سوالات درس ۸ فلسفه یازدهم انسانی با جواب
سوالات متن درس هشتم فلسفه یازدهم
سوالات متن درس هشتم فلسفه یازدهم
سوالات متن فلسفه یازدهم / درس هشتم: نگاهی به تاریخچه معرفت
۱ .انسان از چند ابزار می تواند برای کسب معرفت استفاده کند؟
پاسخ: سه ابزار: حس، عقل، شهود و وحی.
۲ .تاریخ فلسفه را می توان به چند دوره تقسیم کرد؟
پاسخ: چهار دوره: ۱ -دوره یونان باستان که شامل فیلسوفان پیش از سقراط و بعد از وی از جمله افلاطون و ارسطو و شاگردان این دو می شود؛ ۲ -فیلسوفان اروپایی دوره قرون وسطی تا ابتدای رنسانس و آغاز دوره جدید در اروپا؛ ۳ -دوره شکوفایی فلسفه در جهان اسلام و ایران، با ظهور فیلسوفانی مانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد، شیخ اشراق و ملاصدرا؛ ۴ -دوره جدید اروپا که از رنسانس با ظهور فیلسوفانی مانند فرانسیس بیکن، دکارت، کانت و هگل آغاز می شود و تا کنون ادامه دارد.
۳ .آگاهی از دوره های فلسفه چه فایده ای دارد؟
پاسخ: در تمام این دوره ها ، درباره معرفت شناسی و میزان کارآمدی هر یک از ابزارهای معرفت، مباحث مختلفی صورت گرفته است که هر کس بخواهد در دانش فلسفه تبحّر داشته باشد، باید از آن مباحث آگاه باشد.
۴ .کدام متفکران از اولین کسانی بودند که درباره شناخت انسان و ارزش و اعتبار آن نظر داده اند؟ دو مورد را نام ببرید.
پاسخ: دانشمندان و متفکرین پیش از سقراط. مانند هراکلیتوس – پارمنیدس
۵ .اولین دوره معرفت شناسی کدام است و چه مسائلی نظر فیلسوفان را به خود جلب کرده بود؟
پاسخ: دوره یونان . هر چند در این دوره، معرفت شناسی به صورت مستقل مطرح نبود، اما «مسئله شناخت» و میزان انطباق آن با واقعیت مورد توجه دانشمندان پیش از سقراط قرار گرفته بود.
۶ .بیشتر متفکرین پیش از سقراط به کدام شناخت اهمیت می دادند؟
پاسخ: بیشتر این دانشمندان به شناخت حسی اهمیت می دادند و توجه کمتری به شناخت عقلی داشتند.
۷ .هراکلیتوس معتقد بود کدام شناخت اعتبار دارد و ما از طریق آن چه چیزی را درک می کنیم؟
پاسخ: هراکلیتوس، علاوه بر حس به عقل هم اهمیت میداد. او معتقد بود که شناخت حسی اعتبار دارد و ما وجود حرکت در این جهان را از طریق حس در می یابیم و درک می کنیم.
۸ .از نظر پارمنیدس کدام شناخت اعتبار ندارد و چرا به نظر او حرکت وجود ندارد؟
پارمنیدس معتقد بود شناخت حسی به دلیل خطاهایی که گاه در حواس رخ می دهد، اعتبار ندارد و نمی توان بدان تکیه کرد. به همین جهت پارمنیدس معتقد بود که حرکت وجود ندارد و همه اشیا در ثبات و پایداری هستند.
۹ .چه کسانی اصل امکان شناخت واقعیت را زیر سؤال برده بودند؟ چرا؟
پاسخ: سوفسطائیان به سبب اختلاف نظرها و مغالطه هایی که خودشان بدان متوسّل می شدند، اصل امکان شناخت واقعیت را زیر سؤال برده و مدعی بودند که نه از راه حس و نه از راه عقل، می توان به حقیقت رسید و اگر چیزی را حس می کنیم بدان معنا نیست که حس ما از یک واقعیت بیرونی خبر دهد. به عبارت دیگر، ما چیزی جز احساس در اختیار نداریم.
