معنی درس هفدهم فارسی دهم (سپیده دم) + کلمات و آرایه ها
معنی صفحه ۱۳۳ و ۱۳۴ و ۱۳۵ فارسی دهم
معنی صفحه ۱۳۳ و ۱۳۴ و ۱۳۵ فارسی دهم
معنی فارسی دهم / درس هفدهم: سپیده دم
صفحه ۱۳۳ فارسی دهم👇 همیار hamyar.in
تو را «جنوب» نامیدم
ای که ردای حسین را بر دوش
و خورشید کربلا را در بر داری
معنی: ای جنوب فلسطین تو بالاپوش امام حسین را بر شانه انداختهای و کنارت امام حسین است و راه او را ادامه می دهی.
قلمرو زبانی:
منظور از جنوب، جنوب فلسطین است
ردا: بالاپوش
بر: کنار، آغوش
دوش: شانه
قلمرو ادبی:
جانبخشی در همه بیتها
ردای حسین را بر دوش داشتن، خورشید کربلا را در بر داشتن: کنایه از ادامه دادن راه امام حسین
خورشید کربلا: استعاره از امام حسین
دوش، بر: تناسب
تلمیح به داستان کربلا
جناس همسان: بر نخست و بر دوم
جناس ناهمسان: در، بر
پیام: ادامه دادن راه امام حسین.
ای سرخ گل که فداکاری پیشه کردی
ای انقلاب زمین که با انقلاب آسمان برَین
پیوند خوردهای
معنی: فلسطین برای حفظ میهن فداکاری می کند و سرچشمه انقلابات است؛ نیز با دگرگونی آسمان پیوند خورده است. (سرنوشت آن را خدا رقم می زند.)
قلمرو زبانی:
پیشه: شغل
برین: بالایی
قلمرو ادبی:
ای سرخ گل: جانبخشی
سرخ گل، انقلاب زمین: استعاره از جنوب فلسطین
پیام: جانفشانی برای میهن
ای سرزمینی کز خاکت
خوشههای گندم می روید
و پیامبران برمی خیزند.
معنی: ای سرزمینی که حاصلخیزی؛ همچنین منطقه ای که بیشتر پیامبران از آن برخاسته اند.
قلمرو زبانی:
روییدن: (بن ماضی: رست، بن مضارع: روی)
قلمرو ادبی:
گندم: نماد نعمت و حاصلخیزی
خوشههای گندم می روید: کنایه از اینکه فلسطین حاصل خیز است.
و پیامبران برمی خیزند: این سرزمین پیامبرخیز و مقدس است
تلمیح
پیام: ستایش میهن.
⁕⁕⁕
تو را جنوب نامیدم
ای کشتیهای صیّادی که مقاومت پیشه کردهاید
ای ماهی دریا که مقاومت پیشه کردهای
ای دفترهای شعری که مقاومت پیشه کردهاید
ای روزهای عاشورا!
معنی: همه مردم فلسطین یکپارچه در برابر ستم ایستادگی می ورزند.
قلمرو زبانی:
صیادی: ماهیگیری
پیشه: شغل
مقاومت: پایداری
قلمرو ادبی:
کشتیهای صیّادی: مجاز از ماهی گیران و ملوانان یا جانبخشی
ای ماهی دریا: جانبخشی؛ همه فلسطینیان ستیزنده اند
دفترهای شعری: مجاز از سرایندگان مقاومت
ای روزهای عاشورا: جانبخشی، تلمیح، اغراق
پیام: ایستادگی همه مردم فلسطین.
⁕⁕⁕
تو را جنوب نامیدم
تو را آبها و خوشهها
و ستارۀ غروب نامیدم
تو را سپیده دمی در انتظار زاده شدن
و پیکری در اشتیاق شهادت نامیدم
صفحه ۱۳۴ فارسی دهم👇 .in
تو را انقلاب و شگفتی و تغییر نامیدم
تو را پاک و پاکیزه و ارجمند و توانا نامیدم
معنی: مردم فلسطین و جنوب لبنان آگاه اند و در انتظار دگرگونی و پیشرفت اند. مردم فلسطین و جنوب لبنان بسیار پاک و ارزشمند و توانایند.
قلمرو زبانی:
پیکر: کالبد، تن، جثّه
قلمرو ادبی:
جانبخشی
واژه آرایی: تو را ، نامیدم
آب: نماد پاکی
ستاره غروب: نماد درخشش و آگاهی
غروب، سپیده دم: تضاد
تو را آنها و…: تشبیه پنهان
پیام: مردم فلسطین در پی شکوفایی، شهادت و دگرگونی اند.
⁕⁕⁕
تو را جنوب نامیدم
ای چون سبزه برآمده از دفتر روزگاران
ای مسافر دیرین بر روی خار و درد
ای چون ستاره، فروزان
ای چون شمشیر، درخشان
معنی: لبنان همانند سبزه ای است بررسته از دفتر روزگاران. مردم این سرزمین رنجهای بسیاری کشیده اند و مانند ستاره می درخشند و در برابر دشمنانشان مانند تیغ بُرّا می درخشند.
