جواب درس ۳ سوم عربی یازدهم ریاضی و تجربی
جواب و معنی درس سوم عربی یازدهم
جواب و معنی درس سوم عربی یازدهم
انتخاب سریع صفحه :
گام به گام درس سوم عربی دهم ، جواب و معنی صفحه ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸ عربی یازدهم ریاضی و تجربی درس سوم
معنی درس سوم صفحه ۳۴ عربی یازدهم
عَجائِبُ الْأَشجارِ
شگفتی های درختان
۱- ظَواهِرُ الطَّبیعَهِ تُثْبِتُ حَقیقَهً واحِدَهً وَ هیَ قُدرَهُ اللّهِ، وَالْآنَ نَصِفُ بَعضَ هٰذِهِ الظَّواهِرِ.
معنی: پدیده های طبیعت یک حقیقت را ثابت میکند و آن قدرت خداوند است و الان بعضی از این پدیده ها را وصف میکنیم
۲- اَلْعِنَبُ الْبَرازیلیُّ شَجَرَهٌ تَختَلِفُ عَنْ باقی أَشجارِ الْعالَمِ، تَنْبُتُ فی الْبَرازیل،
معنی: انگور برزیلی درختی است که تفاوت دارد از بقیه درختان دنیا در برزیل میروید و میوه هایش روی تنهاش رشد می کند
۳- وَ تَنْمو أَثمارُها عَلَی جِذْعِها، وَ مِن أَهَمِّ مُواصَفاتِ هذِهِ الشَّجَرَهِ أَنَّها تُعْطی أَثماراً طولَ السَّنَهِ.
معنی: و از مهمترین ویژگی های این درخت این است که میوه ها در طول سال میدهد
۴- شَجَرَهُ السِّکویا شَجَرَهٌ مِنْ أَطوَلِ أَشجارِ الْعالَمِ فی کالیفورنیا، قَدْ یَبلُغُ ارْتِفاعُ بَعضِها أکثَرَ مِن مِئهَِ مِتر وَ قَدْ یَبلُغُ قطُرُها تسِعَهَ أَمتارٍ، وَ یَزیدُ عُمرُها عَلیٰ ثَلاثَهِ آلافٍ وَ خَمسِ مِئَهِ سَنَهٍ تَقریباً.
معنی: ارتفاع بعضی از آنها درخت سکویا درختی است از بلندترین درختان دنیا در کالیفرنیا بیشتر از 100 متر میرسد و قطر آن گاهی به نه متر می رسد عمرش 3500 سال تقریباً اضافه میشود
معنی درس سوم صفحه ۳۵ عربی یازدهم
۵- اَلشَّجَرَهُ الْخانِقَهُ شَجَرَهٌ تَنْمو فی بَعضِ الْغاباتِ الِاسْتِوائیَّهِ، تَبدَأُ حَیاتَها بِالِالْتِفافِ حَولَ جِذعِ شَجَرَهٍ وَ غُصونِها،
معنی: درخت خفه کننده درختی است که رشد میکند در بعضی از جنگلهای استوایی زندگیش را با پیچیدن دور تنه درخت و شاخههایش شروع میکند
۶- ثُمَّ تَخْنُقُها تَدریجیّاً. یوجَدُ نَوعٌ مِنها فی جَزیرَهِ قِشم الَّتی تَقَعُ فی مُحافَظَهِ هُرمُزجان.
معنی: و آن را به تدریج خفه میکند نوعی از آن در جزیره قشم که در استان هرمزگان واقع است وجود دارد
۶- مدینۀُ بُردخون فی محافظهِ بوشهر
معنی: شهر بردخون در استان بوشهر
۷- شَجَرَهُ الْخُبزِ شَجَرَهٌ اسْتِوائیَّهٌ تَنمو فی جُزُرِ الْمُحیطِ الْهادِئِ، تَحمِلُ أَثماراً فی نِهایَهِ أَغصانِها کَالْخُبزِ.
معنی: درخت نان درختی استوایی است که در جزیره های اقیانوس آرام رشد میکند میوههایش را در انتهای شاخه هایش مانند نان حمل میکند
یَأکُلُ النّاسُ لُبَّ هٰذِهِ الْأَثمارِ.
