معنی شعر ستایش خدا فارسی چهارم ✅ صفحه ۹
شعر ستایش خدا درس یک فارسی چهارم
شعر ستایش خدا درس یک فارسی چهارم
معنی فارسی چهارم / معنی شعر ستایش خدا
۱- به مادر گفتم آخر این خدا کیست *** که هم در خانه ما هست و هم نیست
معنی: به مادر گفتم : بالاخره این خدا چه کسی است ؟ که همه جای خانه هست ولی دیده نمی شود انگار که وجود ندارد
۲- تو گفتی مهربان تر از خدا نیست *** دمی از بندگان خود جدا نیست
معنی: تو گفتی که از خدا مهربان تر وجود ندارد و لحظه ای از بندگان خود بی خبر و دور نمی شود
۳- چرا هرگز نمی آید به خوابم *** چرا هرگز نمی گوید جوابم ؟
معنی: (پرسیدم): چرا هیچ وقت به خوابم نمی آید چرا هیچ وقت جوابم را نمی دهد و با من صحبت نمی کند
۴- نماز صبحگاهت را شنیدم *** تو را دیدم خدایت را ندیدم
معنی: صدای تو را هنگام نماز صبح شنیدم که با خدا صحبت می کند تو را دیدم ولی خدای تو را ندیدم
۵- به من آهسته مادر گفت فرزند *** خدا را در دل خود جوی یک چند
معنی: مادر به آرامی به من گفت ای فرزندم خدا را یک بار در دل خود جستجو کن
۶- خدا در رنگ و بوی گل نهان است *** بهار و باغ و گل از او نشان است
معنی: خدا در آفریده ها و رنگ و بوی گل پنهان است و با دقت به این آفریده ها باید به یاد خدا باشی که این آفریده ها و باغ و بهار و گل همه نشانه های وجود خداست
۷- خدا در پاکی و نیکی است فرزند *** بود در روشنایی ها خداوند
معنی: فرزندم خداوند در خوبی ها و نیکی هاست و وجود خداوند پاک است (در روشنی و نیکی و خوبی خداوند را حس می کنیم) در هرچه نور و خوبی است خدا وجود دارد
- 0 نظر
- hamyar
- hamyar.in/?p=8877