جواب مهارت تاب‌آوری و تحمل سختی تفکر هفتم؛ صفحه ۱۲۶, ۱۲۷, ۱۲۹, ۱۳۱ - همیار آموزش

جواب درس مهارت تاب‌آوری و تحمل سختی تفکر و سبک زندگی هفتم

جواب تفکر و سبک زندگی هفتم / درس مهارت تاب‌آوری و تحمّل سختی

فعالیت ۱ صفحه ۱۲۶ تفکر و سبک زندگی هفتم

◈ همه‌ی ما ممکن است در خانه، مدرسه، زمین بازی و زندگی شخصی با مشکلاتی مواجه شویم. بیماری‌ها، تصادفات، نقص عضو، جنگ، زلزله، سیل، مرگ و میر نزدیکان و از بین رفتن مال، از جمله مشکلاتی‌اند که فشارهای زیادی بر ما وارد می کنند. تحمل سختی نزد افراد متفاوت است. عده‌ای با سختی کنار می‌آیند و در برابر آن مقاومت می‌کنند و برای حل آن چاره‌جویی می‌کنند؛ اما عده‌ای نمی‌توانند با سختی کنار بیایند و خیلی زود یا بیمار می‌شوند یا از بین می‌روند. چرا؟
جواب: افراد ظرفیت‌های متفاوتی برای تحمل سختی‌ها دارند. برخی قوی‌تر و صبورتر هستند و در برابر مشکلات خم به ابرو نمی‌آورند، در حالی که برخی دیگر زودتر تسلیم شده و از پا در می‌آیند.

◈ شما چگونه با مشکلات و سختی‌ها مواجه می‌شوید؟
جواب: حفظ آرامش و تمرکز
تفکر مثبت و امیدوار بودن
درخواست کمک از دیگران
استفاده از روش‌های حل مسئله

فعالیت ۲ صفحه ۱۲۷ تفکر و سبک زندگی هفتم

دو نمونه از سختی‌های انسان در گذشته و راه‌هایی را که برای برطرف کردن آنها ابداع کرده است، بررسی کنید.
حمل و نقل: با استفاده از مترو و قطار امنیت بیشتری دارد.
جاده سازی: با استفاده از ماشین آلات و ابزارهای پیشرفته این کار آسان شده.

فعالیت ۳ صفحه ۱۲۷ تفکر و سبک زندگی هفتم

برای کودکی که ناچار است همیشه از چرخک (صندلی چرخ‌دار) استفاده کند، یک داستان کوتاه با موضوع تاب‌آوری، تحمل و امید بنویسید.
جواب: پسر جوانی که روی ویلچر نشسته بود، با حسرت به بازی والیبال پسران در سالن نگاه می‌کرد. آرزو داشت که می‌توانست مثل آنها بازی کند. ناگهان یکی از بچه‌ها او را صدا زد و به بازی دعوت کرد.
پسر با خوشحالی قبول کرد و به زمین رفت. او هرگز فکر نمی‌کرد که بتواند با ویلچر در والیبال شرکت کند.
بازی شروع شد و پسر با شور و اشتیاق به توپ ضربه می‌زد. او با وجود محدودیت جسمی، به خوبی بازی می‌کرد و یار کمکی برای تیمش بود.
در پایان بازی، همه از پسر به خاطر عملکرد فوق‌العاده‌اش تمجید کردند. او از صمیم قلب خوشحال بود که توانسته بود در کنار دیگر بچه‌ها بازی کند و ثابت کند که هیچ چیز غیرممکن نیست.

فعالیت ۴ صفحه ۱۲۹ تفکر و سبک زندگی هفتم

۱- به نظر شما چه عواملی کمک می‌کرد تا رزمندگان اسلام شرایط سخت جبهه‌ها یا دوران اسارت را تحمل کنند؟
رزمندگان برای دفاع از وطن خود می‌جنگیدند. این هدف بزرگ به آن‌ها انگیزه و قدرت می‌داد تا سختی‌ها را جواب: تحمل کنند.

۲- چگونه می‌توان برای تحمل سختی و غلبه بر مشکلات از خداوند یاری خواست؟
جواب: ایمان به خدا و عمل به دستورات الهی، قلب انسان را نورانی می‌کند و واگذاری امور به خداوند و امید به یاری او، بار مشکلات را از دوش انسان بر می‌دارد و به او آرامش و صبر می‌بخشد.

فعالیت ۵ صفحه ۱۲۹ تفکر و سبک زندگی هفتم

وضعیت خود را در تحمل سختی ارزیابی کنید. هر چقدر نمره‌ی شما از میانگین نمرات بیشتر باشد، تحمل سختی در شما زیادتر است و هر چه نمره‌ای کمتر از میانگین (۲۴) بگیرید، تحمل و تاب‌آوری شما کمتر است. گزینه‌ی مورد نظر را با علامت (✅) مشخص کنید.

– امتیاز ۴۰ – ۳۳ یعنی تاب‌آوری شما بسیار زیاد است.
– امتیاز ۳۲ – ۲۵ یعنی بهتر از سایر افراد می‌توانید مشکلات را تحمل کنید.
– امتیاز ۲۴ – ۱۷ یعنی تا حدودی می‌توانید سختی را تحمل کنید.
– امتیاز ۱۶ – ۹ یعنی تاب‌آوری شما کم است.
– امتیاز ۸ یعنی تاب‌آوری شما بسیار کم است و نیازمند کمک دیگران هستید.

فعالیت در خانه صفحه ۱۳۱ تفکر و سبک زندگی هفتم

یکی از سؤالات زیر را به انتخاب خود پاسخ دهید.
◈ از مطالعه‌ی این درس چه نتایجی گرفتید؟
جواب: به این نتیجه رسیدیم که انسان در مواجهه با سختی ها و مشکلات بایستی از خداوند متعال کمک بخواهد و به او توسل کند و تحمل سختی ها در زندگی باعث افزایش تجربه و پختگی در فرد می شود.
◈ با مراجعه به کتاب‌هایی که درباره‌ی خاطرات رزمندگان اسلام نوشته شده یا در صورت دسترسی به رزمندگان اسلام و مصاحبه با آنها نمونه‌هایی از خاطرات و سختی‌های آنها را در دوران جنگ یا اسارت بنویسید و در کلاس بخوانید.
جواب: بخشی از خاطرات نوروزعلی صمدی، جانباز ۷۰ درصد و رزمنده نوجوان دفاع مقدس، را برایتان نقل می‌کنم که می‌تواند مفید باشد:
به یاد دارم که در شب اول حضورم در پادگان، با زیرشلواری استراحت می‌کردم. همان شب، بچه‌های آموزش وارد استراحتگاه شدند و با گاز اشک‌آور از ما استقبال کردند و تیر مشقی شلیک کردند. این وضعیت باعث شد که حتی در شب‌ها هم همیشه آماده باشیم.
در حین عملیات والفجر ۴، در حال انتظار برای باز شدن معبرها بودیم که یک خمپاره به معبرها برخورد کرد و هر دو دستم از بازو قطع شد. در آن لحظه، به دلیل شدت انفجار، هیچ دردی احساس نمی‌کردم و حتی تا دقایقی پس از آن گیج بودم و متوجه آسیب وارد شده نمی‌شدم.