معنی: مردم مغز این میوه ها می خورند
معنی درس سوم صفحه ۳۶ عربی یازدهم
۸- شَجَرَهُ النِّفطِ شَجَرَهٌ یَستَخدِمُهَا الْمُزارِعونَ کَسیاجٍ حَولَ الْمَزارِعِ لِحِمایَهِ مَحاصیلِهِم مِنَ الْحَیَواناتِ.
معنی: درخت نفت درختی است که کشاورزان مانند پرچین دور مزارع به کار میگیرند برای حفاظت محصولاتشان از حیوانات کار میگیرند.
۹- لِأَنَّ رائِحَهَ هٰذِهِ الشَّجَرَهِ کَریهَهٌ تَهْرُبُ مِنهَا الْحَیَواناتُ،
معنی: زیرا بوی این درخت ناپسند است و باعث میشود حیوانات از آن فرار کنند
وَ تَحْتَوی بُذورُها عَلَی مِقدارٍ مِنَ الزُّیوتِ لا یُسَبِّبُ اشْتِعالُها خُروجَ أَیِّ غازاتٍ مُلَوِّثَهٍ.
معنی: و دانههایش حاوی مقداری روغن است و آتش گرفتنِ آن، سببِ خروج هیچ گازِ آلوده کنندهای نمیشود.
۱۰- وَ یُمْکِنُ إنتاجُ النِّفطِ مِنْها. وَ یوجَدُ نَوعٌ مِنْها فی مَدینَهِ نیکشَهر بِمُحافَظَهِ سیستان وَ بَلوشِستان بِاسْمِ شَجَرَهِ مِداد.
معنی: و تولید نفت از آن امکان دارد و گونهای از آن در نیک شهر در استان سیستان و بلوچستان به نام درختِ مداد وجود دارد.
۱۱- شَجَرَهُ الْبَلّوطِ هیَ مِنَ الْأَشجارِ الْمُعَمَّرَهِ وَ قَد تَبلُغُ مِنَ الْعُمرِ أَلفَیْ سَنَهٍ.
معنی: درخت بلوط از درختان کهنسال است و عمر آن به دو هزار سال میرسد.
توجَدُ غاباتٌ جَمیلَهٌ مِنها فی مُحافَظَهِ إیلام وَ لُرِستان.
جنگلهای زیبایی از آن در استان ایلام و لرستان وجود دارد.
یَدْفِنُ السِّنجابُ بَعْضَ جَوْزاتِ الْبَلّوطِ السَّلیمَهِ تَحتَ التُّرابِ،
سنجاب برخی دانههای سالم بلوط را زیر خاک دفن میکند
وَ قَدْ یَنْسَی مَکانَها. وَ فی السَّنَهِ الْقادِمَهِ تَنمو تِلْکَ الْجَوزَهُ وَ تَصیرُ شَجَرَهً.
و گاهی جایش را فراموش میکند و در سال آینده، آن دانه میرویَد و درختی میشود.
قالَ الْإمامُ الصّادِقُ (ع):
ازِْرَعوا وَ اغْرِسوا، … وَ اللهِ ما عَمِلَ النّاسُ عَمَلاً أَحَلَّ وَ لا أَطیَبَ مِنهُ.
معنی: امام صادق فرمودهاند: کشاورزی کنید و نهال بکارید، … به خدا سوگند، مردم کاری حلالتر و پاکتر از آن انجام ندادهاند.
