ترجمه درس ۱ عربی دوازدهم انسانی (با جواب تمرینات)

ترجمه درس ۱ عربی دوازدهم انسانی (با جواب تمرینات)

ترجمه و جواب تمرینات درس اول عربی دوازدهم انسانی

ترجمه درس ۱ عربی دوازدهم انسانی (با جواب تمرینات)

ترجمه و جواب تمرینات درس اول عربی دوازدهم انسانی

گام به گام عربی دوازدهم انسانی / درس ۱ :: مِنَ الْأَشَعارِ الْمَنسوبَهِ إلَی الْإمامِ عَلیٍّ (ع)

ترجمه درس اول عربی دوازدهم انسانی

ترجمه درس اول عربی دوازدهم انسانی

قیمَهُ کُلِّ امْرِئٍ ما یُحْسِنُهُ. 
معنی: ارزش هر انسانی به آن چیزی است که آن را به خوبی انجام می‌دهد.

ترجمه صفحه ۲ عربی دوازدهم انسانی

من الاشعار المنصوبه الی امام علی (ع)
معنی: از اشعار منصورب به حضرت علی

اَلدّاءُ وَ الدَّواءُ
بیماری و دارو

دَواؤُکَ فیکَ وَ ما تُبْصِرُ ◈※◈ وَ داؤُکَ مِنکَ وَ لا تَشْعُرُ
معنی: دارویت در خودت است و نمی‌بینی و بیماری‌ات [نیز] از خودت است و حس نمی‌کنی.

أَ تَزْعَمُ أَنَّکَ جِرْمٌ صَغیر ◈※◈ وَ فیکَ انْطَوَی الْعالَمُ الْأَکبَرُ
معنی: آیا می‌پنداری که تو چیزی کوچک هستی؟! حال آنکه جهان بزرگ در تو در هم پیچیده است.

وزن شعر فعولن، فعولن، فَعَل و بحر متقارب است.

اَلنّاسُ أَکْفاءٌ
مردم یکسان‌اند.

اَلنّاسُ مِن جِههِ الْآباءِ أَکْفاءُ ◈※◈ أَبوهُمُ آدَمٌ وَ الْأُمُّ حَوّاءُ
معنی: مردم از نظر پدران «نیاکان» یکسان‌اند. پدرشان آدم و مادر حوّاست.

وَ قَدْرُ کُلِّ امْرِیءٍ ما کانَ یُحْسِنُهُ ◈※◈ وَ لِلرِّجالِ عَلَی الْأفعالِ أَسماءُ
معنی: و ارزش هر آدمی به کاری است که آن را به خوبی انجام می‌دهد/// و انسان‌ها با کارهایشان نام‌هایی دارند

فَفُزْ بِعِلْمٍ وَ لا تَطْلُبْ بِهِ بَدَلاً ◈※◈ فَالنّاسُ مَوتیٰ وَ أَهلُ العِلْمِ أَحیاءُ
معنی: پس به کمک دانش رستگار شو و برای آن جایگزینی نخواه . مردم مرده هستند و اهل علم زنده‌اند.

همین حالا همیار را نصب کنید و همیشه یک معلم همراه خود داشته باشید.
"نصب از مایکت و بازار "

ترجمه صفحه ۳ عربی دوازدهم انسانی

اَلْفَخْرُ بِالْعَفافِ
 سرفرازی (افتخار) به پاکدامنی

أَیُّهَا الْفاخِرُ جَهلاً بِالنَّسَبْ ◈※◈ إنَّمَا النّاسُ لِأُمٍّ وَ لِأَبْ
معنی: ای افتخار کننده به اصل و نسب از روی نادانی ، مردم تنها از یک مادر و پدر هستند.

هَلْ تَراهُم خُلِقوا مِن فِضَّهٍ ◈※◈ أَمْ حَدیدٍ أَمْ نُحاسٍ أَمْ ذَهَبْ
معنی: آیا آنان را می‌بینی که از نقره یا آهن یا مس یا طلا آفریده شده‌اند؟!

بَلْ تَراهُم خُلِقوا مِنْ طینَهٍ ◈※◈ هل سِویٰ لَحْمٍ وَ عَظْمٍ وَ عَصَبْ
معنی: بلکه آنان را می‌بینی که از گِلی آفریده شده‌اند. آیا به جز گوشت و استخوان و پی (عصب) هستند؟

إنَّمَا الْفَخْرُ لِعَقلٍ ثابِتٍ ◈※◈ وَ حَیاءٍ وَ عَفافٍ وَ أَدَبْ
معنی: سرافرازی به خِردی استوار (افتخار به عقلی ثابت) و شرم و پاکدامنی و ادب است.

