سوالات درس ۸ فلسفه دوازدهم انسانی
سوالات متن درس هشتم ۸ فلسفه دوازدهم
سوالات متن درس هشتم ۸ فلسفه دوازدهم
سوالات متن فلسفه دوازدهم
کتاب فلسفه ۲ یکی از درس های اختصاصی رشته انسانی در پایه دوازدهم است . این درس دارای سوالات متن میباشد که تیم همیار برای شما عزیزان امروز قصد دارد تا سوالات متن درس هشتم فلسفه دوازدهم را قرار دهد. « درس هشتم: عقل در فلسفه (۲)»
توجه: خواندن سوالات سری اول جهت قبولی کافی است اما برای نمره بالا گرفتن سری دوم را حتما بخوانید.
سوالات سری اول همیار: سوالات متن کتاب میباشد که توسط جزوه معلم نوشته میشود
سری دوم سوالات همیار: سوالاتی که در امتحانات نهایی تکرار شده و یا در امتحانات آمده است.
فایل دانلودی انتهای مطلب : سوالات تایپ شده روی متن کتاب فلسفه دوازدهم
سوالات سری اول :
۱- در تاریخ تمدن اسلامی عقل و علوم عقلی از چه جایگاهی برخوردار بود ؟
پاسخ: در این تمدن علوم عقلی و به خصوص فلسفه گسترش فراوان و چشمگیری داشته است و فیلسوفانی ظهور کردند که شهرت جهانی داشته و در طراز چند فیلسوف اول تاریخ شمرده می شوند. عقل در فرهنگ عمومی مسلمانان جایگاه ممتاز و ویژه ای به دست آورد و همواره از عقل تجلیل می شد.
۲- عامل اصلی توجه به عقل و عقلانیت در جهان اسلام چه بود و چه نتیجه ای به دنبال داشت؟
پاسخ: یکی از این عوامل مهم پیام الهی (قرآن و سخنان پیامبر اکرم و عترت گرامی ایشان بود. از این رو عقل در میان مسلمانان جایگاه ممتازی بدست آورد و این جایگاه ممتاز سبب حرکت عمومی مسلمانان به سوی علم و دانش در حوزه های مختلف شد و عموم شاخه های دانش از جمله فلسفه رشد فوق العاده ای کرد.
۳- مخالفت با عقل در جهان اسلام در چه قالب ها و اشکالی صورت می گرفت؟
پاسخ: ۱- تنگ و محدود کردن دایره اعتبار و کارآمدی عقل در عین پذیرش آن
۲- مخالفت با فلسفه و منطق تحت عنوان دستاوردی یونانی و غیر اسلامی
۳- یکی از اشکال مخالفت با عقل در جهان اسلام، مخالفت با فلسفه بود. دلیل این مخالفان چه بود؟
پاسخ: آن ها می گفتند که دانش فلسفه از یونان وارد جهان اسلام شده و دربر دارنده ی عقاید کسانی مانند سقراط، افلاطون و ارسطو است و این عقاید با عقاید اسلامی سازگار نیست.
۴- فیلسوفان مسلمان به کسانی که با فلسفه به دلیل یونانی بودن و عدم سازگاری با عقاید اسلامی مخالفت می کنند چه پاسخی می دهند؟ (سه دلیل بیاورید) (نهایی خرداد۹۹)
پاسخ: اولا بسیاری از آرای فیلسوفانی مانند سقراط و افلاطون و ارسطو با آموزه های اسلامی سازگاری دارد.
دوما فلسفه دانش و شاخه ای از معرفت است که هر فردی از هر ملت و نژادی می تواند وارد این شاخه از دانش بشود.
سوما دانش فلسفه به معنی پیروی و تقلید از فیلسوفان نامدار نیست بلکه به معنای بحث استدلالی درباره حقیقت اشیاست و در درستی یا نادرستی یک دانش، عقل و استدلال قضاوت می کند نه نژاد و قومیت یک اندیشمند .
۵- یکی از اشکال مخالفت با عقل در جهان اسلام تنگ و محدود کردن دایره اعتبار و کار آمدی عقل بود دلیل این مخالفان را بنویسید.
پاسخ: زیرا آنان معتقد بودند برخی روش های عقلی در مسائل دینی کاربرد ندارند و کسانی که از این روش ها استفاده می کنند مرتکب خطا شده و به دین آسیب وارد می کنند.
۶- دو مصداق و کاربرد عقل نزد فلاسفه مسلمان را بنویسید.
