معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم ✅ صفحه ۸۱

معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم صفحه ۸۱

حکایت نیک رایان صفحه ۸۱ فارسی نهم

معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم صفحه ۸۱

حکایت نیک رایان صفحه ۸۱ فارسی نهم

معنی فارسی نهم/ معنی حکایت نیک رایان صفحه ۸۱ فارسی نهم

حکایت: نیک رایان
اسکندر، یکی از کاردانان را از عملی شریف، عسزل کرد و عملی خسیک به وی داد.
معنی: اسکندر یکی از عوامل کار بلد خود را از کار با ارزش و مهم برکنار کرده و کاری کم ارزش و سطح پایین به وی سپرد.

روزی آن مرد بر اسکندر درآمد؛ اسکندر گفت: چگونه میبینی عمل خویش را؟
معنی: روزی آن مرد اسکند را دید. اسکندر گفت: کار خود را گونه میبینی؟

گفت: زندگانیات دراز باد! نه مرد به عمل، بزرگ و شریف گردد، بلکه عمل، به مرد، بزرگ و شریف گردد.
معنی: گفت: عمر شما طوالنی باشد! مرد با انجام کار بزرگ نمیشود و ارزش نمییابد، بلکه کار با مرد بزرگ میشود و ارزش مییابد.

پک در هر عمل که هست، نیکو سیرتی میباید و داد.
معنی: پک در هر کاری، باید روش خوب و مناسب و انصاف را به کار گرفت.

بهارستان، جامی

واژه های مهم:
کاردان: کار بلد
عمل: کار دولتی
شریف: شرافتمند، بزرگ
عزل کرد: برکنار کرد
خسیس: اینجا فرومایه، بی‌ارزش
درآمد: وارد شد
نه مرد به عمل، بزرگ و شریف گردد: نه جزء فعل است «نگردد»
سیرت: خلق‌وخوی
آرایه ها ادبی:
تضاد: شریف و خسیس
تکرار: عمل

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.