معنی گنج حکمت کلانتر و اولی تر فارسی دوازدهم ✔ صفحه ۱۲۸

معنی گنج حکمت کلانتر و اولی تر فارسی دوازدهم ✔ صفحه ۱۲۸

آرایه های ادبی کلانتر و اولی تر فارسی دوازدهم

معنی گنج حکمت کلانتر و اولی تر فارسی دوازدهم ✔ صفحه ۱۲۸

آرایه های ادبی کلانتر و اولی تر فارسی دوازدهم

معنی فارسی دوازدهم  / گنج حکمت: کلانتر و اولی تر

اشتری و گرگی و روباهی از روی مصاحبت مسافرت کردند و با ایشان از وجهِ زاد و توشه، گِرده ای بیش نبود. چون زمانی برفتند و رنج راه در ایشان اثر کرد، بر لب آبی نشستند و میان ایشان از برای گِرده مخاصمت رفت. تا آخرالامر بر آن قرار گرفت که هر کدام از ایشان به زاد بیشتر، بدین گِرده خوردن اولی تر.
معنی:
شتر، گرگ و روباهی از روی دوستی با هم سفر کردند و توشه راهشان تنها یک قرص نان بود. مدّتی که راه رفتند، خسته شدند و کنار آبی نشستند و برای آن قرص نان، میانشان دشمنی و کشمکش شد. تا در پایان، قرار بر آن شد که هر کدام سنّ و سال بیشتری داشت، آن قرص نان را بخورد.
قلمرو زبانی:
*مصاحبت: همنشینی، هم صحبت داشتن
*زاد: توشه، خوردنی و آشامیدنی که در سفر همراه میبَرَند
از وجهِ: از برای
*گِرده: قرص نان، نوعی نان
*مخاصمت: دشمنی، خصومت
آخرالامر: عاقبت، در پایان کار
به زاد: به سن و سال
*اولی: شایسته؛ اولی تر: شایسته تر (با آنکه «اولی» خود صفت تفضیلی است؛ در گذشته به آن »تر« افزوده اند.)
قلمرو ادبی:
زاد (توشه) و زاد (سن و سال): جناس تام (همسان)
اشتر و گرگ و روباه: مراعات نظیر (تناسب)

گرگ گفت: »پیش از آنکه خدای – تعالی – این جهان بیافریند، مرا به هفتروز پیشتر مادرم بزاد!« روباه گفت: »راست میگویی؛ من آن شب در آن موضع حاضر بودم و شما را چراغ فرامیداشتم و مادرت را اعانت میکردم!« اشتر چون مقامات گرگ و روباه بر آنگونه شنید، گردن دراز کرد و گِرده برگرفت و بخورد و گفت: »هر که مرا ببیند، به حقیقت داند که از شما بسیار کلانترم و جهان از شما زیادت دیدهام و بار بیشتر کشیدهام!
معنی:
گرگ گفت: هفت روز قبل از اینکه خدای بزرگ این جهان را خلق کند، مادرم مرا به دنیا آورد. روباه گفت: راست میگویی، من آن شب همانجا بودم و چراغ گرفته بودم و مادرت را کمک میکردم. شتر وقتی آن سخنان دروغین گرگ و روباه را شنید، گردنش را دراز کرد و نان را برداشت و خورد و گفت: هر کس مرا ببیند، حقیقتاً پی میبَرَد که من از شما بزرگ ترم و تجربه بیشتری دارم و بیشتر کار کردهام.
قلمرو زبانی:
موضع: جا، جایگاه، مکان، محل
*اعانت: یار یدادن، یاری
*مقالات: جمع مقلات، گفتارها، سخنان
*کلان: دارای سنّ بیشتر.
قلمرو ادبی: دیدن جهان: کنایه از تجربه زیاد
جهان از شما زیادت دیده ام: کنایه از عمر بیشتر داشتن
اشتر و گرگ و روباه: مراعات نظیر.

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.