جواب درس ۷ عربی دهم رشته ریاضی و تجربی
جواب درس هفتم عربی دهم ریاضی و تجربی
جواب درس هفتم عربی دهم ریاضی و تجربی
انتخاب سریع صفحه :
گام به گام عربی دهم / جواب صفحه ۹۲ ، ۹۳ ، ۹۴ ، ۹۵ ، ۹۶ ، ۹۷ ، ۹۸ ، ۹۹ ، ۱۰۰ ، ۱۰۱ ، ۱۰۲ ، ۱۰۳ ، ۱۰۴ ، ۱۰۵ ، ۱۰۶ درس هفتم 7 عربی دهم رشته ریاضی و تجربی
جواب و معنی صفحه ۹۲ درس ۷ عربی دهم
۱- یا مَنْ فِی الْبِحارِ عَجائِبُهُ مِن دُعاءِ الْجَوشَنِ الْکَبیرِ
معنی: ای کسی که شگفتی هایش در دریا هاست.
یُشاهِدُ أَعضاءُ الْأُسرَهِ فِلْماً رائِعاً عَنِ الدُّلفینِ الَّذی أَنقَذَ إِنساناً مِنَ الْغَرَقِ، وَ أَوْصَلَهُ إلِیَ الشّاطِئِ.
معنی: اعضای خانواده فیلم جالبی درباره دلفینی که انسانی را از غرق شدن نجات داد و او را به ساحل رساند میبینند.
۲- حامِدٌ: لا أُصَدِّقُ؛ هذا أَمرٌ عَجیبٌ. یُحَیِّرُنی جِدّاً.
معنی: حامد: باور نمیکنم؛ این چیزی شگفت انگیز است. خیلی مرا به حیرت میاندازد.
۳- اَلْأَبُ: یا وَلَدی، لَیْسَ عَجیباً، لِأَنَّ الدُّلفینَ صَدیقُ الْإِنسانِ فِی الْبِحارِ.
معنی: پدر: ای پسرم، عجیب نیست؛ زیرا دلفین دوست انسان در دریاهاست.
۴- صادِقٌ: تَصدیقُهُ صَعبٌ! یا أَبی، عَرِّفْنا عَلَی هذَا الصَّدیقِ.
معنی: صادق: ای پدرم، باور کردنش سخت است، ما را با این دوست آشنا کن.
۵- اَلْأَبُ: لهَ ذاکِرَهٌ قَویَّهٌ، وَ سَمْعُهُ یَفوقُ سَمْعَ الْإنسانِ عَشْرَ مَرّاتٍ،
معنی: پدر: حافظهای قوی دارد و شنواییاش ده بار بر شنوایی انسان برتری دارد
وَ وَزنُهُ یَبلُغُ ضِعْفَی وَزنِ الْإِنسانِ تَقریباً،
معنی: و وزنش تقریباً دو برابر وزن انسان است
وَ هوَ مِنَ الْحَیَواناتِ اللَّبونَهِ الَّتی تُرضِعُ صِغارَها.
معنی: و از جانداران پستانداری است که به بچّههایش شیر میدهد.
۶- نورا: إنَّهُ حَیَوانٌ ذَکیٌّ یُحِبُّ مُساعَدَهَ الْإنسانِ! أَ لَیْسَ کَذٰلِکَ؟
معنی: نورا: او جانداری باهوش است که کمک به انسان را دوست دارد! آیا این طور نیست؟
۷- اَلْأَبُ: بَلیٰ؛ بِالتَّأکیدِ، تَستَطیعُ الدَّلافینُ أَنْ تُرشِدَنا إِلَی مَکانِ سُقوطِ طائِرَهٍ أَوْ مَکانِ غَرَقِ سَفینَهٍ.
معنی: پدر: آری؛ البتّه، دلفینها میتوانند ما را به جای سقوط هواپیمایی، یا جای غرق شدن کشتیای راهنمایی کنند.
۸- اَلْأُمُّ: تُؤَدّی الدَّلافینُ دوَراً مُهِمّا فی الْحَربِ وَ السِّلْمِ،
معنی: مادر: دلفینها نقش مهمّی در جنگ و صلح ایفا میکنند
وَ تَکْشِفُ ما تَحْتَ الْماءِ مِنْ عَجائِبَ وَ أَسرارٍ،
معنی: و آنچه را زیر آب است از شگفتیها و رازها کشف میکنند
وَ تُساعِدُ الْإِنسانَ عَلَی اکْتِشافِ أَماکِنِ تَجَمُّعِ الْأَسَماکِ.
معنی: و به انسان در یافتن جاهای گرد هم آمدن ماهیان کمک میکنند.
