متن درس سوم فارسی دوم ابتدایی کل کتاب متن کتاب فارسی کلاس دوم / در این بخش متن درس سوم فارسی کلاس دوم ابتدایی را برای شما دانش آموزان عزیز قرار داده ایم
متن درس خرس کوچولو کتاب فارسی دوم
درس ۳ : خرس کوچولو
خرس کوچولو بارها شنیده بود که «میکروبها» موجودات خطرناکی هستند. به همین دلیل، تصمیم گرفت با آنها بجنگد.
یک روز صبح زود چوبی برداشت و به راه افتاد. در راه به یک بچّه گنجشک رسید. نگاهی به او کرد و گفت: «من میخواهم با میکروبها بجنگم. تو آنها را اینجا ندیدهای؟»
گنجشک جواب داد:«این طوری که نمیشود؛ تو باید…»
اما خرس کوچولو به بقیهی حرفهای او گوش نکرد. رفت تا به بچّه فیلی رسید. پرسید: «تو میکروبها را این طرفها ندیدهای؟ من میخواهم با آنها بجنگم.» بچّه فیل گفت: «اگر میخواهی با میکروبها بجنگی، باید اول دستهایت را خوب بشویی.»
خرس کوچولو که از حرفهای بچّه فیل هم چیزی نفهمیده بود، ناراحت و بیحوصله به راه افتاد. کمی بعد، خسته و گرسنه زیر درختی نشست تا استراحت کند. بالای درخت یک کندوی عسل بود. خرس کوچولو تا چشمش به کندو افتاد، خوشحال شد و از درخت بالا رفت. عسلها را با همان دستهای کثیفش خورد و با خودش گفت: «حالا خیلی خستهام. فردا میآیم و با میکروبها میجنگم.»
روز بعد، خرس کوچولو بیمار شد و دیگر نتوانست به جنگ میکروبها برود.
مادرش به او گفت: «عزیزم، اگر اول از من میپرسیدی که میکروبها کجا هستند و چهطوری میشود با آنها جنگید، به تو میگفتم. تو باید بدانی که میکروبها در جاهای کثیف زندگی میکنند. پس برای جنگیدن با آنها، بهتر است همیشه خود را پاکیزه نگهداری و دستهایت را قبل از غذا خوردن بشویی. حالا هم باید استراحت کنی تا دوباره سالم و شاداب شوی.»
متن حکایت راه سلامتی کتاب فارسی دوم ابتدایی
حکایت : راه سلامتی
روزی پزشکی نزِد پیامبر (ص) رفت و گفت: «مدتی است که مردم برای درمان، پیش من نمیآیند و من بیکار ماندهام. مگر چه اتّفاقی در این شهر افتاده است؟»
پیغمبر (ص) با مهربانی فرمودند: «مردم این شهر، تندرست و سالم هستند؛ زیرا به آنان چیزهایی را سفارش کردهام و مردم هم به سفارشهای من عمل میکنند.»
پزشک پرسید: «ای رسولخدا، چه سفارشهایی به مردم کردهاید؟»
پیامبر گرامی (ص) فرمودند: «به مردم گفتهام تا گرسنه نشدهاند، چیزی نخورند. هنگام گرسنگی نیز بهاندازه بخورند و پیش از سیر شدن، دست از غذا بکشند.»
پزشک کمی بهفکر فرو رفت و سپس گفت: «آری، به راستی که رازِ تندرستی مردم در همین است.»
متن شعر ستاره کتاب فارسی دوم ابتدایی
بخوان و حفظ کن : ستاره
باد آسمان را
دیشب تکان داد
سهتا ستاره
در دستم افتاد
بودند آنها
بسیار زیبا
یک دانهاش را
دادم به بابا
آن دیگری را
دادم به مادر
دیدم که مانده
یک دانه دیگر
آن را به بالا
پرتاب کردم
این کارها را
در خواب کردم.
- hamyar
- hamyar.in/?p=55486