متن درس هشتم فارسی دوم ابتدایی کل کتاب متن کتاب فارسی کلاس دوم / در این بخش متن درس هشتم فارسی کلاس دوم ابتدایی را برای شما دانش آموزان عزیز قرار داده ایم
متن درس از همه مهربان تر کتاب فارسی دوم
درس ۸ : از همه مهربان تر
یک روز از مادرم پرسیدم: «دعا یعنی چه؟»
مادر گفت: «دعا یعنی حرفزدن با خدا. در موقع دعا با خدا سخن میگوییم و از او یاری میخواهیم.»
وقتی فهمیدم دعا یعنی چه، تصمیم گرفتم که من هم دعا کنم. چون خیلی کارها هست که باید از خدا بخواهم در انجام دادن آنها مرا یاری کند. من دعا میکنم که پدر و مادرم همیشه سالم باشند. دعا میکنم پدربزرگها و مادربزرگهای مهربان پیش ما باشند؛ چون بازی کردن و حرفزدن با آنها را خیلی دوست دارم. روزی از مادرم پرسیدم: «چرا همه پدربزرگها و مادربزرگها را دوست دارند؟»
مادرم گفت: «چون آنها بسیار مهربان هستند، همه را دوست دارند و به همه محبّت میکنند.»
خدا کسانی را که به دیگران محبّت و مهربانی کنند، دوست دارد.
خدایا، تو از همه مهربانتر هستی. من میدانم که تو انسانهای مهربان را دوست داری. پس همیشه سعی میکنم با همکلاسیهایم و حتّی بچّههای کوچکتر از خودم مهربان باشم تا تو مرا بیشتر دوست بداری!
متن شعر مثلِ یک رنگینکمان فارسی دوم ابتدایی
بخوان و حفظکن: مثلِ یک رنگینکمان
شاپَرَک آمد کنارِ پنجره
روی شیشه، مثل بَرگی دیده شد
دست بُردم تا بگیرم، او پرید
بَرگی انگار از درختی چیده شد
شاپَرَک باز آمد و آنجا نشست
بال رنگارنگِ خود را باز کرد
آفتابِ مهربان چون مادری
بالهای نازُکش را ناز کرد
پشتِ شیشه، آفتابِ مهربان
میدرخشید از میانِ آسمان
دیده میشد بالهایِ شاپرک
روی شیشه مثلِ یک رنگینکمان
متن حکایت همکاری کتاب فارسی دوم ابتدایی
حکایت : همکاری
حضرت محمّد (ص) و یارانش از شهری به شهر دیگری میرفتند. در راه خسته شدند. ایستادند تا کمی استراحت کنند و غذایی بخورند.
یکی از یاران گفت: «من حاضرم که غذا درست کنم.»
دیگری گفت: «من هم آب میآورم.»
به این ترتیب، هر یک از یاران، انجاِم کاری را پذیرفتند.
حضرت محمد (ص) فرمودند: «من هم هیزم جمع میکنم و میآورم.»
همراهان گفتند: «شما استراحت کنید.»
ولی حضرت محمّد (ص) نپذیرفتند و گفتند: «من هم مثل یکی از شما هستم، در سفر همه باید همکاری کنیم.»
– به نظر شما چرا پیامبر (ص) پیشنهاد دوستانشان را نپذیرفتند؟
- hamyar
- hamyar.in/?p=55496