شد؟
اَلْمُفرَداتُ الْفارِسیَّهُ دَخَلَتِ اللُّغَهَ الْعَرَبیَّهَ مُنذُ الْعَصرِ الْجاهِلیِّ.
واژگان فارسی از دوره‌ی جاهلی در زبان عربی وارد شدند.

۴- أَیُّ شَیءٍ یَجْعَلُ اللُّغَهَ غَنیَّهً فِی الْسُلوبِ وَ الْبَیانِ؟ 
معنی: چه چیزی زبان را در سبک و بیان بی‌نیاز می‌کند؟
تَبادُلَ الْمُفرَداتِ بَیْنَ اللُّغاتِ فِی الْعالَمِ أَمرٌ طَبیعیٌّ یَجْعَلُها غَنیَّهً فی الُْسلوبِ وَالْبَیانِ.
تبادل واژگان میان زبان های جهان، زبان را در شیوه و گفتار پر بار میسازد

۵- مَتَی ازْدادَ نُفوذُ اللُّغَهِ الْفارِسیَهِ فِی اللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ؟
معنی: کی نفوذ زبان فارسی در زبان عربی افزایش یافت؟
فی العْصرِ العَبّاسیِّ ازْدادَ نُفوذُ اللُّغَهِ الْفارِسیَّهِ.
در دوره‌‌ی عباسی نفوذ زبان فارسی در زبان عربی افزایش یافت.

۶- ما هوَ الْأَصْلُ الْفارِسیُّ لِکَلِمَهِ «کَنْز»؟
معنی: ریشه فارسی واژه «کنز» چیست؟
مِن کَلِمَهِ «گَنج» الْفارِسیَّهِ.
از کلمه «گنج» در فارسی .

جواب و معنی صفحه ۹۴ عربی یازدهم

📘اِخْتَبِرْ نَفْسَکَ
تَرجِمِ العِْباراتِ التّالیَهَ.
عبارات زیر را ترجمه کنید.

۱- وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ
معنی: و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد.

۲- وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا
معنی: به عهد (خود) وفا کنید که از عهد سؤال میشود.

۳- … یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ
معنی: چیزی که در دلهایشان نیست با زبان‌های خویش می‌گویند.

۴- أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکِرِینَ
معنی:  آیا خداوند به شکرگزاران داناتر نیست؟

۵- لَقَدْ کَانَ فِی یُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آیَاتٌ لِلسَّائِلِینَ
معنی: قطعاً در (داستان) یوسف و برادرانشان نشانه‌هایی برای پرسشگران بوده است.

۶- وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا
معنی: و نعمت خدا را برای خودتان یاد کنید آنگاه که دشمنان (یکدیگر) بودید پس او میان دلهایتان انس و الفت ایجاد کرد و به خاطر نعمت او برادر شدید.

ترجمه حوار صفحه ۹۵ درس ۷ عربی یازدهم

📘 در گروه‌های دو نفره شبیه گفت‌وگوی زیر را در کلاس اجرا کنید.

حِوارٌ:
مَعَ الطَّبیبِ (با دکتر)