۱۰ .نظر پروتاگوراس در باره حقیقت و شناخت چه بود؟
پاسخ: پروتاگوراس که از سوفسطائیان بود، میگفت حقیقت همان چیزی است که حواس هرکس به آن گواهی میدهد خواه حواس افراد یکسان گزارش دهد یا متفاوت. بنابراین حقیقت امری یکسان نیست و نسبت به هر کسی می تواند متفاوت باشد. پروتاگوراس اعتقاد داشت که اشیا، هر طوری که در هر نوبت به نظر من می آیند، در آن نوبت همان طور هستند و هر طور که به نظر تو می آیند، برای تو نیز همانطور هستند.
۱۱ .در میان مجادلات طرفداران عقل و حس، کدام فیلسوفان کوشیدند راه های معتبر شناخت را هم توضیح دهند؟
پاسخ: حکیمانی مثل سقراط، افلاطون و ارسطو
۱۲ .در میان مجادلات طرفداران عقل و حس، نقش سقراط، افلاطون و ارسطو چه بود؟
پاسخ: آنها کوشیدند راه های معتبر شناخت و روش های رسیدن به آن را تبیین کرده و راه های گریز از خطا را هم توضیح دهند.
۱۳ .چه کسی علم منطق را تدوین کرد؟ چگونه این علم مانع رشد سفسطه در جامعه می شود؟
پاسخ: ارسطو با تدوین منطق توانست قواعد استدلال و شیوه های مصون ماندن از خطا و مغالطه را آموزش دهد و مانع رشد سفسطه در جامعه شود.
۱۴ .توضیح دهید به نظر افلاطون شناخت حسی مطمئن تر است یا شناخت عقلی؟
پاسخ: افلاطون که به عقل اهمیت می داد، عقیده داشت که شناخت عقلی بسیار مطمئن تراز شناخت حسی است و اموری را که عقل درک می کند، ارزش برتری دارد. او باور داشت که عقل می تواند جهانی برتر از جهان طبیعت را بشناسد و برای آن استدلال ارائه نماید.
۱۵ .به نظر افلاطون عقل میتواند کدام جهان را بشناسد؟
پاسخ: نام این جهان چیست و چه نسبتی با عالم طبیعت دارد؟ او باور داشت که عقل میتواند جهانی برتر از جهان طبیعت را بشناسد و برای آن استدلال ارائه نماید. وی نام این جهان برتر را عالم مُثُل نامید. از نظر او عالم بیعت سایه عالم مُثُل است.
۱۶ .آیا افلاطون شهود قلبی را باور داشت ؟
بله و معتقد بود که سقراط آن عالم برتر را مشاهده کرده است.
۱۷ .نظر ارسطو درباره شناخت حسی و عقلی چه بود؟
پاسخ: ارسطو گرچه ادراک ح سی را معتبر می دان ست، اما استدلال کردن را یک کار عقلی معتبر می شمرد. به نظر او عقل می تواند به اموری ماورای حس پی ببرد و آنها را اثبات نماید.
۱۸ .چه تفاوت و تشابهی میان نظر پارمنیدس و افلاطون درباره ادراک حسی وجود دارد؟
پاسخ: تفاوت: پارمنیدس کال ادراک حسی را به دلیل خطاهایی که در حس رخ می دهد معتبر نمی داند اما از نظر افلاطون، ابزار حسی توانایی درک این جهان را به انسان می دهد پس او ادراک حسی را در شناخت عالم طبیعت معتبر می داند.