سکونِ قافیه به دلیل ضرورتِ شعری است.
وزن شعر فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن و بحر رَمل است.

معنی کلمات درس اول عربی دوازدهم انسانی

انِطْوَیٰ: به هم پیچیده شد اَلجِرْم: پیکر «جمع: اَلْأَجْرام»
(مضارع: یَنْطَوی) اَلْعَظْم: استخوان «جمع: اَلْعِظام»
سِویٰ: جُز اَلْحَدید: آهن
أَبْصَرَ: نگاه کرد اَللَّحْم: گوشت «جمع: اَللُّحوم»
اَلطّین، اَلطّینَه: گلِ ، سرشت الَدّاء: بیماری = اَلْمَرَض ≠ الَشِّفاء، اَلصِّحَّه
اَلْبَدَل: جانشین «جمع: اَلْأَبدال» اَلنُّحاس: مس
اَلْعَصَب: پی‌، عصب «جمع: اَلْأَعصاب» زَعَمَ: گمان کرد

جواب صفحه ۴ عربی دوازدهم انسانی

عَیِّنِ الصَّحیحَ وَ الْخَطَأَ حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ.
درست و نادرست را با توجه به متن درس مشخص کنید.
۱- دوَاؤُنا فینا وَ نَحْنُ نَنظُرُ إلیَهِ، وَ داؤُنا مِنّا وَ نَحْنُ نَشْعُرُ بهِِ. غلط❌
معنی: داروی ما در خودمان است و ما آن را می‌بینیم و بیماری ما از ماست و آن را حس می‌کنیم.

۲- اَلْفَخْرُ لِلْعَقلِ وَ الْحَیاءِ وَ الْعَفافِ وَ اَلْأَدَبِ. درست✅
معنی: سرافرازی، به خِرد، شرم، پاکدامنی و ادب است.

۳- خُلِقَ الْإنسانُ مِن طینَهٍ وَ هوَ لَحمٌ وَ عَظمٌ وَ عَصَبٌ. درست✅
معنی: انسان از گل آفریده شده است که همان گوشت و استخوان و رگ است.

۴- قیٖمَهُ کُلِّ امْرِئٍ بِأَعمالِهِ الْحَسَنَهِ. درست✅
معنی: ارزش هر کسی (انسانی) به کارهای خوبش است.

۵- اَلتَّفاخُرُ بِالنَّسَبِ مَحْمودٌ. غلط❌
معنی: فخرورزی به اصل و نسب پسندیده است.

۶- أَهلُ الْعِلمِ أَحیاءٌ وَ إنْ ماتوا. درست✅
معنی: اهل علم زنده‌اند حتی اگر بمیرند.

ترجمه صفحه ۸ عربی دوازدهم انسانی

ترجمه صفحه ۸ عربی دوازدهم انسانی

📘 اِخْتَبِرْ نَفْسَکَ (۱)  تَرجِمْ هاتَینِ الْآیَتَینِ الْکَریمَتَینِ.
معنی: خودت را بیازمای: این دو آیه کریمه را به فارسی برگردان.

۱- فَهٰذا یَومُ الْبَعْثِ وَلٰکِنَّکُم کُنتُم لا تَعْلَمونَ
معنی: این، روزِ رستاخیز است ولی شما خودتان نمی‌دانستید.

۲- إنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفّاً کَأنَّهُم بُنْیانٌ مَرْصوصٌ
معنی: بی‌گمان خدا کسانی را صف در صف در راهِ او می‌جنگند دوست می‌دارد؛ گویی که ایشان ساختمانی استوارند.

ترجمه صفحه ۸ عربی دوازدهم انسانی

📘 عَیِّنِ اسْمَ الحُْروفِ المُْشَبهََّهِ وَ خَبَرَها؛ ثمَُّ اذْکرُْ إعرابَهُما.
معنی: خودت را بیازمای: اسم حروف مشبهه و خبر آن را مشخص کن، سپس نقش آن ها را ذکر کن.
۱- لَیْتَ فَصْلَ الرَّبیعِ طَویلٌ فی بَلَدِنا! لِأَنَّ الرَّبیعَ قَصیرٌ هُنا.
ای کاش فصل بهار در سرزمین ما طولانی باشد؛ زیرا بهار در اینجا کوتاه است.
اسم لیت: فَصْلَ، منصوب
خبر لیت: طَویلٌ، مرفوع
اسم أنّ: الرَّبیعَ، منصوب
خبر أنّ: قصیر، مرفوع

