معنی درس سیزدهم فارسی هفتم (کلمات + آرایه های ادبی)

معنی درس ۱۳ فارسی هفتم + آرایه های ادبی

معنی درس سیزدهم اُسوه نیکو فارسی هفتم

معنی درس ۱۳ فارسی هفتم + آرایه های ادبی

معنی درس سیزدهم اُسوه نیکو فارسی هفتم

معنی فارسی هفتم / درس ۱۳: اُسوه نیکو

معنی کلمات درس ۱۳ فارسی هفتم

آداب: (جمع ادب) روش‌ها پیش دستی: اقدام زودتر
اخلاق: (جمع خُلق) عادت‌های خوب و پسندیده اختیار می‌کرد: انتخاب میکرد
اُسوه: نمونه، الگو عیادت: به دیدار بیمار رفتن و احوال پرسی کردن
عالَمیان: مردم جهان بیش از حدّ لزوم: بیشتر از ضرورت
آن چنان: آن طور، آنگونه مقام دادخواهی: هنگام قضاوت کردن
کریم: بخشنده حضور: نزد، پیشِ
احزاب: (جمع حزب) گروه‌ها بد (بد بگوید): بی‌ادبی
برخی: بعضی دشنام: حرف زشت و ناسزا، فُحش
بزرگوار: شرافتمند نمی‌آلود: آلوده نمیکرد
صَلَّی اللهُ عَلَیْه وَ آلِهِ وَ سَلَّم: درود خداوند بر او و خاندانش باد حریم: محدوده
مهر: محبت تجاوز: دست‌درازی، زیاده‌‌خواهی
عطوفت: محبت، مهربانی گذشت: بخشیدن گناه کسی، چشم پوشیدن از چیزی
میفرمود: میگفت مُدارا: سازش، کنار آمدن، بخشش
پاره‌ی جگر: جگر گوشه، عزیز دل تجمّل: ثروت اندوزی
سجده: سر بر زمین گذاشتن دوری میجست: فاصله می‌گرفت
برمی‌خاست: بلند میشد بانگ: صدا
دربرمی‌گرفت: بغل میکرد، در آغوش میکشید ستایش: خوبی کسی را گفتن
رأفت: مهربانی فروماند: درمانده میشود
تندخویی: بد اخلاقی جمال: زیبایی
سخن درشت: حرف زشت و ناراحت کننده اعتدال: تناسب، هماهنگی و زیبایی
گشاده‌رو: خوش اخلاق، خوشرو خلیل: لقب حضرت ابراهیم (ع)
سیما: چهره مجموع: گرد آمده، جمع شده
محزون: غمگین، غمناک، اندوهگین ظِلال: (جمع ظِل) سایه ها
متفکر: اندیشمند بَس: کافی
اوقات: (جمع وقت) وقت‌ها، زمان‌ها مواعظ: (جمع موعظه) پند ها و نصیحت ها

آرایه های ادبی کلمات درس ۱۳ فارسی هفتم

پاره‌‌ی جگر ← کنایه از فرزند
شبانه روز ← مجاز از تمام مدت
خیره نگاه نمیکرد ← کنایه از نگاه با اخم و تندی
چشم هایش را به زمین می‌دوخت ← کنایه از سر به زیری و متانت
سخن همنشین خود را نمیبُرید ← کنایه از وسط صحبت کسی حرف نمیزد
هیچگاه زبانش را به دشنام نمی‌آلود ← کنایه از حرف بد نزدن
به حریم قانون تجاوز میکردند ← کنایه از زیر پا گذاشتن و رعایت نکردن قانون

معنی شعر صفحه ۱۱۷ فارسی هفتم

۱- ماه، فرو ماند از جمال محمد (ص) ◈※◈  سرو، نباشد به اعتدال محمد

معنی: ماه به زیبایی پیامبر (ص) نیست و سرو مثل او خوش قامت و زیبا نمیباشد.

کلمات آرایه های ادبی:
فروماند
: حیران می شود
جمال: زیبایی
ماه: نماد زیبایی
سرو: نماد راست قامتی و خوش قامتی
اعتدال: میانه وری و تناسب ، هماهنگی
فرو ماندن ماه ← تشخیص + کنایه از ناچیز و ناتوان شدن
ماه ← نماد زیبایی
سرو ← نماد بلندی و راست قامتی

۲- آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی ◈※◈  آمده مجموع در ظلال محمد

معنی: تمام پیامبران گذشته (آدم، نوح و …) در سایه و پناه پیامبر (ص) جمع شدهاند.
کلمات آرایه های ادبی:
مجموع: همه
ظلال: جمع ظلل ، سایه ها
آدم و نوح و …. ← مجاز از تمام پیامبران الهی
مراعات نظیر آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
خلیل لقب حضرت ابراهیم «اشاره به مقام بالای پیامبر »

۳- سعدی، اگر عاشقی کنی و جوانی ◈※◈  عشق محمد، بس است و آل محمد

معنی: ای سعدی، اگر جویای عشق و محبت و شادابی و جوای هستی، کافی است که عاشق محمد (ص) و خاندانش باشی.

کلمات آرایه های ادبی:
آل:
خاندان
سعدی
تخلص
مراعات نظیر← عاشق ، عشق ، جوانی

در بخش بالا از سایت همیار برای شما ، معنی درس سیزدهم فارسی هفتم (کلمات + آرایه های ادبی) را قرار دادیم پیشنهاد میشود برای بخش بعدی از معنی حکایت چراغ فارسی هفتم و برای بخش قبلی از فارسی هفتم شعر رستگاری استفاده نمایید.
برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.