تشابه: هر دو ادراک حسی را برای دست یابی به حقایق، بی اعتبار می دانند
۱۹ .فیلسوفان دوره شکوفایی فلسفه در جهان اسلام و ایران، کدام ابزار شناخت را معتبر می دانستند؟ چه تفاوتی با هم داشتند؟
پاسخ: در این دوره فیلسوفان بزرگی ظهور کردند که همگی سه ابزار حس و عقل و قلب را معتبر می دانستند، با این تفاوت که برخی از آنها بیشتر درباره حس و عقل سخن گفته اند، برخی به شهود قلبی توجه ویژه کرده اند و برخی نیز میان حس و عقل و قلب و شهود و حیانی پیوند برقرار ساخته و از هر سه بهره برده اند.
۲۰ .حکیم ابونصر فارابی و شیخ الرئیس ابن سینا کدام ابزارهای شناخت را معتبر می دانستند؟ توضیح دهید.
پاسخ: آنها مانند افلاطون و ارسطو، هم حس و هم عقل را معتبر می دانستند. همچنین برای شناخت و حیانی هم اعتبار خاص قائل بودند و آن را هم یکی از راه های شناخت می دانستند که اختصاص به پیامبران دارد. این دو فیلسوف نیم نگاهی هم به شناخت شهودی داشتند امّا آن را در تبیین فلسفی خود وارد نمی کردند.
۲۱ .فارابی و ابن سینا کدام شناخت را در تبیین های فلسفی خود وارد نمی کردند؟
پاسخ: آنها نیم نگاهی به شناخت شهودی داشتند امّا آن را در تبیین فلسفی خود وارد نمی کردند. ابن سینا در یکی از کتاب های خود که به تبیین عرفان می پردازد، به طور دقیق معرفت شهودی را توضیح می دهد اما از ارتباط آن با فلسفه و استدلال های فلسفی سخنی نمی گوید.
۲۲ .توضیح دهید شیخ شهاب الدین سهروردی بر کدام معرفت تاکید بسیار داشت؟
پاسخ: سهروردی علاوه بر فلسفه، در عرفان نیز شخصیتی مهم به شمار می رود. سهروردی بر معرفت شهودی تأکید بسیاری کرد و کوشید، آنچه را که از طریق اشراق و به صورت الهامات شهودی به دست آورده بود، تبیین استدلالی کند و درنهایت نظام فلسفی خود را بر پایه آن شهود ها بنا نماید.
۲۳ .شیخ اشراق لقب کدام فیلسوف است ؟
پاسخ: شیخ شهاب الدین سهروردی
۲۴ .سهروردی نظام فلسفی خود را بر چه پایه ای بنا نهاد؟
سهروردی کوشید، آنچه را که از طریق اشراق و به صورت الهامات شهودی به دست آورده بود، تبیین استدلالی کند و درنهایت نظام فلسفی خود را بر پایه آن شهود ها بنا نماید.
۲۵ .ملاصدرا در نظام فلسفی خویش از کدام ابزار های شناخت بهره برد و چگونه راه شیخ اشراق را تکمیل کرد؟
پاسخ: او توانست به نحو مطلوبی از معرفت شهودی در کنار معرفت عقلی بهره ببرد. ملاصدرا توانست یک دستگاه منسجم فلسفی بنا کند که در عین حال که کاملا هویت فلسفی دارد و بر استدلال و منطق استوار است، از شهود و اشراق نیز بهرهمند است. او همچنین پیوند مستحکمی میان فلسفه و معرفت و حیانی برقرار کرد و اثبات کرد که تضاد و تناقضی میان داده های مستدل و یقینی عقل و معارف و حیانی وجود ندارد و بلکه عقل و وحی تأیید کننده یکدیگرند.
۲۶ .کدام فیلسوف راه شیخ اشراق را تکمیل کرد ودر چه قرنی می زیست؟
پاسخ: ملاصدرای شیرازی/ قرن یازدهم هجری
۲۷ .نظر ملاصدرا در باره ارتباط «عقل و دین» توضیح دهید.
پاسخ: ملاصدرا در کتاب «اسفار» می گوید:« عقل و دین در همه احکام خود با هم تطبیق دارند و حاشا که احکام شریعت نورانی با معارف یقینی و ضروری عقلی تعارض داشته باشد و افسوس به حال فلسفه ای که قوانین آن مطابق با کتاب و سنت نباشد.»
