جواب درس هشتم عربی دهم انسانی

جواب درس هشتم عربی دهم انسانی

معنی و گام به گام درس ۸ عربی دهم انسانی

جواب درس هشتم عربی دهم انسانی

معنی و گام به گام درس ۸ عربی دهم انسانی

گام به گام عربی دهم انسانی / در بخش زیر برای شما دانش آموزان پایه دهم رشته علوم انسانی جواب درس هشتم (۸) عربی دهم رشته انسانی را آماده کرده ایم. در این مطلب شما میتوانید جواب فعالیت ها و معنی صفحه ۹۶, ۹۷, ۹۸, ۱۰۲, ۱۰۳, ۱۰۵, ۱۰۶, ۱۰۷, ۱۰۸, ۱۰۹ درس ۸ عربی دهم بیابید.

  معنی صفحه ۹۶ درس ۸ عربی دهم انسانی

  معنی درس ۸ عربی دهم انسانی

۱- یا مَنْ فِی الْبِحارِ عَجائِبُهُ مِن دُعاءِ الْجَوشَنِ الْکَبیرِ
معنی: ای آنکه شگفتی‌هایش در دریاست.

۲- یُشاهِدُ أَعضاءُ الْأُسرَهِ فِلْماً رائِعاً عَنِ الدُّلفینِ الَّذی أَنقَذَ إِنساناً مِنَ الْغَرَقِ، وَ أَوْصَلَهُ إلِیَ الشّاطِئِ.
معنی: اعضای خانواده فیلم جالبی را درباره دلفینی که انسانی را از غرق شدن نجات داده و به ساحل رسانده است، مشاهده میکنند.

۳- حامِدٌ: لا أُصَدِّقُ؛ هذا أَمرٌ عَجیبٌ. یُحَیِّرُنی جِدّاً.
معنی: حامد: باور نمی‌کنم؛ این چیزی شگفت انگیز است. واقعاً مرا حیرت زده میکند.

۴- اَلْأَبُ: یا وَلَدی، لَیْسَ عَجیباً، لِأَنَّ الدُّلفینَ صَدیقُ الْإِنسانِ فِی الْبِحارِ.
معنی: پدر: ای پسرم، عجیب نیست؛ زیرا دلفین دوست انسان در دریاهاست.

۵- صادِقٌ: تَصدیقُهُ صَعبٌ! یا أَبی، عَرِّفْنا عَلَی هذَا الصَّدیقِ.
معنی: صادق: باور کردنش سخت است، ای پدرم،  ما را با این دوست آشنا کن.

۶- اَلْأَبُ: لهَ ذاکِرَهٌ قَویَّهٌ، وَ سَمْعُهُ یَفوقُ سَمْعَ الْإنسانِ عَشْرَ مَرّاتٍ، 
معنی: پدر: حافظه‌ای قوی دارد و شنوایی‌اش ده بار بر شنوایی انسان برتری دارد
وَ وَزنُهُ یَبلُغُ ضِعْفَی وَزنِ الْإِنسانِ تَقریباً، 
معنی: و وزنش تقریباً دو برابر وزن انسان است
وَ هوَ مِنَ الْحَیَواناتِ اللَّبونَهِ الَّتی ترُضِعُ صِغارَها.
معنی: و از جانداران پستانداری است که به بچّه‌هایش شیر می‌دهد.

۷- نورا: إنَّهُ حَیَوانٌ ذَکیٌّ یُحِبُّ مُساعَدَهَ الْإنسانِ! أَ لَیْسَ کَذٰلِکَ؟
معنی: نورا: او جانداری باهوش است که کمک به انسان را دوست دارد! آیا این طور نیست؟

۸- اَلْأَبُ: بَلیٰ؛ بِالتَّأکیدِ، تَستَطیعُ الدَّلافینُ أَنْ ترُشِدَنا إِلَی مَکانِ سُقوطِ طائِرَهٍ أَوْ مَکانِ غَرَقِ سَفینَهٍ.
معنی: پدر: آری؛ البتّه، دلفین‌ها می‌توانند ما را به جای سقوط هواپیمایی، یا جای غرق شدن کشتی‌ای راهنمایی کنند.