۲- کَأَنَّ الْمُشتَریَ مُتَرَدِّدٌ فی شِراءِ الْبِضاعَهِ؛ وَلٰکِنَّ الْبائِعَ عازِمٌ عَلیٰ بَیْعِها.
معنی: گویی خریدار در خرید دودل است؛ ولی فروشنده تصمیم به فروش آن دارد.
اسم کَأَنَّ: الْمُشتَریَ، منصوب
خبر کَأَنَّ: مُتَرَدِّدٌ، مرفوع
اسم لٰکِنَّ: الْبائِعَ، منصوب
خبر لٰکِنَّ: عازِمٌ، مرفوع

۳- اِبْحَثْ عَنْ مَعنَی «الْعَصّارَهِ» فِی الْمُعجَمِ؛ لَعَلَّ الْکَلِمَهَ مَکتوبَهٌ فیهِ!
معنی: در فرهنگ لغت دنبال معنای عصاره بگردد؛ در آن این کلمه نوشته شده باشد!
اسم لَعَلَّ: الْکَلِمَهَ، منصوب
خبر لَعَلَّ: مَکتوبَهٌ، مرفوع

ترجمه صفحه ۱۰ عربی دوازدهم انسانی

ترجمه صفحه ۱۰ عربی دوازدهم انسانی

📘 تَرجِمْ هٰذِهِ الْأَحادیثَ حَسَبَ قَواعِدِ الدَّرسِ.
معنی: این حدیثها را بر حسب قواعد درس ترجمه کن.
ثُمَّ عَیِّنِ اسْمَ لا الناّفیَهِ لِلْجِنْسِ وَ خَبَرَها.
سپس اسم لای نفی جنس و خبرش را مشخص کن.

۱- لا خَیْرَ فی قَولٍ إلّا مَعَ الْفِعلِ
معنی: هیچ خیری در گفتاری نیست مگر اینکه همراه کردار باشد.
خَیْرَ: اسم لای نفی جنس
فی قَولٍ: خبر لای نفی جنس

۲- لا جِهادَ کَجِهادِ النَّفْسِ.
معنی: هیچ جهادی مانند جهاد با نفس نیست. (هیچ جنگی مانند جنگ با خود نیست.)
جهادَ: اسم لای نفی جنس
کَجِهادِ: خبر لای نفی جنس

۳- لا لِباسَ أَجْمَلُ مِنَ الْعافیَهِ.
معنی: هیچ جامه‌ای (لباسی) زیباتر از تندرستی نیست.
لِباسَ: اسم لای نفی جنس
أجْمَلُ: خبر لای نفی جنس

۴- لا فَقْرَ کَالْجَهْلِ وَ لا میراثَ کَالْأَدَبِ.
معنی: هیچ فقری مانند نادانی (جهل) و هیچ میراثی مانند ادب نیست.
فَقْرَ: اسم لای نفی جنس
کَالْجَهْلِ: خبر لای نفی جنس

۵- لا سوءَ أَسْوَأُ مِنَ الْکَذِبِ.
معنی: هیچ بدیی بدتر از دروغ وجود ندارد.
سوءَ: اسم لای نفی جنس
أسوَأُ: خبر لای نفی جنس

ترجمه صفحه ۱۰ عربی دوازدهم انسانی

📘 اِمْلَأِ الْفَراغَ فی ما یَلی، ثُمَّ عَیِّنْ نَوعَ «لا‌» فیهِ.
جای خالی را در آنچه می آید پر کن؛ سپس نوع لا را در آن مشخص کن.

۱- … هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمونَ …
آیا کسانی که می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند برابرند؟
لای نفی مضارع

۲- وَ لا یَحْزُنْکَ قَولُهُم إنَّ الْعِزَّهَ لِلّٰهِ جَمیعاً …
گفتارشان تو را ناراحت نکند؛ زیرا ارجمندی، همه از آنِ خداست.
لای نهی مضارع

۳- ذٰلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدیً لِلْمُتَّقینَ
آن کتاب هیچ شکی در آن نیست؛ هدایتی برای پرهیزگاران است.
لای نفی جنس

۴- لا إکْراهَ فی الدّینِ …
هیچ اجباری در دین نیست.
لای نفی جنس

۵- لا تُطْعِمُوا الْمَساکینَ مِمّا لا تأْکُلونَ.
فقیران را از آنچه که نمی خورید غذا ندهید.
لای نهی مضارعصفحه ۱۰ عربی دوازدهم انسانی

دانلود همیار

جواب تمرین صفحه ۱۱ عربی دوازدهم انسانی

جواب تمرین عربی دوازدهم انسانی🔶 تمرین یک_ الاول
📘 ضَعْ فی الْفَراغِ کَلِمَهً مُناسِبَهً لِلتَّوضیحاتِ التّالیَهِ مِنْ مُعجَمِ الدَّرسِ.
در جای خالی برای توضیحات زیر کلمه مناسب را از واژه نامه درس بگذارید.