۲۸ .عموم فیلسوفان جهان اسلام، برای کدام معرفت اعتبار قائل بودند؟
پاسخ: هم برای معرفت حسی و هم برای معرفت عقلی اعتبار قائل اند. علاوه بر این، فلاسفه اسلامی معرفت شهودی و وحیانی را نیز قبول دارند و هر کدام را در جای خود مفید می دانند.
۲۹ .نظر علّامه طباطبایی در مورد نقش ملاصدرا در برقراری پیوند بین عقل، کشف و شرع چیست؟
پاسخ: «صدرالمتألهین پایه بحث های فلسفی خود را روی پیوند میان عقل و کشف(شهود) و شرع(وحی و سنّت) گذاشت و در راه کشف حقایق الاهیّات از مقدمات برهانی و مطالب کشفی(شهودی) و مواد قطعی دینی(آنچه از قرآن و حدیث بدست می آید) استفاده نمود اگرچه ریشه این نظر در کلمات فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق و خواجه نصیر طوسی نیز به چشم می خورد، ولی این ملاصدرا است که توفیق کامل انجام این مقصد را پیدا کرد.»
۳۰ .ملاصدرا پایه بحث های علمی و فلسفی خود را بر چه اموری گذاشت؟
پاسخ: روی پیوند میان عقل، کشف و شرع گذاشت و در راه کشف حقایق الاهیّات از مقدمات برهانی و مطالب کشفی (شهودی) و مواد قطعی دینی (آنچه از قرآن و حدیث بدست می آید) استفاده نمود.
۳۱ .معلم ثانی لقب کیست؟
پاسخ: ابونصر فارابی
۳۲ .در دوره معاصر فیلسوفان جهان اسلام، درباره ابزارهای شناخت چه نظری دارند؟
پاسخ: در دوره معاصر، فیلسوفان مسلمان نظر علامه طباطبایی را قبول دارند و معتقدند که عقل و حس و نیز شهود و وحی هر کدام در جایگاه خود اعتبار دارند و در جای خود می توانند ابزاری برای کسب معرفت باشند.
۳۳ .بدون کدام ابزار معرفت، فلسفه اسلامی اساساً وجود ندارد؟
پاسخ: معرفت فلسفی متکی بر استدلال عقلی است و بدون آن فلسفه اساساً وجود ندارد؛ یعنی نمی توان صرفاً با اتکاء بر تجربه یا شهود قلبی یا وحی به معرفت فلسفی رسید.
۳۴ .منظور از دوره جدید اروپا چیست؟ توضیح دهید.
پاسخ: مقصود از دوره جدید، دوره ای است که از قرن شانزدهم آغاز می گردد و تاکنون ادامه دارد. در این دوره اروپا به تدریج از حاکمیت کلیسا خارج می شود، علوم تجربی گسترش می یابد و در حوزه های مختلف اجتماعی، از جمله سیاست، فرهنگ و فلسفه تحولات زیادی رخ می دهد.
۳۵ .دوره جدید فلسفه در اروپا از چه قرنی و با پیشگامی کدام فیلسوفان آغاز می شود و به چه مسئله ای توجه ویژه ای شد؟
پاسخ: از قرن شانزدهم با پیشگامی فرانسیس بیکن و دکارت آغاز می شود، به معرفت شناختی توجه ویژه ای شد.
۳۶ .در اروپا از قرن شانزدهم به بعد، کدام مسئله در کانون مباحث فلسفی قرارگرفت و نزاع برسر چه مسئله ای بود؟
پاسخ: مسئله معرفت شناسی در کانون مباحثات فلسفی قرار گرفت. در این بحث و جدال فلسفی، نزاع بر سر این بود که در کسب معرفت، آیا حس و تجربه ارزش و اعتبار بیشتری دارد و بهتر ما را به حقایق می رساند یا استدلال عقلی؟
۳۷ .تجربه گرایان چه گروهی بودند؟ نام دو تجربه گرا را ذکر کنید.