۹- اَلْأُمُّ: تُؤَدّی الدَّلافینُ دوَراً مُهِمّا فی الْحَربِ وَ السِّلْمِ،
معنی: مادر: دلفین‌ها نقش مهمّی در جنگ و صلح ایفا می‌کنند
وَ تَکْشِفُ ما تَحْتَ الْماءِ مِنْ عَجائِبَ وَ أَسرارٍ، 
معنی: و آنچه را زیر آب است از شگفتی‌ها و رازها کشف می‌کنند
وَ تُساعِدُ الْإِنسانَ عَلَی اکْتِشافِ أَماکِنِ تَجَمُّعِ الْأَسَماکِ.
معنی: و به انسان در یافتن جاهای گرد هم آمدن ماهیان کمک می‌کنند.

معنی صفحه ۹۷ عربی درس ۸ دهم انسانی

  معنی درس ۸ عربی دهم انسانی

۱۰- صادِقٌ: رَأَیْتُ الدَّلافینَ تُؤَدّی حَرَکاتٍ جَماعیَّهً؛ فَهَلْ تَتَکَلَّمُ مَعاً؟
معنی: صادق: دلفین‌ها را دیده‌ام که حرکت‌های گروهی انجام می‌دهند، آیا با هم سخن می‌گویند؟

۱۱- اَلْأُمُّ: نَعَم؛ قَرَأتُ فی مَوسوعَهٍ عِلْمیَّهٍ أَنَّ الْعُلَماءَ یُؤَکِّدونَ أَنَّ الدَّلافینَ تَسْتَطیعُ أَنْ تَتَکَلَّمَ بِاسْتِخدامِ أَصواتٍ مُعَیَّنَهٍ، وَ أَنَّها تُغَنّی کَالطُّیورِ،
معنی: مادر: بله ؛ در یک دانشنامه علمی خواندم که دانشمندان تأکید می کنند که دلفین ها می توانند با بکار گیری  صداهای مشخص و معینی حرف بزنند و آن ها همانند پرنده ها آواز می خوانند
وَ تَبکی کَالْأَطفالِ، وَ تَصفِرُ وَ تَضحَکُ کَالْإِنسانِ.
معنی: و همچون کودکان گریه می کنند و مانند انسان صوت می زنند و می خندند

۱۲- نورا: هَلْ لِلدَّلافینِ أَعداءٌ؟
معنی: نورا: آیا دلفین ها دشمنانی دارند ؟

۱۳- اَلْأَبُ: بِالتَّأکیدِ، تَحسَبُ الدَّلافینُ سَمَکَ الْقِرْشِ عَدوّاً لَها، فَإِذا وَقَعَ نَظَرُها عَلَی سَمَکَهِ الْقِرْشِ، 
معنی: پدر: حتما، دلفین‌ها کوسه ماهی را دشمن خودشان به شمار می‌آورند و هرگاه نگاهشان به کوسه ماهی بیفتد،
تَتَجَمَّعُ بِسُرعَهٍ حَولَها، وَ تَضرِبُها بِأُنوفِهَا الْحادَّهِ وَ تَقتُلُها.
معنی: به سرعت اطرافش جمع می‌شوند و آن را با بینی‌های تیزشان می‌زنند و می‌کُشند.

۱۴- نورا: وَ هَل یُحِبُّ الدُّلفینُ الْإِنسانَ حَقّاً؟
معنی: نورا: و آیا به راستی دلفین انسان را دوست دارد؟

۱۵- اَلْأَبُ: نَعَم؛ تَعالَی نَقرَأْ هذَا الْخَبَرَ فی الْإنتِرنِت: … 
معنی: پدر: بله؛ بیا این خبر را در اینترنت بخوانیم:…
سَحَبَ تَیّارُ الْماءِ رَجُلاً إلَی الْأَعماقِ بِشِدَّهٍ، 
معنی:  موج آب مردی را به شدّت به اعماق کشاند
وَ بَعدَ نَجاتِهِ قالَ الرَّجُلُ:
معنی: و آن مرد پس از نجاتش گفت:
رَفَعَنی شَیءٌ بَغتَهً إلَی الْأَعلَی بِقوَّهٍ،
معنی: ناگهان چیزی با نیرو و قدرت مرا به بالا آورد
ثُمَّ أَخَذَنی إلَی الشّاطِئِ وَ لَمّا عَزَمْتُ أنَ أَشکُرَ مُنقِذی،ما وَجَدْتُ أَحَداً،
معنی: سپس مرا به ساحل برد و هنگامی که تصمیم گرفتم که از نجات دهنده‌ام سپاسگزاری کنم ، کسی را نیافتم،
وَلٰکِنّی رَأَیتُ دُلفیناً کَبیراً یَقفِزُ قُربی فی الْماءِ بِفَرَحٍ.
معنی: ولی دلفین بزرگی را نزدیکم دیدم که با خوشحالی در آب می‌جهید.