– اَلطَّبیبُ
دکتر
– اَلْمَریضُ
بیمار
– ما بِکَ؟
معنی: تورا چه میشود؟ (چِته؟)
– أَشْعُرُ بأَِلَمٍ فی صَدری، وَ عِنْدی صُداعٌ.
معنی: دردی در سینه‌ام احساس می‌کنم و سردرد دارم.
– أَ ضَغْطُ الدَّمِ عِندَکَ أَمْ مَرَضُ السُّکَّرِ؟
معنی: فشار خون یا قند داری؟
– ما عِنْدی ضَغْطُ الدَّمِ وَ لا مَرَضُ السُّکَّرِ.
معنی: نه فشار خون دارم نه قند دارم.
– بَعْدَ الْفَحْصِ یَقولُ الطَّبیبُ:
معنی: پس از معاینه پزشک می‌گوید.
– أَنتَ مُصابٌ بِزُکامٍ، وَ عِندَکَ حُمّیٰ شَدیدَهٌ. أَکْتُبُ لَکَ وَصْفَهً.
معنی: تو چاییده‌ای و تب بالایی داری. برای تو نسخه می‌نویسم.
– ماذا تَکْتُبُ لی، یا حَضرَهَ الطَّبیبِ؟
معنی: برایم چه دارویی می‌نویسی؟ جناب پزشک!
– أَکْتُبُ لَکَ الشَّرابَ وَ الْحُبوبَ الْمُسَکِّنَهَ.
معنی: برای تو شربت و قرص آرام بخش می‌نویسم.
– مِنْ أَینَ أَسْتَلِمُ الْأَدْویَهَ؟
معنی: داروها را از کجا بگیرم؟
– اِسْتَلِمِ الْأدویَهَ فِی الصَّیْدَلیَّهِ الَّتی فی نِهایَهِ مَمَرِّ الْمُسْتَوصَفِ.
معنی: داروها را از داروخانه‌ای که در پایان راهرو درمانگاه است بگیر.
– شُکْراً جَزیلاً.
معنی: بسیار سپاسگزارم.
– تَتَحَسَّنُ حالُکَ.
معنی: حالت خوب می‌شود.
– إنْ شاءَ اللّهُ.
معنی: اگر خدا بخواهد.
– مَعَ السَّلامَهِ.
معنی: به سلامت.
– فی أَمانِ اللّهِ.
معنی: خدانگهدار

جواب تمرین صفحه ۹۶ درس ۷ عربی یازدهم

🔶 تمرین یک_ الاول
📘عَیِّنِ الْجُملَهَ الصَّح

یحَهَ وَ غیَر الصَّحیحَهِ حَسَبَ الْحَقیقهِ. (ص / غ)
جملات صحیح و نادرست را با توجه به واقعیت مشخص کنید.

۱- اَلْمِسْکُ عِطْرٌ یُتَّخَذُ مِنْ نَوعٍ مِنَ الْغِزلانِ. صحیح✅
معنی: مشک عطری است که از گونه‌ای آهو گرفته می‌شود.

۲- اَلشَّرشَفُ قِطعَهُ قُماشٍ توضَعُ عَلَی السَّریرِ. صحیح✅
معنی: ملافه تکه پارچه است که بر روی تخت گذاشته می‌شود.

۳- اَلْعَرَبُ یَنطِقونَ الْکَلِماتِ الدَّخیلَهَ طِبقَ أَصلِها. غلط❌
معنی: عرب‌ها واموژه‌ها را طبق اصلشان به زبان می‌آورند.

۴- فِی اللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ مِئاتُ الْکَلِماتِ الْمُعَرَّبَهِ ذاتُ الْأُصولِ الْفارِسیَّهِ. صحیح✅
معنی: در زبان عربی صدها کلمه عربی است که دارای ریشه فارسی‌اند.

۵- أَلَّفَ الدُّکتورُ ألتونجی کِتاباً یَضُمُّ الْکَلِماتِ التُّرکیَّهَ الْمُعَرَّبَهَ فِی اللغُّهَ العْرَبیهَّ. غلط❌
معنی: دکتر تونجی کتابی را نگاشته که در بردارنده واژگان ترکی در زبان عربی است.

🔶 تمرین دوم_ الثانی
📘 عَیِّنِ الْعِبارَهَ الْفارِسیَّهَ الْمُناسِبَهَ لِلْعِبارَهِ الْعَرَبیَّهِ.
عبارت فارسی را با عبارت عربی تطبیق دهید.

تَجرِی الرّیاحُ بِما لا تَشتَهِی السُّفُنُ
پاسخ: (و) برَد کشتی آنجا که خواهد خدای وگر جامه بر تن دَرَد ناخدا
معنی: بادها به سمتی که کشتی‌ها نمی‌خواهند جریان دارند (بادها به آنچه که کشتی‌ها تمایل ندارند می‌وزند.)

اَلْبَعیدُ عَنِ الْعَینِ بَعیدٌ عَنِ الْقَلبِ.
پاسخ: (هـ)  از دل برود هر آنکه از دیده رود.
معنی: کسی که از چشم دور است، از قلب دور است.