پاسخ: گروهی که برای تجربه اهمّیت بیشتری قائل بودند و آن را اساس کسب معرفت میدانستند. مانند بیکن و جان الک
۳۸ .بیکن که بود و چه دیدگاهی داشت؟ به نظر او علت عدم پیشرفت علوم تجربی چه بود؟
پاسخ: بیکن از نخستین فیلسوفانی بود که بر اهمیت حس و تجربه اصرار می ورزید و به اصالت تجربه معتقد بود. به نظر بیکن فیلسوفان گذشته با دنباله روی از ارسطو، بیشتر بر استدلال عقلی تکیه کرده بودند و همین امر سبب شده بود که علوم تجربی در خرافات و تعصب های بیجا محصور شده و پیشرفت نکند.
۳۹ .جان الک که بود؟ چرا تاکیدش بر تجربه گرایی اهمیت داشت؟
پاسخ: جان الک، فیلسوف قرن هفدهم انگلستان بود که روش بیکن را دنبال کرد و بر تجربه گرایی تأکید ورزید. این تأکید از آن جهت اهمیت داشت که در دوره قرون وسطی کمتر به تجربه توجه می شد و علوم تجربی از عقب ماندگی فوق العاده ای رنج می برد. همین تأکید، یکی از عوامل توجه دانشجویان و پژوهشگران به علوم تجربی شد و زمینه ساز پیشرفت های علمی گردید.
۴۰ .دو جریان فکری که در دوره جدید اروپا شکل گرفته است را نام ببرید.
پاسخ: تجربه گرایی / عقل گرایی
۴۱ .دکارت به کدام ابزار شناخت اهمیت می داد؟ بین دیدگاه او و بیکن چه تفاوتی وجود دارد؟
پاسخ: دکارت فیلسوف و ریاضی دان بزرگ فرانسوی، به تفکر عقلی اهمیت بسیار می داد و برعکس بیکن، معتقد بود عقل انسان به طور ذاتی معرفت هایی دارد که از تجربه به دست نیامده اند؛ مانند معرفت به وجود نفس مجرد و وجود خدا. به اعتقاد دکارت انسان در فهم این قبیل امور نیازی به حس و تجربه ندارد.
۴۲ .به نظر دکارت انسان در فهم چه اموری نیازی به حس و تجربه ندارد؟
پاسخ: انسان به طور ذاتی معرفت هایی دارد که از تجربه به دست نیامده اند؛ مانند معرفت به وجود نفس مجرد و وجود خدا.
۴۳ .توضیح دهید آیا دکارت مخالف تجربه و علم تجربی بود؟ چه چیزی وی را از تجربه گرایان جدا می کرد؟
پاسخ: دکارت مخالف با تجربه و علم تجربی نبود و خود او نقش مؤثری در پیشرفت علم در اروپا داشت، بخصوص که او یک ریاضی دان بزرگ هم شمرده می شد. آنچه وی را از تجربه گرایان جدا کرد، قبول گزاره ها و قواعد عقالنی بود که از طریق تجربه قابل دستیابی نبودند و فقط متکی بر استدلال عقلی بودند.
۴۴ .عقل گرایان چه گروهی بودند؟
پاسخ: دکارت برعکس بیکن به تفکر عقلی اهمیت بسیار می داد پس از دکارت، فیلسوفان دیگری پیدا شدند که نظر او را تأیید کردند. این گروه از فیلسوفان به عقل گرایان مشهور شدند.
۴۵ .کانت چگونه کوشش کرد هم اعتبار عقل و هم تجربه را اثبات کند؟ مثال بزنید.