  معنی درس ۸ عربی دهم انسانی

۱۶- اَلْأُمُّ: إنَّ الْبَحرَ وَ الْأَسماکَ نِعمَهٌ عَظیمَهٌ مِنَ اللّٰهِ.
معنی: مادر: بی‌گمان دریا و ماهی‌ها نعمتی بزرگ از خداوندند.

قالَ رَسولُ اللّٰهِ (ص):
معنی: فرستاده خداوند فرموده است:

۱۷-  اَلنَّظَرُ فی ثَلاثَهِ أشیاءَ عِبادَهٌ:
معنی:  نگاه کردن به سه چیز عبادت است:

 اَلنَّظَرُ فِی الْمُصحَفِ،
معنی: نگاه کردن به قرآن،

۱۸-وَ النَّظَرُ فی وَجهِ الْوالِدَینِ،
معنی: و نگاه کردن به چهره پدر و مادر،
وَ النَّظَرُ فِی الْبَحرِ.
معنی: و نگاه کردن به دریا.

معنی کلمات درس هشتم عربی دهم انسانی

أَدَّی: ایفا کرد، منجر شد بَلیٰ: آری طُیور: پرندگان «مفرد: طَیر»
أرَشَدَ: راهنمایی کرد تَجَمَّعَ: جمع شد عَرَّفَ: معرّفی کرد
أَرْضَعَ: شیر داد جَماعیّ: گروهی عَزَمَ: تصمیم گرفت
أَعلَی: بالا، بالاتر حادّ: تیز غَنَّی: آواز خوانْد
أُنوف: بینی‌ها «مفرد: أَنف» دَوْر: نقش قَفَزَ: پرید، جهید
أَوصَلَ: رسانید ذاکِرَه: حافظه لَبونَه: پستاندار
بِحار: دریاها «مفرد: بَحْر» سَمَکُ الْقِرْشِ: کوسه ماهی کَذٰلِکَ: همین طور
بَکَی: گریه کرد صَفَرَ: سوت زد مُنقِذ: نجات دهنده
بَلَغَ: رسید ضِعف: برابر در مقدار «ضِعفَینِ: دو برابر» مَوسوعَه: دانشنامه

جواب درست نادرست صفحه ۹۸ عربی دهم انسانی

عَیِّنِ الصَّحیحَ وَ الْخَطَأَ حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ.
درست و غلط را طبق متن درس مشخص کن

۱- اَلدُّلفینُ مِنَ الْحَیَواناتِ اللَّبونَهِ الَّتی تُرضِعُ صِغارَها. درست✅
معنی: دلفین از حیوانات پسانداری است که پچه‌هایش را شیر می‌دهد.

۲- یُؤَدّی سَمَکُ الْقِرشِ دَوراً مُهِمّاً فی الْحَربِ وَ السِّلْمِ . نادرست❌
معنی: کوسه ماهی در جنگ و صلح نقش مهمی را ایفا می‌کند.

۳- سَمْعُ الْإنسانِ یَفوقُ سَمْعَ الدُّلفینِ عَشْرَ مَرّاتٍ . نادرست❌
معنی: شنوایی انسان ده برابر شنوایی دلفین است.

۴- سَمَکُ الْقِرشِ صَدیقُ الْإِنسانِ فِی الْبِحارِ. نادرست❌
معنی: کوسه ماهی دوست انسان در دریاها است.

۵- سَمَکُ الْقِرْشِ عَدوُّ الدَّلافینِ. درست✅
معنی: کوسه ماهی دشمن دلفین‌ها است.