أَکَلْتُم تَمْری و عَصَیْتُم أَمْری.
پاسخ: (د) نمک خورد و نمکدان شکست.
معنی: خرمایم را خوردید و از فرمانم سرپیچی کردید.

خَیْرُ الْکَلامِ ما قَلَّ وَ دَلَّ
پاسخ: . (ب) کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ.
معنی: بهترین سخن آن است که کم باشد و راهنمایی کننده (گویا و با دلیل) باشد.

اَلصَّبْرُ مِفتاحُ الْفَرَجِ.
پاسخ: (ج)  گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی.
معنی: صبر کلید گشایش است.

دانلود همیار

اَلْخَیْرُ فی ما وَقَعَ.
پاسخ: (الف) هر چه پیش آید خوش آید.
معنی: خوبی در چیزیی است که اتفاق افتد

جواب تمرین صفحه ۹۷ درس ۷ عربی یازدهم

🔶 تمرین سوم _ الثالث
📘
تَرْجِمِ الْجُمَلَ التّالیَهَ.

۱- لا تَکْتُبْ عَلَی الشَّجَرِ.
معنی: روی درخت ننویس.

۲- کانوا یَکْتُبونَ رَسائِلَ.
معنی:  نامه‌هایی می‌نوشتند.

۳- لَمْ یَکْتُبْ فیهِ شَیْئاً.
معنی: در آن چیزی ننوشت.

۴- مَنْ یَکْتُبْ یَنْجَحْ.
معنی:  هر کس می‌نویسد کامیاب می‌شود.

۵- یُکْتَبُ مَثَلٌ عَلَی الْجِدارِ.
معنی:  مثلی روی دیوار نوشته می‌شود.

۶- کُنْتُ أَکْتُبُ إجاباتی.
معنی:  پاسخ هایم را می نوشتم

۷- اُکْتُبْ بِخَطٍّ واضِحٍ.
معنی:  با خط آشکار بنویس.

۸- سَأَکتُبُ لَکَ الْإجابَهَ. 
معنی: پاسخی به تو خواهم نوشت.

۹- لَنْ أَکْتُبَ جُملَهً. 
معنی: جمله‌ای نخواهم نوشت.

۱۰- قَدْ کُتِبَ عَلَی اللَّوْحِ. 
معنی: بر تخته نوشته شده است.

۱۱- أَخَذْتُ کِتاباً رَأَیْتُهُ. 
معنی: کتابی را گرفتم که دیده بودمش.

🔶 تمرین چهارم_ الرابع
📘اِبحَثْ عَنِ الْأَسماءِ التّالیَهِ فی الْجُمَلِ

اسم های زیر را در جمله ها بیابید.

(اِسْمِ الْفاعِلِ، اِسْمِ الْمَفعولِ، اِسْمِ الْمُبالَغَهِ، اِسْمِ الْمَکانِ، اِسْمِ التَّفضیلِ)

۱- … یَمْشونَ فی مَساکِنِهِم…
معنی: در خانه‌هایشان راه می‌روند.
اِسْمِ الْمَکانِ: مَساکِنِ

۲- … اِسْتَغْفِروا رَبَّکُم إنَّهُ کانَ غَفّاراً
معنی: از پروردگارتان آمرزش بخواهید. همانا او بسیار آمرزنده است.
اِسمِ المُبالَغَهِ: غَفّاراً

۳- یُعْرَفُ الْمُجْرِمونَ بِسیماهُم …
معنی: گنه کاران با چهره‌شان شناخته می‌شوند.
اِسم الفاعِل: المُجرِمونَ

۴- إنَّکُم مَسْؤولونَ حَتَّی عَنِ الْبِقاعِ وَ الْبَهائِمِ
معنی: شما بازخواست می‌شوید حتی از [قطعه] زمین‌ها و چهارپایان.
اِسمِ المَفعولِ: مَسؤولونَ

۵- إنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ
معنی: همانا بهترین خوبی خوش خویی است.
اِسمِ التَّفضیلِ: أحسَنَ

۶- یا رازِقَ کُلِّ مَرْزوقٍ
معنی: ای روزی دهنده هر روزی خوار.
اِسمِ الفاعِلِ: رازِقَ
اِسمِ المَفعولِ: مَرزوقٍ

 

جواب تمرین صفحه ۹۸ درس ۷ عربی یازدهم

🔶 تمرین پنجم _ الخامس
📘
عَیِّنِ التَّرجَمَهَ الصَّحیحَهَ، وَ عَیِّنِ الْمَطْلوبَ مِنْکَ.
ترجمه صحیح را مشخص کنید و آنچه از شما خواسته می شود را مشخص کنید.