۱- اَلنُّحاسُ عُنصُرٌ فِلِزّیٌّ کَالْحَدیدِ مُوَصِّلٌ لِلْحَرارَهِ وَ الْکَهرَباءِ.
معنی: مس عنصری فلزی مانند آهن است که رسانای گرما و برق است.

۲- اَللَّحم مادَّهُ حَمراءُ مِن جِسمِ الْحَیَوانِ تُصنَعُ مِنهُ أطَعِمَهٌ.
معنی: گوشت، ماده‌ای سرخ رنگ از جسم جانور است که از آن غذا درست می‌شود.

۳- اَلْعَصَبُ خَیْطٌ أَبْیَضُ فِی الجِْسْمِ یَجْری فیهِ الْحِسُّ.
معنی: عصب رشته‌ای (نخی) سفید در بدن است که حس در آن جاری می‌شود.

۴- اَللَّحْمُ قسِْمٌ مِنَ الْجِسْمِ بیَنَ الْجِلْدِ وَ الْعَظْمِ.
معنی: گوشت بخشی از بدن است که میان پوست و استخوان می‌باشد.

۵- اَلطینُ تُرابٌ مُخْتَلِطٌ بِالمْاءِ.
معنی: دل خاک آمیخته با آب است.

توضیح: «طینه» به معنای «سرشت» آمده و «تُربّهَ» هر دو به معنای «خاک» است.
🔶 تمرین دوم_ الثانی
📘 اِسْتَخْرِجْ مِمّا یَلی الْمَطلوبَ مِنکَ.
از آنچه می آید موضوع خواسته شده را بیرون آورید.

دَواؤُکَ فیکَ وَ ما تُبْصِرُ ◈※◈ وَ داؤُکَ مِنکَ وَ لا تَشْعُرُ
۱- اَلْمُبتَدَأَ وَ إِعْرابَهُ: 
دواء: مبتدأ و مرفوع
داء: مبتدأ و مرفوع

أَ تَزْعَمُ أَنَّکَ جِرْمٌ صَغیرٌ ◈※◈ وَ فیکَ انْطَوَی الْعالَمُ الْأَکبَرُ
۲- اِسْمَ التَّفضیلِ وَ مَحَلَّهُ الْإِعْرابیَّ:
الْأَکبَرُ: صفهٌ لِ «الْعالَمُ»

اَلنّاسُ مِن جِههِ الْآباءِ أَکْفاءُ ◈※◈ أَبوهُمُ آدَمٌ وَ الْأُمُّ حَوّاءُ
۳- اَلْخَبَرَ وَ إِعْرابَهُ:
أَکْفاءُ: خبرٌ و مرفوعٌ
آدَمٌ: خبرٌ و مرفوعٌ
حَوّاءُ:
خبرٌ و مرفوعٌ

وَ قَدْرُ کُلِّ امْرِئٍ ما کانَ یُحْسِنُهُ ◈※◈ وَ لِلرِّجالِ عَلَی الْأفعالِ أَسماءُ
۴- اَلْجَمعَ الْمُکَسَّرَ:
 الرّجال و الْأفعال و أسماءُ: جمع مکسر رَجُل، فعل ، اسم

فَفُزْ بِعِلْمٍ وَ لا تَطْلُبْ بِهِ بَدَلاً ◈※◈ فَالنّاسُ مَوتَی وَ أَهلُ الْعِلْمِ أحَیاءُ
۵- فِعلَ النَّهیِ:
 لا تَطلُبْ: فعل نهی

أَیُّهَا الفْاخِرُ جَهْلاً بِالنَّسَبْ ◈※◈ إنَّمَا النّاسُ لِأُمٍّ وَ لِأَبْ
۶- اِسْمَ الْفاعِلِ:
الفْاخِرُ: اسم فاعل از فعل ثلاثی مجرد