جواب و معنی صفحه ۹۳ درس ۷ عربی دهم
۹- صادِقٌ: رَأَیْتُ الدَّلافینَ تُؤَدّی حَرَکاتٍ جَماعیَّهً؛ فَهَلْ تَتَکَلَّمُ مَعاً؟
معنی: صادق: دلفینها را دیدهام که حرکتهای گروهی انجام میدهند، آیا با هم سخن میگویند؟
۱۰- اَلْأُمُّ: نَعَم؛ قَرَأتُ فی مَوسوعَهٍ عِلْمیَّهٍ أَنَّ الْعُلَماءَ یُؤَکِّدونَ أَنَّ الدَّلافینَ تَسْتَطیعُ أَنْ تَتَکَلَّمَ بِاسْتِخدامِ أَصواتٍ مُعَیَّنَهٍ،
معنی: مادر: بله؛ در دانشنامهای علمی خواندم که دانشمندان تأکید میکنند که او میتواند با به کار گرفتن صداهایی مشخّص سخن بگوید
وَ أَنَّها تُغَنّی کَالطُّیورِ، وَ تَبکی کَالْأَطفالِ، وَ تَصفِرُ وَ تَضحَکُ کَالْإِنسانِ.
معنی: و مانند پرندگان آواز بخواند و مانند کودکان گریه کند و مانند انسان سوت بزند و بخندد.
۱۱- نورا: هَلْ لِلدَّلافینِ أَعداءٌ؟
معنی: نورا: آیا دلفینها دشمن دارند؟
۱۲- اَلْأَبُ: بِالتَّأکیدِ، تَحسَبُ الدَّلافینُ سَمَکَ الْقِرْشِ عَدوّاً لَها،
معنی: پدر: البتّه، دلفینها کوسه ماهی را دشمن خودشان به شمار میآورند
فَإِذا وَقَعَ نَظَرُها عَلَی سَمَکَهِ الْقِرْشِ،
معنی: و هرگاه نگاهشان به کوسه ماهی بیفتد،
تَتَجَمَّعُ بِسُرعَهٍ حَولَها، وَ تَضرِبُها بِأُنوفِهَا الْحادَّهِ وَ تَقتُلُها.
معنی: به سرعت دورش جمع میشوند و آن را با بینیهای تیزشان میزنند و میکُشند.
۱۳- نورا: وَ هَل یُحِبُّ الدُّلفینُ الْإِنسانَ حَقّاً؟
معنی: نورا: و آیا به راستی دلفین انسان را دوست دارد؟
۱۴- اَلْأَبُ: نَعَم؛ تَعالَی نَقرَأْ هذَا الْخَبَرَ فی الْإنتِرنِت: …
معنی: پدر: بله؛ بیا این خبر را در اینترنت بخوانیم: …
سَحَبَ تَیّارُ الْماءِ رَجُلاً إلَی الْأَعماقِ بِشِدَّهٍ،
معنی: جریان آب مردی را به شدّت به اعماق کشید
وَ بَعدَ نَجاتِهِ قالَ الرَّجُلُ: رَفَعَنی شَیءٌ بَغتَهً إلَی الْأَعلَی بِقوَّهٍ، ثُمَّ أَخَذَنی إلَی الشّاطِئِ وَ لَمّا عَزَمْتُ أنَ أَشکُرَ مُنقِذی، ما وَجَدْتُ أَحَداً،
معنی: و آن مرد پس از نجاتش گفت: ناگهان چیزی مرا با زور به بالا برد سپس مرا به ساحل برد و وقتی که تصمیم گرفتم که از نجات دهندهام سپاسگزاری کنم کسی را نیافتم،
وَلٰکِنّی رَأَیتُ دُلفیناً کَبیراً یَقفِزُ قُربی فی الْماءِ بِفَرَحٍ.
معنی: ولی دلفین بزرگی را نزدیکم دیدم که با شادمانی در آب میجهید.
۱۵- اَلْأُمُّ: إنَّ الْبَحرَ وَ الْأَسماکَ نِعمَهٌ عَظیمَهٌ مِنَ اللّٰهِ.
معنی: مادر: بیگمان دریا و ماهیها نعمتی بزرگ از خداوندند.
۱۶- قالَ رَسولُ اللّٰهِ (ص):
معنی: فرستادۀ خداوند فرموده است:
اَلنَّظَرُ فی ثَلاثَهِ أشیاءَ عِبادَهٌ:
معنی: نگاه کردن به سه چیز عبادت است:
اَلنَّظَرُ فِی الْمُصحَفِ، وَ النَّظَرُ فی وَجهِ الْوالِدَینِ، وَ النَّظَرُ فِی الْبَحرِ.
معنی: نگاه کردن به قرآن، و نگاه کردن به چهرۀ پدر و مادر، و نگاه کردن به دریا.
