معنی درس هشتم فارسی هشتم (کلمات + آرایه های ادبی)
معنی درس ۸ شعر آزادگی فارسی هشتم
معنی درس ۸ شعر آزادگی فارسی هشتم
معنی فارسی هشتم / درس هشتم :: شعر آزادگی
۱- خارکش پیری با دلق درشت ◈※◈ پشتهای خار همی برد به پشت
معنی: پیرمرد خارکشی که لباس پشمی کهنه ای پوشیده بود، تودهای خار را روی پشتش حمل میکرد.
واژه های مهم:
دلق درشت: لباس پشمی خشن و فقیرانه
پشته: توده، کوله بار
همی برد: در گذشته به جای «میبرد» به کار میرفته است. (=ماضی استمراری).
آرایه های ادبی:
خارکش، پشته خار: مراعات نظیرا واج آرایی: «ش».
دانش زبانی:
پیر، صفتی است که جانشین موصوف شده یعنی انسان پیری که خارکش است و ترکیب خارکش پیری یک ترکیب وصفی مقلوب است
دلق درشت: ترکیب وصفی.
۲- لنگلنگان قدمی بر میداشت ◈※◈ هر قدم دانهٔ شکری میکاشت
معنی: پیرمرد خارکش، آهسته آهسته راه میرفت و هر قدمی که برمیداشت خدا را شکر میکرد.
واژه های مهم:
لنگ لنگان: آهسته آهسته.
آرایه های ادبی:
دانه شکری: اضافه تشبیهی (ترکیب اضافی است که در آن «شکر» به «دانه» تشبیه شده)
بین واژه های لنگ لنگان، قدم و برمیداشت آرایه مراعات نظیر وجود دارد و همچنین بین دانه و کاشتن.
دانش زبانی:
قدمی و دانه: هر دو نقش مفعول دارند
لنگ لنگان: قید حالت.
۳- کای فرازندهٔ این چرخ بلند ◈※◈ و ای نوازندهٔ دلهای نژند
معنی: پیرمرد با خود میگفت: ای خدایی که آسمان را برافراشته ای (ای آفریننده این آسمان) با عظمت و ای مهربانی کننده به انسانهای غمگین…
این بی با بیت بعد موقوف المعانی (وابسته معنا) است یعنی باید با هم معنا شوند تا معنی کامل شود.
واژه های مهم:
کای: مخفف «که ای»
فرازنده: آفریننده، بلند کننده، بر پا دارنده
چرخ بلند: آسمان
نوازنده: محبت کننده، مهربان، نوازشگر
دل های نزند: انسان های غمگین.
آرایه های ادبی:
واج آرایی حرف (ن)
منظور از چرخ بلند، آسمان است.
دانش زبانی:
چرخ بلند: ترکیب وصفی
دل های نزند: ترکیب وصفی
فرازنده و نوازنده: صفت فاعلی (منظور خداوند).
۴- کنم از جیب نظر تا دامن ◈※◈ چه عزیزی که نکردی با من
معنی: از سر تا پای خودم را که نگاه میکنم، میبینم که چقدر به من عزت و سربلندیدادهای.
واژه های مهم:
جیب: یقه، در اینجا بالا
دامن: پایین لباس، در اینجا پایین
عزیزی: عزت، گرامی
نظر: نگاه
جیب تا دامن: منظور تمام وجود
«جیب»، «دامن»»، «من»: هر سه متمم هستند.
آرایه های ادبی:
جیب و دامن مراعات نظیر.
۵- دَرِ دولت به رخم بگشادی ◈※◈ تاج عزّت به سرم بنهادی
معنی: در خوشبختی را به روی من باز کردهای (مرا خوشبخت کردهای) و تاجی از عزت بر سرم گذاشته ای (به من عزت و سربلندی داده ای)
معنی دیگر: در باغ بخت و اقبال را به روی من گشودی و تاجی از سرافرازی و افتخار بر سر من نهادهای.
واژه های مهم:
دولت: اقبال و بخت
رخ: چهره
عزت: سربلندی
رخ، سر: هر دو متمم هستند.
آرایه های ادبی:
در دولت گشودن: کنایه از به خوشبختی رسیدن
تاج عزت: اضافه تشبیهی (ترکیب اضافی است که در آن، عزت به تاج تشبیه شده)
تاج و سر: مراعات نظیر
رخ و سر: مراعات نظیر.
۶- حدّ من نیست ثنایت گفتن ◈※◈ گوهر شکر عطایت سُفتن
معنی: من در حدی نیستم که بتوانم شکر و ستایش و بخششهایی را که در حق من نمودهای بجا آورم.
واژه های مهم:
ثنا: ستایش کردن
عطا: بخشش
سفتن: سوراخ کردن.
آرایه های ادبی:
گوهر شکر عطایت سفتن: کنایه از سپاسگزاری
گوهر شکر: اضافه تشبهی (ترکیب اضافی است که در آن، «شکر» به «گوهر» تشبیه شده است).
دانش زبانی:
بیت دو قافیه دارد: ثنایت با عطایت و گفتن با سفتن هم قافیه هستند.
۷- نوجوانی به جوانی مغرور ◈※◈ رخش پندار همی راند ز دور
معنی: نوجوانی که به جوانی خود مغرور و فریفته بود: سوار بر اسب خیال باطل بود و پیش میراند.
