معنی گنج حکمت دیوار عدل فارسی دهم
🔹 عامل شهری به خلیفه نبشت که دیوار شهر خراب شده است، آن را عمارت باید کردن.
معنی: حاکم شهری به خلیفه نامه نوشت که یکی از دیوارهای شهر خراب شده است و باید بازسازی شود.
🔹 جواب نبشت که شهر را از عدل، دیوار کن و راهها از ظلم و خوف پاک کن، که حاجت نیست به گل و خشت و سنگ و گچ.
معنی: خلیفه در جواب برای او نامه نوشت: در شهر عدل و عدالت بر پا کن و راه هر گونه ظلم و جور را به اهالی شهر ببند. که اگر این چنین کنی نیازی به گل و خشت و سنگ و گچ نداری.
تشبیه: عدل به دیوار
کن: گذرا به مفعول و مسند، به معنی گردانید * پاک: مسند
مفهوم: عدالت گستری، برقراری عدل و داد و دوری از ظلم و ستم هرگونه ناامنی و اضطراب را از بین می برد (دعوت به عدل و داد)
قلمرو زبانی:
عامل: حاکم، کارگزار، والی
نبشت: نوشت
عمارت کردن: بنا کردن، آباد کردن، آبادانی (همآوا: عمارت: ساختمان، امارت: فرمانروایی)
عمارت باید کردن: باید آباد کنند
خوف: ترس
حاجت: نیاز
خشت: آجر نپخته
قلمرو ادبی
تشبیه پنهان: از عدل، دیوار کن (عدل مانند دیوار است که از شهر محافظت میکند.)
تناسب: گل، خشت، سنگ، گچ
معنی کلمات دیوار عدل فارسی دهم
عامل: حاکم و کارگزار
خلیفه: پادشاه
نبشت: نوشت
عدل: عدالت و برابری
خوف: ترس
حاجت: نیاز
عمارت کردن: بنا کردن، آباد کردن، تعمیر، ساختمان . ج . عمارات
- hamyar
- hamyar.in/?p=612
عالی