معنی شعر ستایش فارسی هفتم ✅ صفحه ۹

معنی شعر ستایش فارسی هفتم ✅ صفحه ۹

معنی شعر ستایش یاد تو فارسی هفتم صفحه ۹

معنی شعر ستایش فارسی هفتم ✅ صفحه ۹

معنی شعر ستایش یاد تو فارسی هفتم صفحه ۹

معنی فارسی هفتم /

قالب: مثنوی (دوگانی/ دوتایی)
مثنوی: نوعی قالب شعری است که در آن مصراع ها دو به دو با یکدیگر هم قافیه اند. به بیانی دیگر هر بیت قافیه ای جداگانه دارد.
موضوع و محتوا: ستایش و توصیف ویژگیهای خداوند

معنی کلمات شعر ستایش فارسی هفتم

سر آغاز : اول هر چیزی، شروع
نامه : در اینجا به معنی کتاب است
دانایی : خردمندی، آگاهی
کوته : مخفف کوتاه
بینایی : توانایی درک حقیقت بصیرت
مونس : همدم، یار
دست آویز : آنچه که از آن کمک می گیرند
کارگشا : حل کننده مشکلات، آسان کننده کارها
اساس : پایه، بنیاد
کوته : مخفّف کوتاه
دراز دستی : ستمگری، زورگویی
استوار : محکم و پا بر جا
نانوشته : نوشته نشده
پریشان : آشفته و نگران
نانموده : آشکار نشده، پنهان
عنایت : بخشایش، لطف، توجه، احسان
روان : روح، جان
هست کن : به وجود آورنده
توفیق : سازگاری، موافقت
ظلمت : تاریکی
اساس : پایه و بنیان
بینایی : بصیرت، توانایی درکِ حقیقت (در این شعر)

معنی ای نام تو بهترین فارسی هفتم

۱- ای نام تو بهترین سرآغاز ◈※◈ بی‌نام تو، نامه کی کنم باز؟

معنی: ای خدایی که اسم تو بهترین آغاز برای هر کاری است،  بدون ذکر نام تو چگونه می توانم کتابم را شروع کنم؟
واژه های مهم:
تو:
منظور خدا
سرآغاز: ابتدای هر چیز، شروع
نامه: در این جا یعنی کتاب
آرایه های ادبی:
سرآغاز، باز: قافیه.

۲- ای یاد تو مونسِ روانم ◈※◈ جز نام تو، نیست بر زبانم

معنی: ای خدایی که یادِ تو همدم روح و روان من است، من فقط نام تو را بر زبان میآورم (فقط تو را ستایش میکنم).
واژه های مهم:
مونس:
یار، همدم
روان: جان، روح.

۳- ای کارگشای هرچه هستند ◈※◈   نام تو، کلید هرچه بستند

معنی: ای خدایی که مشکل گشای تمام موجودات هستی، نام تو مانند کلیدی، قفلِ مشکلات را باز میکند (نام تو، مشکل همه را برطرف میکند).
واژه های مهم:
کارگشا: مشکل گشا، آسان کننده کارها.
آرایه های ادبی:
هستند، بستند: قافیه
نام تو مانند کلید است: تشبی

۴- ای هست کُنِ اساسِ هستی ◈※◈ کوته ز دَرَت، دراز دستی

معنی: ای خدایی که به وجود آورنده جهان هستی، هیچکس نمیتواند به تو ستم کند (هیچ کس نمیتواند در پیشگاه تو به دیگری ستم کند)
واژه های مهم:
هستکُن:
به وجود آورنده، آفریننده
اساس: بنیاد، پایه
کوتَه: مخفّفِ کوتاه
دَرَت: درگاه تو
درازدستی: زور گویی، ستم.
آرایه های ادبی:
هستی، درازدستی: قافیه.
دانش زبانی:
«ت» در دَرَت: تو
فعل «است» از پایان مصراع دوم حذف شده است.

۵- هم قصّهٔ نانموده، دانی ◈※◈ هم نامهٔ نانوشته، خوانی

معنی: پروردگارا، تو از همه داستان ها، ماجراهای پنهان و کتاب های نوشته نشده با خبر هستی.
واژه های مهم:
نانموده: پنهان، نشان داده نشده
نانوشته: نوشته نشده.
آرایه های ادبی:
دانی، خوانی: قافیه.
دانش زبانی:
«قصّه نانموده»و «نامه نانوشته»: مفعول.

