معنی درس چهارم فارسی هفتم (کلمات + آرایه های ادبی)

معنی درس ۴ فارسی هفتم + آرایه های ادبی

معنی درس چهارم با بهاری که می‌رسد از راه فارسی هفتم

معنی درس ۴ فارسی هفتم + آرایه های ادبی

معنی درس چهارم با بهاری که می‌رسد از راه فارسی هفتم

معنی فارسی هفتم / درس ۴: با بهاری که می‌رسد از راه، زیبایی شکفتن

۱- روشن و گرم و زندگی پرداز ◈※◈ آسمان مثل یک تبسم شد

معنی: هوا گرم می‌شود و آسمان روشن می‌شود و زندگی دوباره آغاز می‌شود. آسمان لبخند می‌زند و زندگی دوباره جریان پیدا می‌کند
آرایه های ادبی:
تبسم: لبخند
تشبیه: آسمان مثل یک تبسم شد
وجه شبه: لبخند زدن
آرایه تشخیص در لبخند زدن آسمان
آرایه مراعات نظیر بین روشن و گرم
ردیف: شد
قافیه: تبسم
دانش زبانی:
تعداد جمله: ۱

۲- هر چه سرما و هر چه دل سردی ◈※◈ پر زد آهسته از نظر گم شد

معنی: سرما و تمام آنچه موجب دلسردی و افسردگی می‌شود آهسته از بین می‌رود

آرایه های ادبی:
وا: قافیه
شد: ردیف
سرما: مجاز از غم
دل سردی: مجاز از ناراحتی
از نظر گم شد: کنایه از تمام شدن
دلسردی: کنایه از ناامیدی ، افسردگی
دانش زبانی:
تعداد جمله: ۳

۳- با نسیمی که زندگی در اوست ◈※◈ باز چشم جوانه‌ای وا شد

معنی: با وزش باد بهاری که همیشه زندگی را به همراه دارد، جوانه‌ای متولد شد
آرایه های ادبی:
چشم جوانه: تشخیص
وا: قافیه
شد: ردیف
واشدن جوانه: کنایه از گل شدن غنچه
دانش زبانی:
تعداد جمله: ۲
باز: قید تکرار
جوانه‌ای: (ی) نکره یک جوانه

۴- بر درختی، شکوفه‌ای خندید ◈※◈ در کتابی، بهار، معنا شد

معنی: شکوفه‌ای بر روی شاخه درخت باز شد و در کتاب طبیعت بهار آغاز شد
آرایه های ادبی:
شکوفه ای خندید: تشخیص
درخت و شکوفه و بهار و جوانه «مراعات نظیر »
معنا: قافیه
ش: ردیف
دانش زبانی:
تعداد جمله: ۲

۵- با بهاری که می‌رسد از راه ◈※◈ سبز شو، تازه شو، بهاری شو

معنی: تو هم همگام با رسیدن بهار، سرسبز و باطراوت و شاداب شو
آرایه های ادبی:
سبز شدن و باطراوت شدن: کنایه از شاد شدن
قافیه: بهاری
ردیف: شو
تشخیص: می رسد از راه
آرایه تکرار در مصرع دوم (کلمه شو)
دانش زبانی:
تعداد جمله: ۴ (۱ جمله خبری و ۳ جمله امری)
با و از: حروف اضافه
بهاری و راه: متمم

همین حالا همیار را نصب کنید و همیشه یک معلم همراه خود داشته باشید.
"نصب از مایکت و بازار "

 

۶- مثل یک شاخه گل، جوانه بزن ◈※◈ مثل یک چشمه سار، جاری شو

معنی: همراه با طبیعت، تو هم تازگی را در خودت ایجاد کن. مانند شاخه گلی جوانه بزن و شکوفا شد و مثل چشمه در زندگی خود پرتلاش باش و به سوی موفقیت راهی شو.
آرایه های ادبی:
مراعات نظیر بین شاخه و گل و جوانه
مثل یک شاخه گل جوانه بزن:
تشبیه: مثل یک چشمه جاری شو تشبیه
مشبه: تو ؛
مشبه به: شاخه گل
وجه شبه: جوانه بزن
ادات تشبیه: مثل
تو مثل یک چشمه جاری شو:
مشبه: تو
مشبه به: چشمه سار
وجه شبه: جاری شدن
ادات تشبیه: مثل
دانش زبانی:
تعداد جمله: ۲
نهاد: تو ای انسان، که محذوف است
جوانه بزن: امر
جاری شو: امر