پاسخ: ۱- عقل به عنوان وجودی برتر و متعالی در هستی
۲-عقل به عنوان قوه ی استدلال و شناخت
۷- چهار مورد از ویژگی های « عقول» در فلسفه اسلامی را بنویسید.
پاسخ: اولین مخلوق خداوند- روحانی و غیر مادی- فوق عالم طبیعت واسطه فیض رسانی به مخلوقات
۸- فارابی عقل فعال را به چه چیزی تشبیه می کند؟ چرا ؟
پاسخ: مقام و منزلت عقل فعال نسبت به انسان مانند آفتاب است نسبت به چشم. همان طور که آفتاب نور بخشی می کند تا چشم انسان ببیند و بینا شود عقل فعال نیز نخست چیزی به قوه ی عقلی آدمی می رساند به طوری که فعالیت عقلی برای انسان ممکن می شود و در نتیجه عقل شروع به فعالیت کرده و به ادراک حقایق نائل می شود.
۹- در فلسفه اسلامی وظیفه عقل فعال چیست و مقام آن نسبت به انسان مانند چیست؟
پاسخ: این عقل عامل فیض رسانی به عقل انسان هاست. مقام آن نسبت به انسان مانند آفتاب نسبت به چشم است.
۱۰- پیام فلسفی این شعر چیست ؟ توضیح دهید
پاسخ: « غیر این عقل تو ، حق را عقل هاست که بدان تدبیر اسباب سماست » علاوه بر عقل انسان عالمی به نام عالم عقول وجود دارد که موجودات آن (فرشتگان) مجرد از ماده و فوق طبیعت هستند و واسطه فیض رسانی خداوند به عوالم دیگر می باشند.
۱۱- مراحل عقل را از نظر فیلسوفان مسلمان به ترتیب بنویسید و هر کدام را تعریف کنید.
پاسخ: ۱- عقل هیولائی: هنگامی است که انسان هیچ ادراک عقلی ندارد اما استعداد و آمادگی درک معقولات را دارد مانند نوزادی که تازه متولد شده است.
۲- عقل بالملکه: در این مرحله عقل درکی اولیه از قضایای ضروری پیدا می کند مثلا می داند که یک چیز نمی تواند هم باشد و هم نباشد. در این مرحله انسان می تواند دانش ها را کسب کند.
۳- عقل بالفعل: در این مرحله عقل شکوفا شده و به فعلیت رسیده و با تمرین و تکرار دانش هایی را کسب می کند .
۴-عقل بالمستفاد: در این مرحله انسان به طوری بر دانش هایی که کسب کرده مسلط است که از هر کدام بخواهد می تواند استفاده کند مانند یک استاد ریاضی که هر مسئله ریاضی را به راحتی حل می کند.
۱۲- از دیدگاه فیلسوفان مسلمان اساس پذیرش هر آیین و اعتقادی چیست؟ آنان کدام نوع استدلال ها را معتبر می دانند؟
پاسخ: از نظر آنان اساس پذیرش هر اعتقادی استدلال عقلی است و همه راه های عقلی شناخت و انواع استدلال ها از جمله استدلال تجربی، تمثیل و برهان عقلی محض هر کدام در جایگاه خود معتبر و مورد قبول هستند.
۱۳- از نظر فیلسوفان مسلمان چه نوع ایمانی ارزشمند است؟
پاسخ: ایمانی ارزشمند است که پشتوانه عقلی داشته باشد و ایمانی که از عقل و علم و دلیل تھی باشد ارزش چندانی ندارد و چه بسا انسان را به سوی کارهای غلط و اشتباه نیز بکشاند.
۱۴- راه های رسیدن به حقیقت و معرفت را از نظر فلاسفه اسلامی بنویسید.
پاسخ: وحی- استدلال عقلى- شهود قلبی و عارفانه
۱۵- چرا گاهی برخی از افراد احساس می کنند میان دستاوردهای عقلی و داده های وحی تعارض وجود دارد؟
پاسخ: زیرا انسان ها توانمندی های عقلی محدود و متفاوتی دارند و ممکن است از استدلال عقلی درست استفاده نکنند و به نتیجه های نادرست برسند.
۱۶- در مواردی که انسان گمان کند میان داده های عقلی و وحی الهی تعارض وجود دارد باید چه اقدامی انجام دهد؟
پاسخ: انسان باید تلاش علمی خود را افزایش دهد و از دانش دیگران بهره ببرد تا بتواند خطاهای خود را اصلاح نموده و از توهم و گمان تعارض میان دستاوردهای عقلی و وحیانی رهایی یابد.