معنی کلمات درس سوم عربی یازدهم
أَحَلّ: حلالتر، حلالترین | جِذْع: تنه «جمع: جُذوع» | مَحاصیل: محصولات |
اِشْتِعال: برافروخته شدن، سوختن (اِشْتَعَلَ، یَشْتَعِلُ) | جُزُر: جزیرهها «مفرد: جَزیرَه» | اَلْمُحیطُ الْهادِئُ: اقیانوس آرام |
أَطْیَب: خوبتر، خوبترین = أَحْسَن، أَفْضَل | جَوْزَه: دانۀ گردو، بلوط و مانند آن | مُزارِع: کشاورز = زارِع، فَلّاح |
أَغْصان، غُصون: شاخهها «مفرد: غُصْن» | خَنَقَ: خفه کرد (مضارع: یَخْنُقُ) خانِق: خفهکننده | مُعَمَّر: کهن سال |
اِلْتِفاف: در هم پیچیدن (اِلْتَفَّ، یَلْتَفُّ) | سَبَّبَ: سبب شد (مضارع: یُسَبِّبُ) | مُلَوِّث: آلوده کننده |
بُذور: دانهها «مفرد: بَذْر» | سیاج: پرچین | مُواصَفات: ویژگیها |
غاز: گاز | نَبَتَ: رویید (مضارع: یَنْبُتُ) | |
فالِق: شکافنده | نَصِفُ: توصیف میکنیم | |
لُبّ: مغز میوه | نوَیٰ: هسته |
جواب صفحه ۳۷ عربی یازدهم
📘 ضَعْ فِی الْفَراغِ کَلِمَهً مُناسِبَهً حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ.
با توجه به متن درس یک کلمه مناسب در جای خالی قرار دهید.
۱- تَبْدَأُ الشَّجَرَهُ الْخانِقَهُ حَیاتَها بِالتفاف حَوْلَ جِذْعِ شَجَرَهٍ وَ غُصونِها.
معنی: درخت خفه کننده زندگیاش را با پیچیدن دور تنهٔ درختی و شاخههای آن درخت آغاز میکند.
۲- لا یُسَبِّبُ اشْتِعالُ زُیوتِ شَجَرَهِ النِّفْطِ خُروجَ أَیِّ غازات مُلَوِّثَهٍ.
معنی: افروختن روغن[ها] درخت نفت، سبب خروج هیچ گاز آلایندهای نمیگردد.
۳- توجَدُ غاباتٌ جَمیلَهٌ مِنْ أَشْجارِ الْبَلّوطِ فی محافظه إیلام وَ لُرِستان.
معنی: باغهای زیبایی از درختان بلوط در استان ایلام و لرستان یافت میشود.
۴- قَدْ یَبْلُغُ ارْتِفاعُ بَعْضِ أَشْجارِ السِّکویا أَکثَرَ مِنْ مئه مِتْرٍ.
معنی: گاهی بلندای برخی از درختان سکویا به بیش از یکصد متر میرسد.
۵- تَحْمِلُ شَجَرَهُ الْخُبزِ أَثماراً فی نِهایَهِ أغصانها کَالْخُبْزِ.
معنی: درخت نان میوههایی مانند نان در ته شاخههایش میدهد.
۶- تَنْمو أَثمارُ الْعِنَبِ الْبَرازیلیِّ عَلیٰ جذع شَجَرَتِهِ.
معنی: میوههای انگور برزیلی بر تنه درختش میروید.
ترجمه صفحه ۳۹ عربی یازدهم
اِخْتَبِرْ نَفْسَکَ
خودت را آزمایش کن
تَرجِمْ ما یَلی حَسَبَ قَواعِدِ الْمَعرِفَهِ وَ النَّکِرَهِ.
موارد زیر را با توجه به قواعد معرفه و نکره ترجمه کنید.
۱- ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ﴾
معنی: خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مَثَلِ نور او مانند چراغدانی است که در آن چراغی است، آن چراغ در (داخل) شیشهای است که آن شیشه گویی ستارهای درخشان است.
۲- ﴿… أَرْسَلْنَا إِلَی فِرْعَوْنَ رَسُولاً فَعَصَی فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ …﴾
معنی: پیامبری به سوی فرعون فرستادیم پس فرعون از آن رسول نافرمانی کرد… .
۳- عالِمٌ یُنتَفَعُ بِعِلْمِهِ، خَیرٌ مِنْ أَلْفِ عابِدٍ.
معنی: عالمی که سود برده میشود از علمش، از هزار عابد بهتر است.
