معنی درس یکم فارسی یازدهم (نیکی)
معنی درس یک فارسی یازدهم ریاضی و تجربی و انسانی
معنی درس یکم فارسی یازدهم (نیکی) :
درس اول فارسی یازدهم نیکی
۱ .یکی روبهی دید بیدست و پای | فروماند در لطف و صنع خدای |
معنی: شخصی روباهِ ناتوان و بی دست و پایی را دید و از آفرینش و لطف خداوند در شگفت ماند.
کلمات: روماندن: متحیّر شدن / صُنع: آفرینش، آفریدن / بیت: دو جمله / روبه: نقش مفعول.
قلمرو ادبی: دست و پا – لطف و صُنع: مراعات نظیر / بیدست و پای: کنایه از ناتوانی / واجآرایی مصوّت «ی» / فروماندن: کنایه از تعجّب کردن
۲ .که چون زندگانی به سر میبرد؟ | بدین دست و پای از کجا میخورد؟ |
معنی: که این روباه چگونه زندگی خود را سپری میکند؟ و با این دست و پای معیوب، چگونه و از کجا غذا میخورد؟
کلمات: چون: چگونه / بیت: دو جمله سه جزئی با مفعول / زندگانی: نقش مفعول / مفعول جمله دوم به قرینه معنایی حذف شده است.
قلمرو ادبی: دست و پا: مراعات نظیر / به سر بردن: کنایه از سپری کردن، روزگار گذراندن.
۳ .در این بود درویش شوریده رنگ | که شیری برآمد، شغالی به چنگ |
معنی: درویشِ آشفته حال در این فکر و اندیشه بود که ناگهان شیری که شغالی را شکار کرده بود، از راه رسید.
کلمات: در این بود: در این فکر بود / شوریده رنگ: آشفته حال / برآمد: بیرون آمد / شُغال: جانورِ پستانداری است از تیره سگان که
جزو رسته گوشتخواران است / این: ضمیر اشاره / بیت: دو جمله / درویش شوریده رنگ: نهاد.
قلمرو ادبی: شیر و شغال: مراعات نظیر و تضاد / شوریده رنگ: کنایه از پریشان حال / به چنگ آوردن: کنایه از شکار کردن.
۴ .شغال نگونبخت را شیر خورد | بماند آنچه روباه از آن سیر خورد |
معنی: شیر مشغول خوردنِ آن شغال شد؛ اندکی بعد، روباه رفت و باقیمانده آن شکار را خورد و سیر شد.
کلمات: نگونبخت: بدبخت / شُغال: جانورِ پستانداری است از تیره سگان که جزو رسته گوشتخواران است / بیت: سه جمله.
قلمرو ادبی: شغال و روباه و شیر: مراعات نظیر / شیر و سیر: جناس ناقص اختلافی / نگونبخت: کنایه از بختبرگشته و بد اقبال.
۵ .دگر روز باز اتّفاق اوفتاد | که روزیرسان قوت روزش بداد |
معنی: روز دیگر، دوباره این اتفاق رخ داد و خداوند روزیِ روباه را به او رساند.
کلمات: دگر روز: روز دیگر / روزیرسان: خداوند / قُوت: رزق روزانه، خوراک، غذا / بیت: دو جمله / «-َش»: نقش مضاف الیه دارد.
قلمرو ادبی: روز و روزی: جناس ناقص افزایشی / روز و روزیرسان و قوت: مراعات نظیر / روزیرسان: کنایه از خدا / تلمیح به آیه قرآن.
۶ .یقین، مرد را دیده، بیننده کرد | شد و تکیه بر آفریننده کرد |
معنی: یقین به اینکه خداوند روزیرسان است، چشمان مرد را باز کرد. رفت و بر خدا توکّل کرد (از آن زمان به بعد، کار نکرد)
کلمات: دیده: چشم / بیننده: آگاه، هوشیار / شد: رفت / تکیه: اعتماد، اطمینان / بیت: سه جمله /«را» در مرد را دیده «فکّ اضافه»: دیده مرد
قلمرو ادبی: دیده و بیننده: مراعات نظیر و اشتقاق / دیده: ایهام تناسب: ۱ .چشم ۲ .آنچه دیده میشود (که با بیننده تناسب دارد) / بیننده کردن: کنایه از آگاه و دانا کردن / تکیه کردن: کنایه از توکّل و اعتماد کردن.
۷ .کزین پس به کنجی نشینم چو مور | که روزی نخوردند پیلان به زور |
معنی: مرد با خود گفت: از این به بعد مانند مورچهای در گوشهای مینشینم؛ چرا که فیلها هم با همه قدرتشان، فقط رزق و روزی تعیینشده خود را دریافت میکنند.
کلمات: کزین: که از این / کنج: گوشه / مور: مورچه / پیلان: جِ پیل، فیلها / بیت: دو جمله / روزی: نقش مفعول / مور: نقش متمم.