۷- زندگی بر تو می‌زند لبخند ◈※◈ هست وقت شکفتنت امروز

معنی: زندگی به تو روی خوش نشان داده است و بهترین زمان برای شکوفا شدنت است
آرایه های ادبی:
زندگی لبخند می زند:
تشخیص
لبخند زدن: کنایه از رسیدن به روز های خوب
قافیه: شِکُفتنت
ردیف: امروز
دانش زبانی:
تعداد جمله: ۲
هست به معنی شدن است
شکفتنت: شکوفا شدن
امروز: قید زمان

۸- بهتر از هر چه هست در دنیا ◈※◈ با خدا راز گفتنت امروز

معنی: در این موقعیت بهترین کاری که می‌توانی انجام دهی، گفت و گو با خدا است.
آرایه های ادبی:
قافیه: گفتنت
ردیف: امروز
دانش زبانی:
تعداد جمله: ۲
خدا: متمم
دنیا: متمم

معنی کلمات زیبایی شکفتن فارسی هفتم

دوره: زمان
شخصیّت: مجموعه خصوصیات یک انسان
شور: هیجان، شادی
کیمیا: نایاب و نادر، دست نیافتنی
شوق: علاقه، میل

علایق: جمع علاقه، دلبستگی ها
شکوفایی: رونق و پی
اندرز: پند و نصیحت
حسرت: افسوس، دریغ
سرشار: پُر

وابستگی: نیازمند بودن
چالاکی: سرعت و زیرکی
استقلال: مستقل بودن، نیازمند نبودن
تأمل: فکر کردن، اندیشه کردن
رؤیا: خواب

بصیرت: آگاهی، بینش
باصفا: پاک
آراستگی: زیبایی
زلال: گوارا، صاف
دلنشین: خوب و پسندیده

 آرایه های زیبایی شکفتن فارسی هفتم

وابستگی و استقلال: تضاد
جویبار باصفا و زلال و گوارای زندگی: تشبیه
نوجوانی شبیه به رؤیا است: تشبیه
دوست خوب، کیمیا است: تشبیه
کتاب پر راز و رمز آفرینش و شگفتی های طبیعت: تشبیه
شکوفه های محبت و امید به آینده: تشبیه

کلمات هم خانواده درس چهارم فارسی هفتم

تبسم = متبسم
معنا = معنوی، یعنی، اعتناء ، عنایت
تشبیه = شباهت، اشتباه، تشبیه ، مشبه ، مشابهت ، مشابه
لذّت = لذیذ ، التذاذ ، تَلَذُّذ
موج = موّاج
علایق = مُعَلّق ، تَعلُّق ، مُتَعلِّق
مطالب = طلب ، طالب ، مطلوب ، مُطالبه
تأمل = اَمَل
بصیرت = بَصر ، باصر ، بصیر ، مبصر ، تبصره
خطّ = خطّاط ، خطوط ، خِطِّه
تصاویر = صورت ، تصوّر ، تصویر ، مصوّر ، صُوَر ، متصوِّر
محبت = حب ، محبوب ، حبیب ، مستحب ، محب ، تحبیب

متضاد و مخالف کلمات درس چهارم فارسی هفتم

آهسته ≠ سریع، شتابان
دل سردی ≠ دل گرمی
روشن ≠ تاریک
زندگی پرداز ≠ مرگ آور
زندگی ≠ مرگ
سرما ≠ گرما
گرم ≠ سرد
نسیم ≠ طوفان
امید ≠ یاس
بیهوده ≠ مفید
پسندیده ≠ زشت، ناپسند
تامل ≠ عجله
تقریبا ≠ همیشه
چالاکی ≠ تنبلی
دلخوری ≠ خشنودی
دلنشین ≠ آزار دهنده
سرشار ≠ تُهی
فراز ≠ فرود
کیمیا ≠ در دسترس
گوناگون ≠ یکنواخت
وابستگی ≠ استقلال

کلمات مهم املایی درس ۴ فارسی هفتم

شور و شوق ، وابستگی و استقلال ، حسرت ، کم حوصلگی ، بیهوده ، زلال ، فراز و فرود ، تأمّل ، تفکّر ، بصیرت ، آراستگی ، رؤیا ، تصاویر زیبا ، خط خوش ، لذت زندگی ، نیاز ها و علایق – مطالب آموختنی – معمولاً ، تقریباً

در بخش بالا از سایت همیار برای شما ، معنی درس چهارم فارسی هفتم (کلمات + آرایه های ادبی) را قرار دادیم پیشنهاد میشود برای بخش بعدی از معنی درس ششم فارسی هفتم و برای بخش قبلی از معنی کلمات شعر توفیق ادب فارسی هفتم استفاده نمایید.
برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.