جواب صفحه ۹۲ نگارش هشتم

جواب صفحه ۹۲ نگارش هشتمنگارش هشتم صفحه ۹۲ با پاسخ
جواب صفحه ۹۲ نگارش هشتم /درس هشتم نگارش هشتم / در این بخش از همیار پاسخ صفحه ۹۲ نگارش کلاس هشتم را قرار داده ایم؛ دانش‌آموزان میتوانند با استفاده از این بخش مهارت‌های نوشتاری خود را بهبود ببخشند.

جواب صفحه ۹۲ نگارش هشتم

 یکی از خوشه های نمودار زیر را انتخاب کنید و از نگاه او، متنی دربارۀ اجتماعی» بنویسید.جواب صفحه ۹۲ نگارش هشتم


متن درباره تامین اجتماعی از نگاه بیکار :

مقدمه:
در جامعه امروزی ما بیکار به کسی اطلاق (گفته) می شود دارای هیچ شغل و کار مشخصی نیست و به تبع آن درآمدی نیز ندارد و زندگی او به سختی و مشقت می گذرد.
بدنه:
وقتی شخصی بیکار است راه‌های گوناگونی را برای امرار معاش خود انتخاب می کند، مانند دست فروشی سر چهار راه ها، کارهایی مانند واکس زدن کفش، کار در میوه فروشی به صورت نیمه وقت یا کارهای ساختمانی یا کارهایی که در کارگاه‌هایی انجام می شود که تحت پوشش هیچ نوع بیمه ای نیستند. بنابراین، این افراد هم به نوعی بیکار تلقی می شوند زیرا نیازشان را فقط در زمان حال بر طرف می کنند و برای آینده برنامه و پشتوانه ای ندارند.
یک فرد بیکار همیشه به این فکر می کند که اگر جایی مشغول به کار بود و شغل دایم داشت و حقوق ماهیانه مناسبی هم دریافت می کرد می توانست برای آینده‌اش برنامه ریزی کند و به زندگی‌اش سروسامان دهد، ازدواج کند و صاحب خانواده شود و برای روزگار پیری و ناتوانی نیز اندوخته ای داشته باشد که او را از دیگران بی نیاز سازد.
فرد بیکار همیشه افق دیدش فراتر از زمان حال است و دغدغه هایش هم بسیار می باشد و همین دغدغه ممکن است او را در مسیرهای مختلفی قرار دهد که بعضی از این مسیرها هم ممکن است او را به بیراهه بکشاند. این وظیفه دولت ها است که با توجه به امکانات مادی و معنوی جامعه، در جامعه شغل ایجاد کند و جوانان را سر گرم کند. زیرا برای یک جوان بهترین سرگرمی کار است و شیطان برای افراد بیکار کار درست میکند و ممکن است آنان را راهی دیار ناامیدی کند که عاقبت خوبی هم ندارد.
نتیجه گیری:
دولت‌ها باید با برقراری بیمه بیکاری تا زمانی که فرد مورد نظر کاری پیدا کند و یا با پرداخت وام‌های اشتغال زایی برای بی‌‎‌‌کاران برای جوانان بستر مناسبی فراهم آورد تا آنان در مورد آینده نگرانی نداشته باشند و هنگامی که به سن پیری و ناتوانی رسیدند از عمری که گذرانده‌اند راضی و خرسند باشند. به امید آن روز.


متن درباره تامین اجتماعی از نگاه بیمار:

مقدمه: 
بیمار وارد بیمارستان تامین اجتماعی می شود که در آن جمعیت زیادی موج می زند که هر کدام یک مشکل و دردی دارند.
بدنه:
فرد بیمار به پذیرش مراجعه می کند، برای سه ماه دیگر به او نوبت می دهند، او اعتراض می کند و می گوید شاید تا سه ماه دیگر من مردم، تا سه ماه چگونه تحمل کنم؛ مگر این بیمارستان از پول من و سایر افراد مثل من که هر ماه پول بیمه را به حساب این سازمان پرداخت می کنیم تامین نمی شود. پس چرا باید سه ماه منتظر بمانم؟ بعضی از افراد کادر پذیرش خوش برخورد هستند و بعضی برخورد مناسبی با بیماران ندارند، از طرفی بیماران توان پرداخت هزینه های بیمارستان های خصوصی را ندارند به ناچار باید سه ماه دیگر مراجعه کنند و تا این سه ماه خدا بزرگ است.
اکثر افرادی که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند فرق زیادی بین هزینه های پزشکی تامین اجتماعی و آزاد نمی بینند ولی می گویند پس چرا هر ماه پول بیمه از ما می گیرند ولی خدمات رسانی آنان ضعیف است و به صورت کافی و فوری نیست. این پول بیمه ما کجا می رود و صرف چه اموری می شود، چرا هر وقت نیاز داریم قابل دسترسی نیستند و هزاران چرای دیگر که کسی قادر به پاسخگویی نیست.
نتیجه گیری:
بیماران تامین اجتماعی از اقشار ضعیف و متوسط جامعه هستند که عمری تلاش کردند و حال دوست دارند از خدمات این سازمان استفاده کنند. در آخر برای کلیه بیماران عزیز شفای عاجل را خواهانیم.