قلمرو ادبی: مور و پیل: تضاد و مراعات نظیر / مور و زور: جناس ناقص اختلافی / من مانند مور: تشبیه / به کنجی نشستن: کنایه از کار نکردن / مور: نماد ضعف و کوچکی / پیل: نماد قدرت و بزرگی / تلمیح به آیه « وَ ما مِن دابَّهِ فِی الارضِ اِلّا عَلَی الله رِزقُها».
۸ .زَنَخدان فرو برد چندی به جیب | که بخشنده، روزی فرستد ز غیب |
معنی: مرد مدّتی دست از تلاش برداشت و بیکار در گوشهای نشست؛ به امید اینکه خداوند روزیاش را از غیب بفرستد.
کلمات: زَنَخدان: چانه / جیب: گریبان، یقه / بخشنده: روزی دهنده، خداوند / غیب: پنهان، نهان از چشم؛ عالمی که خداوند، فرشتگان
و … در آن قرار دارند / چندی: مدّتی / بیت: دو جمله / زنخدان و روزی: نقش مفعول.
قلمرو ادبی: زنخدان به جیب فرو بردن: کنایه از به فکر فرو رفتن / جیب و غیب: جناس ناقص اختلافی / تلمیح به آیه «اِنّ الله هُوَ الرَّزّاق»
۹ .نه بیگانه تیمار خوردش نه دوست | چو چنگش، رگ و استخوان ماند و پوست |
معنی: هیچکس، نه آشنا و نه بیگانه دلش به حال او نسوخت. مانند چنگ (نوعی ساز) لاغر و خمیده شده بود.
کلمات: تیمار خوردن: غم خوردن / چنگ: نوعی ساز که سرِ آن خمیده است و تارها دارد /بیت: سه جمله/ «-َش» در دو مصراع: مضاف الیه
قلمرو ادبی: بیگانه و دوست: تضاد و مجاز از همه مردم / چنگ و رگ و استخوان و پوست: مراعات نظیر / او مانند چنگ: تشبیه / دوست و پوست: جناس ناقص اختلافی/ چنگ: ایهام تناسب: ۱ .نوعی ساز ۲ .انگشتان دست (که با رگ و استخوان و پوست تناسب دارد.)
۱۰ .چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش | ز دیوار محرابش آمد به گوش: |
معنی: وقتی به سبب ناتوانی و ضعف بدنی کاملا بیطاقت شد؛ از گوشه عبادتگاه (عالم غیب) ندایی شنید که میگفت:
کلمات: چو: وقتی که / محراب: جای ایستادن پیشنماز در مسجد؛ اینجا گوشه یا کُنج منظور است / بیت: دو جمله / «-َش» در صبرش: هم میتواند مضاف الیه باشد (صبر او تمام شد) و هم میتواند متمم باشد (برای او صبر نماند) / «-َش» در محرابش: مضاف الیه.
قلمرو ادبی: هوش و گوش: جناس ناقص اختلافی / دیوار محراب: مجاز از عالم غیب یا درون / به گوش آمدن: کنایه از شنیدن.
۱۱ .برو شیر درّنده باش، ای دَغَل | مَیَنداز خود را چو روباهِ شَل |
معنی: ای حیلهگر! برو مانند شیر تلاشی از خودت نشان بده و مثل روباه ناتوان، خود را در گوشهای رها نکن.
کلمات: دَغَل: ناراست، حیلهگر / شَل: دست و پای ازکار افتاده / بیت: چهار جمله / شیر درّنده: نقش مسند / دغل: منادا / روباه: متمم.
قلمرو ادبی: تو مثل شیر: تشبیه / شیر و روباه: تناسب و تضاد/ شیر: نماد قدرتمندی و خودکفایی و تلاش/ روباه: نماد تنبلی و وابستگی و حیلهگری
۱۲ .چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر | چه باشی چو روبه به وامانده، سیر؟ |
معنی: چنان تلاش کن که مانند شیر از غذای تو چیزی برای افراد ضعیف باقی بماند؛چرا مثل روباه، منتظر باقیمانده غذای دیگران هستی؟
کلمات: سعی: تلاش، کار / مانَد: بمانَد / وامانده: باقیمانده / بیت: سه جمله / سعی: نقش مفعول / سیر: نقش مسند.
قلمرو ادبی: شیر و سیر: جناس ناقص اختلافی / تو مانند شیر – تو مانند روباه: تشبیه / شیر و روباه: تناسب و تضاد.
۱۳ .بخور تا توانی به بازوی خویش | که سَعیَت بُوَد در ترازوی خویش |
معنی: از قدرت و نیروی خودت استفاده کن؛ زیرا نتیجه تلاش تو، به خودت بازخواهد گشت.
قلمرو ادبی: بازو: مجاز از نیرو و توانایی / سعی: استعاره مکنیه / مصراع دوم: تمثیل و کنایه از اینکه نتیجه تلاش تو به خودت برمیگردد /
بخور: کنایه از تلاش برای کسب روزی / در ترازو بودن: کنایه از به دست آمدن / تلمیح به «لَیسَ لِالِنسانِ الّا ما سَعی» و «کُلُّ نَفسِ بِما کَسَبَت رَهینَه»
۱۴ .بگیر ای جوان، دست درویش پیر | نه خود را بیفکن که دستم بگیر |
معنی: ای جوان! سعی کن به دیگران کمک کنی؛ نه اینکه خودت را ناتوان نشان بدهی تا دیگران به تو کمک کنند.