۶- لِلدَّلافینِ أُنوفٌ حادَّهٌ. درست✅
معنی: دلفین‌ها دماغ تیزی دارند

جواب صفحه ۱۰۲ عربی دهم انسانی

أَعرِبِ الْکَلِماتِ الْمُلَوَّنَهَ.
کلمات رنگی را بیان کنید.
۱- اَلْعِلْمُ خَیرٌ مِنَ الْمالِ. اَلْعِلْمُ یَحرُسُکَ وَ أَنتَ تَحرُسُ الْمالَ.
معنی: دانش بهتر از پول است. علم از شما محافظت می کند و شما نگهبان مال هستید.
خَیرٌ : خبر و مرفوع به تنوین رفع
اَلْعِلْمُ : مبتدا و مرفوع به ضمه
کَ : مفعول و مبنی
الْمالَ : مفعول و منصوب به فتحه

۲- شَرَفُ اَلْمَرءِ باِلْعِلْمِ وَ الْأَدَبِ لا بِـالْأَصلِ وَ النَّسَبِ.
معنی: به انسان با علم و ادب احترام بگذار، نه با اصل و نسب.
شَرَفُ : مبتدا و مرفوع به ضمه
أَصلِ : مجرور به حرف جر

ضَعْ فی الْفَراغِ کَلِمَهً مُناسِبَهً.
یک کلمه مناسب را در جای خالی قرار دهید.

جواب صفحه ۱۰۲ عربی دهم انسانی۱- عربی از زبان‌های رسمی در سازمان ملل متحد است.
۲-محبوب‌ترین بندگان خداوند نزد او سودمندترین آنان برای بندگانش است.
۳- به راستی من از فراق تو روزگار را مانند قیامت دیدم.
۴- عالم بدون عمل مانند درخت بدون میوه است.
۵- سعید مزرعه را به دو نصف تقسیم کرد.
۶- یک چهارم از ساکنان جهان از مسلمانان هستند.

جواب صفحه ۱۰۳ عربی دهم انسانی

تَرْجِمْ هٰذِهِ الْجُمَلَ.
این جملات را ترجمه کنید

۱- ﴿رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاهِ﴾ 
معنی: پروردگارا مرا بر پا دارنده نماز قرار ده.

۲- إِنَّ اللهَ أَمَرَنی بِمُداراهِ النّاسِ کَما أَمَرَنی بِإقامَهِ الْفَرائِضِ.
معنی: همانا خداوند مرا به مدارا کردن با مردم دستور داد، همان‌گونه که مرا به برپاداری واجبات دستور داد.

۳- اَللّٰهُمَّ اجْعَلْنی شَکوراً وَ اجْعَلْنی صَبوراً وَ اجْعَلْنی فی عَینی صَغیراً وَ فی أَعْیُنِ النّاسِ کَبیراً. 
معنی: خدایا مرا شاکر و صبور قرار ده و مرا در چشم خود کوچک و در چشمان مردم بزرگ قرار بده.

ترجمه حوار صفحه ۱۰۳ عربی دهم انسانی

مَعَ مُشرِفِ خَدَماتِ الْفُندُقِ
با مدیر داخلی خدمات هتل

اَلسّائِحُ
معنی: گردشگر
مَسؤولُ الِاستِقبالِ
معنی: مسئول پذیرش
عَفواً؛ مَن هوَ مَسؤولُ تَنظیفِ الْغُرَفِ وَ الْحِفاظِ عَلَیها؟
معنی: ببخشید، چه کسی مسئول تمیز کردن اتاق ها و نگهداری از آن هاست؟
اَلسَّیِّدُ دِمَشقیّ مُشرِفُ خَدَماتِ غُرفِ الْفُندُقِ. مَا هیَ الْمُشکِلَهُ؟
معنی: آقای دمشقی مدیر داخلی خدمات اتاق‌های هتل است. مشکل چیست؟
لَیسَتِ الْغُرَفُ نَظیفَهً، و فیها نَواقِصُ.
معنی: اتاق ها تمیز نیستند و کمبودهایی در آن هاست.
أَعتَذِرُ مِنکَ؛ رَجاءً، اِستَرِحْ؛ سَأَتَّصِلُ بِالْمُشرفِ.
معنی: از شما معذرت می خواهم ، لطفاً استراحت کن با مدیر داخلی تماس خواهم گرفت
مَسؤولُ الِاسْتِقبالِ یَتَّصِلُ بِالْمُشرِفِ وَ یَأتِی الْمُشرِفُ مَعَ مُهَندِسِ الصّیانَهِ.
معنی: مسئول پذیرش با مدیر داخلی تماس می گیرد و مدیر داخلی همراه مهندس تعمیرات می آید.
مُشرِفُ خَدَماتِ الْفُندُقِ
معنی: مدیر داخلی خدمات هتل
اَلسّائِحُ
معنی: گردشگر
ما هیَ الْمُشکِلَهُ، یا حَبیبی؟!
معنی: دوست من، مشکل چیست؟!
 لَیسَتْ غُرفَتی وَ غُرَفُ زُمَلائی نَظیفَهً،و فیها نَواقِصُ.
معنی: اتاق من و اتاق همکارانم تمیز نیستند و در آنها کمبود هایی است
سَیَأتی عُمّالُ التَّنظیفِ، وَ مَا الْمُشکِلاتُ الْأُخرَی؟
معنی: کارگران نظافت (نظافتچیان) خواهند آمد و مشکلات دیگر چیست؟
فی الْغُرفَهِ الْأولَی سَریرٌ مَکسورٌ،
معنی: در اتاق اول یک تخت شکسته است،
وَ فی الْغَرفَهِ الثّانیَهِ شَرشَفٌ ناقِصٌ،
معنی: و در اتاق دوم ملافه کم است
وَ فی الْغُرفَهِ الثّالِثَهِ الْمُکَیِّفُ لا یَعمَلُ.
معنی: و در اتاق سوم کولر کار نمی‌کند.
نَعتَذِرُ مِنکُم. سَنُصَلِّحُ کُلَّ شَیءٍ بِسُرعَهٍ؛ عَلَی عَینی.
معنی: از شما عذرخواهی می‌کنیم. همه‌چیز را به سرعت تعمیر خواهیم کرد؛ بر روی چشمم.
تَسلَمُ عَینُکَ!
معنی: چشمت بی‌بلا

