معنی شعر شوق مهدی فارسی هشتم ✅ صفحه ۴۲

معنی شعر شوق مهدی فارسی هشتم  صفحه ۴۲

معنی شعر خوانی شوق مهدی صفحه ۴۲ فارسی هشتم

معنی شعر شوق مهدی فارسی هشتم صفحه ۴۲

معنی شعر خوانی شوق مهدی صفحه ۴۲ فارسی هشتم

معنی فارسی هشتم / معنی شعر خوانی شوق مهدی صفحه ۴۲ فارسی هشتم

۱- گفتم که روی خوبت، از من چرا نهان است؟ ◈※◈ گفتا: تو خود حجابی، ورنه رُخم عیان است!

معنی: گفتم (ای امام) چرا روی زیبای تو از چشم من پنهان است؟ (چرا ظهور نمیکنی؟) پاسخ داد: دلبستگی تو به دنیا مانند پرده‌ای است که مانع دیدن میشود و گرنه چهره من آشکار است.
واژه های مهم:
نهان:
پنهان، مخفی
حجاب: پوشاننده، پرده
ورنه: وگرنه، و اگر نه
رُخم: چهره‌ام
عیان: آشکار، نمایان، ظاهر.
آرایه های ادبی:
تضاد: عیان و نهان.
دانش زبانی:
بیت دارای پنج جمله است: «گفتم»، «نهان است»، «گفتا»، «هستی در واژه حجابی» و «عیان است» .
من: متمم
مسند: نهان، حجاب و پنهان.

۲- گفتم که از که پرسم، جانا نشانِ کویت؟ ◈※◈ گفتا: نشان چه پرسی؟ آن کوی، بی‌نشان است!

معنی: گفتم: ای جان من (عزیز من) نشانی محلّ زندگی تو را از چه کسی بپرسم؟ گفت: به دنبال یافتن نشانی نباش؛ زیرا آن محل نشان ندارد (با پرسوجو نمیتوان آنجا را یافت).
واژه های مهم:
پُرسم: بپرسم
نشان: علامت، نشانه، نشانی
کوی: محلّه، برزن.
دانش زبانی:
جانا: مناداست و یک جمله شمرده میشود.
بیت شش جمله است: «گفتم»، «پُرسم»، «جانا»، «گفتا»، «پُرسی» و «است».
بینشان: مسند.
آرایه های ادبی:
تضاد: نشان و بینشان
تکرار: نشان و نشان.

۳- گفتم: مرا غم تو، خوش‌تر ز شادمانی ◈※◈ گفتا که در ره ما، غم نیز شادمان است!

معنی: گفتم: برایم غم عشقت، از شادمانی دل‌نشین‌تر است. پاسخ داد: غم و اندوهی که در راه ما (=راه دین و راه امامان) تحمّل شود، سرشار از شادی است.
واژه های مهم:
خوشتر: خوبتر، بهتر
ره: کوتاه شده (مخفّفِ) راه
نیز: هم.
آرایه های ادبی:
غم و شادمانی در مصراع نخست: تضاد
غم شادمان است: تشخیص و متناقض نما.
توجه: متناقض نما یا پارادوکس را در سال های آینده می‌‌آموزید. به طور خلاصه، پارادوکس یعنی آوردن دو مخالف (متضاد) در یک ترکیب مانند «فریادِ بیصدا» یا آنکه در عبارتی دو چیز مخالف و ناساز در وجود یک چیز یا یک شخص جمع شوند؛ مانند «غم نیز شادمان است.»
دانش زبانی:
«مرا» (=برای من): «را» حرف اضافه و به معنای «برایِ» است؛ بنابراین من متمم است.
ترکیب اضافی: غم تو
در مصراع نخست، پس از «خوشتر»، فعلِ «است» حذف شده است .
شادمان: مسند.

۴- گفتم که سوخت جانم، از آتشِ نهانم ◈※◈ گفت: آن که سوخت، او را، کی ناله، یا فغان است!؟

معنی: گفتم: آتش عشق تو در جان من پنهان است و وجود مرا سوخته (=عشقت مرا گرفتار رنج و سختی کرده است). پاسخ داد: کسی که واقعاً سوخته عشق ما باشد، ناله یا فریادی ندارد
واژه های مهم:
ناله: گریه و زاری
فغان: آه و ناله، فریاد.
آرایه های ادبی:
سوختن جان: کنایه از گرفتار رنج و سختی فراوان شدن
تکرار: سوخت و سوخت
آتش: منظور عشق است (عشق به آتش تشبیه شده، اما «عشق» که مُشبّه است، حذف شده است؛ بنابراین تشبیه نیست؛ بلکه آرایه‌ای دیگر است که در سال های آینده خواهید آموخت).
دانش زبانی:
این بیت ۵ جمله است: گفتم، سوخت، گفت، سوخت، «است»
جانم: مفعول
آتش نهانم: متمم.

۵- گفتم: ز «فیض» بِپذیر، این نیم جان که دارد ◈※◈ گفتا: نگاه دارش، غم خانه تو جان است!

معنی: به او گفتم: این نیم جان (روح بی‌ارزش) را از فیض (شاعر) بپذیر. در پاسخ گفت: جان خود را نگه دار؛ زیرا که جان تو، خانه عشق ورزیدن (به من) است.
نکته: در خواندن این بیت، دقت کنید که حرف «پـ» در واژه «بپذیر»، باید به صورتِ ساکن و بدون حرکت خوانده شود تا آهنگ و ریتم شعر به هم نریزد.
واژه های مهم:
بپذیر: قبول کن، پذیرا باش
نیمجان: جانِ کم رمق
غمخانه: خانه غم، جایگاه غم.
دانش زبانی:
فیض: متمم
«ش» در «نگاه دارش»: مفعول
غمخانه: ترکیب وصفی مقلوب= خانه غم.

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.