معنی کلمات درس ۷ عربی دهم
أَدَّی: ایفا کرد، منجر شد | تَجَمَّعَ: جمع شد | ضِعف: برابر در مقدار «ضِعفَینِ: دو برابر» |
أرَشَدَ: راهنمایی کرد | تَیّار: جریان | طُیور: پرندگان «مفرد: طَیر» |
أَرْضَعَ: شیر داد | جَماعیّ: گروهی | عَرَّفَ: معرّفی کرد |
أَعلَی: بالا، بالاتر | حادّ: تیز | عَزَمَ: تصمیم گرفت |
أَنْفَقَ: انفاق کرد | دَلافین: دلفینها | غَنَّی: آواز خوانْد |
أُنوف: بینیها «مفرد: أَنف» | دَوْر: نقش | قَفَزَ: پرید، جهید |
أَوصَلَ: رسانید | ذاکِرَه: حافظه | لَبونَه: پستاندار |
بِحار: دریاها «مفرد: بَحْر» | رائِع: جالب | کَذٰلِکَ: همین طور |
بَکَی: گریه کرد | سَمَکُ الْقِرْشِ: کوسه ماهی | مُنقِذ: نجات دهنده |
بَلَغَ: رسید | شاطِئ: ساحل «جمع: شَواطِئ» | مَوسوعَه: دانشنامه |
بَلیٰ: آری | صَفَرَ: سوت زد | همیار |
جواب صحیح و غلط صفحه ۹۴ عربی دهم
📘 عَیِّنِ الصَّحیحَ وَ الْخَطَأَ حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ.
با توجه به متن درس درست و نادرست را مشخص کنید.
۱- اَلدُّلفینُ مِنَ الْحَیَواناتِ اللَّبونَهِ الَّتی تُرضِعُ صِغارَها. درست ✔
معنی: دلفین از حیوانات پستانداری هست که بچه هایش را شیر میدهد.
۲- یُؤَدّی سَمَکُ الْقِرشِ دَوراً مُهِمّاً فی الْحَربِ وَ السِّلْمِ. نادرست❌
معنی: کوسه ماهی نقش مهمی در جنگ و صلح ایفا می کند
۳- سَمْعُ الْإنسانِ یَفوقُ سَمْعَ الدُّلفینِ عَشْرَ مَرّاتٍ. نادرست❌
معنی: شنوایی انسان ده برابر برتر از شنوایی دلفین است
۴- سَمَکُ الْقِرشِ صَدیقُ الْإِنسانِ فِی الْبِحارِ. نادرست❌
معنی: .کوسه ماهی دوست انسان در دریاست.
۵- سَمَکُ الْقِرْشِ عَدوُّ الدَّلافینِ. درست ✔
معنی: کوسه ماهی دشمن دلفینها است.
۶- لِلدَّلافینِ أُنوفٌ حادَّهٌ. درست ✔
معنی: دلفینها بینی های تیزی دارند.
جواب و معنی صفحه ۹۷ عربی دهم
اِخْتَبِرْ نَفْسَکَ / خودت را بررسی کن
📘 عَیِّنِ الْمَحَلِّ الْإعرابیَّ لِلْکَلِماتِ الْمُلَوَّنَهَ.
نقطه عطف کلمات رنگی را مشخص کنید.
۱- اَلْعِلْمُ خَیرٌ مِنَ الْمالِ. اَلْعِلْمُ یَحرُسُکَ وَ أَنتَ تَحرُسُ الْمالَ. أَمیرُ الْمُؤمنینَ علیٌّ (ع)
معنی: خَیرٌ (خبر و مرفوع به تنوین رفع) / اَلْعِلْمُ (مبتدا و مرفوع به ضمه) /کَ (مفعول و مبنی) / الْمالَ (مفعول و منصوب به فتحه)
۲- ﴿قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ …﴾ اَلْعَنکَبوت: ۲۰
معنی: فِی الْأَرْضِ: جار و مجرور
جواب و معنی صفحه ۹۸ عربی دهم
📘 تَرْجِمْ هٰذِهِ الْجُمَلَ.
این جملات را ترجمه کنید
۱- ﴿رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاهِ﴾
معنی: پروردگارا مرا بر پا دارندۀ نماز قرار ده.
۲- اَللّهُمَّ انْفَعْنی بِما عَلَّمْتَنی وَ عَلِّمْنی ما یَنفَعُنی.
معنی: پروردگارا به من سود برسان نسبت به آنچه که به من آموختی و به من بیاموز هر آنچه که به من سود میرساند.
۳- إِنَّ اللهَ أَمَرَنی بِمُداراهِ النّاسِ کَما أَمَرَنی بِإقامَهِ الْفَرائِضِ.
معنی: براستی که خداوند مرا فرمان داد با مردم مدارا کنم، همانطور که برپا داشتن واجبات را بر من فرمان داده بود.
۴- اَللّٰهُمَّ اجْعَلْنی شَکوراً وَ اجْعَلْنی صَبوراً وَ اجْعَلْنی فی عَینی صَغیراً وَ فی أَعْیُنِ النّاسِ کَبیراً.
معنی: پروردگارا مرا بسیار شکر گزار و بسیار شکیبا قرارده و مرا در چشمم کوچک و در چشمان مردم بزرگ گردان.