واژه های مهم:
رَخش: اسب (اسم اسب رستم)
پندار: فکر و خیال
جوانی، دور: هر دو متمم هستند.
آرایه های ادبی:
نوجوانی و جوانی: مراعات نظیر
رخش پندار: اضافه تشبیهی (ترکیب اضافهی است که در آن، خیال و پندار به اسب تشبیه شده است).
دانش زبانی:
همی راند: میراند، ماضی استمراری (ویژگی سبکی).
۸- آمد آن شکر گزاریش به گوش ◈※◈ گفت کای پیر خِرف گشته، خموش
معنی: نوجوان، صدای شکرگزاری پیرمرد را که شنید، رو به پیرمرد کرد و گفت: ای پیرمرد کم عقل، ساکت شو».
واژه های مهم:
خرف: کم عقل
خموش: ساکت شو.
آرایه های ادبی:
واج آرایی: «ش».
دانش زبانی:
پیر خرف گشته: ترکیب وصفی
شکرگزاریش: شکر گزاری او (یک ترکیب اضافی است و «ش» مضاف الیه است).
خموش: مخفف «خاموش»
۹- خار بر پشت، زنی زین سان گام ◈※◈ دولتت چیست؟ عزیزت کدام؟
معنی: تو که اینگونه (لنگان لنگان) قدم بر میداری و خار حمل میکنی، دیگر بخت و اقبال و ارجمندی تو کجاست؟
واژه های مهم:
زنی… گام: راه میروی
زین سان: این طوری (با حالت تحقیر)
دولت: به معنای خوشبختی که امروزه به معنای هیئت اداره کننده کشور است.
۱۰- عزّت از خواری نشناختهای ◈※◈ عمر در خار کشی باختهای
معنی: تو عمرت را در راه حمل و نقل خار از دست دادهای و بدین طریق فرق بین پستی و ارجمند بودن را نمیدانی.
واژه های مهم:
عزت: سربلندی
خواری: پستی، سبکی، ذلیل بودن
باختهای: از دست دادهای.
آرایه های ادبی:
عزت و خواری: تضاد
عمر در کاری باختن: کنایه از عمر را هدر دادن برای کاری.
دانش زبانی:
عزت و عمر: مفعول
خواری: متمم
خارکشی: متمم.
۱۱- پیر گفتا که چه عزّت زین به؟ ◈※◈ که نیام بر در تو بالین نه
معنی: پیرمرد پاسخ داد: «چه عزتی از این بالاتر که بر در خانه تو گدایی نمیکنم.» (به تو نیازمند نیستم).
واژه های مهم:
گفتا: به او پاسخ داد
زین: از این
به: بهتر است
نیام: نیستم
بالین: بستر، رختخواب.
آرایه های ادبی:
بالینِنه: کنایه از نیازمند و محتاج.
۱۲- کای فلان چاشت بده یا شامم ◈※◈ نان و آبی که خورم و آشامم
معنی: [نمیگویم] که فلانی به من صبحانه یا شام بده و نانی بده که بخورم یا ابی بده تا بیاشامم.
واژه های مهم:
فلان: فلانی، برای اشاره به شخص غیر معلوم استفاده میشود.
چاشت: یک قسمت از چهار قسمت روز که در ان چیزی بخورند، میان وعده صبح، در اینجا صبحانه.
آرایه های ادبی:
چاشت و شام: مراعات نظیر
نان و آب: منظور خوراک
نان و آب: مراعات نظیر
خوردن و آشامیدن: مراعات نظیر.
دانش زبانی:
فلان: منادا
بده: فعل امر
«م» در شامم: (شام را به من بده) متمم است
خورم: بخورم (مضارع التزامی)
آشامم: بیاشامم (مضارع التزامی)
چاشت، شام، نان، آب: همگی مفعول هستند.
۱۳- شکر گویم که مرا خوار نساخت ◈※◈ به خَسی چون تو گرفتار نساخت
معنی: خدا را شکر میگویم که مرا خوار و ذلیل نکرد و به انسان پستی مثل تو گرفتار نکرد (مرا به آدم پستی مثل تو نیازمند نکرد.
واژه های مهم:
خس: خاشاک، انسان پست
نساخت: نکرد
خوار: ذلیل.
آرایه های ادبی:
خسی چون تو: تشبیه دارد ( نوجوان به خس و خاشاک تشبیه شده).
۱۴- داد با این همه افتادگیام ◈※◈ عزّ آزادی و آزادگیام
معنی: با وجود این که جای و مقام من بسیار پست و ناچیز است، خداوند به من آزادی و آزادگی بخشیده است
واژه های مهم:
افتادگی: تواضع و فروتنی در اینجا به معنای ناتوانی جسمی و بیچارگی است
عز: عزت، سربلندی.
تاریخ ادبیات درس هشتم فارسی هشتم
جامی: قرن (۹) نورالدین عبدالرحمان جامی، شاعرقرن نهم هجری است. وی به دلیل محّل تولّد خود «جام» وبه علّت دوستداری شیخ الاسلام احمد جام «جامی» تلخیص میکرد. دیوان اشعار، هفت اورنگ (شامل هفت مثنوی به تقلید از خمسه نظامی) ، نفحات الانس و بهارستان از آثار وی می باشند.
- hamyar
- hamyar.in/?p=19347
عالیه