۱۷- آیا از دیدگاه ملاصدرا میان دستاوردهای عقلانی با وحی و دین الهی تعارضی وجود دارد؟
پاسخ: سخن او را در این زمینه بیان کنید. خیر- او می گوید امکان ندارد که احکام و قوانین دین حق و روشن الهی با دانش و معرفت قطعی و یقینی عقل در تقابل باشد و نفرین بر فلسفه ای که قوانینش مخالف و متضاد با قرآن و سنت باشد.
۱۸- عقیده و معیارهای مشترک عموم فیلسوفان مسلمان را در مورد پذیرش آیین و اعتقادات بنویسید.
پاسخ: ۱- پذیرش هر اعتقاد و آیینی نیازمند استدلال عقلی است.
۲- عقل بهترین ابزار برای تفکر در آیات و روایات است.
۳- استدلال عقلی، وحی الهی و شهود قلبی هر سه راه های کسب معرفت و حقیقت هستند.
۱۹- در مورد رابطه عقل و دین چه تفاوت اساسی میان فیلسوفان مسلمان با رهبران کلیسا وجود دارد؟
پاسخ: از نظر فلاسفه مسلمان عقل و دین نه تنها هیچ تعارض و تضادی ندارند بلکه موید یکدیگر هستند. و عقل بهترین ابزار برای کسب معارف و حقایق دینی است. و ایمانی ارزشمند است که پشتوانه عقلی داشته باشد. اما از دیدگاه رهبران کلیسا عقل با دین در تضاد و مخالفت است و عقل هیچ جایگاهی در دین ندارد و ایمان انسان را به خطر می اندازد.
۲۰- چرا فیلسوفان مسلمان به دو گروه عقل گرا و تجربه گرا تقسیم نشدند؟
پاسخ: زیرا آنان همه راه های عقلی شناخت و انواع استدلال های تجربی، تمثیلی و برهان عقلی محض را در جایگاه خود درست و معتبر می دانستند و می گفتند ما فرزندان دلیل هستیم و هر مکتب و آیینی که دلایل استوارتری داشته باشد می پذیریم. (در حقیقت مسلمانان انواع ابزارهای شناخت از جمله حس، قلب و عقل را در جای خود معتبر می دانستند).
نکات مهم درس هشتم فلسفه دوازدهم
۱- عامل اصلی توجه به عقل و عقلانیت در جهان اسلام پیام الهی و سخنان پیامبر و پیشوایان بود.
۲- جایگاه ویژه و ممتاز عقل در جهان اسلام سبب حرکت مسلمانان به سوی علم و دانش و رشد فوق العاده علوم و شاخه های دانش از جمله فلسفه بود.
۳- در جهان اسلام مخالفت صریح و مستقیم با عقل کمتر صورت می گرفت و کسی علیه عقل سخن نمی گفت.
۴- عقل نزد فلاسفه مسلمان دو مصداق و کاربرد دارد: وجودی برتر و متعالی و قوه استدلال و شناخت.
۵- ابن سینا می گوید: هر کس که عادت کرده سخنی را بدون دلیل بپذیرد از حقیقت انسانی خارج شده است.
۶- از نظر فارابی و ابن سینا، اولین مخلوق خدا عقل اول است که موجودی کاملا روحانی و غیر مادی است و عقول دیگر به ترتیب از عقل اول به وجود آمده اند.
۷- عالم عقول موجودات مجردی هستند که فوق طبیعت بوده و فیض خداوند از طریق آنان به عوالم دیگر می رسد و با حواس ظاهری فابل درک نیستند.
۸- از نظر فارابی و ابن سینا (فیلسوفان مسلمان عقل انسان پرتو و ظهوری از همان عالم عقول است که اگر تربیت شود و رشد کند علاوه بر استدلال می تواند حقایق را آن گونه که عقول درک می کنند دریابد و مشاهده کند.
۹- یکی از عقول عالم عقل، عقل فعال نام دارد. وظیفه عقل فعال فیض رسانی به عقل انسان هاست و از نظر فارابی مقام آن نسبت به انسان مانند آفتاب نسبت به چشم است.
۱۰- فارابی و ابن سینا معتقدند که عقل در هنگام تولد به صورت یک استعداد است که باید تربیت شود تا رشد کند و مراحل تربیتی را طی کند و کامل شود.
۱۱- عقل نزد فلاسفه مسلمان به ترتیب چهار مرحله دارد: عقل هیولائی / عقل بالمملکه / عقل بالفعل / عقل بالمستفاد
۱۲- در مرحله عقل هیولائی انسان مانند نوزاد تازه متولد شده هیچ ادراکی ندارد اما استعداد درک معقولات دارد.