هَلْ ترَاهُم خُلِقوا مِن فِضَّهٍ ◈※◈ أَمْ حَدیدٍ أَمْ نُحاسٍ أَمْ ذَهَبْ
۷- اَلْفِعلَ الْمَجهولَ:
خُلِقوا

بَلْ تَراهُم خُلِقوا مِن طینَهٍ ◈※◈ هَل سِوَی لَحْمٍ وَ عَظْمٍ وَ عَصَبْ
۸- اَلْفِعلَ الْمُضارِعَ: 
تَرَی (ماضی: رای ، مضارع» یَری)

إنَّمَا الْفَخْرُ لِعَقلٍ ثابِتٍ ◈※◈ وَ حَیاءٍ وَ عَفافٍ وَ أَدَبْ
۹- اَلْجارَّ وَ الْمَجرورَ:
لِعَقلٍ

جواب تمرین صفحه ۱۲ عربی دوازدهم انسانی

🔶 تمرین سوم _ الثالث
📘 اِمْلَأِ الْفَراغ فی تَرجَمَهِ ما یلَی؛ ثُمَّ عَیِّنْ نَوعَ «لا» فیهِ.

جای خالی را در ترجمه آنچه می آید پر کن؛ سپس نوع «لا» را در آن مشخص کن.
۱- وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعونَ مِن دونِ اللهِ فَیَسُبُّوا اللهَ …
و کسانی را که به جای خدا فرا می‌خوانند دشنام ندهید؛ که به خدا دشنام دهند … .
لای نهی

۲- یا أَیُّهَا الرَّسولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یسُارِعونَ فِی الْکُفْرِ …
ای پیامبر، کسانی که در کفر شتاب می‌ورزند نباید تو را غمگین کند
لای نهی

۳- … رَبَّنا وَ لا تُحَمَّلْنا ما لا طاقَهَ لَنا بِهِ …
پروردگارا، آنچه توانش را هیچ نداریم بر ما تحمیل نکن.
لای نهی / لای نفی جنس

۴- لا یَرْحَمُ اللهُ مَن لا یَرْحَمُ النّاسَ.
خدا رحم نمی‌کند به کسی که به مردم رحم نمی‌کند.
لای نفی / لای نفی

۵- یا حَبیبی، لا شَیءَ أَجْمَلُ مِنَ الْعَفوِ عِندَ الْقُدرَهِ
ای دوستِ من، هیچ چیزی زیباتر از بخشش به هنگام توانایی نیست.
لای نفی جنس

جواب تمرین صفحه ۱۳ عربی دوازدهم انسانی

🔶 تمرین چهارم_ الرابع
📘 تَرْجِمِ الْأَحَادیثَ، ثُمَّ عَیِّنِ الْمَطلوبَ مِنکَ.

احادیث را ترجمه کن، سپس آنچه که از تو خواسته شده را تعیین کن.

۱- کُلُّ طَعامٍ لا یُذْکَرُ اسْمُ اللهِ عَلَیْهِ … لا بَرَکَهَ فیهِ. 
معنی: هر خوراکی که نام خدا بر آن یاد نشود … ، هیچ برکتی در آن نیست.
نایب فاعل: اِسم
نوع لا: لای نفی جنس

۲- لا تَجْتَمِعُ خَصلَتانِ فی مُؤمِنٍ: الْبُخْلُ وَ الکِْذبُ.
معنی: دو ویژگی در مؤمن جمع نمی‌شود: خسیس بودن و دروغگویی
اَلْجارَّ والْمَجرورَ: فی مُؤمِنٍ‌
و الْفاعِل: خَصلَتانِ
إِعْرابَهُ: مرفوع به الف
نَوعَ الْفِعْلِ: مضارع منفی

۳- لا تَغْضَبْ، فَإنَّ الْغَضَبَ مَفْسَدَهٌ.
معنی: خشمگین نشو؛ زیرا خشمگین شدن مایه تباهی است.
نَوعَ الْفِعْل: نهی یا مضارع مجزومِ
اسْمَ الْحَرفِ الْمُشَبَّهِ بِالْفِعْل وَ إعرابَهُ: الْغَضَبَ، منصوب بالفتحه
خَبَرَهُ وَ إِعْرابَهُ: مرفوعٌ بالضَّمَّهِ

۴- لا فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ الْجَهْلِ وَ لا عِبادَهَ مِثْلُ التَّفَکُّرِ.
معنی: هیچ فقری سختتر از نادانی و هیچ عبادتی مانند اندیشیدن نیست.
اَلْمُضافَ إلَیهِ: التَّفَکُّرِ
نَوعَ لا: لای نفی جنس