پاسخ: کانت فیلسوف قرن هجدهم میلادی با طرح دیدگاهی جدید کوشش کرد هم اعتبار عقل و هم تجربه را اثبات کند و نشان دهد که معرفت، حاصل همکاری عقل و حس است. کانت بر آن است که قوّه ادراکی انسان تصوراتی مثل زمان، مکان و مفاهیمی مانند علیّت را نزد خود دارد و آنها را از راه حس و تجربه به دست نمی آورد. به نظر کانت، انسان آنچه را که از طریق حس به او می رسد، در قالب این مفاهیم درک می کند. به عنوان مثال، انسان روشن شدن زمین را بعد از طلوع خورشید درمی یابد ؛ اما وقتی می تواند بگوید طلوع خورشید علت روشن شدن زمین است که به کمک مفهوم علت که خودش در دستگاه ادراکی موجود است و از خارج گرفته نشده، میان تصور طلوع خورشید و تصور روشن شدن رابطه برقرار کند.
۴۶ .آیا تالش های عقل گرایان در برابر تجربه گرایان تالش موفقی بود؟ کدام دیدگاه غالب فلسفی در اروپا درآمد؟
پاسخ: خیر. تجربه گرایی به صورت یک دیدگاه غالب فلسفی در اروپا درآمد. از این به بعد در میان تجربه گرایان دیدگاه های جدیدی بروز کرد که یکی از مهم ترین آنها پوزیتیویسم یا اثبات گرایی بود.
۴۷ .پوزیتیویست ها، چه دیدگاهی درباره معرفت دارند؟(چه ابزاری را در شناخت معتبر می دانند ؟)
پاسخ: پوزیتیویست ها علاوه بر این که تنها راه رسیدن به شناخت و معرفت را تجربه می دانستند، معتقد بودند که اصولا آن دسته از مفاهیم و گزاره ها که تجربه پذیر نیستند و از طریق تجربه نمی توانند مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرند، بی معنا هستند.
۴۸ .بنابر دیدگاه پوزیتیویست ها، کدام مفاهیم اصولا قابل بررسی علمی نیستند؟
پاسخ: مفاهیمی مانند خدا، اختیار، نفس و روح که تجربه درباره نفی یا اثبات آنها نمی تواند نظر دهد، معنای روشنی ندارند. لذا اصولا قابل بررسی علمی نیستند.
۴۹ .یکی از مؤسسان پوزیتیویسم که این اصطلاح را نیز برای اولین بار استفاده کرد چه کسی بود؟
پاسخ: اوگوست کنت، فیلسوف فرانسوی قرن نوزدهم
۵۰ .توجه خاص به تجربه و بی مهری به تفکر عقلی چه نتایجی در برداشت؟
پاسخ: گرچه توجه خاص به تجربه، سبب رشد دانش هایی از قبیل فیزیک، شیمی، زیست شناسی و پزشکی شد، اما بی مهری به تفکر عقلی، اشکالات نظری متعددی را پدید آورد. یکی از این اشکالات، محدودیت های روش تجربی بود که نمیتوانست پاسخگوی سؤال های مهم انسان باشد. همچنین ناتوانی تجربه در دستیابی به همه خصوصیات اشیا و احتمالی بودن بسیاری از نتایج تجربی و تفاوت میان تجربه انسان ها، می توانست قطعیّت احکام تجربی را از میان ببرد. در هر حال چنین مشکلاتی سبب شد که واقع نمایی دانش تجربی، بار دیگر با اشکال رو به رو شود و جریان های نسبی گرا در داخل تجربه گرایی ظهور کنند.
۵۱ .تجربه در چه اموری نمی تواند اظهار نظر کند؟ چرا؟
پاسخ: تجربه نمی تواند درباره نیاز جهان به مبدأ و خدا و وجود عواملی غیر از عالم طبیعت و اساس خوب و بد های اخلاقی اظهارنظر کند زیرا ابزار لازم برای چنین مسائلی را در اختیار ندارد.
