جواب درس نهم از من تا خدا هفتم
جواب فعالیت های درس ۹ تربیت دینی هفتم
جواب فعالیت های درس ۹ تربیت دینی هفتم
انتخاب سریع صفحه :
جواب از من تا خدا هفتم / درس ۹: میخواهم شاکرت باشم
خود سنجی صفحه ۱۱۶ از من تا خدا هفتم
آیا تاکنون به نعمت های خداوند اینطور جزئی فکر کردهاید؟
بر عهده دانش آموز (یکی از گزینه ها را به دلخواه انتخاب کنید.)
تمرین با همسالان صفحه ۱۱۸ از من تا خدا هفتم
گام اول: یکی از نعمتهای زیر را به دلخواه انتخاب کنید. سپس بهطور جزئی به آن فکر کنید و افکارتان را بنویسید.
«ابرو / پلک / گوش / لالههای گوش»
جواب: من لالههای گوش را انتخاب کردم.
وقتی به لالههای گوش فکر میکنم، یاد شنیدن میافتم. شنیدن یکی از نعمتهای بزرگ است که زندگی ما را پر از رنگ و لعاب میکند.
اما لالههای گوش فقط برای شنیدن نیستند. آنها بخشی از زیبایی ظاهری ما هستند. شکل منحصر به فردشان، به صورت ما شخصیت میبخشد و در تعاملات اجتماعی نقش مهمی دارند.
گاهی اوقات، به لالههای گوشمان توجه نمیکنیم. اما وقتی به آنها فکر میکنم، متوجه میشوم چقدر این عضو کوچک، زندگی ما را غنی میکند.
گام دوم: نوشتههایتان را با دوستانتان تبادل کنید. به نوشته دوستتان بین ۱ تا ۵، امتیاز دهید و درباره دلایل این امتیاز با یکدیگر گفتوگو کنید.
این بخش نیاز به مشارکت دوستان دارد تا بتوانم امتیاز و نظراتشان را دریافت کنم.
گام سوم: با توجه به این تمرین، آیا در شکرگزاری خدا موفق خواهید بود؟
جواب: تمرین شکرگزاری لالههای گوش، به من کمک کرد تا به یک نعمت کوچک اما مهم در زندگیام توجه کنم.
خاطرهگویی صفحه ۱۲۱ از من تا خدا هفتم
خاطره یکی از بیماریهای خود را بنویسید و بگویید که در آن بیماری به کدامیک از نعمتهای خدا پی بردهاید؟
جواب: چند سال پیش دچار سرماخوردگی شدید شدم؛ از همانهایی که گلو را میسوزاند و نفسکشیدن سخت میشود. آنموقع فهمیدم چقدر نفسکشیدن بدون مشکل یک نعمت بزرگ است. هر بار که سعی میکردم نفس بکشم و از شدت درد سینهام میسوخت، تازه یادم افتاد که وقتی راحت و بدون درد نفس میکشم، این یک نعمت بیاندازه است که در روزمرگی فراموش میکنیم.
جوابی دیگر: باران شدید و بیوقفه میبارید. من در بیمارستان بودم، تنفس با هر نفس سختتر از قبل شده بود. دکترا گفتند که ذات ریه دارم و شانس زنده ماندن کم است. آن روزها تاریکترین روزهای زندگیام بودند. ناامیدی و ترس مرا فرا گرفته بود.
در آن لحظههای تاریک، مادرم همیشه در کنارم بود. دستش را محکم در دست من میفشرد و با صدای آرامش بخش به من میگفت: “خدا رحمتت کند، دخترم. تو قوی هستی.”
در آن بیمارستان سرد و بی روح، تنها چیزی که مرا گرم میکرد عشق مادرم بود. با وجود اینکه او هم نگران بود، سعی میکرد آرامش را حفظ کند. در آن لحظه فهمیدم که نعمت واقعی زندگی، عشق و حمایت خانواده است.
بعد از ماهها مبارزه سخت، بالاخره بهبودی حاصل شد. هنوز هم ذات ریه دارم، اما دیگر آن ترس و ناامیدی را ندارم. به لطف خدا و عشق مادرم، دوباره به زندگی برگشتم.
این تجربه مرا به این حقیقت پی برد: نعمتهای خدا در همه جا پنهان است، حتی در تاریکترین روزها. کافیست چشممان را باز کنیم و ببینیم.
جوابی دیگر: در دوران کودکی، یک بار به شدت تب کردم و برای چند روز توان حرکت نداشتم. در آن روزها، سادهترین کارها مثل نوشیدن آب برایم سخت شده بود. در همان بیماری بود که به نعمت سلامتی پی بردم. فهمیدم سلامتی چه گوهر ارزشمندی است که در زندگی روزمره کمتر به آن توجه میکنیم. هر نفس راحتی که میکشیم، نعمتی از جانب خداوند است.
ایستگاه تفکر صفحه ۱۲۵ از من تا خدا هفتم
بهنظر شما با پرداخت خمس، شکر عملی کدام نعمتهای الهی را بهجا میآوریم؟
۱- دارایی
۲- دین
۳- سلامتی
سؤالات پایان درس صفحه ۱۲۵ تا ۱۲۶ از من تا خدا هفتم
۱- منظور از شناخت قلبی نعمت چیست؟ و راه رسیدن به آن کدام است؟
شناخت قلبی یعنی به نعمت ها فکر کنیم و باور داشته باشیم که از طرف خدا هستند . برای رسیدن به آن بهتر است به نعمتها جزئیتر فکر کنیم.
