متن درس چهارم فارسی کلاس ششم متن کتاب فارسی ششم /در این بخش از همیار برای شما عزیزان متن کامل درس چهارم فارسی ششم همراه با فایل صوتی را قرار داده ایم. این محتوا بهصورت کامل و با توجه به نیازهای دانشآموزان در سطح پایه ششم ابتدایی طراحی شده است.
متن درس داستان من و شما کتاب فارسی ششم
درس ۴ :: داستان من و شما
من هم مانند شما، موجودی زنده هستم و زندگی من، فراز و فرودها و داستانی طولانی دارد؛ درست مثل زندگی خود شما. البته این را هم بگویم که عمر من بسیار طولانیتر از زندگی شماست. داستان زندگی من از همان آغاز تاریخ میهن عزیزمان، ایران، شروع شده است و همچنان با شور و شادابی ادامه دارد.
من با همهی مردم مهربان ایران، همراهی کردهام و بر زبان همهی آنان جاری بودهام. هر ایرانی با آواهای دلنشین و نغمههای مهربانی من، پرورش مییابد و بزرگ میشود. افتخارهایی که شما فرزندان مهربان، با تلاش و کوشش خود میآفرینید، باعث سربلندی و اعتبار من میشود. بزرگی و عظمت من و شما به این است که با هم، کنار هم و نگاهبان هم باشیم. در طول تاریخ، فرزندان بیشماری با من بزرگ شدهاند و به یاری پروردگار دانا، افتخار آفریدهاند. حتما دریافتید که مقصودم از این فرزندان عزیز، چه کسانی هستند!
آری، همهی آن بزرگان علم و ادب، فرزندان من هستند؛ فرزندانی که بر شکوه و شوکت وطن و من افزودهاند. من در طول تاریخ، رویداد های بیشماری را دیدهام و بسیاری از آنها را به شکل نوشته، برایتان نگاه داشتهام. من شاهد دلاوریها و پهلوانیهای فرزندان خود بودهام و شکستها و پیروزیها را دیدهام. گاهی دشمنان به هر سهی ما (وطن، شما و من) تاختهاند؛ امّا به یاری خدای بزرگ، همه با هم، همچنان پا بر جا و استواریم. گاهی با کسان دیگر، دوستی کردهایم و پیمان محبّت، بستهایم و با این کار بر قدرت و توان خود افزودهایم.
بیگمان تا اینجا پی بردهاید که من کیستم. آری، گمان شما درست است؛ نام من فارسی است؛ زبان فارسی. همان که اینک جلوی چشم شما روی صفحهی کتاب بر سر زبانتان است.
اکنون بگذارید خودم را کمی بیشتر به شما معرفی کنم. من، چند چهره دارم: یکی آوا و صدا که در گفتار ظاهر میشود و شما با گوش دادن، آن را میفهمید. چهرهی دوم، «خط» است که در نوشتار آشکار میشود و شما به کمک چشم و از راه دیدن با آن آشنا میشوید و آن را درک میکنید.
گاهی نیز به جای گفتن و نوشتن به شکل اشاره به کار گرفته میشوم.
اکنون دلم میخواهد کمی دربارهی چهرهی دوم خودم برایتان بگویم؛ چون این چهره در طول تاریخ، گرفتار سلیقهها شده و تغییرات و چندگانگیهایی را پیدا کرده است. هر کلمه یا واژه، پارهای از پیکر من است. هر واژه، تلفظ، معنی و معمولاً یک شکل نوشتن دارد. برخی واژهها یا کلمهها، دو تلفظ یا دو شکل و دو یا چند معنی دارند. تلفظ و معنی را فعلاً رها میکنم و از شکل نوشتاری خودم برایتان نمونههایی بیان میکنم که هر دو شکل نوشته، درست است؛ مثلا لانهی پرنده یا لانهٔ پرنده، کتابخانه یا کتابخانه، مهربانتر یا مهربانتر، گلدانها یا گلدانها و …
دوستان خوب، همانطور که دیدید و دقت کردید، اگر چه شیوهی نوشتن این واژهها کمی با هم فرق دارد، تلفظ و معنای آنها یکسان است و هیچ تفاوتی باهم ندارد.
من پیوسته بر زبان شما جاری هستم و با گوش، چشم، ذهن، و بلکه با جانتان همراهم. شما نیز بکوشید که همواره با هم و نگاهبان میهن باشیم.
وطن، خانهی شماست و من عامل پیوستگی و اتحاد همهی اعضای این خانهام. شناسنامه و سند شناخت شما در هر جای ایران و در هر گوشهی جهان، زبان ملی ایرانیان، یعنی زبان فارسی است.
متن حکایت علم و عمل کتاب فارسی ششم
حکایت (علم و عمل)
اوّل نعمتی که ایزد تعالی، به من بخشید، دوستی ِ پدر و مادر بود و مهربانی ایشان بر حال من.چون سال عمر من به هفت رسید، مرا بر خواندن علم برانگیختند. من نیز، همین که اندک آگاهی یافتم و ارزش و اهمّیت علم بشناختم، با شوق فراوان در فراگیری آن کوشیدم …
بر مردمان واجب است که در کسب علم بکوشند و درک و فهم آن را گرامی بدارند، که طلب علم از گرانبهاترین کارهاست و انسان تا زنده است، باید جویای علم و ادب و کردار نیک باشد.
نور ادب دل را روشن میکند و تجربه اندوزی، انسان را از جهل و نابودی میرهاند. همچنان که جمالِ خورشید، روی زمین را پُرنور میِ گرداند، علم نیز به عمل نیک، شکوه و جمال میگیرد، زیرا که میوهی درخت دانش، نیکوکاری است و نیازردن دیگران.
- hamyar
- hamyar.in/?p=54748
ممنون عالی عالی عالی عالبود
عالی