جواب درس چهارم علوم و فنون ادبی دوازدهم

جواب درس چهارم علوم و فنون ادبی دوازدهم

جواب خود ارزیابی درس ۴ علوم و فنون ادبی دوازدهم

جواب درس چهارم علوم و فنون ادبی دوازدهم

جواب خود ارزیابی درس ۴ علوم و فنون ادبی دوازدهم

گام به گام علوم و فنون ادبی دوازدهم / درس ۴: سبک‌شناسی قرن‌های دوازدهم و سیزدهم

خود ارزیابی صفحه ۴۶ علوم و فنون ادبی دوازدهم

۱- شعر زیر را در دو سطح ادبی و فکری بررسی کنید (از هر سطح دو مورد) .
از مُلک ادب حکم گزاران همه رفتند *** شو بار سفر بند که یاران همه رفتند
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست *** گوید چه نشینی که سواران همه رفتند
داغ است دل لاله و نیلی است برِ سرو *** کز باغ جهان لاله‌عذاران همه رفتند
افسوس که افسانه‌سرایان همه خفتند *** اندوه که اندوه‌گساران همه رفتند
یک مرغ گرفتار در این گلشن ویران *** تنها به قفس ماند، هزاران همه رفتند
خون بار بهار از مژه در فرقت احباب *** کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند
ملک‌الشعرا بهار
بیان: بار سفر بستن، کنایه از آماده حرکت شدن
– در ترکیب «گرد شتابنده» استعاره مکنیه وجود دارد و می توان آن را اضافه استعاری نامید.
– داغ: استعاره از سیاهی وسط گل لاله است؛
– داغ است دل لاله: کنایه از عزادار بودن لاله است.
– لاله عذاران: تشبیه؛ کسانی که عذار (چهره) آنان مانند لاله زیباست.
– در ترکیب دل لاله، استعاره مکنیه وجود دارد و یک ترکیب استعاری ست.
– در واژه «سرو» نیز استعاره مکنیه ، تشخیص وجود دارد.
– باغ جهان یک ترکیب اضافه تشبیهی ست.
– مرغ گرفتار: استعاره مصرحه از انسان اسیر
-گلشن: استعاره مصرحه از دنیا
– هزاران به معنی بلبلان: استعاره مصرحه از انسان های آزادی خواه
– خون بار: کنایه از غم فراوان
– چون ابر بهاران همه رفتند: تشبیه رفتن آدمها به رفتن ابر بهاری
– خفتن: کنایه از مردن بدیع: در بیت سوم حسن تعلیل (ذکر دلیل ادبی) وجود دارد زیرا برای حالت طبیعی گل لاله و سرو دلیلی غیرعلمی (ادبی) آورده است که صرفا از دید زیبایی شناسی قابل توجیه است.
– تکرار واژه «اندوه» در قلمروی واژه آرایی ست
– حروف «ر،س» در برخی ابیات، واج آرایی (موسیقی حروف) ایجاد کرده اند که بر غنای موسیقایی شعر افزوده است.
-شعر در محور افقی و در هر بیت، برای تصویرسازی از آرایه مراعات نظیر و تناسب های واژگانی بهره می برد؛ گروه کلماتی از جمله «گرد- دامن – سواران»، »لاله – سرو- باغ» و «مرغ – گلشن- قفس هزار» از آن دسته اند.
قلمروی فکری: شعر در یک فضای غم گرایانه سروده شده است. به اعتقاد شاعر، انسان های خوب و شایسته همه از دنیا رفتند، ایران (وطن شاعر)، خالی از افراد لایق شده و این مساله اندوه شاعر را برانگیخته است. شاعر در نبود همراهان پیرامون خود، احساس تنهایی و ناامیدی می کند و او نیز راه رهایی را در رفتن و ترک دنیا می داند. شعر یک در لایه معنایی دیگر، بی اعتباری دنیا را نیز تداعی می کند.

خود ارزیابی صفحه ۴۷ علوم و فنون ادبی دوازدهم

۲- این سروده را در قلمرو ادبی بررسی کنید.

گریه را به مستی بهانه کردم *** شکوه‌ها ز دست زمانه کردم
آستین چو از چشم برگرفتم *** سیل خون به دامان روانه کردم
از چه روی چون ارغنون ننالم؟ *** از جفایت ای چرخ دون ننالم
چون نگریم ز درد و چون ننالم *** دزد را چو محرم به خانه کردم؟
عارف قزوینی
– دست زمانه، اضافه استعاری است.
– در بیت دوم، ترکیب «سیل خون» اغراق گونه است.
– آستین از چشم برگرفتن کنایه از آگاهی و بیداری است.
– شاعر خود را در گریستن و نالیدن به ارغنون (از ابزارهای موسیقی) تشبیه کرده است. (ارغنون سازی است که لولههای فراوانی برای دمیدن دارد و هنگام نواختن، از آن صدای زیادی برمیخیزد.
– چرخ: استعاره مکنیه (=تشخیص) دارد، زیرا مخاطب شاعر واقع شده است.
– آستین و دامان: مراعات نظیر
– درد و ناله: مراعات نظیر
– واژه آرایی: چون
– مستی مجاز از عالم بیخودی، بیاختیاری.

۳- متن زیر از کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» را در دو سطح زبانی و فکری تحلیل کنید.

«اگرچه ما در این تاریخ خود بیداری ایرانیان را از سال ۱۳۲۲ شروع کرده‌ایم، لکن اگرخیال خود را جمع کنیم و به نظر دقت و انصاف در تاریخ گذشتگان بنگریم، هر آینه به خوبی مشاهده می‌کنیم که در مجاری سنۀ ۱۲۶۵ بسیاری از امور و وقایع را که دلالت دارد بر بیداری ایرانیان و قدم گذاردن آنها به راه تمدن و باعث و مسبّب آن را جز مرحوم میرزا تقی خان امیرنظام احدی را سراغ نداریم؛ چه آن بزرگ مرد از آن یکّه اشخاص بود که به قابلیت خود بدون اسباب و مساعدت خارجی از پستی به بلندی رسید. یعنی پسر آشپز قائم‌مقام بود و در اثنای کار و شغل، خویش را دارای رتبه و مقام صدارت نمود. دوست و دشمن او را از نوادر دهر شمردند و از خلقت‌های فوق‌العاده دانسته و کارهای امیرنظام از ترتیب و انتظام قشون و اصلاح کار دفتر و مالیه که خرج، دو کرور اضافه بر دخل بود و عمارت و مرمّت خرابی‌های دیگر که به زودی محال می‌نمود و همه در یک دوسال صورت گرفت، گواه و دلیل بزرگی مرد است».

ناظم الاسلام کرمانی

سطح زبانی
به کار بردن واژه های عربی تا حدودی متن را از سادگی دور کرده است.
جابه جایی اجزای جمله در عبارات مشاهده می‌شود.
جمله‌های طولانی که فهم متن را دشوار ساخته است.
متن اطناب دارد.
(سادگی و روانی که مشخصهٔ نثر دوره بیداری است زیاد مشاهده نمی‌شود)
سطح فکری
بیداری مردم / متمدن شدن کشور / بیان اوضاع اقتصادی کشور / رشد سیاسی مردم

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.