جواب تمرین صفحه ۱۰۵ درس ۸ عربی دهم انسانی

🔶 تمرین یک_ الاول
📘عَیِّنِ الْجُملَهَ الصَّحیحَهَ وَ غَیرَ الصَّحیحَهِ حَسَبَ الْحَقیقهِ وَ الْواقِعِ.
جمله درست و نادرست را با توجه به حقیقت و واقعیت معین کن .

۱- عِندَما یَنقَطِعُ تَیّارُ الْکَهرَباءِ فِی اللَّیلِ، یَغرَقُ کُلُّ مَکانٍ فی الظَّلامِ. درست✅
معنی: هنگامی که جریان برق در شب قطع می‌شود همه جا در تاریکی فرو می‌رود.

۲- اَلطّاووسُ مِنَ الطُّیورِ الْمائیَّهِ تَعیشُ فَوقَ جِبالٍ ثَلجیَّهٍ. نادرست❌
معنی: طاووس از پرندگان آبی(آبزی) است که بالای کوه‌های برفی زندگی می‌کند.

۳- اَلْمَوسوعَهُ مُعجَمٌ صَغیرٌ جِدّاً یَجمَعُ قَلیلاً مِنَ الْعُلومِ. نادرست❌
معنی: دانشنامه، واژه‌نامه‌ای بسیار کوچک است که اندکی از دانش‌ها را جمع می‌کند.

۴- اَلْأَنفُ عُضوُ التَّنَفُّسِ وَ الشَّمِّ. درست✅
معنی: بینی عضو تنفس و بویایی است.

۵- اَلْخُفّاشُ طائِرٌ مِنَ اللَّبوناتِ. درست✅
معنی: خفاش پرنده‌ای از پستانداران است.

🔶 تمرین دوم_ الثانی
📘عَیِّنِ الْکَلِماتِ الْمُتَرادِفَهَ وَ الْمُتَضادَّهَ.
کلمات مترادف و متضاد را معین کن

بَعَثَ صِغار شاطِئ أَرسَلَ  بَکَی کِبار أَقَلّ ضَوء بَعُدَ ساحِل
ضَحِکَ ظَلام أَکثَر بَغتَهً قَرُبَ دَفَعَ فَجأَهً کَتَمَ اِستَلَمَ سَتَرَ

پاسخ:

بَعَثَ = أَرسَلَ
فرستاد
بَغتَهً = فَجأَهً
ناگهان
کَتَمَ = سَتَرَ
پنهان کرد / پوشاند
شاطِئ = ساحِل
ساحل
صِغار کِبار
کوچک‌ها / بزرگ‌ها
ضَوء ظَلام
نور / تاریکی
بَکَی  ضَحِکَ
گریه کرد / خندید
دَفَعَ اِستَلَمَ
پرداخت کرد / دریافت کرد
أَقَلّ أَکثَر
کمتر / بیشتر
بَعُدَ قَرُبَ
دور شد / نزدیک شد

جواب تمرین صفحه ۱۰۶ درس ۸ عربی دهم انسانی

🔶 تمرین سوم _ الثالث
📘تَرجِمِ الْآیاتِ وَ الْحَدیثَینِ، ثُمَّ ضَعْ خَطّاً تَحتَ الْجارِّ وَ الْمَجرورِ، وَ اذْکُرْ عَلامَهَ الْجَرِّ.