۲- آموختیم برای اینکه باور داشته باشیم که نعمتها از سوی خداوند مهربان هستند، بهتر است به آنها جزئیتر فکر کنیم. اکنون از تو میخواهم به برگهای که پیشروی توست، جزئیتر فکر کنی. من ابتدای این چرخه را مینویسم و تو تا جایی که میتوانی آن را ادامه بده.
«برگه از چوب درستشده، چوب از درخت، درخت برای اینکه درخت شود ابتدا دانه بوده …
جواب:
، دانهای کوچک که در خاک پنهان شده، توسط باران و نور خورشید سیراب شده و با کمک حشرات و جانوران ریز، رشد کرده است.
جوابی دیگر:
، دانه از خاک بهوجود آمده، خاک از زمین است که در آن درخت رشد کرده. زمین برای بهوجود آوردن خاک، سالها زیر دست طبیعت و عوامل مختلف شکل گرفته است. این همه فرآیندها و تغییرات نشاندهنده لطف خداوند است که در هر مرحله از آنها وجود داشته و نعمتهای خود را در این جهان به جریان انداخته. درختی که بهعنوان یک نعمت، برای ما میوه میدهد یا هوای تازه تولید میکند، از دانهای کوچک آغاز شده که خداوند در اختیار طبیعت گذاشته است.
۳- دو مورد از راهکارهای افزایش رزق و روزی را بنویسید.
پرداخت خُمس ، نیکی به پدر و مادر
۴- ما از حاج آقای محمدی اهمیت نیکی به پدر و مادر را آموختیم. اکنون به هریک از شخصیتهای زیر، دو نمونه نیکی به پدر و مادر را پیشنهاد دهید.
الف) آقای احمدی زندگی مستقل خود را شروع کرده و در شهری دیگر، دور از پدر و مادر زندگی میکند.
جواب: هر فردی باید هر زمان امکانش بود به دیدار والدینش برود. اگر مسافت مانع است، تماس های تلفنی منظم برای جویا شدن احوال و آگاهی از نگرانی هایشان ضروری است.
ب) خانم میرزایی پدر و مادر سال خوردهای دارد که در انجام برخی از کارهای خود ناتوان هستند.
جواب: فرد باید در امور زندگی والدینش نیز مددکار باشد: نظافت خانه، خرید، رسیدگی به سلامتی و همراهی برای پیشگیری از احساس تنهایی.
ج) رضا دانشآموز کلاس هفتم است و مادر او کارمند است و نمیتواند به همهامور خانه رسیدگی کند.
جواب: رضا باید به مادر در انجام کارهای خانه کمک کند؛ مانند خرید، نظافت و مرتب کردن خانه. همچنین، او باید به مادرش احترام بگذارد و بابت زحماتش در کار بیرون و خانه از او تشکر کند.
۵- منظور از خُمس چیست؟
جواب: خمس، یک نوع مالیات دینی است که بر اساس اصول اسلامی، برای کسانی که درآمد دارند، واجب میشود. خمس معادل یک پنجم از درآمد سالانه است که پس از کسر هزینههای زندگی، از درآمد باقیمانده باید پرداخت شود.
۶- خُمس به چه کسی پرداخت و در چه راههایی هزینه میشود؟
جواب: خُمس به مرجع تقلید یا نمایندگان ایشان پرداخت میشود. نصف این پول به فقرا و نیازمندان سادات اختصاص مییابد و نصف دیگر برای امور دینی هزینه میشود.
فعالیتهای عملکردی صفحه ۱۲۷ از من تا خدا هفتم
نگاه تازه (فردی)
از شما دانشآموز عزیز میخواهم اینبار که به بوستان محله خود رفتید، به زیباییها، گلها، درختان، پرندگان و… جزئیتر فکر کنید. افکار خود را در قالب فیلم، فایل صوتی، عکس، نوشته و …. . آماده کنید. یادتان نرود در گزارش خود به این نکات اشاره کنید که بااین کار:
جواب: امروز تصمیم گرفتم به بوستان محلم بروم و با دقت بیشتری به زیباییهای اطرافم نگاه کنم.
الف) چه مهارتهایی کسب کردید؟
با دقت به آنچه میدیدم، تلاش کردم آن را با کلمات توصیف کنم. این تمرین به من کمک کرد تا بهتر بتوانم احساسات و تجربیات خود را به زبان بیاورم.
ب) به چهصفاتی از خداوند پیبردید؟
جواب: خالقیت ، رحمت ، قدرت
ج) چه تأثیری در حس شکرگزاری شما داشت؟
جواب: این سفر به بوستان، قلبم را پر از شادی و سپاس کرد. با دیدن این همه زیبایی، متوجه شدم چقدر نعمتهای الهی در زندگی ما وجود دارد. حس شکرگزاری ام نسبت به خداوند و به تمام آفرینشها، بسیار بیشتر شد.
- hamyar
- hamyar.in/?p=42578