/ درس هفتم نگارش نهم/ در این بخش از همیار پاسخ صفحه ۹۶ نگارش کلاس نهم را قرار داده ایم؛ دانشآموزان میتوانند با استفاده از این بخش مهارتهای نوشتاری خود را بهبود ببخشند.
تصویر نویسی صفحه ۹۶ نگارش نهم با جواب
◆◆◆ درختی را با ویژگی های زیر، تصور کنید و متنی درباره آن بنویسید.
- پا در هواست.
- ریشه هایش در ابر فرو رفته.
- شاخه هایش روی زمین گسترده شده است.
جواب:
مقدمه:
به نام خداوندی که علمش کاملترین است، انشایم را با این شعر آغاز میکنم: جهان چون خط و خال و چشم و ابروست که هر چیزی به جای خود نیکوست.
بند اول:
خداوند هرچیزی را که آفریده است بدون نقص و در زیباترین حالت است. درختی را تصور کنید که میوههایش مانند ستارگان شب بر روی شاخههایش خودنمایی میکنند. حال این درخت را وارونه تصور کنیم، یعنی ریشههایش در هوا باشد و میوههایش در زیرزمین. فکر کنید که ریشهها آب را از کجا میگیرند؟ مواد غذایی لازم در خاک را از کجا بدست میآورند و به شاخهها میرسانند؟ چگونه ریشه درخت محکم میشود و تنه، برگها و میوهها را نگه میدارد؟ حال میوههای این درخت کجاست؟ در زیر زمین؟ آیا این میوهها اگر در خاک باشند گندیده و خراب نمیشوند؟ چگونه ما میتوانیم از میوههای آن استفاده کنیم؟ آیا حیواناتی که در زیر زمین هستند به میوهها آسیب نمیرسانند؟
بند دوم:
واقعا درخت وارونه خیلی به نظر خندهدار میرسد. وقتی درخت وارونه باشد، میوهای نیست، برگی نیست، سایهای نیست که انسان لختی در سایه اش گذر زمان را به تماشا بنشیند. اگر درخت نباشد، زندگی هست؟
نتیجه گیری:
باید بخاطر این نعمت الهی همیشه قدردان خداوند بزرگ باشیم و او را همیشه شاکر باشیم و از نعمتهایش بهترین استفاده را کنیم و شاکر خداوند باشیم که درخت پا در هوا فقط یک رویاست و واقعیت ندارد.
جوابی دیگر:
شاید کمی عجیب به نظر برسد که بگویم من یک درخت برعکس دیدم، باور نمیکنید؟ الان برای شما توصیفش میکنم. درختی که دیدم ریشههایش در هوا بود و میان ابرها فرورفته بود. تنه درخت مانند ستونهای زمین شده بود و شاخ و برگش روی زمین گسترده بود. درخت جالبی بود. میوه کندن از این درخت سادهتر از درختهای معمولی است، چون شاخ و برگش نزدیک زمین است و نیاز نیست از چوب برای انداختن میوه یا از نردبان برای بالارفتن از درخت استفاده کنیم. به راحتی خم میشویم و میوه را از شاخه میچینیم.
البته ناگفته نماند، زمانی که میگویم بقیه درختها معمولی هستند و این درخت عجیب، به دلیل تعداد زیاد درختانی است که ریشه در زمین دارند. وگرنه اگر تعداد درختان پا در هوا بیشتر بود، حتماً آنها معمولی بودند.
درست است که میوه کندن و هرس کردن این درخت راحتتر است اما آبیاری و کود دادن به آن کمی سخت و یا حتی کمی چندش به نظر میآید. آب را چگونه به ابرها برسانیم؟ حالا آب به کنار، با کودش چه کنیم؟ مخصوصاً اگر کود حیوانی باشد. فقط کافیست تصور کنید. آن وقت است که همه تلاش خود را میکنید که درخت را برعکس کنید.
حالا فهمیدید هیچ کار خدا بیحکمت نیست. البته این مثال کوچکی از نظم و ترتیب در آفرینش است. همه چیز این دنیا روی اصول و قوانینی ساخته شده و همه چیز در جای خود قرار دارد. اما قبول دارم که انسانها گاهی بیصبر میشوند و از داشتهها و نداشتههایشان به خدا شکایت میکنند.
فقط کافیست در هر شرایطی، کمی بیشتر به خدا اعتماد کنیم. این را الان میگویم تا زمانی که من هم از دنیا به ستوه آمدم و پیش خدا شکایت کردم، شما این حرفها را به من بگویید.
جوابی دیگر:
حتی فکر کردن به اینکه درختی ریشههایش در ابر باشد، برای انسان خیلی عجیب است. به نظرم اگر درختی ریشههایش در آسمان باشند، میوههای ستاره ای و برگهایی از جنس کهکشان خواهد داشت! ولی اگر درختها ریشههایشان در آسمان بود، فرصت چشیدن میوههایی که الان در دسترس داریم را هیچ وقت نداشتیم. باید از خدا بخاطر این نعمتهایی که داده شکر گذار باشیم و هر چه داریم قدرتشان را بدانیم. خداوند هرچیزی را که آفریده است بدون نقص و در زیباترین شکل است. ولی این درخت برای خودش منحصر به فرد است و تفاوت بد نیست، فقط باید با آنها کنار بیاییم. حتی در رویا…
جوابی دیگر:
اگر من چنین درختی را ببینم، خیلی عادی به آن نزدیک میشوم و با آن سلام و احوال پرسی میکنم. هرگز از او نمیپرسم چه شد که اینگونه شدی!
از او نمی پرسم که کدام ناجوانمردی آمد و تو را اینگونه کرد!
نمک بر زخمهایش نمیپاشم.
دردش را یادآوری نخواهم کرد.
شاید هم به خاطر درد عشق و دوری معشوقهاش اینگونه شده است.
آخر میدانید عشق همه چیز را تغییر میدهد.
انسان را آشفته و مجنون میکند.
درخت را وارونه میسازد و هوش حواس را میبرد!
عشق ویرانه می کند.
جوابی دیگر:
در قلب یک رؤیا، جایی که واقعیت و خیال آمیخته می شوند، درختی عجیب و غریب میروید. این درخت، با ریشههایش در ابرهای سپید فرو رفته، به نظر میرسد پا در هواست. شاخههایش، مانند دستانی دراز، به سوی زمین کشیده شدهاند و بر روی خاک گسترده شدهاند.
برگهایش، از جنس نور خورشید، در باد تکان میخورند و رنگارنگترین سایهها را بر روی زمین پاشاندهاند. ریشههایش، که در ابرهای سفید گم شدهاند، به نظر میرسد با نیرویی نامرئی، این درخت را در آسمان نگه میدارند.
این درخت، نماد تعادل و همگامی بین دو جهان است: آسمان و زمین. ریشههایش در ابرها نشان دهنده آرزوهای بلند پروازانه و روحیه آزاد است، در حالی که شاخههایش بر روی زمین، به ثبات و پیوند با دنیای مادی اشاره دارد.
درخت عجیب و غریب، یادآور این حقیقت است که ما همواره بین دو جهان در تعادل قرار داریم: بین آرزوهایمان و واقعیت، بین روح و جسم.
- hamyar
- hamyar.in/?p=44625
نوشتم یادگاری تا بماند روزگاری
عالی
عالب