همین حالا همیار را نصب کنید و همیشه یک معلم همراه خود داشته باشید.
"نصب از مایکت و بازار "

۶- هم تو، به عنایت الهی ◈※◈ آنجا، قَدَمَم رسان که خواهی

معنی: خداوندا، با لطف و محبّت خداوندیَت، مرا به جایگاهی برسان که خودت میپسندی.
واژه های مهم:
عنایت:
توجّه، لطف
الهی: خدایی، خداوندی
قدم: گام
قدمم: قدمِ من.
آرایه های ادبی:
الهی، خواهی: قافیه.
دانش زبانی:
رسان: برسان (فعل امربه منظور خواهش ودعا).

۷- از ظلمتِ خود، رهایی‌ام ده ◈※◈ با نورِ خود آشنایی‌ام ده

معنی: خدایا مرا از تاریکی های درون خودم (مانند گناه، نادانی و…) نجات بده وبا نور و روشنایی وجود خودت آشنا کن.
واژه های مهم:
ظلمت:
تاریکی، سیاهی.
آرایه های ادبی:
ظلمت و نور: متضاد
منظور از «خود» در مصراع اوّل: انسان یا شاعر و در مصراع دوم: خداوند است.

الهی، دلی ده که در کار تو جان بازیم؛ جانی ده که کار آن جهان سازیم، دانایی ده که از راه نیفتیم، بینایی ده تا، در چاه نیفتیم، دست گیر که دست آویز نداریم، توفیق ده تا، در، دین استوار شویم، نگاه دار تا، پریشان نشویم.

معنی: خداوندا شهامتی و شجاعتی به ما ببخش که در انجام دستورات تو فداکاری کنیم.
روح و جانی عطا کن که برای آخرت خود عمل خیری انجام دهیم.
دانش و آگاهی به ما بده که گمراه نشویم. بینش و شناختی به ما ببخش که در چاه جهل و گمراهی نیفتیم.
ما را یاری کن زیرا هیچ یاوری جز تو نداریم. کمک کن تا در راه دین پایدار شویم .حافظ ما باش تا آشفته و سرگردان نشویم.

معنی الهی دلی ده که در کار تو 👇

🔹 « الهی دلی  ده که در کار تو جان بازیم، جانی ده که کار آن جهان سازیم »

معنی: خدایا، به ما شجاعتی بده که برای تو خود را فدا کنیم و جانی به ما ببخش که بتوانیم برای آخرت خود
کار مفیدی انجام دهیم.
آرایه های ادبی:
دل داشتن: کنایه از شجاعت
جان باختن: کنایه از فداکاری

🔹 « دانایی ده که از راه نیفتیم، بینایی ده تا در چاه نیفتیم »
معنی: خدایا آگاهی و بصیرتی به ما ببخش که در راه رسیدن به تو گمراه و منحرف نشویم.
واژه های مهم:
بینایی: بصیرت و آگاهی
دانایی: علم و دانش
آرایه های ادبی:
از راه افتادن: کنایه از گمراه شدن
در چاه افتادن: کنایه از منحرف شدن
راه و چاه: متضاد

🔹 « دست گیر که دست آویز نداریم، توفیق ده تا در دین استوار شویم، نگاه دار تا پریشان نشویم.»
معنی: پروردگارا به ما کمک کن چون جز تو یاوری نداریم، خدایا با ما همراهی کن تا در کار دین استوار و محکم باشیم، خداوندا از ما مواظبت کن تا نگران و پریشان نشویم.
واژه های مهم:
دست آویز: کسی که به او پناه میبرند، کسی که کمک میکند. ( یاور )
توفیق: همراهی و موافقت
استوار: محکم
آرایه های ادبی:
دستگیر: کنایه از کمک کن

در بخش بالا از سایت همیار برای شما ، معنی شعر ستایش فارسی هفتم ✅ صفحه ۹ را قرار دادیم پیشنهاد میشود برای بخش بعدی از درس اول فارسی هفتم و برای بخش قبلی از معنی نیایش هفتم استفاده نمایید.
برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.