متن درباره بیمه تامین اجتماعی از نگاه حادثه دیده:

مقدمه:
هر روز، از لحظه‌ای که از خواب بیدار می‌شویم تا زمانی که به رختخواب می‌رویم، با تهدیدات و رویدادهای مختلفی احاطه می‌شویم که نیاز به خردمندی برای اندیشیدن به روزهای سخت و حفظ سلامتی دارد.
بدنه: 
کارخانه جایی است که کارگر باید با حریفی به نام دستگاه تولید سر و کار دارد. گاهی کارگر باید پشت دستگاه بنشیند و کار کند، گاهی باید بایستد! اگر کارگر لحظه ای سهل انگاری کند ممکن است دستش توسط دستگاه بریده شود و یا پایش بلغزد و از روی دستگاه به زمین بیفتد و حوادثی از این قبیل. که در هر صورت منجر به یک حادثه بد می شود و در این موارد فرد دچار شکستگی اندام، دررفتگی و یا حتی قطع عضو می شود.
در تمامی این موارد اگر قربانی تحت پوشش تامین اجتماعی باشد، این سازمان باید فرد مورد نظر را تامین کند و مستمری فرد حادثه دیده را در نظر بگیرد. و به او کمک می کند تا هزینه های درمانی خود را تامین کند.
در چنین مواردی، میزان مستمری دریافتی مصدوم قابل اعتراض نیست، زیرا یک قانون است و برای همه یکسان است. صرف نظر از تعداد اعضای خانواده و هزینه های فرد و … . شاید مبلغ مستمری برای خیلی از از کارافتاده ها به نظر زیاد باشد و یا دیه ای که دریافت می شود بسیار باشد، اما هیچ هزینه ای جایگزین سلامتی نخواهد شد.
نتیجه گیری: 
سازمان تامین اجتماعی، سازمانی است که در هر شرایطی به افراد کمک می کند. با این حال امیدوارم تعداد حوادث تا حد امکان کم شود و به حداقل برسد.


متن درباره بیمه تامین اجتماعی از نگاه از کار افتاده :
مقدمه:
حضرت محمد (ص) می فرماید: اگر کسی برای نیکی کردن به خانواده‌اش از خانه بیرون رود و در راه برایش اتفاقی بیفتد که منجر به مرگ او شود، مانند کسی می باشد که شهید شده است و سزاوار ثواب شهادت است.
بدنه:
افرادی که سر کار می روند همیشه در معرض خطرات و آسیب هایی هستند که ممکن است خارج از محیط کار رخ دهد، مانند سکته مغزی، خطر تصادف و … . و گاهی اوقات ممکن است در محل کار اتفاق هایی بیفتد، مانند سقوط از ارتفاع، آسیب دست در دستگاه، انفجار دیگ بخار، خطر سوختگی و … که منجر به از کار افتادگی می شود و شخص دیگر قادر به کار کردن نباشد.

این در حالی است که سازمان تامین اجتماعی طبق قوانین و مقررات وارد عمل شده و به حمایت از فرد آسیب دیده پرداخته و مستمری ماهانه برای وی در نظر می گیرد که تا پایان عمر به وی و خانواده‌اش پرداخت می شود. البته تا زمانی که مصدوم در زمان آسیب دیدن تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی باشد و حق بیمه را به صورت ماهانه پرداخت کرده باشد.
خدمات تامین اجتماعی ممکن است برای فرد آسیب دیده شغلی آسان تر از آنچه که او می تواند انجام دهد فراهم کند. یا ممکن است اگر فرد اصلا توانایی انجام کار را نداشته باشد تنها برای او مستمری واریز کند. در هر صورت نوع خدمات در مواقع گوناگون متفاوت است.
نتیجه گیری:
سازمان تامین اجتماعی حافظ منافع همه کسانی است که به نوعی از کار افتاده تلقی می شوند و فرد آسیب دیده حداقل نگران مخارج زندگی خود نیست و فقط درد ناشی از معلولیت را متحمل می شود و نه درد نیاز به غیر را.