ترجمه حوار صفحه ۴۰ عربی یازدهم
(فِی الْمَلعَبِ الرّیاضیِّ)
در ورزشگاه ورزشی
إسماعیل | إبراهیم |
تَعالَ نَذهَبْ إلَی الْمَلعَبِ. معنی: بیا به ورزشگاه برویم. |
لِمُشاهَدَهِ أَیِّ مُباراهٍ؟ معنی: برای دیدن چه مسابقهای؟ |
لِمُشاهَدَهِ مُباراهِ کُرَهِ الْقَدَمِ. معنی: برای دیدن مسابقهٔ فوتبال |
بَینَ مَن هٰذِهِ الْمُباراهُ؟ معنی: این مسابقه بین چه کسانی (تیمهایی) هست؟ |
بَینَ فَریقِ الصَّداقَهِ وَ السَّعادَهِ. معنی: بین تیم صداقت و سعادت |
اَلْفَریقانِ تَعادَلا قَبلَ أُسبوعَینِ. معنی: این دو تیم دو هفته قبل مساوی شدند. |
أَتَذَکَّرُ ذٰلِکَ. معنی: آن را به یاد میآورم. |
أَیُّ الْفَریقَینِ أَقویٰ؟ معنی: کدام یک از دو تیم قویتر هستند؟ |
کِلا هُما قَویّانِ. عَلَینَا بِالذَّهابِ إلَی الْمَلْعَبِ قَبْلَ أَنْ یَمْتَلِئَ مِنَ الْمُتَفَرِّجینَ. معنی: هر دو قوی هستند. باید به ورزشگاه برویم. قبل از اینکه از تماشاچی پر شود. |
عَلیٰ عَینی. تَعالَ نَذهَبْ. معنی: به روی چشم (اطاعت میشود). بیا برویم |
فِی الْمَلعَبِ |
|
اُنظُرْ؛ جاءَ أَحَدُ مُهاجِمی فَریقِ الصَّداقَهِ. سَیُسَجِّلُ هَدَفاً معنی: نگاه کن؛ یکی از مهاجمان تیم صداقت آمد. یک گل خواهد زد. |
هوَ هَجَمَ عَلیٰ مرَمیٰ فَریقِ السَّعادَهِ. هَدَفٌ، هَدَفٌ! معنی: به دروازهبان تیم سعادت حمله کرد. گُــــــل، گُــــــل |
لٰکِنَّ الْحَکَمَ ما قَبِلَ الْهَدَفَ؛ لِماذا؟! معنی: امّا داور گُل را قبول نکرد (نپذیرفت)؛ چرا؟ |
رُبَّما بِسَبَبِ تَسَلُّلٍ: معنی: شاید به خاطر آفساید. |
اُنظُرْ، هَجمَهٌ قَویَّهٌ مِن جانِبِ لاعِبِ فَریقِ الصَّداقَهِ. معنی: نگاه کن، حملهای قوی (قدرتمند) از طرف بازیکن تیم صداقت. |
یُعجِبُنی جِدّاً حارِسُ مَرمیٰ فَریقِ السَّعادَهِ! معنی: از دروازهبان تیم سعادت خیلی خوشم میآید؟ |
مَنْ یَذْهَبُ إلَی النِّهائیِّ؟ معنی: چه کسی به [دور] نهایی میرود؟ |
مَنْ یُسَجِّلْ هَدَفاً یَذْهَبْ إلَی النِّهائیِّ. معنی: هر کس گلی ثبت کند (بزند) به دور (مرحله) نهایی میرود. |
اَلْحَکَمُ یَصْفِرُ. معنی: داور سوت میزند… |
لَقَد تَعادَلا مَرَّهً ثانیَهً بِلا هَدَفٍ. معنی: بار دوم بدون گُل مساوی شدند. |
جواب تمرین صفحه ۴۱ درس ۳ عربی یازدهم
🔶 تمرین یک_ الاول
📘أَیُّ کَلِمَهٍ مِن کَلِماتِ مُعجَمِ الدَّرسِ تُناسِبُ التَّوضیحاتِ التّالیَهَ؟
کدام کلمه از فرهنگ لغت درس با توضیحات زیر مطابقت دارد؟
۱- بَحْرٌ یُعادِلُ ثُلْثَ الْأَرضِ تَقریباً. المُحیطُ الهادئُ
معنی: دریایی که کمابیش برابر یک سوم زمین است = اقیانوس آرام.