ترجمه حوار صفحه ۹۹ عربی دهم
مَعَ مُشرِفِ خَدَماتِ الْفُندُقِ
با مدیر داخلی خدمات هتل
اَلسّائِحُ گردشگر |
مَسؤولُ الِاستِقبالِ مسئول پذیرش |
عَفواً؛ مَن هوَ مَسؤولُ تَنظیفِ الْغُرَفِ وَ الْحِفاظِ عَلَیها؟ ببخشید؛ چه کسی مسئول تمیز کردن اتاق ها و نگهداری از آنهاست؟ |
اَلسَّیِّدُ دِمَشقیّ مُشرِفُ خَدَماتِ غُرفِ الْفُندُقِ. مَا هیَ الْمُشکِلَهُ؟ آقای دمشقی مدیر داخلی خدمات اتاقهای هتل است. مشکل چیست؟ |
لَیسَتِ الْغُرَفُ نَظیفَهً، و فیها نَواقِصُ. اتاقها تمیز نیستند و کمبود هایی در آنهاست. |
أَعتَذِرُ مِنکَ؛ رَجاءً، اِستَرِحْ؛ سَأَتَّصِلُ بِالْمُشرفِ. از شما معذرت میخواهم. لطفاً استراحت کن؛ با مدیر داخلی تماس خواهم گرفت |
مَسؤولُ الِاسْتِقبالِ یَتَّصِلُ بِالْمُشرِفِ وَ یَأتِی الْمُشرِفُ مَعَ مُهَندِسِ الصّیانَهِ. مسئول پذیرش با مدیر داخلی تماس میگیرد و مدیر داخلی همراه مهندس تعمیرات میآید. |
|
مُشرِفُ خَدَماتِ الْفُندُقِ مدیر داخلی خدمات هتل |
اَلسّائِحُ گردشگر |
ما هیَ الْمُشکِلَهُ، یا حَبیبی؟! دوست من، مشکل چیست؟! |
لَیسَتْ غُرفَتی وَ غُرَفُ زُمَلائی نَظیفَهً،و فیها نَواقِصُ. اتاق من و دوستانم تمیز نیست، و کمبودهایی دارند. |
سَیَأتی عُمّالُ التَّنظیفِ، وَ مَا الْمُشکِلاتُ الْأُخرَی؟ نظافتچیها خواهند آمد، و مشکلات دیگر چیست؟ |
فی الْغُرفَهِ الْأولَی سَریرٌ مَکسورٌ، در اتاق اول تختی شکسته است وَ فی الْغَرفَهِ الثّانیَهِ شَرشَفٌ ناقِصٌ، و در اتاق دوم ملافه کم است وَ فی الْغُرفَهِ الثّالِثَهِ الْمُکَیِّفُ لا یَعمَلُ. و در اتاق سوم کولر کار نمیکند. |
نَعتَذِرُ مِنکُم. سَنُصَلِّحُ کُلَّ شَیءٍ بِسُرعَهٍ؛ عَلَی عَینی. از شما عذرخواهی میکنیم. همهچیز را به سرعت تعمیر خواهیم کرد؛ بر روی چشمم. |
تَسلَمُ عَینُکَ! چشمت سلامت (چشمت بی بلا) |
جواب صفحه ۱۰۰ درس ۷ عربی دهم
🔶 تمرین یک _ الاول
📘عَیِّنِ الْجُملَهَ الصَّحیحَهَ وَ غَیرَ الصَّحیحَهِ حَسَبَ الْحَقیقهِ وَ الْواقِعِ.
جملات صحیح و نادرست را با توجه به حقیقت و واقعیت کنید.
۱- عِندَما یَنقَطِعُ تَیّارُ الْکَهرَباءِ فِی اللَّیلِ، یَغرَقُ کُلُّ مَکانٍ فی الظَّلامِ. درست ✔
معنی: هنگامی که جریان برق قطع میشود همه جا در تاریکی فرو میرود
۲- اَلطّاووسُ مِنَ الطُّیورِ الْمائیَّهِ تَعیشُ فَوقَ جِبالٍ ثَلجیَّهٍ. نادرست❌
معنی: طاووس از پرندگان آبزی است که بالای کوههای یخی زندگی میکند
۳- اَلْمَوسوعَهُ مُعجَمٌ صَغیرٌ جِدّاً یَجمَعُ قَلیلاً مِنَ الْعُلومِ. نادرست❌
معنی: دانشنامه؛ لغتنامه بسیار کوچکی است که اندکی از دانشها را در برمیگیرد.
۴- اَلشّاطِئُ مِنطَقَهٌ بَرّیَّهٌ بِجِوارِ الْبِحارِ وَ الْمُحیطاتِ. درست ✔
معنی: ساحل منطقهای خشک در کنار دریاها و اقیانوس هاست
۵- اَلْأَنفُ عُضوُ التَّنَفُّسِ وَ الشَّمِّ. درست ✔
معنی: بینی عضو تنفس و بویایی است.
۶- اَلْخُفّاشُ طائِرٌ مِنَ اللَّبوناتِ. درست ✔
معنی: خفاش پرندهای از پستانداران است.