۵- لا تَسُبُّوا النّاسَ فَتَکتَسِبُوا الْعَداوَهَ بَینَهُم.
معنی: مردم را دشنام ندهید؛ که با این کار میانشان دشمنی به دست می‌آورید.
نَوعَ لا: لای نهیِ
مُضادَّ عَداوَه: صداقه

۶- لا تُمیتُوا الْقُلوبَ بِکَثرَهَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ فَأِنَّ الْقَلْبَ یَموتُ کَالزَّرْعِ إذا کَثُرَ عَلَیهِ الْماءُ. 
معنی: دل‌ها را با خوردن و آشامیدن زیاد نمی‌رانید؛ زیرا همان‌گونه که زراعت بر اثر آب زیاد از بین می‌رود، دلها نیز [بر اثر پرخوری] می‌میرند.
نَوعَ لا: در (لا تُمیتُوا) لای نهی
القْلُوبَ: مفعول، منصوب به فتحه
الطَّعامِ: مضاف الیه، مجرور به کسره
القَلبَ: اسم إنّ، منصوب به فتحه
الزَّرْعِ:‌ مجرور به حرف جارّ
المْاءُ: فاعل، مرفوع به ضمه

۷- خُذُوا الْحَقَّ مِنْ أهلِ الْباطِلِ و لا تأْخُذُو الباطِلَ مِنْ أَهْلِ الْحَقِّ کونوا نُقّادَ الْکَلامِ.
معنی: حق را از اهل باطل بگیرید و باطل را از اهل حق نگیرید؛ سخن سنج باشید.
نَوعَ لا: حرف نهی
الْحَقَّ: مفعول، منصوب به فتحه
البْاطِلِ: مضاف الیه، مجرور به کسره
البْاطِلَ: مفعول، منصوب به فتحه
أهْلِ:‌ مجرور به حرف جارّ
الکَلام: مضاف الیه، مجرور به کسره

جواب تمرین صفحه ۱۴ عربی دوازدهم انسانی

🔶 تمرین پنجم _ الخامس
📘 تَرجِمْ أَنواعَ الْفِعلِ فِی الْجُمَلِ التّالیَهِ.
انواع افعال را در جمله های زیر ترجمه کنید.

۱- رَجاءً، اُکْتُبْنَ حلَّ الْأسَئِلَهِ مَعَ زَمیلاتِکُنَّ. لطفاً حلّ پرسش ها را با هم کلاسی هایتان بنویسید.
۲- إنْ تَکتُب بِعَجَلَهٍ، فَسَیُصْبِحُ خَطُّکَ قبَیحا.ً اگر با عجله بنویسی ، خطّت زشت خواهد شد.
۳- أرُیدُ أَنْ أَکْتُبَ ذِکری فی دَفتَرِ الذِّکْرَیاتِ . می خواهم [که] خاطره ای در دفتر خاطرات بنویسم.
۴- لَن یَکتُب العاقِلُ عَلَی الْآثارِ التاّریخیّهِ. [انسانِ] خردمند، روی آثارِ تاریخی نمی‌نویسد
۵- إنَّهُ سَوفَ یَکتُبُ أفَکارَهُ عَلیَ الوَرَقَهِ.  قطعاً او اندیشه هایش را روی کاغذ خواهد نوشت.
۶- عِندَما شاهَدْتُهُ کانَ یَکتُبُ تَمرینَهُ. هنگامی که او را دیدم، تمرینش را داشت می‌نوشت.
۷- قَدْ یَکتُبُ الکَسولُ تَمارینَ الدَّرسِ.  تنبل، تمرین های درس را ممکن است بنویسد.
۸- یا تَلامیذُ، لِمَ لا تکَتْبُونَ التَّرجَمَهَ؟ ای دانش آموزان، چرا ترجمه را نمی‌نویسید؟
۹- رَجاءً، لا تَکتُبوا عَلیٰ جِلدِ الکِتابِ.  لطفاً روی جلدِ کتاب ننویسید.
۱۰- هیَ قَد کَتَبَتْ رِسالَهً لِصَدیقَتِها.  او نامه ای به دوستش نوشت.
۱۱- لِنَکْتُبْ جُمَلاً جَمیلَهً فی دَفاتِرِنا.  در دفترهایمان جمله هایی زیبا بنویسیم.
۱۲- أَنَا لَم أَکْتُبْ واجِباتی أَمسِ.  من دیروز تکلیف هایم را ننوشتم.
۱۳- ما کَتَبْنا شَیئا عَلیَ الجِدارِ. روی دیوار چیزی ننوشتیم.
۱۴- کُتِبَ حَدیثٌ عَلیَ اللَّوحِ. حدیثی روی تخته نوشت
۱۵- کانوا یَکْتُبونَ الْأَجوِبَهَ.  جواب ها را می‌نوشتند.
۱۶- کانوا قَد کَتَبوا دَرسَهُم.  درسشان را نوشته بودند.
۱۷- یُکْتَبُ نَصٌّ قَصیرٌ.  متنی کوتاه می‌نویسد