۱۳- در مرحله عقل بالملکه، عقل قضایای ضروری را درک می کند و می تواند دانش ها را کسب کند.
۱۴- در مرحله عقل بالفعل، عقل به شکوفایی و فعلیت رسیده و با تمرین و تکرار دانش هایی را کسب کرده است.
۱۵- در مرحله عقل بالمستفاد، عقل مانند یک استاد ریاضی بر مسائل مسلط است و می تواند تمام مسائل را به راحتی حل کند .
۱۶- از دیدگاه فلاسفه مسلمان اساس پذیرش هر آیین و اعتقادی استدلال عقلی است. و ایمانی ارزشمند است که پشتوانه عقلی داشته باشد.
۱۷- از دیدگاه فیلسوفان مسلمان، عقل بهترین ابزار برای تفکر در آیات و روایات است.
۱۸- ملاصدرا و علامه طباطبایی کتاب های ارزشمندی در تفسیر قرآن نوشته اند.
۱۹- راه های کسب معرفت و حقیقت از نظر فیلسوفان مسلمان، عقل ، وحی و شهود است.
۲۰- فلاسفه مسلمان وحی را عالی ترین مرتبه شهود می شمارند که به پیامبران الهی اختصاص دارد.
۲۱- ملاصدرا می گوید: نفرین بر فلسفه ای که قوانینش مخالف و متضاد با قرآن و سنت پیامبر باشد.
۲۲- فیلسوفان مسلمان معتقدند عقل و دین یا وحی الهی موید یکدیگرند و در موضوعات مشترک انسان را به نتیجه یکسان می رسانند.
۲۳- دانش فلسفه به معنی پیروی و تقلید از فیلسوفان نامدار نیست بلکه به معنای بحث استدلالی درباره حقیقت اشیا همراه با نقد و بررسی قوت و ضعف دلایل فیلسوفان است و در درستی یا نادرستی یک دانش عقلى فقط استدلال داوری می کند نه نژاد و قومیت اندیشمندان.
سری دوم سوالات درس ۸ فلسفه دوازدهم
سوالات فصل هشتم
گزاره های زیرا با گذاشتن علامت ص/غ مشخص کنید.
۱- آنچه سهروردی به زبان پارسی نگاشته است حاوی عبارات بدیع در حکمت و از گوهرهای نثر فلسفی و عرفانی این زبان است.
پاسخ: صحیح✅
۲- کتاب چهارم یا «حکمه الاشراق» مهم ترین اثر فلسفی سهروردی است.
پاسخ: صحیح✅
۳- حکمت اشراق نوعی بحث از وجود است که تنها به نیروی عقل و ترتیب قیاس برهانی اکتفا می کند.
پاسخ: غلط❌
۴- هر گاه اتفاق افتد که در زمانی حکیمی غرق در تاله بوده و در بحث نیز استاد باشد، او را ریاست تامه بوده و خلیفه و جانشین خدا اوست.
پاسخ: صحیح✅
۵- شیخ اشراق به حکمت پارسی و شخص زرتشت توجه خاصی نداشته است.
پاسخ: غلط❌
۶- تفکر سهروردی نشانه توانایی عظیم فرهنگ اسلامی در هضم و جذب اندیشه های گوناگون است.
پاسخ: صحیح✅
۷- سهروردی از واقعیت اشیا به نور تعبیر می کند و تفاوت موجودات را در شدت و ضعف نورانیت آنها می داند.
پاسخ: صحیح✅
۸- سهروردی با استفاده از قاعده نور الانوار اثبات می کند که در مراتب هستی ، فرشتگان بی شماری وجود دارند.
پاسخ: غلط❌
۹- به عقیده سهروردی، شناخت حقیقی که همانا اتصال نفس با واقعیت و معلوم بالذات است، از همین علم حضوری نفس به خود سرچشمه می گیرد.
پاسخ: صحیح✅
10- سهروردی نفس انسان را نیز یکی از انوار مجرد می داند و علم حضوری نفس را به خود همان ظهور و تابش نورانیت نفس برای توصیف می کند.
پاسخ: صحیح✅
جای خالی را با کلمات مناسب کامل کنید.
۱۱- فیلسوف اشراقی می کوشد هرآنچه را در مقام بحث و نظر و بر پایه براهین محکم عقلی است وار می کند، به ……………….. دریابد و به………….. نیز برساند.