جواب صفحه ۱۰۰ درس ۷ عربی دهم
🔶 تمرین دوم_ الثانی
📘ضَعْ فی الْفَراغِ کَلِمَهً مُناسِبَهً مِنَ الْکَلِماتِ التّالیَهِ. «کَلِمَتانِ زائِدَتانِ»
یک کلمه مناسب از کلمات زیر را در جای خالی قرار دهید. “دو کلمه اضافی”
أُنوف = بینی ها/ دَوْرَ = نقش / قَفَزَ =پرید ، جهش کرد / بَلَغْنا = رسیدیم / أَسریٰ = اسیر / أَساوِرَ = دستبند / الذّاکِرَهِ =حافظه / تَیّارٌ = جریان
۱- اِشتَریٰ أَبی لِأُختی الصَّغیرَهِ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ.
معنی: پدرم برای خواهر کوچکم دستبندهایی از طلا خرید.
۲- کانَ کُلُّ طالِبٍ یَلعَبُ دَوْرَهُ بِمَهارَهٍ بالِغَهٍ.
معنی: هر دانشآموزی نقش خود را با مهارتی کامل بازی میکرد.
۳- قالَ الطُّلّابُ: بَلَغْنا السَّنَهَ السّادِسَهَ عَشْرَهَ مِنَ الْعُمرِ.
معنی: دانشآموزان گفتند: به سال ۱۶ از عمر (سن ۱۶سالگی) رسیدیم.
۴- عَصَفَتْ ریاحٌ شَدیدَهٌ وَ حَدَثَ تَیّارٌ فی ماءِ الْمُحیطِ.
معنی: بادهای شدید وزید و جریانی در آب اقیانوس ایجاد شد.
۵- أَنصَحُکَ بِقِراءَهِ کِتابٍ حَولَ طُرُقِ تَقویَهِ الذّاکِرَهِ لِأَنَّکَ کَثیرُ النِّسیانِ.
معنی: تو را به خواندن کتابی درباره راههای تقویت حافظه سفارش (نصیحت) میکنم چون تو خیلی فراموشکاری.
۶- لَدَینا زَمیلٌ ذَکیٌّ جِدّاً قَفَزَ مِنَ الصَّفِّ الْأَوَّلِ إلَی الصَّفِّ الثّالِثِ.
معنی: همکلاسی بسیار باهوشی داریم که از کلاس اول به کلاس سوم جهش کرد.
جواب صفحه ۱۰۱ درس ۷ عربی دهم
🔶 تمرین سوم _ الثالث
📘تَرجِمِ الْآیَتَینِ وَ الْأَحادیثَ، ثُمَّ ضَعْ خَطّاً تَحتَ الْجارِّ وَ الْمَجرورِ.
آیات و روایات زیر را ترجمه کنید سپس زیر جار و مجرور خط بکشید.
(مدیر همیار: در کتاب زیر کلمات خط بکشید فقط)
۱- ﴿وّ أَدْخِلْنی بِرَحْمَتِکَ فی عِبادِکَ الصّالِحینَ﴾
معنی: و به رحمتت مرا در [ردیف] بندگان شایستهات وارد کن
جار و مجرور: بِرَحْمَتِـکَ (کسره ـِـ)
جار و مجرور: فی عِبادِکَ (کسره ـِـ)
۲- ﴿وَ انْصُرْنا عَلَی الْقومِ الْکافِرینَ﴾
معنی: و ما را بر قوم کافران یاری کن
جار و مجرور: عَلَی الْقومِ (کسره ـِـ)
۳- أَدَبُ الْمَرءِ خَیرٌ مِنْ ذَهَبِهِ.
معنی: ادب انسان از طلای(ثروت) او بهتر است.
جار و مجرور: مِنْ ذَهَبِهِ (کسره ـِـ)
۴- عَلَیکَ بِذِکْرِ الله فَإنَّهُ نورُ الْقَلْبِ.
معنی: بر تو باد ذکر خدا که آن روشنایی دلهاست.
جار و مجرور: بِذِکْرِ (کسره ـِـ)
۵- جَمالُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ وَ ثَمَرَتُهُ الْعَمَلُ بِهِ.
معنی: زیبایی دانش نشر آن و میوهاش، عمل کردن به آن است.
جار و مجرور: بِهِ (کسره ـِـ)
جواب صفحه ۱۰۲ درس ۷ عربی دهم
🔶 تمرین چهارم_ الرابع
📘 عَیِّنِ الْکَلِماتِ الْمُتَرادِفَهَ وَ الْمُتَضادَّهَ.