متن درباره بیمه تامین اجتماعی از نگاه بازمانده:
مقدمه:
در کشور ما سازمان هایی وجود دارند که به افرادی مانند افراد بی خانمان، زنان خانه دار و …. کمک و پشتیبانی می کنند و یکی از این موسسات موسسه تامین اجتماعی است.
بدنه: 
با شنیدن صدای زنگ تلفن همراه ناگهان قلبش از جا کنده می شود. چه خبره؟ تا به امروز سابقه نداشته است که همسرش از محل کارش به خانه زنگ بزند و دلیل نگرانی او نیز همین است. با نگرانی تلفن را جواب داد و گفتند همسرت در محل کار تصادف کرده و به بیمارستان منتقل شده است لطفا با شناسنامه همسرتان به بیمارستان مراجعه کنید.
آن زن بچه هایش را نزد همسایه می گذارد و به بیمارستان می رود.تا رسیدن به بیمارستان افکار منفی لحظه ای او را رها نمی کنند به خود می گوید : سانحه بدی نبوده خوب می شود. در این لحظه خودش را جلوی درب بیمارستان می بیند. در حالی که همکاران همسرش گریه می کنند سعی در آرام کردن آن خانم دارند.
حال بعد از دست دادن شوهرش، دنیا به دور سر زن می چرخد. با خود می گفت چگونه فرزندانم را تربیت کنم که در آینده به آنها آسیب نرسانند؟ درد از دست دادن همسرش او را بریده است. کمی بیشتر آرام گرفت و به یاد آورد که بچه ها منتظر او هستند.
باید کمر همت بسته و به کمک تامی اجتماعی و حقوقی که پس از مرگ همسر برایش می ماند به تنهایی زندگی را ادامه دهد و خدا را شکر می کند که اقلا حقوق همسرش هست و می تواند هر ماه حقوقی دریافت کند و با صرفه جویی مخارج زندگی را تامین کند.
برای یک بازمانده، تامین اجتماعی مانند چتری بالای سرشان است که از باد و باران محافظت می کند. به طور جدی، اگر این سازمان نبود چه اتفاقی می افتاد؟ چه خانواده هایی که در مسیر زندگی بدون سرپناه نابود می شدند.
نتیجه گیری: 
اگرچه هیچ پولی جایگزین عزیزی که از دست رفته نخواهد شد و جای خالی آنها برای همیشه احساس می شود، اما امیدوارم سازمان هایی مانند تامین اجتماعی، کمیته امداد و … تاسیس شوند تا دست حمایت به سوی افراد نیازمند و بازمانده دراز کند تا بلکه زندگی کمی روی خوش به آنان نشان دهد و در زیر مشکلات زندگی کمر خم نکنند.


متن درباره بیمه تامین اجتماعی از نگاه کارفرما:
مقدمه:
در روابط کار همیشه سه طرف کارمند، کارفرما و تامین اجتماعی وجود دارد. شاید رابطه این سه هرگز خوب نباشد، زیرا کارفرما دوست دارد به جای بیمه کردن او، بیشترین کار را از کارگر بگیرد و کمترین هزینه را بدهد.
بدنه: 
کارگران برای جبران ظلمی که در حق آنها شده است به روش های مختلف کار خود را ترک می کنند (بعضی از کارگران) تا کار کمتری انجام دهند، این دو نفر همیشه از یکدیگر متنفرند، اما چون هر دو به یکدیگر نیاز دارند با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. زیرا بدون کارفرما کار نیست، و اگر کارگری نباشد کالا و خدماتی تولید نشده و کاری انجام نمی شود و جامعه رو به افول و زوال می رود.
در این میان، سیستم تامین اجتماعی به عنوان واسطه بین این دو عمل می کند و از منافع هر دو حمایت می کند. بنابراین با ایجاد قانون کار تکلیف همه روشن شد. هم کارفرمایان و هم کارگران مشمول تامین اجتماعی هستند، هر کدام سهم خود را در این سازمان سهیم می‌کنند تا حقوق کسی پایمال نشود و در صورت بروز اختلاف بین این دو، با بی‌طرفی به تسویه حقوق می‌پردازد.
در هر صورت، کارفرما از تامین اجتماعی ناراضی است و سعی می کند تا حد امکان از معامله با شرکت خودداری کند. حتی برخی از کارفرماها برای فرار از سازمان تأمین اجتماعی و بیمه کردن کار گران خود از افراد بازنشسته استفاده می کنند تا برای مسائل بیمه و … آنها راهی تأمین اجتماعی نشوند.
نتیجه گیری: 
تامین اجتماعی یکی از بنیادی ترین سازمان هاست و خواه ناخواه کارفاما باید قوانین خود را اعمال کند. که اجرای قوانین به نفع همه مردم اعم از کارمندان و کارفرمایان است.