پاسخ: تجربه درونی- ذائقه دل
۱۲- سهروردی تحقیق فلسفی به شیوه ………………….. را بی حاصل می داند و ……………….. راهم بدون تربیت عقلی و استدلالی موجب گمراهی قلم داد می کند.
پاسخ: استدلالی محض- سیر و سلوک
۱۳- سهروردی در میان یونانیان برای فیثاغورث، امپدکلس و به ویژه افلاطون ارزش و احترام خاصی قائل بود و افلاطون را «…………………………… »و پیشوای حکمای اشراق می داند.
پاسخ: امام الحکمه
۱۴- به عقیده سهروردی، در ایران باستان امتی می زیست که مردم را ……………………… می کرد
پاسخ: به حق رهبری
۱۵- شیخ اشراق حکیمی……………….. و معتقد و پایبند به ظاهر و باطن دین بوده، در………………… کتاب نوشته است.
پاسخ: مسلمان- فقه اسلامی
۱۶- سهروردی دوگانه پرستانو پیروان …….. و………………………. را آشکارا نکوهش می کند.
پاسخ: مانی – مزدک
۱۷- سهروردی از تعالیم اسلامی آموخته بود که حقیقیت …………………… و منسوب به ………………… یعنی ذات الهی است.
پاسخ: امری و احد- منشاء و احد
۱۸- فلسفه سهروردی بر حقیقت …… و……….. است وار است .
پاسخ: نور- ظلمت
۱۹- کلمه اشراق از یک طرف به مفهوم…………………….. است و از طرف دیگر به ……………………………….. مربوط می شود.
پاسخ: نور و روشنایی- جهت جغرافیایی «مشرق»
20- به نظر شیخ اشراق، نور حقیقتی و احد است که هم نور و ……………………. ظاهری و مرئی و هم نورو…………………………… را دربر می گیرد.
پاسخ: روشنایی –روشنایی باطنی و نامرئی
۲۱- فلسفه اشراق برپایه یک ……………………. است وار است.
پاسخ: جغرافیای عرفانی
۲۲- سهروردی از واقعیت اشیا به «……. » تعبیر می کند و تفاوت موجودات را در……………………….. آنها می داند.
پاسخ: نور- شدت و ضعف نور
انیت سهروردی برای تبیین نظام آفرینش از یک قاعده مهم فلسفی به نام قاعده «……………. » استفاده می کند
پاسخ: امکان اشرف
۲۳- سهروردی و اجبال وجود را ………………… می داند و همه مراتب وجود را نیز که از …………………. صادر شده اند، با استفاده از کلمه نور توصیف می کند.
پاسخ: نور الانوار- نور الانوار
۲۴- علم ما به اسیای خارجی که از طریق صور علمیه حاصل می شود……………….. نام دارد.
پاسخ: علم حصولی
۲۵- علم ما به صور علمیه که بی و اسطه و مستقیم است ……………………. خوانده می شود.
پاسخ: علم حضوری
۲۶- به عقیده سهروردی، شناخت حقیقی که همان اتصال نفس با……………………. و……………….. است از علم حضوری نفس به خود سرچشمه می گیرد.
پاسخ: واقعیت- معلوم بالذات
سوالات کوتاه پاسخ و تشریحی
۲۷- روش «حکمت اشراق» را توضیح داده و تفاوت آن را با روش «حکمت مشاء» و «عرفان» بیان کنید؟
پاسخ: حکمت اشراق نوعی بحث از وجود است که در آن هم از استدلال عقلی استفاده می شود و هم از سیر و سلوک قلبی . در حکمت مشاء فقط از استدلال عقلی استفاده می شود و در عرفان فقط از سیر و سلوک قلبی
۲۸- سهروردی کسانی را که در جستجوی معرفت هستند به چهار گروه تقسیم می کند(مدارج دانایی) آنها را بنویسید؟
پاسخ: ۱) آنان که تازه در جستجوی علم هستند.
۲)آنان که به معرفت ظاهری دست یافته اندو در فلسفه استدلالی به کمال رسیده اندو لی ذوق عرفانی ندارند. مانند ابن سینا و فارابی
۳)آنان که در سیر و سلوک عرفانی به حد کمال رسیده اندو لی به فلسفه استدلالی توجه ندارند. مانند منصور حلاج با یزید بسطامی بوسهل تستری
۴)آنان که هم در استدلال عقلی و هم در سیر و سلوک عرفانی به حد کمال رسیده اند . چنین کسی « حکیم متاله» نامیده می شود.