کلمات مترادف و متضاد را مشخص کنید
بَعَثَ = أَرسَلَ فرستاد |
بَکَی ≠ ضَحِکَ گریه کرد – خندید |
بَغتَهً = فَجأَهً ناگهان |
أَقَلّ ≠ أَکثَر کمتر – بیشتر |
کَتَمَ = سَتَرَ پنهان کرد – پوشاند |
ضَوء ≠ ظَلام نور – تاریکی |
شاطِئ = ساحِل ساحل |
دَفَعَ ≠ اِستَلَمَ پرداخت کرد – دریافت کرد |
صِغار≠ کِبار کوچکها – بزرگها |
بَعُدَ ≠ قَرُبَ دور شد – نزدیک شد |
جواب صفحه ۱۰۳ درس ۷ عربی دهم
🔶 تمرین پنجم _ الخامس
📘تَرجِمْ کَلِماتِ الْجَدوَلِ الْمُتَقاطِعِ، ثُمَّ اکْتُبْ رَمزَهُ. (کَلِمَتانِ زائِدَتانِ)
۱- کوچکها: صِغار
۲- این طور: کذَٰلکِ
۳- تیز: حادهَّ
۴- پدیده: ظاهِرَه
۵- سوت زدند: صَفَروا
۶- روغنها: زُیوت
۷- نقش: دَوْر
۸- شنوایی: سَمْع
۹- جالب: رائِع
۱۰- نجات دهنده: مُنقِذ
۱۱- نامیدیم: سَمَّیْنا
۱۲- دستبند: سِوار
۱۳- گرم و صمیمی: حَمیم
۱۴- برفها: ثلُوج
۱۵- حافظه: ذاکِرَه
۱۶- پستاندار: لبَونهَ
۱۷- پرندگان: طیُور
۱۸- رسانید: أوَصَلَ
۱۹- باران بارید: أَمطَرَ
۲۰- بخشید: عَفا
۲۱- میرسند: یَبْلُغْنَ
۲۲- ترانه خواندید: غَنَّیتُم
۲۳- گریه کرد: بکَیَ
قالَ أَمیرُ الْمُؤمنینَ علیٌّ (ع):
«اَلدَّهرُ یَومان: یَومْ لَکَ وَ یَومٌ عَلَیکَ.
روزگار دو روز است یک روز به سود تو و روزی به ضرر تو.»
جواب صفحه ۱۰۴ درس ۷ عربی دهم
🔶 تمرین ششم _ السادس
📘تَرْجِمِ الْآیَه وَ الْأحادیثَ، ثُمَّ أَعْرِبِ الْکَلِماتِ الْمُلَوَّنَهَ.
آیه و احادیث را ترجمه کن سپس نقش کلمات رنگی را مشخص کن.
۱- ﴿وَ یَقولُ الْکافِرُ یا لَیتَنی کُنتُ تُراباً﴾
معنی: کافر میگوید ای کاش من خاک بودم.
الْکافِرُ: فاعل و مرفوع به ضمه
۲- مُجالَسَهُ الْعُلَماءِ عِبادَهٌ.
معنی: همنشینی با دانشمندان، عبادت است.
مُجالَسَهُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / عِبادَهُ: خبر و مرفوع به تنوین رفع
۳- حُسْنُ السُّؤالِ نِصفُ الْعِلْمِ.
معنی: سؤال خوب نصف علم است.
حُسْنُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / نِصفُ: خبر و مرفوع به ضمه
۴- اَلْعالِمُ بِلا عَمَلٍ کـالشَّجَرِ بِلا ثَمَرٍ.
معنی: دانشمند بدون عمل مانند درخت بدون میوه است.
اَلْعالِمُ: مبتدا و مرفوع به ضمه
۵- إذا ماتَ الْإنسانُ انْقَطَعَ عَمَلُـهُ إلّا مِنْ ثَلاثٍ:
معنی: هنگامی که انسان میمیرد عمل و کار او قطع میشود جز سه چیز:
صَدَقَهٍ جاریَهٍ، أَوْ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صالِحٍ یَدعو لَهُ. رَسولُ اللّٰهِ (ص)
معنی: صدقه جاری یا مداوم، یا علمی که از آن سود برده میِشود یا فرزند صالحی که برایش دعا میکند.
الْإنسانُ: فاعل و مرفوع به ضمه / عَمَلُ: فاعل و مرفوع به ضمه
جواب انوار قرآن صفحه ۱۰۵ درس ۷ عربی دهم
عَیِّنْ فی الْآیَهِ الشَّریفَهِ تَرجَمَهَ ما تَحتَهُ خَطٌّ.
📘 در آیه شریفه ترجمه آنچه را که زیر آن خط کشیده شده مشخص کنید.
۱- ﴿رَبِّ هَبْ لی حُکماً وَ أَلْحِقْنی بِالصّالِحینَ …﴾
پروردگارا، به من دانش ببخش و مرا به شایستگان پیوند بده؛
۲- ﴿وَ اجْعَلْنی مِن وَرَثَهِ جَنَّهِ النَّعیمِ …﴾
و مرا از وارثان بهشت پرنعمت قرار بده؛
۳- ﴿وَ لا تُخْزِنی یَومَ یُبعَثونَ﴾
و روزی که [مردم] برانگیخته میشوند، رسوایم مکن؛
۴- ﴿یَومَ لا یَنفَعُ مالٌ وَ لا بَنونَ﴾
روزی که نه دارایی و نه فرزندان سود نمیرسانند؛
۵- ﴿فَاسْتَبِقوا الْخَیراتِ﴾
در کارهای خیر از هم پیشی بگیرید.
