معنی درس هفدهم فارسی هشتم (کلمات + آرایه های ادبی)

معنی درس هفدهم فارسی هشتم (کلمات + آرایه های ادبی)

معنی درس ۱۷ راه خوشبختی فارسی هشتم

معنی درس هفدهم فارسی هشتم (کلمات + آرایه های ادبی)

معنی درس ۱۷ راه خوشبختی فارسی هشتم

معنی فارسی هشتم / درس ۱۷ :: راه خوشبختی

معنی کلمات درس ۱۷ فارسی هشتم

جزر ومدّ: پایین رفتن وبالا آمدن آب دریا تعلّل: بهانه آوردن
مسلماً: قطعاً، یقیناً، بی گمان روا: جایز
غنیمت: مناسب دانستن ، بهره بردن عجول: شتابان ، آن که کارها را با عجله انجام دهد
غفلت: فراموش شدن معیِّن: مشخص ، معلوم
گذر: عبور ، گذشتن از جایی نشاط: شادی
اعماق: جمع عمق ، ته ، ژرف شتاب: عجله
بیم: ترس ، خوف اضطراب: دل نگرانی ، دلشوره ؛ ناراحتی
تاب: توانایی ، تحّمل منحرف: کج شده از راه راست
تحّمل: شکیبایی، بردباری داشتن متانت: وقار ، استوار بودن
اصلاً: هرگز شعار: علامت ، نشانه ، فریادهای مردم که در آن خواسته های خود رابیان می کنند
خاطر: ذهن ، فکر خوف: ترس ، بیم
فرط: زیاده روی ، در گذشتن از حد راهبر: راهنما، رهبر
غرور: آن چه مایه فریب شود ، خودبینی ایام: جمع یوم ، روزها
تلف: بیهوده ، از بین رفتن سلسله: زنجیر ، پادشاهانی از خاندان که پشت سرهم پادشاهی کنند
قدر: ارزش ، اندازه کائنات: جمع کاینه ، موجودات جهان
مسرور: شاد ، خوشحال خطا: اشتباه
برکات: جمع برکت ، بسیاری ، یمن مرتکب: اقدام کننده به کاری ، کسی که کاری انجام دهد یا گناهی انجام دهد
توکّل: کار خود را به خدا واگذار کردن عادات: جمع عادت ، خوی
اعمال: جمع عمل ، کارها پاس داشتن: نگاه داشتن ، مرافبت کردن ، احترام گزاردن
افعال: جمع فعل ، کارها ندامت: پشیمانی ، تاسف
اوقات: جمع وقت ، زمان ها گران بها: با ارزش ، ارزشمند
تفکّر: فکر کردن ، اندیشیدن حسرت: افسوس ، دریغ
تامّل کردن: اندیشیدن ، درنگ کردن ثمر: نتیجه ، محصول
اقدام: گام برداشتن ، به کاری دست زدن محال: ناشدنی ، غیر ممکن

پیام درس:
۱- اغتنام فرصت
۲- ناپایداری عمر و روزگار
۳- در حال و لحظه زندگی کردن
۴- عمق بخشیدن به بینش ما نسبت به عالم هستی
۵- سطحی نگر نباشیم، امیدوار بودن به آینده وقدر دانستن داشته هایمان-
۶- برنامه ریزی صحیح در زندگی و کار امروز را به فردا نیفکندن
۷- صبر و توکل برخداوند
۸- بهره گیری از تجارب بزرگترها

آرایه های ادبی:
راه خوشبختی:
اضافه اختصاصی(استعاره، خوشبختی را به شهری تشبیه کرده که راه ورود دارد)
انگشت ندامت به دندان گزیدن: کنایه از پشیمانی
شکسپیر: از نمایشنامه نویسان یزرگ
سخن شکسپیر رو عیناً آورده آرایه‌ی تضمین داریم.
تشبیه روزگار به دریا
تشبیه زندگانی به کشتی
ساحل، دریا، کشتی: مراعات نظیر
مقصود: مقصد، هدف، خواسته
ساحل مقصود: تشبیه
دریای بزرگ: استعاره از روزگار
این دریای بزرگ: این صفت اشاره، دریا:هسته گروه اسمی، بزرگ”وابسته ی پسین، صقت بیانی
جزر و مد: پایین وباال رفتن آب دریا
جزر و مد: تضاد(جزر از نظر امالیی مهم)
با جزر و مد همراه است: همراه با آرامش و ناآرامی
توفانی: استعاره از سختی ها و مشکالت
غفلت: بی خبری، ناآگاهی.
اعماق: جمع عمق
دریا: استعاره از روزگار
به عمق دریا رفتن: کنایه از نابود شدن
گذشته و آینده: تضاد
بیم: ترس
تاب و تحمل: مترادف
فردا: مجاز از آینده.
فرط: زیادی، فراوانی(افراط، تفریط، مفرط)
حساب کار خود را داشته باشید: تلمیح به حدیث پیامبر (ص)»حاسبوا قبلَ اَن تُحاسبوا»
دقت کنید، عملکرد کار خودرا داشته باشید.

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.