۲۹- منابع حکمت اشراق را نام ببرید؟
پاسخ: ۱) حکمت الهی یونان ۲) حکمت مشاء ۳)حکمت ایران باستان
۳۰- یکی از منابع حکمت اشراق « حکمت الهی یونان » است آن را توضیح دهید؟
پاسخ: سهروردی در میان یونانیان برای فیثاغورث و امپدکلس و بهو به ویژه افلاطون احترام خاصی قائل بود. او افلاطون را « امام الحکمه» و پیشوای حکمای اشراق می داند . افلاطون را برتر از ارسطو می داند و از ابن سینا ایراد می گیرد که چرا اهمیت افلاطون را نشناخته است . به نظر سهروردی افلاطون یک حکیم اشراقی بوده و بحث عقلی و ذوق عرفانی را در خود جمع کرده است.
۳۱- یکی از منابع حکمت اشراق« حکمت ایران باستان» است آن را توضیح دهید؟
پاسخ: شیخ اشراق توجه خاصی به حکمت ایرانی و به شخص زرتشت داشته و برخی از مطالب و اصطلاحات را از اوستا و منابع پهلوی گرفته است. او در کتاب حکمه الاشراق از زرتشت با عنوان حکیم فاضل نام برده و خود را زنده کننده حکمت ایران باستان معرفی کرده است.
۳۲- حقیقت «حقیقت واحد» را از نظر سهروردی توضیح دهید؟
پاسخ: حقیقت امری واحد است و منسوب به ذات الهی است. سهروردی می گوید: «حقیقت خورشید واحدی است که به جهت کثرت مظاهرش تکثر نمی یابد شهر واحدی است که باب های کثیر دارد و را ه های فراوان به آن منتهی می شود» از نظر سهروردی هیچ سرزمین و قوم خاصی بر دیگران برتری ندارد بلکه برتری به جهت میزان بهره و نصیبی است که هر قوم از حقیقت و حکمت پیدا می کند.
۳۳- اساس فلسفه سهروردی بر چه چیزی است وار است؟
پاسخ: بر حقیقت نور و ظلمت
۳۴- معانی کلمه «اشراق» چیست و سهروردی کدام معنی را در نظر داشته است؟
پاسخ: کلمه اشراق از یک طرف به معنی نور و روشنایی است و از طرف دیگر به معنی جهت جغرافیایی مشرق. سهروردی هر دو معنی را در نظر داشته است.
۳۵- جغرافیای عرفانی سهروردی را توضیح دهید؟
پاسخ: در این جغرافیای عرفانی «مشرق» (عالم بالا) به معنی جهان نور محض یا جهان فرشتگان مقرب است که از هر نقص و تاریکی به دور است. و چون ماده در وجود آنها نیست فنا ناپذیر و نامرئی اند. «مغرب کامل» جهان تاریکی یا عالم ماده است. «مغرب وسطی» همان افلاک و ستارگان مرئی هستند که در آنجا نور و ظلمت به هم آمیخته اند.
۳۶- آفرینش و اشراق را از نظر سهروردی توضیح دهید؟
پاسخ: سهروردی واقعیت اشیاء را به « نور» تعبیر می کند(یعنی به جای مفهوم وجود از مفهوم نور استفاده می کند) تفاوت موجودات را به شدت و ضعف در نور آنها می داند همه چیزها بواسطه نور آشکار می شوند . به واسطه نور تعریف و یا قابل شناخت است . خداوند که مبداء همه واقعیات جهان است نور محض یا «نور الانوار» است. لذا آفرینش به صورت اشراق (تابش نور) است.
۳۷- قاعده امکان اشرف را با یک مثال توضیح داده و بنویسید از این قاعده چه استفاده ای می شود؟
پاسخ: مثال: چشمه ای را در نظر بگیرید که از زمین های بالا به طرف پایین سرازیر است . اگر زمین های پایین را پرتر از آب دیدیم به دلالت التزام نتیجه می گیریم که زمین های بالا نیز قبال پر از آب شده باشد.
قاعده امکان اشرف: اگر دو «ممکن ال وجود» مانند یک فرشته و یک جسم-را در نظر بگیریم و یکی بر دیگری مقدم(اشرف) باشد در این صورت ابتدا م وجود اشرف (فرشته) بوجود می آید و فیض وجود، اول به او می رسد و سپس ممکن ال وجود دیگر(جسم) بوجود می آید. استفاده ای که از این قاعده می شود این است که اگر برای ما اثبات نشده باشد م وجود اشرف (عالم فرشتگان) تحقق یافته است می توانیم با ملاحظه م وجود غیر اشرف (عالم طبیعت) وجود اشرف را ثابت کنیم.