۶- ﴿وَ لا تَقولوا لِمَن یقُتْلَ فُی سَبیلِ اللهِ أللهِ أَمواتٌ بَلْ أَحیاءٌ وَ لٰکِنْ لا تشَعُرونَ﴾ اَلْبَقَرَه: ۱۵۴
و به کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مرُده نگویید، بلکه زندهاند ولی شما نمیدانید.
جواب بحث علمی درس هفتم عربی دهم صفحه ۱۰۶
اِبحَثْ عَن قِصَّهٍ حَقیقیَّهٍ قَصیرَهٍ حَولَ حَیَوانٍ، وَ اکْتُبْها فی صَحیفَهٍ جِداریَّهٍ، ثُمَّ تَرجِمْها إلَی الْفارِسیَّهِ، مُستَعیناً بِمُعجَمٍ عَرَبیٍّ – فارِسیٍّ.
درباره داستان کوتاه حقیقی پیرامون حیوانات تحقیق کن و آن را دز یک روزنامه دیواری بنویس سپس به کمک فرهنگ لغت عربی به فارسی آن را به فارسی ترجمه کن.
ظل أسدٌ قویٌ یحکم الغابهَ سنواتٍ طویلهً وکانت جمیعُ الحیوانات تخافه وتطیع أوامرَه کان
الأسد یحصل على طعامه بالقوه یطارد الفریسه ویهجم علیها ویفترسها بأ نیابه الحاده ولا یترکها حتى یشبع ثم تأتی الحیوانات وتأکل من بقایا طعامه.
( شیری قوی سالهای طولانی بر جنگلی حکومت می کرد و همه حیوانات از او می ترسیدند و اوامرش را اطاعت می کردند ، شیر غذایش را با قدرت تمام بدست می آورد و شکار را دنبال می کرد و به ان حمله ور می شد و با چنگالهای تیزش آن را شکار می کرد و رها یش نمی کرد تا اینکه سیر می شد. سپس حیوانات دیگر می آمدند و با قیمانده غذایش را می خوردند.
کبر الأسد وصار عجوزاً ضعیفاً وذات یوم شـــَعـــَر بالمرض وأحسّ بالضعف الشدید
وأصبح غیر قادر على أن یصطاد. شعر الأسدُ بالجوع وراح یفکــّر فی طریقهٍ یحصل فیها على طعامه.
( شیر مسن شد و پیر و ضعیف گردید و روزی احساس بیماری کرد و ضعف شدیدی را حس نمود و به گونه ای شد که قادر به شکار کردن نبود .و احساس گرسنگی کرد و به راهی فکر می کرد که از ان طریق غذایش را بدست بیاورد) .
قال الأسدُ لنفسه ما زالت الحیواناتٌُ تحترمنی وتخافنی وتسمع کلامی لا ینبغی أبداً أن أظهر لها أننی أصبحتُ کبیرَ السن ضعیفاً وإلا فإنها لن تخشانی ولن تطیع أوامری لکن سأعلن عن مرضی وأبقى داخل بیتی ولا بدّ أن تحضر الحیوانات لزیارتی وبذلک سیأتینی طعامی من غیر أن أتعب نفسی فی الحصول علیه.
( شیر با خود گفت هنوز حیوانات به من احترام می گذارنند و از من می ترسند و سخن مرا گوش می دهند اصلاً سزاوار نیست که به آنها ابراز کنم که پیر و ضعیف شده ام و گرنه آنها از من نخواهند ترسید و اوامرم را اطاعت نخواهند کرد ولی مریضیم را اعلام خواهم کرد و داخل خانه ام می مانم و ناچار حیوانات به عیادت من می آیند و بدین ترتیب غذایم را بدون اینکه خودم رادر راه حصول آن خسته کنم بدست خواهم آورد ).
قصد الأسدُ أن یعلن خبرَ مرضه للجمیع کانت الحیواناتُ تخاف غضبَ الأسد وبطشه إن هی لم تقم بالواجب لذلک سارعت الحیوانات إلى زیارته فی بیته والسؤال عنه والدعاء له بالشفاء لکن کلما دخل حیوانٌ بیتَ الأسد هجم علیه وفتک به وأکله . کان الأسد سعیداً لأنه لا یتعب فی الحصول على طعامه. فهو لم یعد قادراً على أن یطارد أیّ حیوان مهما کان بطیئاً لکن الطعام اللذیذ کان یأتی إلیه فی بیته وهو جالس لا یتحرک فیأکل منه حتى یشبع .