قلمرو زبانی:
برآمده: بررسته
دیرین: کهن
فروزان: تابان؛ درخشان
درخشان: تابان
خار: تیغ گیاه (همآوا؛ خوار: پست)
قلمرو ادبی:
چون سبزه برآمده؛ چون ستاره فروزان؛ چون شمشیر درخشان: تشبیه
دفتر روزگاران: اضافه تشبیهی
مسافر دیرین: استعاره از میهن
بر روی خار و درد بودن: کنایه از «در رنج و دشواری بودن»
پیام: بزگداشت فلسطین
بگذار بوسه زنیم بر شمشیری که در دستان توست
بگذار گرد و خاک قدمهایت را برگیریم.
معنی: ما تو را بزرگ می داریم زیرا جنگجو و پیکارگری.
قلمرو زبانی:
گذاشتن: اجازه دادن
قلمرو ادبی:
بوسه زدن: کنایه از بزرگ داشتن
شمشیر: نماد ستیز و پیکار
گرد و خاک چیزی را برگرفتن: کنایه از «بزرگ داشتن»
واژه آرایی: بگذار
پیام: نبرد برای پاسداری از میهن
⁕⁕⁕
ای سرور بارانها و فصلها،
تو را عطری نامیدم که در غنچهها خانه دارد
تو را پرستو نامیدم
ای سرور سروران،
ای برترین حماسه !
معنی: تو بسیار ارجمندی. تو مانند بوی غنچه، دلآویزی. تو مانند پرستو زیبایی. تو در نبردگاه ها حماسه آفریدی.
قلمرو زبانی:
سرور: سالار
حماسه: دلاوری، شجاعت
قلمرو ادبی:
تو را عطری … دارد؛ تو را پرستو نامیدم: تشبیه پنهان
واژه آرایی: سرور
اغراق: ای سرور بارانها و فصلها
پرستو: نماد زیبایی
باران: نماد پاکی
فصل: نماد دگرگونی
پیام: بزرگداشت فلسطین
⁕⁕⁕
دریا متنی نیلگون است
که علی آن را می نویسد
و مریم هر شب، روى شنها
به انتظار مهدی می نشیند
صفحه ۹۵ فارسی دهم👇
و گلهایی را می چیند
که از انگشتان شهیدان می رویند
معنی: مرد فلسطینی سرنوشت کشور را رقم می زند و زن این سرزمین در انتظار حضرت مهدی است و از دستاورد شهیدان بهره می برند.
قلمرو زبانی:
نیلگون: همانند نیل آبی رنگ
قلمرو ادبی:
نیلگون: تشبیه
دریا … است: تشبیه
تلمیح به داستان حضرت مهدی و موضوع انتظار در شیعه
گل: دستآورد شهادت شهیدان (آزادی، استقلال)
علی و مریم: نماد زن و مرد فلسطینی.
پیام: بزرگداشت شهید.
⁕⁕⁕
تاریخ، روزی، روستای کوچکی را
از روستاهای جنوب به یاد خواهد آورد
که «معرکه» خوانده می شود.
روستایی که با «صدر» ش، با سینه اش
از شرافت خاک و کرامت انسان بودن دفاع کرد
معنی: تاریخ نگاران روزی جانبازی های مردم روستاهای جنوب لبنان را به یاد می آورد. مردم این روستا با همه توان خود با رهبر خود از سرزمین خود و انسانیت دفاع کردند.
قلمرو زبانی:
معرکه: آوردگاه، رزمگاه
صدر: سینه؛ امام موسا صدر
قلمرو ادبی:
تاریخ: مجاز از تاریخ نگاران
ایهام تناسب: صدر
خاک: مجاز از سرزمین
پیام: بزگداشت فلسطین
⁕⁕⁕
سَرورم! ای سرور آزادگان!
در زمانۀ سقوط و ویرانی
جز تو، کسی نمانده است
که در زندگی ما نخل و عِنَب و تاکستان بکارد
جز تو کسی نمانده است؛
مگر تو!
مگر تو!
پس درهای امید و روشنایی را به روی ما بگشای!
معنی: روزگار ما روزگار سقوط اخلاقی و ویرانی است. در این روزگار تنها مردم فلسطین هستند که از آبادانی و شکوفایی و پاکی دم می زنند و ما را به آینده امیدوار می سازند.
قلمرو زبانی:
سرور: سالار
سقوط: فروافتان
نخل: خرمابن
عنب: انگور
تاکستان: انگورستان
گشودن: باز کردن
قلمرو ادبی:
در امید و روشنایی: اضافه استعاری
اغراق
پیام: بزگداشت فلسطین
- hamyar
- hamyar.in/?p=13416
بسیار خوب و کوتاه مفید ممنون از سایت خوبتون
والا منظور از جنوب جنوب لبنان هستش
بی نظیر