آیات و حدیث زیر را ترجمه کن سپس زیر جار و مجرور خطّی بکش و علامت اعراب آن را معین کن.

۱- ﴿وَ أَدخَلْناهُم فی رَحَمتِنا إنَّهُم مِنَ الصّالِحینَ﴾
معنی: و آنان را در لطف و رحمت خود داخل نمودیم [زیرا] آنان از نیکوکارانند .
فی رَحَمتِنا ( فی : حرف جرّ / رَحَمه: مجرور به حرف جرّ با کسره ـِـ)
مِنَ الصّالِحینَ: جار و مجرور به جرّ با (ین – یا)

۲- ﴿وّ أَدْخِلْنی بِرَحْمَتِکَ فی عِبادِکَ الصّالِحینَ﴾ 
معنی: و مرا با رحمت خود در شمار بندگان شایسته‌ات درآور.
بِرَحْمَتِـکَ: جار و مجرور ؛  بِ : حرف جر ، رَحَمه: مجرور به حرف جرّ با کسره
فی عِبادِ: جار و مجرور ؛ فی: حرف جر ، عِبادِ : مجرور به حرف جرّ با کسره

۳- ﴿وَ انْصُرْنا عَلَی الْقومِ الْکافِرینَ﴾
معنی: و ما را در برابر کافران یاری کن.
عَلَی الْقومِ جار و مجرور ؛ عَلَی: حرف جر ، الْقومِ: مجرور به حرف جرّ با کسره

۴- ﴿وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِنْ تُرابٍ﴾ 
معنی: و از نشانه‌های او [این است] که شما را از خاک آفرید..
مِن آیاتِ 
مِن تُرابٍ

۵- أَدَبُ الْمَرءِ خَیرٌ مِنْ ذَهَبِهِ.
معنی: ادب انسان از طلای(ثروت) او بهتر است.
مِنْ ذَهَبِهِ

۶- اَلعَطرُ مِن سُنَنِ الْمُرسَلینَ. 
معنی: عطر زدن از سنت های پیامبران است
مِن سُنَن

جواب تمرین صفحه ۱۰۷ درس ۸ عربی دهم انسانی

🔶 تمرین چهارم_ الرابع
📘تَرجِمْ کَلِماتِ الْجَدوَلِ الْمُتَقاطِعِ، ثُمَّ اکْتُبْ رَمزَهُ. (کَلِمَتانِ زائِدَتانِ)
کلمات جدول متقاطع را ترجمه کن ، سپس رمز آن را بنویس . (دو کلمه اضافی است)

جواب تمرین صفحه ۱۰۷ درس ۸ عربی دهم انسانی

۱- کوچک‌ها: صِغار
۲- این طور: کذَٰلکِ
۳- تیز: حادهَّ
۴- پدیده: ظاهِرَه
۵- سوت زدند: صَفَروا
۶- روغن‌ها: زُیوت
۷- نقش: دَوْر
۸- شنوایی: سَمْع
۹- جالب: رائِع
۱۰- نجات دهنده: مُنقِذ
۱۱- نامیدیم: سَمَّیْنا
۱۲- دستبند: سِوار
۱۳- گرم و صمیمی: حَمیم
۱۴- برف‌ها: ثلُوج
۱۵- حافظه: ذاکِرَه
۱۶- پستاندار: لبَونهَ
۱۷- پرندگان: طیُور
۱۸- رسانید: أوَصَلَ
۱۹- باران بارید: أَمطَرَ
۲۰- بخشید: عَفا
۲۱- می‌رسند: یَبْلُغْنَ
۲۲- آواز خواندید: غَنَّیتُم
۲۳- گریه کرد: بکَیَ

قالَ أَمیرُ الْمُؤمنینَ علیٌّ (ع):
«اَلدَّهرُ یَومان: یَومْ لَکَ وَ یَومٌ عَلَیکَ. روزگار دو روز است یک روز به سود تو و روزی به ضرر تو.»