۱- قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ
گفت: پروردگارا، من به تو …
الف) … پناه بردم که از تو چیزی بپرسم که به آن علم ندارم.
✅ ب) … پناه می‌برم که از تو چیزی بخواهم که به آن دانشی ندارم.
اَلِاسْمَ النَّکِرَهَ: عِلْمٌ
الْفِعْلَ النّاقِصَ: لَیْسَ

۲- … وَ اسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا
✅الف) و از خدا بخشش او را بخواهید؛ زیرا خدا به هر چیزی داناست.
ب) و از فضل خدا سؤال کردند، قطعاً خدا به همه چیزها آگاه بود.
اَلِاسْمَ النَّکِرَهَ: شَیْءٍ عَلِیمًا
الْفِعْلَ النّاقِصَ: کَانَ

۳- … یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَ یَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا
روزی که …
✅الف) … آدمی آنچه را با دستانش پیش فرستاده است می‌نگرد و کافر می‌گوید: کاش من خاک بودم.
ب) … مرد آنچه را با دستش تقدیم کرده است می‌نگرد و کافر می‌گوید: من همانند خاک شدم.
اَلْفِعْلَ الْمُضارِعَ: یَنْظُرُ / یَقُولُ
الْفِعْلَ النّاقِصَ: کُنْتُ

۴- کانَ الشَّبابُ یَلْعَبونَ بِالْکُرَهِ عَلَی الشّاطِئِ وَ بَعْدَ اللَّعِبِ صاروا نَشیطینَ.
✅الف) جوانان در کنار ساحل با توپ بازی می‌کردند و پس از بازی با نشاط شدند.
ب) مردان در کنار ساحل توپ بازی کردند و بعد از بازی پر نشاط خوشحال هستند.
اَلْمَجْرورَ بِحَرْفِ الْجَرِّ: کُرَهِ / الشّاطِئِ
الْمُضافَ إلَیْهِ: اللَّعِبِ

جواب تمرین صفحه ۹۹ درس ۷ عربی یازدهم

۵- کُنْتُ ساکِتاً وَ ما قُلْتُ کَلِمَهً، لِأَنّی کُنْتُ لا أَعْرِفُ شَیْئاً عَنِ الْمَوضوعِ.
الف) ساکت شدم و کلمه‌ای نمی‌گویم؛ برای اینکه چیزی از موضوع نمی‌دانم.
✅ب) ساکت بودم و کلمه‌ای نگفتم؛ زیرا چیزی دربارۀ موضوع نمی‌دانستم.
اَلْمَفْعولَ: کَلِمَهً / شَیْئاً
الْجارَّ وَ الْمَجْرورَ: عَنِ الْمَوضوعِ

جواب برای مطالعه صفحه ۹۹ و ۱۰۰ عربی یازدهم

توجه در امتحانات و کنکور از این بخش (معرّبات فارسی) سؤالی طرح نمی‌شود.

بحث علمی صفحه ۱۰۱ درس هفتم عربی یازدهم

📘 اَلْبَحثُ الْعِلمیُّ
اُکْتُبْ عِشْرینَ کَلِمَهً مُعَرَّبَهً أَصلُها فارِسیٌّ مِنْ أَحَدِ هٰذِهِ الْکُتُبِ.
از یکی از این کتاب ها بیست کلمه عربی شده فارسی را بنویسید.

میتوانید ۲۰ مورد از بخش زیر بنویسد با آرزوی موفقیت در امتحانات ❤

بحث علمی صفحه ۹۱ درس هفتم عربی یازدهم بحث علمی صفحه ۹۱ درس هفتم عربی یازدهم

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.