جواب درس ۱۴ فارسی سوم ابتدایی ؛ صفحه ۱۰۴ ، ۱۰۵ ، ۱۰۶

جواب درس ۱۴ فارسی سوم ابتدایی ؛ صفحه ۱۰۴ ، ۱۰۵ ، ۱۰۶

گام به گام درس چهاردهم فارسی سوم ابتدایی

جواب درس ۱۴ فارسی سوم ابتدایی ؛ صفحه ۱۰۴ ، ۱۰۵ ، ۱۰۷

گام به گام درس چهاردهم فارسی سوم ابتدایی

گام به گام فارسی سوم ابتدایی  / درس ۱۴: ایران آباد

جواب درست و نادرست صفحه ۱۰۴ فارسی سوم ابتدایی

۱- زبان فارسی، زبان ملّی ایرانیان است. درست ✅
۲- شهید عباس دوران از شهدای نیروی دریایی است. ​​​​​​نادرست❌

جواب درک مطلب صفحه ۱۰۴ فارسی سوم ابتدایی

۱- دانش‌آموزان برای سربلندی میهن خود چه وظیفه‌ای دارند؟
پاسخ: با درس خواندن باعث پیشرفت در زمی نه های علمی، مهندسی و… شوند

۲- آیا از دلاوری‌های خلبانان در دفاع مقدّس، چیزی می‌دانی؟ درباره‌ی این موضوع با هم کلاسی‌هایت گفت‌وگو کن.
پاسخ: شهید عباس دوران از خلبانان نیروی هوایی ایران بود که در ماه‌های آغازین جنگ ایران و عراق نقش مهمّی در بمباران اهداف دشمن عراقی ایفا کرد. عباس دوران در دو سال اول جنگ بیش از ۱۲۰ عملیات و پرواز بدون مرزی داشت. روحش شاد و یادش گرامی باد.

به نظر گروه جغرافیا نگهبانان اصلی وطن چه کسانی هستند؟
پاسخ: همه ی سربازانی که در مناطق مرزی میهن زندگی می‌کنند

جواب واژه آموزی صفحه ۱۰۴ فارسی سوم ابتدایی

۱- به این جمله‌ها توجّه کن.
– خیّاط کسی است که لباس می‌دوزد و خیّاطی محل کار اوست.
– عکّاس کسی است که عکس می‌گیرد و عکّاسی محل کار اوست.
۲- حالا تو بگو:
– نانوا کسی است که نان می‌پزد و …نانوایی… محلّ کار اوست.
– قصّاب کسی است که گوشت می‌فروشد و …قصّابی… محلّ کار اوست.
– بزّاز کسی است که …پارچه… می‌فروشد و …بزّازی… محلّ کار اوست.

جواب بیاموز و بگو صفحه ۱۰۵ فارسی سوم ابتدایی

به این جمله ها دقّت کن و درباره‌یِ آ‌ن‌ها با هم کلاسی‌هایت گفت‌و‌گو کن.بیاموز و بگو صفحه ۱۰۵ فارسی سوم ابتداییحالا تو بگو:

معلم آمد معلم آمد.
مادر ـــ مادر آمد.
دوستم دوستم آمد.

۱- به داستان گوش کن و آن را به خاطر بسپار.

(متن زیر را نیاز نیست بنویسید)

متن: پسر بچه‌ای بود که اخلاق خوبی نداشت و خیلی زود عصبانی می‌شد. او هنگام عصبانیت حتّی حرف های بدی می‌زد. پدرش جعبه ی میخی به او داد و گفت:«هر بار که عصبانی می‌شوی، یک میخ به دیوار بکوب «اول، پسر بچه 73 میخ به دیوار کوبید. در چند هفته ی بعد، همان طور که یاد می‌گرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند، تعداد میخ هانی که به دیوار می‌کوبید، کم تر می‌شد.
او متوجه شد که عصبانی نشدن، آسان تر از کوبیدن میخ ها بر دیوار است. او این نکته را به پدرش گفت و پدر هم پیشنهاد کرد که از آن به بعد هر روز که توانست جلوی عصبانی شدنش را بگیرد، یکی از میخ ها را از دیوار بیرون بکشد.
روزها گذشت و پسر بچه سرانجام به پدرش گفت، تمام میخ ها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسر را گرفت و کنار دیوار برد و گفت« پسرم! تو کار خوبی کردی؛ امّا به سوراخ های دیوار نگاه کن. دیوار هرگز مثل گذشته اش نمی شود . وقتی تو در هنگام عصبانیت حرف های بدی می‌زنی، آن حرف ها هم چنین آثاری بر جای می‌گذارند.
تو می‌توانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون بیاوری. امّا هزاران بار عذرخواهی هم فایده ندارد. آن زخم، سرجایش می‌ماند زخم حرف های بد زبان تو هم به اندازه ی زخم چاقو دردناک است.»

۲- حالا خلاصه‌ی آن را بگو.
پاسخ: به صورت خلاصه از این داستان می‌فهمیم که عصبانیت ما باعث ایجاد آثار بد و نامناسبی بر خود و اصرافیانمان می‌شود و با گفتن حرف های بد، حتی با هزار بار عذرخواهی نیز نمی توان اثار بد آن را به درستی پاک کرد.

۳- به نظر تو بهترین عنوان برای این داستان چیست؟
پاسخ: میخ های روی دیوار

همین حالا همیار را نصب کنید و همیشه یک معلم همراه خود داشته باشید.
"نصب از مایکت و بازار "

جواب درک و دریافت صفحه ۱۰۶ فارسی سوم ابتدایی

۱- چرا هر سال، روز آزادی خرّمشهر را جشن می‌گیرند؟
پاسخ: چون روزی است که دشمن از ما شکست خورد.

۲- پدر بزرگ امیر چه ویژگی‌هایی داشته است؟
پاسخ: شجاعت و میهن پرستی

۳- کلمه‌ی «آنجا»، در بند دوم متن، به کجا اشاره می‌کند؟
پاسخ: روی میز

۴- کلمه‌ی «اینجا»، در بند دوم متن، به کجا اشاره می‌کند؟
پاسخ: کوچه

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.