جواب تمرین صفحه ۱۰۸ درس ۸ عربی دهم انسانی

🔶 تمرین پنجم _ الخامس
📘تَرجِمِ الْأحادیثَ ثُمَّ أَعْرِبِ الْکَلِماتِ الْمُلَوَّنَهَ.

معنی: احادیث را ترجمه کن سپس محل اعرابی کلمات رنگی را معیّن کن .
توجه بخش هایی که به این رنگ هستند جهت یادگیری اضافه کردیم

۱- ذِکْرُ اللهِ شِفاءُ الْقُلوبِ.
معنی: یاد خدا شفای دل‌هاست.
ذِکْرُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / شِفاءُ: خبر و مرفوع به ضمه
الله: مضاف الیه و مجرور با کسره ، الْقُلوبِ: مضاف الیه و مجرور با کسره

۲- آفَهُ الْعِلْمِ النِّسیانُ. 
معنی: آفت دانش، فراموشی است.
آفَهُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / النِّسیانُ: خبر و مرفوع به ضمه
الْعِلْمِ: مضاف الیه و مجرور با کسره

۳- اَلْجَلیسُ الصّالِحُ خَیرٌ مِنَ الْوَحْدَهِ.
معنی: همنشین نیکوکار از تنهایی بهتر است.
الْجَلیسُ: مبتدا و مرفوع به ضمه
مِن الْوَحْدَهِ: جار و مجرور
الصّالِحُ : صفت و مرفوع با ضمّه ،خَیرٌ : خبر و مرفوع با ضمّه

۴- اَلْوَحْدَهُ خَیرٌ مِنْ جَلیسِ الّسوءِ.
معنی: تنهایی بهتر از همنشین بد است.
خَیرٌ: خبر و مرفوع به تنوین رفع
الّسوءِ : صفت و مجرور با کسره

۵- لِسانُ الْمُقَصِّرِ قَصیرٌ.
زبان مقصر، کوتاه است.
الْمُقَصِّرِ: مضاف‌الیه و مجرور به کسره
قَصیرٌ: صفت و مرفوع با ضمّه

🔶 تمرین ششم_ السّادِسُ
📘تَرْجِمِ الْآیَه وَ الْأحادیثَ، ثُمَّ أَعْرِبِ الْکَلِماتِ الْمُلَوَّنَهَ.
آیه و احادیث زیر را ترجمه کن ، سپس محل اعرابی کلمات رنگی را معین کن

۱- ﴿وَ یَقولُ الْکافِرُ یا لَیتَنی کُنتُ تُراباً﴾
معنی: کافر می‌گوید ای کاش من خاک بودم.
الْکافِرُ: فاعل و مرفوع به ضمه

۲- مُجالَسَهُ الْعُلَماءِ عِبادَهٌ.
معنی: همنشینی با دانشمندان، عبادت است.
مُجالَسَهُ: مبتدا و مرفوع به ضمه
عِبادَهُ: خبر و مرفوع به تنوین رفع

۳- حُسْنُ السُّؤالِ نِصفُ الْعِلْمِ. 
معنی: سؤال خوب نصف علم است.
حُسْنُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / نِصفُ: خبر و مرفوع به ضمه

۴- اَلْعالِمُ بِلا عَمَلٍ کالشَّجَرِ بِلا ثَمَرٍ. 
معنی: دانشمند بدون عمل مانند درخت بدون میوه است.
اَلْعالِمُ: مبتدا و مرفوع به ضمه
الشَّجَرِ: جارو مجرور، خبر (مبنی)

۵- إذا ماتَ الْإنسانُ انْقَطَعَ عَمَلُـهُ إلّا مِنْ ثَلاثٍ:
صَدَقَهٍ جاریَهٍ، أَوْ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صالِحٍ یَدعو لَهُ. 
معنی: هنگامی که انسان می‌میرد عمل و کار او قطع می‌شود جز سه چیز:
صدقه جاری  یا مداوم، یا علمی که از آن سود برده می‌ِشود یا فرزند صالحی که برایش دعا می‌کند.
الْإنسانُ: فاعل و مرفوع به ضمه
عَمَلُ: فاعل و مرفوع به ضمه

 

جواب بحث علمی صفحه ۱۰۹ درس هشتم عربی دهم انسانی

اِبحَثْ عَن قِصَّهٍ حَقیقیَّهٍ قَصیرَهٍ حَولَ حَیَوانٍ، وَ اکْتُبْها فی صَحیفَهٍ جِداریَّهٍ، ثُمَّ تَرجِمْها إلَی الْفارِسیَّهِ، مُستَعیناً بِمُعجَمٍ عَرَبیٍّ – فارِسیٍّ
یک داستان واقعی کوتاه در مورد یک حیوان پیدا کنید، آن را در روزنامه دیواری بنویسید، سپس با استفاده از فرهنگ لغت عربی-فارسی به فارسی ترجمه کنید.