جواب تمرین صفحه ۱۵ عربی دوازدهم انسانی

🔶 تمرین ششم _ السادس
📘 عَیِّنِ اسْمَ الفْاعِلِ، وَ اسْمَ الْمَفعولِ، وَ اسْمَ الْمُبالَغَهِ، وَ اسْمَ الْمَکانِ، وَ اسْمَ التفَّضیلِ فی هٰذِهِ الْعِباراتِ؛ ثُمَّ عَیِّنْ تَرْجَمَهَ الْکَلِماتِ الْحَمْراءِ.
اسم فاعل، اسم مفعول، اسم مبالغه، اسم مکان و اسم تفضیل را در این عبارت ها مشخص کنید؛ سپس ترجمه کلمات قرمز رنگ را بنویسید.

۱- سُبْحانَ الَّذی أَسْریٰ بِعَبْدِهِ لَیلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إلی الْمَسْجِدِ الْأَقصیٰ …
پاک است آن [خدایی] که بنده‌اش را شبانه از مسجد الحرام تا مسجد الاقصیٰ حرکت داد.
المسجد: اسم مکان
الْأَقصیٰ: اسم تفضیل و صفت

أسری: حرکت داد
لَیلاً: شبانه

۲- … وَ جادِلْهُم بِالَّتی هیَ أَحْسَنُ إنَّ رَبَّکَ هوَ أعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ …
و با آنان با [شیوه‌ای] که نکوتر است بحث کن. قطعاً پروردگارت به [حال] کسی که از راهش گم شده، داناتر است.
أحسن و أعلم: اسم تفضیل
رب: اسم مشبه
جادِلْ: بحث کن
ضَلَّ: گم شده

۳- … یَقولونَ بِأَفْواهِهِم ما لَیسَ فی قُلوبِهِم وَ اللهُ أعْلَمُ بِما یَکْتُمونَ
َبا دهان‌هایشان (زبان‌هایشان) چیزی را می‌گویند که در دل‌هایشان نیست و خدا به آنچه پنهان می‌کنند داناتر است.
أعلم: اسم تفضیل
أفوْاهِ: دهان
یَکتُمونَ: پنهان می کنند

۴- وَ ما أُبَرِّیُٔ نَفْسی إنَّ النَّفْسَ لَأَمّارَهٌ ُبِالسّوءِ إلّا ما رَحِمَ رَبّی …
و نفْسم را بی گناه نمی‌شمارم؛ زیرا نفس، بسیار دستور دهنده به بدی است؛ مگر اینکه پروردگارم رحم کند.
أمّاره: اسم مبالغه

۵- قَدْ أفْلَحَ الْمُؤمِنونَ الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ
به راستی که مؤمنان رستگار شده‌اند؛ همانان که در نمازشان فروتن‌اند.
مُؤمِن: اسم فاعل ثلاثی مجرّد
خاشعون: اسم فاعل ثلاثی مجرّد
قد أفلَحَ: رستگار شده اند
خاشعون: فروتن هستند

۶- … قالوا لا عِلْمَ لَنا إنَّکَ أنتَ عَلّامُ الْغُیوبِ
گفتند: هیچ دانشی نداریم؛ قطعاً تو بسیار دانای نهان‌ها هستی.
عَلّام: اسم مبالغه
عَلّامُ: بسیار دانا

۷- … وَ أَحْسِنوا إنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ
و نیکی کنید؛ زیرا خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.
الْمُحْسِنینَ: اسم فاعل ثلاثی مزید (ذکر ثلاثی مزید الزامی نیست.)
أحْسِنوا: نیکی کنید

۸- وَ جعَلَنْا اَلسَّماءَ سَقفاً مَحْفوظاً …
و آسمان را سقفی نگه داشته شده قرار دادیم.
مَحْفوظاً: اسم مفعول
جعَلَنْا: قرار دادیم

جواب تمرین صفحه ۱۶ عربی دوازدهم انسانی

🔶 تمرین هفتم_السّابِعُ
📘 ضَعْ فی الفَْراغ کلَمَِهً مُناسِبهًَ.
در جای خالی کلمۀ مناسب قرار دهید.

