متن درس سوم فارسی چهارم ابتدایی متن کتاب فارسی چهارم / در بخش زیر متن کامل درس سوم کتاب فارسی چهارم ابتدایی همراه با فایل صوتی قرار داده شده.
متن درس سوم فارسی چهارم راز نشانهها
انتخاب سریع صفحه :
درس ۳ :: راز نشانهها
مردی چند کیسهی گندم بر پشت الاغش گذاشته بود و به آسیاب میبرد؛ در راه به قهوهخانهای رسید؛ الاغ را به درختی بست و به قهوهخانه رفت؛ وقتی بیرون آمد، الاغش نبود؛ درحالی که به دنبال الاغ میگشت، چشمش به پسری افتاد؛ از او پرسید: «الاغ مرا ندیدی؟»
پسر پرسید: «همان که چشم چپش کور بود؛ پای راستش میلنگید و بار گندم میبرد؟»
مرد، خوشحال شد و گفت: «نشانیهایش درست است. آن را کجا دیدی؟»
پسر جواب داد: «من، الاغی ندیدم».
مرد، خشمگین شد و پسر را پیش حاکم برد.
حاکم گفت: «پسرجان! اگر تو الاغ را ندیدهای، چطور نشانیهایش را دادی؟»
پسرگفت: «من فقط خوب نگاه کردم و به آنچه دیدم، کمی اندیشیدم. سر راهم رد پای الاغی را دیدم که جای پای راستش کمتر از جای پای چپش گود افتاده بود. فهمیدم پای راست الاغی که از اینجا گذشته لنگ بوده است. علفهای سمت راست جاده خورده شده بود؛ اما علفهای طرف چپ دست نخورده مانده بود. از اینجا فهمیدم که الاغ علفهای سمت چپ را ندیده است. به همین دلیل حدس زدم، چشم چپش کور بوده است. از دانههای گندمی هم که روی زمین ریخته بود، فهمیدم بارش گندم بوده است».
حاکم به هوش و فهم پسر آفرین گفت و مرد از او معذرت خواست.
تصویر و متن صفحه ۳۰ کتاب فارسی چهارم
تصویر و متن صفحه ۳۱ کتاب فارسی چهارم
متن شعر روباه و زاغ صفحه ۳۴ فارسی چهارم ابتدایی
بخوان و حفظ کن: روباه و زاغ
زاغکی، قالب پنیری دید
به دهان برگرفت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی
که از آن میگذشت روباهی
روبه پُرفریب و حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت: به به! چقدر زیبایی!
چه سری، چه دمی، عجب پایی!
پَر و بالت سیاه رنگ و قشنگ
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
گر خوش آواز بودی و خوش خوان
نَبُدی بهتراز تو در مرغان
زاغ میخواست قار قار کند
تا که آوازش آشکار کند
طعمه افتاد چون دهان بگشود
روبَهَک جَست و طعمه را بِرُبود
- hamyar
- hamyar.in/?p=54545




بسیار عالی است.
بسیار عالی است.