🔶 داستان کوتاه واقعی در مورد گربه:
کان هناک قطه صغیره تعیش فی حدیقه منزل. کانت القطه جمیله ولطیفه وکانت تحب اللعب والاسترخاء فی أشعه الشمس. ولکن یومًا ما، تعرضت القطه لحادث وأصیبت بجروح خطیره. ولکن بفضل العنایه الجیده والمحبه من صاحب المنزل، تعافت القطه تمامًا وعادت إلى حیاتها الطبیعیه.
یک بچه گربه در یک باغ خانه زندگی می کرد. او زیبا و دوست داشتنی بود و از بازی و استراحت در اشعه های خورشید لذت می برد. اما یک روز، گربه به یک تصادف برخورد کرد و زخم های جدی به دست آورد. با توجه به مراقبت و عشق مالک خانه، گربه بهبود یافت و به زندگی عادی خود بازگشت.

🔶 داستان کوتاه واقعی در مورد اسب:
کان هناک حصان جمیل یعیش فی مزرعه بعیده. کان الحصان یحب الجری والقفز وکان یتمتع بصحه جیده. ولکن فی یوم من الأیام، تعرض الحصان لإصابه خطیره فی ساقه. وبالرغم من العلاج الجید، لم یتمکن الحصان من العوده إلى الجری والقفز مره أخرى. ولکن بفضل العنایه الجیده والمحبه من صاحب المزرعه، تمکن الحصان من العوده إلى الصحه والبدء فی الجری والقفز مره أخرى.
یک اسب زیبا در یک مزرعه دور از شهر زندگی می کرد. او از دویدن و پرش خیلی خوشش می آمد و سلامتی خوبی داشت. اما یک روز، اسب به یک زخم جدی در پاش دچار شد. با وجود درمان خوب، اسب نتوانست به دویدن و پرش برگردد. اما با توجه به مراقبت و عشق مالک مزرعه، اسب به سلامتی بازگشت و دویدن و پرش خود را دوباره شروع کرد.

🔶 داستان کوتاه {غیر}واقعی در مورد دوستی ببر با خرگوش:

کان هناک ذئب صغیر یعیش فی الغابه. کان یحب اللعب والجری مع أصدقائه الحیوانات الأخرى. ولکنه کان یشعر بالوحده فی بعض الأحیان. کان یرید أن یجد صدیقًا حقیقیًا.
فی یوم من الأیام، التقى الذئب الصغیر بأرنب صغیر. کان الأرنب یشعر بالوحده أیضًا وکان یرید أن یجد صدیقًا. بدأ الذئب والأرنب باللعب والجری معًا. أصبحوا أفضل الأصدقاء.
ومنذ ذلک الحین، کان الذئب الصغیر والأرنب الصغیر یلعبان ویجریان معًا فی الغابه. لم یشعر الذئب بالوحده بعد الآن. کان لدیه صدیق حقیقی وممتع.
یک ببر جوان در جنگل زندگی می کرد. او عاشق بازی و دویدن با دوستان حیوانات دیگر بود. اما گاهی اوقات احساس تنهایی می کرد. او می خواست دوست واقعی پیدا کند.
یک روز، ببر جوان با یک خرگوش جوان آشنا شد. خرگوش هم احساس تنهایی می کرد و می خواست دوست پیدا کند. ببر جوان و خرگوش جوان با هم بازی و دویدن شروع کردند. آنها بهترین دوستان شدند.
از آن زمان به بعد، ببر جوان و خرگوش جوان با هم در جنگل بازی و دویدن می کردند. ببر دیگر احساس تنهایی نمی کرد. او یک دوست واقعی و سرگرم کننده داشت.

در بخش بالا از سایت همیار برای شما ، جواب درس هشتم عربی دهم انسانی را قرار دادیم پیشنهاد میشود برای بخش بعدی از جواب درس ۱ عربی دهم انسانی و برای بخش قبلی از جواب و معنی هفتم عربی دهم انسانی استفاده نمایید.
برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.