۳۸- مراتب انوار(مراتب وجود)را از نظر سهروردی توضیح دهید؟
پاسخ: ۱) نور الانوار: که همان و اجبال وجود یا خداوند است. همه موجودات از نور الانوار صادر شده اند.
۲) انوار قاهره: در مراتب هستی فرشتگان بی شماری وجود دارند که « نور قاهره» نامیده می شوند. انوار قاهره تجلی نور الهی هستند که سراسر جهان را پر کرده اند و هر یک فوق دیگری قرار دارد و یک سلسله طولی را تشکیل داده اند.
۳) ارباب انواع: یک سلسله عرضی از انوار قاهره هستند که هم رتبه و هم درجه اند و نسبت به یکدیگر جنبه وجود بخشی و علیت ندارند.
۴) انوار مدبره (اسپهبدیه) : رشته ای از فرشتگان هستند که واسطه میان ارباب انوار و عالم طبیعت هستند و ارباب انواع به واسطه آنها بر طبیعت تاثیر می گذارد و حکمای بعد از سهروردی انوار مدبره را « عالم مثال» یا «عالم ملکوت» نامیدند.
۳۹- فلسفه مشاء و فلسفه اشراق عالم مجردات را در عالم هستی چگونه توصیف می کنند؟
پاسخ: (تفاوت) . از نظر فلاسفه مشاء عالم عقول یک سلسله طولی مجردات هستند که بلافاصله بعد از جهان طبیعت تحت تاثیر نفوذ آخرین آنها یعنی عقل دهم است اما در فلسفه سهروردی مرتبه دیگری از عالم مجردات در میان عالم عقول و عالم طبیعت قرار دارد که همان انوار اسپهبدیه یا «عالم مثال» است.
40- سهروردی با اثبات عالم مثال (عالم متوسط) چه تاثیری در فلسفه اسلامی گذاشت؟
پاسخ: زمینه برای مباحث مهم دیگری در فلسفه فراهم شد مباحثی مانند: ۱)اثبات تجرد بعد خیال در انسان ۲) اتحاد عالم و معلوم در همه مراتب ۳) اثبات معاد جسمانی که بعدها صدر المتالهین آن را توسعه داد.
۴۱- ارتباط انوار(موجودات)را از نظر سهروردی توضیح داده و بنویسید براین اساس مخلوقات چگونه پدید می آیند؟
پاسخ: در فلسفه مشاء رابطه خدا و موجودات رابطه علت و معلول است. اما در حکمت اشراق این رابطه براساس عشق الهی است. عشق نور الانوار نسبت به خودش به همه موجودات دیگر سرایت می کند . همه موجودات در پرتو فیض و رحمت الهی بوجود می آیند هر جا که نور هست اشعه آن به هر طرف پرتو افکنی می کند. شعاع درخشان نور الانوار همه مخلوقات را پدید می آورد. این عشق ربانی در همه موجودات موج می زند و سبب ربط همه اجزائ هستی می گردد.
۴۲- علم حصولی و علم حضوری را تعریف کرده و رابطه آن دو را بنویسید؟
پاسخ: علم ما به اشیاء خارجی که به واسطه صورت های ذهنی حاصل می شود علم حصولی نام دارد . و علم ما به همین صورت های ذهنی که بی واسطه و مستقیم است علم حضوری خوانده می شود. رابطه آن دو: هر علم حصولی مبتنی بر یک علم حضوری است و بدون علم حضوری هیچ علمی حاصل نمی شود. بنابراین آگاهی ما به اشیاء به علم حضوری بازمی گردد. نکته: صور ذهنی= صور علمیه = صور اشیاء هر سه مترادف اند.
۴۳- معلوم بالذات و معلوم بالعرض را با مثال توضیح دهید؟
پاسخ: صورت های ذهنی که مستقیما برای ما معلوم اندو ذهن ما به آن آگاهی بی واسطه دارد و از طریق علم حضوری دریافت می شود را معلوم بالذات یا معلوم حقیقی می گویند. اما خود اشیاء خارجی (خارج از ذهن) که آگاهی ما به آنها از طریق صورت های ذهنی است معلوم بالعرض یا معلوم مجازی می گویند . معلوم بالذات مانند تصور درخت و معلوم بالعرض مانند خود درخت.