۱- سُئِلَ الْمُدیرُ: أ فی الْمَدرَسَهِ طالِبٌ؟ فأَجَاب: « …… طالِبَ هُنا». (لِأَنَّ – لا – فَإنَّ)
معنی: از مدیر پرسیده شد: آیا در مدرسه دانش‌آموزی هست؟ او پاسخ داد: هیچ دانش‌آموزی اینجا نیست.

۲- حَضَرَ السُّیّاحُ فی قاعَهِ الْمَطارِ؛ ……. الدَّلیلَ لمَ یَحضُرْ. (أَنَّ – لٰکِنَّ – لَعَلَّ)
معنی:  گردشگران در سالن فرودگاه حاضر شدند؛ ولی راهنما حضور نداشت .

۳- هٰذَا التَّمرینُ سَهلٌ وَ ……. أَکثََ الزُّمَلاءِ خائفونَ. (لَیتَ    -أنَّ  –لکِنَّ)
معنی: این تمرین آسان است ولی بیشتر همکلاسی ها می ترسند.

۴- قالَ الْمُدیرُ: ……. طالبَ راسبٌ فِی الاِمْتِحاناتِ. (لا – لَنْ – لَمْ)
معنی: مدیر گفت: «هیچ دانش‌آموزی در آزمون‌ها مردود نیست.»

۵- تَمَنیّٰ الْمُزارِعُ: « …… الْمَطَرَ یَنزِلُ کَثیراً!» (کَأَنَّ – لِأَنَّ – لَیتَ)
معنی: کشاورز آرزو داشت: کاش باران بسیار ببارد.

۶- ألا تَعْلَمُ …… الصَّبرُ مِفتاحُ الْفَرَجِ؟ (لکِنَّ – أنَّ – لا)
معنی: آیا نمی‌دانی که بردباری کلید گشایش است؟

۷- لِماذا یَبکِی الطِّفلُ؟ …… جائِعٌ. (أَنَّهُ – لِأَنَّهُ – لَیتَ)
معنی: چرا کودک می‌گرید؟ – زیرا او گرسنه است.

جواب تمرین صفحه ۱۷ عربی دوازدهم انسانی

🔶 تمرین هشتم _ الثامن
📘 ضَعْ فی الْفَراغ کَلِمَهً مُناسِبَهً.
در جای خالی کلمۀ مناسب قرار دهید.

۱- اِعلَموا أَنَّ …… النّاسِ إلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم.
(حَوائِجُ – حَوائِجَ – حَوائِجِ)
معنی: بدانید که نیازمندی های مردم به شما از نعمت های خدا بر شماست.

۲- إنَّ أَحسَنَ الْحَسَنِ ……. الْحَسَنُ.
(الْخُلُقُ – الْخُلُقَ – الْخُلُقِ)
معنی: بی‌گمان بهترین نیکی خوی نیک است.

۳- فَاصْبِرْ إنَّ وَعْدَ اللهِ …… وَاسْتَغفِرْ لِذَنبِکَ
(حَقٌّ – حَقّاً – حَقٍّ)
معنی: پس بردبار باش؛ همانا وعده خداوند حق است و برای گناهانت آمرزش بخواه.

۴- وَأَوْفوا بِالْعَهدِ إنَّ ……. کانَ مَسئولاً
(الْعَهدُ – الْعَهدَ – الْعَهدُ)
معنی: به پیمان [خود] وفا کنید؛ همانا [در رستاخیز] از پیمان پرسش می‌شود.

۵- إِنَّ رَحْمَتَ اللهِ …… مِنَ الْمُحْسِنینَ
(قَریبٌ – قَریباً – قَریبٍ)
معنی: همانا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است.

۶- وَ اسْتَغفِرُوا اللهَ إنَّ اللهَ …… رَحیمٌ
(غَفورٌ – غَفوراً – غَفورٍ)
معنی: از خداوند آمرزش بخواهید؛ همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.

۷- لَا تَدْرِی لَعَلَّ …اللَّهَ… یُحْدِثُ بَعْدَ ذَٰلِکَ أَمْرًاً
(اللهُ – اللهَ – اللهِ)
معنی:  تو چه دانی، شاید خدا از این پس امری تازه پدید آورد.

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.