متن درباره بیمه تامین اجتماعی از نگاه مزد بگیر:
مقدمه:
مزد بگیر در لغت به کسی گفته می شود که در ساعت معینی سر کار می آید و برای مدت معینی کار می کند و بابت آن دستمزد دریافت می کند. این حقوق می تواند روزانه، هفتگی یا ماهانه باشد. که معمولا در کشور ما به صورت ماهانه پرداخت می شود.
بدنه: 
عموماً کارفرما انتظار دارد کار به بهترین شکل ممکن در قبال حقوق او انجام شود تا کارفرما و کارمندان متضرر نشوند. به عنوان یک قاعده کلی، پرداخت کننده همیشه مقدار مشخصی را برای استفاده از بیمه و مالیات کسر می کند. یک فرد مزد بگیر در جایی که کار می کند این کسری را با جان و دل می پذیرد زیرا مانند پس انداز کردن است، برای زمانی که به آن نیاز دارد.
انسان برای کاری که انجام می دهد مزد می گیرد و حقوق می گیرد و در مقابل آن بهایی را هم پرداخت می کند که آن پیر شدن و بالا رفتن سن و پایین آمدن توان بدنی می‌باشد. بنابراین باید از اندوخته‌اش که همان کسر هایی است که از حقوقش صورت گرفته استفاده کند.
او همیشه این کار را با رضایت کامل انجام می دهد و آن را کمکی می داند که می تواند به آن تکیه کند و باقی عمر خود را با عزت و سربلندی سپری کند، زیرا زحمت کشیده و پولی را جمع آوری کرده است که می تواند از آن استفاده کند. و از خرج کردن آن و گذراندن امور زندگی لذت ببرد.
نتیجه گیری: 
بنابراین، مزدبگیران برای تامین اجتماعی ارزش قائل هستند و به آن به عنوان پشتوانه ای محکم و پایدار نگاه می کنند.


متن درباره تامین اجتماعی از نگاه بازنشسته :
مقدمه: 
وقتی وارد کارخانه شد، جوان و سرحال بود، خوشحال بود که بالاخره بعد از کلی دوندگی و انتظار، شغلی پیدا کرده و مشغول به کار شده است، حالا نگرانی و دغدغه‌اش در مورد رفتار کارفرما با او است، آیا از کارش راضی خواهد بود؟ آیا او می تواند وظایف محوله را انجام دهد؟ آیا می تواند برای مدت طولانی پشت دستگاه بایستد یا خیر؟ و صدها سوال دیگر.
بدنه:
بالاخره شروع به کار می کند، روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها می گذرد، خسته و ضعیف تر می شود، اما ادامه می دهد. به روزهایی می اندیشد که پیر می شود، بچه هایش بزرگ می شوند و همه باید به سوی سرنوشت خودشان بروند، به این فکر می کند که با این حقوق چگونه زندگی فرزندانش را می تواند اداره کند، با خود می گوید خدا بزرگ است. خدا بزرگ است به پول ما برکت می دهد.
حالا بعد از سال ها باید کار و دستگاه کارخانه را رها کند و در خانه بنشیند، باید باز نشسته شود و از زندگی در کنار خانواده‌اش لذت ببرد، اما نگرانی هایش هنوز پایانی ندارد، چطور می تواند هزینه های بیماری و مهمانی هایش را تامین کند.
دوباره خدا را به خاطر عروس و دامادش و نوه هایش شکر می کند و می گوید که خدا به او برکت داده و واقعاً هم خداوند بزرگ به زندگی او برکت می دهد. زیرا سی سال شب و روز در گرما و سرما بدون وقفه کار کرده است. و حالا باید از مزد زحمت هایش استفاده کند.
خدا را شکر می کند که اگر یک عمر زحمت کشیده و اگر چه موهایش همه سفید شده و پشتش خم شده است، اما باز هم یک آب باریکه ای دارد که او را از دیگران بی نیاز می کند و محتاج هیچکس نیست، جز خدای رحمان که به زندگی او و فرزندانش و به سفره‌اش و به درآمد ماهانه بازنشستگی‌اش برکت می دهد که کم نیاورد.
نتیجه گیری: 
خداوند همه بازنشستگانی را که هیچگاه دچار خستگی نمی شوند را عاقبت بخیر کند.

منبع: درس ۸ نگارش هشتم

همین حالا همیار را نصب کنید و همیشه یک معلم همراه خود داشته باشید.
"نصب از مایکت و بازار "

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.