۵۲ .کدام مسئله می توانست قطعیت احکام تجربی را از میان ببرد؟
پاسخ: ناتوانی تجربه در دستیابی به همه خصوصیات اشیا و احتمالی بودن بسیاری از نتایج تجربی و تفاوت میان تجربه انسان ها، می توانست قطعیّت احکام تجربی را از میان ببرد.
۵۳ .نسبی گرایان درباره شناخت چه اعتقادی دارند؟ مثال بزنید
پاسخ: آنان بر این باورند که هر فرد متناسب با ویژگی های خود، درباره امور به شناختی میرسد که با شناخت افراد دیگر متفاوت است. بنابراین شناخت هر کس برای خودش و نسبت به خودش اعتبار دارد؛ مثال بر اساس این دیدگاه، به طور مطلق نمی توان گفت« فلز بر اثر حرارت انبساط پیدا می کند» بلکه فرد حداکثر می تواند بگوید من »در این وضعیت، فکر می کنم فلز بر اثر حرارت منبسط می شود.»
۵۴ .نسبی گرایی در معرفت شناسی، به کدام حوزه ها راه یافت؟
پاسخ: نسبی گرایی در معرفت شناسی به تدریج در حوزه هایی مانند انسان شناسی، اخلاق، حقوق و دین خود را بیشتر نشان داد و به نسبی گرایی در هویت انسان، اخلاق، دین و حقوق انجامید.
۵۵ .دیدگاه پراگماتیسم یا اصالت عمل(مصلحت عملی) در مورد شناخت چیست؟ مثال بزنید.
پاسخ: پراگماتیست ها معتقدند گرچه تنها ابزار شناخت اشیاء حس و تجربه است اما از طریق تجربه نمی توان واقعیت اشیاء را شناخت. بنابراین ما نباید هدف خود را کشف واقعیت قرار دهیم، بلکه ما نیازمند باورهای مفیدی هستیم که در عمل به کار ما بیایند و سودمندی خود را نشان دهند؛ مثلا کسی که باور دارد آب در حال جوش بسیار داغ است و دست را می سوزاند، به آب جوش دست نمی زند دچار سوختگی نمی شود. پس این دانش در عمل برای ما مفید است و همین فایده، به معنی درست بودن است.
۵۶ .هدف پراگماتیست ها از شناخت چیست؟
پاسخ: آنها می گویند ما نباید هدف خود را کشف واقعیت قرار دهیم، بلکه ما نیازمند باورهای مفیدی هستیم که در عمل به کار ما بیایند و سودمندی خود را نشان دهند.
۵۷ .از نظر پراگماتیسم مالک درست بودن یک باور و دانش چیست؟
پاسخ: این است که در عمل به کار ما بیاید و سودمندی خود را نشان دهد همین فایده، به معنی درست بودن است.
۵۸ .تحولات حوزه معرفت شناسی، از اواسط قرن بیستم، به چه صورتی بوده است؟
پاسخ: در ادامه تحولات حوزه معرفت شناسی از اواسط قرن بیستم، جریان های دیگری نیز در اروپا و آمریکا پدید آمد که در واقع مکمل رخدادها و تحوّلات قبلی به شمار می آید. به طور کلی جریان تجربه گرایی، که امروزه قالب های جدیدی یافته، در اروپا و آمریکا همچنان بر عقل گرایی غلبه دارد. البته هنوز هم راه های دیگر معرفت، یعنی شهود عرفانی و وحی نیز همچنان طرفدارانی دارند.
۵۹ .ویلیام جیمز و هانری برگسون طرفدار کدام یک از راه های شناخت هستند؟
پاسخ: برخی از فیلسوفان معاصر، در حالی که تجربه گرایی را قبول دارند، به شهود معنوی و تجربه دینی(به عنوان نوعی شناخت قلبی) نیز معتقد هستند. ویلیام جیمز و هانری برگسون از فیلسوفان تجربه گرایی هستند که به شهود عرفانی و تجربه دینی نیز معتقدند و به بُعد معنوی انسان اهمیت می دهند
- hamyar
- hamyar.in/?p=95