معنی گنج حکمت گمان فارسی دوازدهم ✔

معنی گنج حکمت گمان فارسی دوازدهم ✔

آرایه های ادبی گنج حکمت گمان فارسی دوازدهم

معنی گنج حکمت گمان فارسی دوازدهم ✔

آرایه های ادبی گنج حکمت گمان فارسی دوازدهم

معنی فارسی دوازدهم / گنج حکمت: گمان صفحه ۱۸

گویند که بطّی در آب روشناییِ ستاره میدید. پنداشت که ماهی است؛ قصدی میکرد تا بگترد و هیچ نمی یافت. چون بارها بیازمود و حاصلی ندید، فرو گذاشت. دیگر روز هرگاه که ماهی بدیدی، گمان بردی که همان روشنایی است؛ قصدی نپیوستی و ثمر این تجربت آن بود که همه روز گرسنه بماند.
معنی:
می گویند که یک مرغابی در آب، انعکاس نور ستاره را میدید. تصوّر میکرد که ماهی است؛ تلاش میکرد تا آن را بگیرد؛ ولی چیزی به دست نمیآورد. چون بارها امتحان کرد و نتیجه ای نگرفت، رها کرد. روز بعد هرگاه ماهی میدید، خیال می کرد که همان انعکاس نور ستاره است؛ پس اقدام و تلاشی نمیکرد و نتیجۀ این تجربه آن شد که تمام روز گرسنه ماند
قلمرو زبانی:
گویند: میگویند، نقل میکنند
بط: مرغابی
پنداشت: تصوّر میکرد
قصدی میکرد: تلاش میکرد
آزمودن: امتحان کردن
حاصلی ندید: نتیجه ای نگرفت
فرو گذاشت: رها کرد، منصرف شد
دیگر روز: روز دیگر
بدیدی: میدید
قصدی نپیوستی: اقدامی نمیکرد
گمان بردی: فکر می کرد، خیال میکرد
ثمرت: نتیجه
تجربت: تجربه.
قلمرو ادبی: آب و ماهی – روشنایی و ستاره – بط و ماهی: مراعات نظیر (تناسب).

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.