۴۴- علم به نفس و احوال آن را از نظر سهروردی توضیح دهید؟
پاسخ: ما نسبت به خود مان آگاهی داریم این آگاهی بواسطه صورت های ذهنی نیست بلکه بی واسطه و مستقیم است یعنی علم ما به نفس (خود) علمی حضوری است و بنابراین نفس برای ما معلوم بالذات است ما همچنین از احوال درونی خودمان مانند غم و شادی و محبت و نفرت که در درون خود احساس می کنیم آگاهی حضوری و مستقیم داریم . بنابراین ما نسبت به نفس (خود)و نیز احوال درونی خود علم حضوری داریم و آنها برای ما معلوم بالذات هستند.
۴۵- شناخت (علم) حقیقی از نظر سهروردی توضیح دهید
پاسخ: از نظر سهروردی نفس انسان به منزله یک منبع نور است که هم خودش روشنایی است و هم همه چیز در پرتو آن روشن و آشکار می شود. از آنجا که هر شناخت و ادراکی از طریق علم حضوری به نفس است و از انجا که نفس آدمی عین روشنایی است پس هر شناختی در شعاع نورانیت نفس بدست می آید. یعنی درک حقیقت برای انسان به اشراق (روشنایی نور) نفس امکان پذیر است.
۴۶- با توجه به مفهوم مشرق و مغرب، مراتب شناخت و سیر انسان به مدارج معرفت و حقیقت را از نظر سهروردی توضیح دهید؟
پاسخ: (مشرق ها و مغرب ها) نفس انسان یک نور است و در پرتو این نور هم خود را می شناسد و هم اشیاء دیگر را . اگر در نفس نورانیت بیشتری حاصل شود و علم حضوری در او تقویت شود حقایق اشیاء را بهتر می بیند. شدت در نورانیت زمانی میسر است که نفس نور بیشتری را از نور الانوار(خداوند) بدست آورد. به عبارت دیگر نفس مانند مشرقی است که نور حقیقت در آن ظاهر می گردد. جوینده حقیقت از مشرقی به مشرق دیگر گام می نهد و در هر مشرق خورشید حقیقت با ظهور بیشتری برآن طلوع می کند.
۴۷- مشرق اصغر و مشرق اکبر و نسبت آن دو را از نظر سهروردی توضیح دهید؟
پاسخ: مشرق اصغر مرتبه ضعیفی از علم حضوری به نفس است که نقطه آغاز سفر معنوی اوست و مغرب نفس همان هوا های نفسانی است. مشرق اکبر : عبارت است از عالم عقول و نورانیت محض و قرببه نور الانوار. نفس ابتدا در مشرق اصغر قرار دارد و سپس با ترک هوا های نفسانی از مغرب نفس فاصله می گیرد و در اثر تزکیه نفس به مشرق های عالی تری دست می یابد و حقایق برتری بر او ظاهر می شود هر مشرق نسبت به مشرق بالاتر در حکم مغرب است و هر مغرب نسبت به مغرب پایین تر در حکم مشرق است. پس نفس دائما از مغربی به سوی مشرقی درحال سیر روحانی است تا به مشرق اکبر نائل شود و حکیمی متاله گردد.
۴۸- حکایات تمثیلی سهروردی شامل چه مباحثی است؟
پاسخ: مهمترین حکایت تمثیلی او در کتاب «قصه غربه الرغریبه» است. این حکایت چگونگی سلوک طالب حقیقت را در مراتب شناخت و اتصال با فرشتگان و انوار قاهره، و قرار گرفتن نفس سالک در مشرق نور و معرفت توضیح می دهد.
۴۹- چهار اهمیت فلسفه اشراق را ذکر کرده و تاثیر هر کدام را بنویسید؟
پاسخ:۱) تفکیک فلسفه اولی از فلسفه طبیعی و علم نجوم : این امر در تداوم فلسفه اسلامی موثر بود.
۲) اثبات عالم مثال (عالم ملکوت) که واسطه بین عالم طبیعت و عالم فرشتگان است: این امر به حل مسائل مهمی در فلسفه استدلالی منجر شد.
۳) تاکید بر اهمیت علم حضوری نسبت به علم حصولی. این امر سبب شد تا فلسفه استدلالی به عرفان نزدیک شد و در حکمای بعدی به کمال خود رسید.
۴) ارائه چهره جدیدی از علم النفس یا روانشناسی که در فلسفه ابن سینا از مباحث طبیعیات محسوب می شد. بدین ترتیب در فلسفه اشراق نفس به عنوان یک موجود مجرد از ماده از اقسام وجود در فلسفه اولی قرار گرفت.
- hamyar
- hamyar.in/?p=242
مطالب کامل ومناسب بود