۲- اَلتَّجَمُّعُ وَ الدَّوَرانُ حَوْلَ شَیءٍ. الاِلتِفاف
معنی: گردآمدن و پیچیدن پیرامون چیزی = در هم پیچیدن.
۳- اَلَّذی یُعْطیهِ اللهُ عُمراً طَویلاً. المُعَمَّرُ
معنی: کسی که خداوند به او عمری دراز داده است = سالمند.
۴- اَلَّذی یَعْمَلُ فِی الْمَزرَعَهِ. المُزارِعُ
معنی: کسی که در کشتزار کار میکند = برزگر.
۵- صِفاتُ أَحَدٍ أَوْ شَیءٍ. المُواصَفاتُ
معنی: صفتهای فردی یا چیزی = ویژگیها.
🔶 تمرین دوم_ الثانی
📘 تَرْجِمِ الْأَحادیثَ النَّبَویَّهَ، ثُمَّ عَیِّنِ الْمَطلوبَ مِنکَ.
احادیث نبوی را ترجمه کنید، سپس مشخص کنید چه چیزی از شما خواسته شده است.
۱- ما مِنْ مُسلِمٍ یَزرَعُ زَرعاً أَوْ یَغْرِسُ غَرْساً فَیَأکُلُ مِنهُ طَیرٌ أَوْ إنسانٌ أَوْ بَهیمَهٌ إلّا کانَتْ لَهُ بِهِ صَدَقَهٌ.
معنی: هیچ مسلمانی نیست که درختی بنشاسد ، یا زراعتی بکارد و انسانی یا پرنده ای یا انسانی یا چرنده ای از (محصول) آن بخورد ، مگر آنکه برای وی صدقه ای محسوب شود.
اَلْجارَّ وَ الْمَجرورَ: مِن مُسلِمٍ، مِنهُ، لَهُ
وَ اسْمَ الْفاعِلِ: مُسلِمٍ
۲- ما مِنْ رَجُلٍ یَغْرِسُ غَرْساً إلّا کَتَبَ اللهُ لَهُ مِنَ الْأَجرِ قَدْرَ ما یَخْرُجُ مِن ثَمَرِ ذٰلکَ الْغَرْسِ.
معنی: هیچ مردی نیست که درختی بکارد ، مگر اینکه خدا به اندازه میوهای که از آن درخت برون میآید پاداش برای وی ثبت میکند.
اَلْفِعْلَ الْماضیَ: کَتَبَ
وَ الْمَفعولَ: غَرْساً، قَدْرَ
۳- سُئِلَ النَّبیُّ (ص): أَیُّ الْمالِ خَیْرٌ؟ قالَ: زَرْعٌ زَرَعَهُ صاحِبُهُ.
معنی: از پیامبر پرسیده شد: کدام دارایی بهتر است؟ گفت: بذری که صاحبش آن را کاشته است.
اَلْفِعْلَ الْمَجهولَ: سُئِلَ
وَ الْفاعِلَ: صاحِبُ
جواب تمرین صفحه ۴۲ درس ۳ عربی یازدهم
🔶 تمرین سوم _ الثالث
📘أَجِبْ عَنِ الْأَسئِلَهِ التّالیَهِ حَسَبَ الصُّوَرِ.
با توجه به تصاویر به سوالات زیر پاسخ دهید.
بِمَ یَذْهَبُ الطُّلّبُ إلَی الْمَدرَسَهِ؟ هم یَذهَبون بالحافِلَه معنی: دانش آموزان با چه چیزی به مدرسه میروند؟ با اتوبوس میروند |
فی أَیِّ بِلادٍ تَقَعُ هٰذِهِ الْأَهرامُ؟ فی بلاد مِصرَ معنی: این اهرم در کدام کشور دارد؟ در کشور مصر |
کَیفَ الْجَوُّ فی أَردبیل فی الشِّتاءِ؟ الجو بارِدٌ معنی: هوا در زمستان در اردبیل چگونه است؟ هوا سرد است |
لِمَنْ هٰذَا التِّمثالُ؟ لِسیبَوِیْه معنی: این مجسمه از آنِ کیست؟ از سیبویه |
هَل تُشاهِدُ وَجْهاً فی الصّورَهِ؟ نَعَمْ معنی: آیا چهرهای در تصویر (عکس) میبینی؟ بله |
ماذا تُشاهِدُ فَوقَ النَّهرِ؟ بَیتاً / جِسْراً معنی: بالای رودخانه چه میبینی؟ خانهای / پلی |
جواب تمرین صفحه ۴۳ درس ۳ عربی یازدهم
🔶 تمرین چهارم_ الرابع
📘أ: عَیِّنِ التَّرجَمَهَ الصَّحیحَهَ حَسَبَ قَواعِدِ الْمَعرفَهِ وَ النَّکِرَهِ.
