معنی شعر نیایش فارسی چهارم صفحه ۱۴۰
شعر نیایش فارسی چهارم
شعر نیایش فارسی چهارم
۱- الهی ، فضل خود را یار ما کن *** ز رحمت ، یک نظر در کار ما کن
معنی: خدایا بخشش خود را یار ما کن و کمی از رحمت و مهربانی خودت را شامل حال ما کن
۲- خدایا در زبان من ، صواب آر *** دعای بنده ی خود ، مستجاب آر
معنی: خدایا ! سخن درست در زبان من جای کن و دعای این بنده ی خود را برآورده کن .
۳- مرا در حضرت خود ، کامران دار *** ز کژ گفتن ، زبانم در امان دار
معنی: مرا در نزد خودت پیروز و موفق کن و زبانم را از سخن نادرست و بیهوده نگه دار
۴- مرا توفیق ده تا حمد خوانم *** صفات ذات تو بر لفظ رانم
معنی: به من توفیق بده تا بتوانم نماز و قرآن بخوانم و صفات نیک تو را بر زبانک جاری کنم
۵- خداوندا، تویی حامی و حاضر *** به حال بندگان خویش ناظر
معنی: خدایا تو پشتیبان من هستی و همه جا حضور داری به حال بندگانت نظارت می کنی
۶- ثنای ذات پاکت می سرایم *** زبان در شرح ذکرت می گشایم
معنی: ذات پاک تو را ستایش می کنم و در توصیف یاد تو سخن می گویم
۷- الها ، جز تو ما کس را نخواهیم *** از آن رو در پناهت می پناهیم
معنی: خدایا کسی را جز تو نمی خواهیم و به خاطر همین به تو پناه می آوریم .
- 0 نظر
- hamyar
- hamyar.in/?p=8920