( شیر تصمیم گرفت که خبر بیماریش را به همه اعلام کند ؛ حیوانات از خشم و عصبانیت شیر می ترسیدند اگر به تکلیف خود عمل نمی کردند به خاطر همین حیوانات برای دیدنش و احوالپرسی و دعا برای شفایش به خانه اش شتافتند ولی هر حیوانی که داخل می شد شیر به او حمله می کرد و او را می درید و می خوردش . شیر خوشبخت بود زیرا برای بدست اوردن غذایش خسته نمیشد. او قادر به دنبال کردن هیچ حیوانی نبود هر چند که ان حیوان کند راه می رفت ولی غذای لذیذ خودش به خانه اش می آمد در حالیکه او نشسته بود و حرکت نمی کردپس از ان می خورد تا سیر می شد ).
وفی یوم من الأیام کان الدور على الثعلب لیزور الأسد ویسأله عن صحته ویطمئن على حاله. توجه الثعلبُ إلى بیت الأسد وهمّ بالدخول لکنه نظر إلى الأرض عند مدخل البیت وتوقف سأل الثعلب الأسد عن حاله وهو واقف فی مکانه خارج البیت أجاب الأسد ما زلت مریضاً یا صدیقی الثعلب لکن لماذا تقف بعیداً أدخل یا صدیقی لأستمتع بحدیثک الحلو وکلامک الجمیل فأجابه الثعلب لا یا صدیقی الأسد کان بودی أن أدخل بیتک لأنظر إلیک من قرب لکنی أرى آثار أقدام کثیره تدخل بیتک ولم أرى أثر لقدم واحده خرجت منه .
(در روزی از روزها نوبت به روباه رسید که شیر را ملاقات کند و از سلامتش بپرسد و از حالش مطمئن شود روباه به خانه شیر روی آورد و تصمیم گرفت داخل شود ولی او به زمین نزد ورودی خانه نگاه کرد و ایستاد. روباه از شیر حالش را پرسید در حالیکه در جایش در خارج از خانه ایستاده بود . شیر پاسخ داد هنوز مریضم ای دوست روباهم ولی چرا دور می ایستی . داخل شو دوست من تا از سخن شیرینت استفاده کنم روباه جواب داد نه ای دوست شیر من ، شایسته دوستیمان است که داخل خانه ات شوم و تو را از نزدیک ببینم ولی من جای پاهای زیادی را می بینم که به خانه ات وارد شده اند و لی حتی یک جای پا نمی بینم که از خانه ات خارج شده باشد.)
منبع : www.kanoon.ir/Article/50830
- hamyar
- hamyar.in/?p=8085
بعد چند دقیقه میرم نهایی:)
چهارشنبه نهایی عربی دارم:)
کنسل شد شنبه داریم:)
حاجی عشق منی ناموسا 😂❣️
عالی🙂
عالیییی♥♥♥
سلام علیکم
دم شما گرم 🌹🔥🔥✨✨
صفحه ۱۰۰ تمرین۲ شماره۴ نوشتین تیار تیار
ولی میشه حدث تیار
🙏🙏🙏🙏
مثه همیشع یه برنامه پر و پیمون
دم شما گرم
دمتونگرم🗿🤍
عالی بود به کار اومد🌹🙏🌷
تو شماره ۳ صفحه ۹۸ نماز نه واجبات
ممنون خیلی به کار اومد به امید موفقیت بیشتر سایتتون
خیلیییی خوبههه بهترین سایتههه ممنون ممنون بابت سایت خوبتون 🙂
خیلیییی عالیهههههه بیشک بهترین سایته !!! 🥺♥️🍳🗿
واقعا ممنون از سایت عالی و پر کاربردتون به امید موفقیت های بیشتر برای سایت عالی تون
tank you babe
بی سواد
thank you
نه tank you
بی سواد babe نه Baby
بی سواد
Baby میشه بچه
درستش babe
My babe
سلام خسته نباشید
در ترجمه درس (و أنَّها تُغَنّی کَالطُّیورِ) ترجمه نشده
ک میشه و مانند پرندگان آواز بخواند
مرسی گلم
سلام در تمرین دوم صفحه ۱۰۰ معنی دَور اشتباه آمده نوشته شده چرخش ولی به معنی نقش هست
سلام ، ممنونم ویرایش شد
عالئیییییییییبییییب
سلام
تمریندوم قسمت۶ باید به جای أَسریٰ قَفَزَ قرار بگیره🌙
🙏🙏🙏
سلام ، تمرین دوم ، گزینه ۴ ، تیار کلمه ک باید رنگی باشه و گزینه ششم میشه قفز نه اسری
ممنونم ویرایش شد
سلام عالی بود
تمرین دوم جمله ۳ ترجمه اش میشه سن ۱۶ ولی شما نوشتید ۱۹ سال
ممنونم ویرایش شد
سلام خیلی عالی لطفا هر چه زودتر درس هشتم رو هم بزارید.
عالی بود اگر میشه درس هشت رو هم قرار بدید
سلام ممنون از برنامه خوبتون لطفا درس ۸ رو هم قرار بدید