کلمات: درویش: فقیر، بیچیز / بیفکن: ناتوان نشان دادن / بیت: چهار جمله / دست و خود: نقش مفعول / جوان: نقش منادا.
قلمرو ادبی: جوان و پیر: تضاد و تناسب / دست: آرایه تکرار /دستم بگیر: کنایه از کمک کردن/ خود را افکندن: کنایه از خود را ناتوان نشان دادن.
۱۵ .خدا را بر آن بنده بخشایش است | که خلق از وجودش در آسایش است |
معنی: بخشایشِ خداوند شامل حال آن بندهای میشود که مردم از برکت وجود او در آسایش و راحتی باشند.
کلمات: بخشایش: عفو کردن، رحم کردن / بیت: دو جمله / بخشایش: نقش نهاد / «را» در مصراع اول، فکّ اضافه (بخشایشِ خدا)
قلمرو ادبی: خدا و خلق و بخشایش و بنده: مراعات نظیر / واجآرایی «ب» / وجود: مجاز از اعمال و رفتار / تمثیل و تلمیح به حدیث پیغمبر.
۱۶ .کَرَم ورزد آن سر که مغزی در اوست | که دون همّتانند بی مغز و پوست |
معنی: انسانهای عاقل و دانا، کریم و بخشندهاند؛ امّا آدمهای بیعقل و نادان، پَست و کمهمّت هستند.
کلمات: کَرَم: بخشش، لطف / دونهمّت: کوتاههمّت، دارای طبع پست و کوتاهاندیشه / بیت: سه جمله / کَرَم: نقش مفعول.
قلمرو ادبی: سر: مجاز از وجود / مغز: مجاز از فکر / پوست: مجاز از ظاهر / پوست و مغز: تضاد و تناسب/بی مغز: کنایه از نادان/ واجآرایی «ر».
۱۷ .کسی نیک بیند به هر دو سرای | که نیکی رساند به خلقِ خدای |
معنی: کسی در دو جهان رستگار و خوشبخت است که به مردم خوبی کند.
کلمات: سرا: خانه / دو سرا: دو دنیا / بیت: دو جمله به شیوه بلاغی / نیک و نیکی: نقش مفعول / خدای: نقش مضاف الیه.
قلمرو ادبی: هر دو سرای: استعاره از دنیا و آخرت / خلق و خدا: مراعات نظیر / نیک و نیکی: جناس ناقص افزایشی /تلمیح به حدیث «اَلدُّنیا مَزرَعَه الآخرَه» و آیه «فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذرّهِ خَیراً یَرَه» و آیه «اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم الًنفُسِکُم»
- hamyar
- hamyar.in/?p=1682
سلام دوست عزیز در بیت ۱۰ محرابش
ش جهش ضمیر داشته برای خود محراب نیست برای گوش بوده
ممنون
عالیه. هم ارایه ها تکمیله هم معنی ها خلاصه وار و کامله. ممنون
مجتبی قطش کو
عالییییییی عالیییییییی عالیییییییی
خسته نباشی دل آور
نان پدر شیر مادر
حلالت
عالی ترجمه شده
بسیار بیت هارو معنی کردید
سپاسگزار از تارنمای خوب همیار
واقعا کامل و دقیق معنی شد و آرایه ها و نقش ها قشنگ مشخص بود. بهترین برنامه درسی …
بیاین به سازندش ادای احترام کنیم ..
بهترین ترجمه بین بقیه
عالی❣️
سلام وقتتون بخیر در بیت 1 گفته روباه بی دست و پا ولی در بین 4 معنی شده روباه رفت و آن غذا را خورد چگونه رفت؟
احتمالا خزیده
ببین منظور از بی دست و پای همون تنبلی و نداشتن ارادی بوده
این الان به مسخره بود یا جدی😂
مدیر جوابت عالیه 👍🏻😂😂
خخخ
بهترین مدیر..
مدیر.سیگما🗿
دمت گرم خیلی خوبه همیار.
مگه روباه هم میخزه
راس میگی ها عجیبه
ببین منظور از بی دست و پای همون تنبلی و نداشتن ارادی بوده
واقعی داری میگی اینو؟
عالییی🫠
عالی بود
خیلی ممنون بد نبود ❤️✨
خیلی ممنون ❤️✨
خوب میشد اگه دروس معارف را هم معنی و سوالش را هم بفرستید.
هههههههههههههههههههههههههههههههه
خوب
مفید و پر محتوا👌
چون امتحانات ما انسانیا نهایی شدن این اپلیکشین خیلی بکار میاد برای خوندن خداییش میخایید ۲۰بیارید همین معانی درسایی مثل فارسی و عربی رو ازینجا بخونید اوکی میشید
عجب
جدی میفرمایید
اینجا تجربیه.
عالی 👌👌
بابا قربونت بشم ادمین نجاتم دادی شب امتحانی😂🗿