جواب صفحه ۱۲ نگارش ششم (نگارش)

جواب نگارش ششم صفحه ۱۲ (نگارش) صفحه ۱۲ نگارش کلاس ششم با جواب
درس اول نگارش ششم / در بخش زیر، پاسخ‌های مربوط به صفحه۱۲ کتاب نگارش پایه ششم ارائه شده است. شما می‌توانید از این متن برای تکمیل تمرینات و نوشتن در کتاب خود بهره‌مند شوید.

صفحه ۱۲ نگارش ششم با جواب

🔷 ۱- با کلمات زیر، متنی مناسب در چند سطر بنویسید.
بهار، سوسن، نرگس ، لاله زار ، بید، بلبل / (ما برای شما چند موضوع زیبا در همیار آماده کرده‌ایم. از یکی موارد زیر استفاده کنید.)
جواب: سوسن نرگس در فصل بهار بیرون می آیند به طرف لاله زار می روند و بلبل های رنگارنگ را نگاه می کنند. نرگس یک بلبل قهوه ای رنگ را دید روی درخت بید سوسن بلبل قرمز رنگ دید. سوسن آن بلبل را گرفت و نرگس آن بلبل را گرفت و به خانه رفت و با آنها بازی کرد.


جوابی دیگر: هنگامی که فصل بهار سر می‌رسد ، درخت های بید و گل های سوسن و نرگس زیبایی خاصی به طبیعت می‌دهند و آواز بلبل ها در لاله زار طنین انداز می‌‍شود.


جوابی دیگر: در فصل بهار، سوسن و نرگس در لاله زار بازی می کردند که ناگهان صدای دلنشینی از لا به لای شاخه های درخت بید به گوششان رسید. هر دو با کنجکاوی به سمت درخت دویدند. در آنجا بلبلی زیبا را دیدند که در حال آواز خواندن بود.


جوابی دیگر:جواب صفحه ۱۲ نگارش ششم


🔷 ۲- داستان زیر را تا یک بند، ادامه دهید. امروز شاخه ی دیگری از درخت توت شکست و بر زمین افتاد. درخت توت، آهی کشید و به درخت بید در آن سوی باغ، که کودکان، کاری به کارش نداشتند، خیره شد …
(ما برای شما چند موضوع زیبا در همیار آماده کرده‌ایم. از یکی موارد زیر استفاده کنید.)
جواب: درخت توت در دلش آرزو کرد که ای کاش درخت بیدی بود. ناگهان همه توت‌های شاخه‌هایش ریخت و سرشاخه‌هایش مانند یک درخت بید مجنون به پایین خم شد. باورش نمی‌شد، او به درخت بید بزرگی تبدیل شده بود. چند روزی با غرور، شاخه‌های آویزانش را به باد سپرد و خوشحال بود که کسی مزاحمش نمی‌شود. گاهی پیرمرد یا پیرزنی در زیر سایه‌اش به استراحت می‌پرداختند.
کم کم، درخت حوصله‌اش سر رفت و دلتنگ صدای کودکان شد. کودکانی که با ذوق، توت‌های شاخه‌هایش را می‌چیدند و با خوشحالی طعم شیرینی توت را می‌چشیدند و لذت می‌بردند. با اینکه گاهی شاخه‌هایش می‌شکست، اما شور و شوق بچه‌ها بسیار دلنشین بود.
پشیمان شد و از خدا خواست تا دوباره به حالت قبل، به درخت میوه‌دار تبدیل شود تا بتواند بچه‌های گرسنه را سیر کند. در همین هنگام، با صدای کودکی که از شاخه‌اش آویزان شده بود، بیدار شد. درست نمی‌دانست چه اتفاقی افتاده، اما از اینکه برای همیشه به درخت بید تبدیل نشده بود، بسیار خوشحال بود.


جوابی دیگر: و با خود گفت به راستی که سرنوشت کدام یک از ما بهتر است من که میوه می دهم و مورد ستم قرار می گیرم یا درخت بید همسایه که میوه نمی دهد ولی در طرف دیگر باغ به ظاهر آسوده امّا در واقع در تنهایی خود به سر می برد.


جوابی دیگر: درخت توت با دیدن درخت بید که در آن سوی باغ تنها و بی‌پناه مانده بود، در فکر فرو رفت. به یاد آورد که باغبان چندی پیش به دلیل خشکی شاخه‌های بید، آن را بریده بود. درخت توت با خود اندیشید که اگر به بید کمک نکند، شاید خودش هم به زودی به سرنوشت مشابهی دچار شود. پس با محکم گرفتن شاخه‌هایش، به سمت درخت بید حرکت کرد تا به او یاری رساند.


جوابی دیگر:صفحه ۱۲ نگارش ششم

در بخش بالا از سایت همیار برای شما ، جواب صفحه ۱۲ نگارش ششم (نگارش) را قرار دادیم پیشنهاد میشود برای بخش بعدی از صفحه ۱۳ و ۱۴ نگارش ششم و برای بخش قبلی از صفحه ۱۰ و ۱۱ نگارش ششم استفاده نمایید.
برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.