الف: ترجمه صحیح را با توجه به قواعد معرفه و نکره تعریف کنید.
جواب تمرین صفحه ۴۴ درس ۳ عربی یازدهم
📘ب: تَرْجِمِ الْجُمَلَ التّالیَهَ حَسَبَ قَواعِدِ الْمَعرفَهِ وَ النَّکِرَهِ، ثُمَّ عَیِّنِ الْمَعرفَهِ وَ النَّکِرَهِ فی ما أُشیر إلَیهِ بِخَطٍّ.
ب: جمله های زیر را طبق قواعد معرفه نکره ترجمه کن سپس معرفه و نکره که با خط به آن اشاره شده است مشخص کن
🔹 سَجَّلَتْ مُنَظَّمَهُ الْیونِسکو مَسجِدَ الْإمامِ وَ قُبَّهَ قابوسٍ فی قائِمَهِ التُّراثِ الْعالَمیِّ.
معنی: سازمان یونسکو مسجد امام و گنبد کاووس را در لیست میراث جهانی ثبت کرد.
قابوس: معرفه علم
التُّراثِ: معرفه به ال
🔹 عِمارَهُ خُسرو آباد فی سَنَندَج یجْذِبُ سُیّاحاً مِن مُدُنِ إیران.
معنی: عمارت خسروآباد در سنندج گردشگرانی را جذب میکند.
سَنَندَج: معرفه به علم
سُیّاحاً: نکره
🔹 حَدیقَهُ شاهزاده قُرْبَ کِرمان جَنَّهٌ فی الصَّحراءِ.
معنی: باغ شاهزاده نزدیک کرمان، بهشتی در بیابان است.
کِرمان: معرفه به علم
جَنَّهٌ: نکره
🔹 مَعْبَدُ کُردکُلا فی مُحافَظَهِ مازَندَران أَحَدُ الْثارِ الْقَدیمَهِ.
معنی: عبادتگاه “کُردکُلا” در استان مازندارن یکی از آثار قدیمی است.
کُردکُلا: معرفه به علم
مازَندَران: معرفه به علم
جواب تمرین صفحه ۴۵ درس ۳ عربی یازدهم
🔶 تمرین پنجم _ الخامس
📘عَیِّنِ الْکَلِمَهَ الصَّحیحَهَ حَسَبَ الْفِعلِ الْماضی.
کلمه صحیح را با توجه به زمان گذشته مشخص کنید.
جهت بزرگ کردن تصویر روی آن کلیک کنید!👇
جواب تمرین صفحه ۴۶ درس ۳ عربی یازدهم
🔶 تمرین ششم _ السادس
📘ضَعْ فِی الْفَراغِ کَلِمَهً مُناسِبَهً.
در جای خالی یک کلمه مناسب قرار دهید.
۱- یُشَجِّعُ الْ ……………… فَریقَهُم فِی الْمَلْعَبِ. (🔘 مُواصَفاتُ /🔘 مَتاجِرُ / ✅مُتَفَرِّجونَ)
معنی: تماشاچیان تیمشان را در ورزشگاه تشویق میکنند.
۲- شُرْطیُّ الْمُرورِ ………حَتّیٰ تَتَوَقَّفَ السَّیّاراتُ. (✅یَصْفِرُ /🔘 یَتَعادَلُ / 🔘 یَمْتَلِئُ)
معنی: پاسور راهنمایی سوت میزند تا خودروها بازایستند.
۳- وَضَعْتُ الْمِصباحَ فی …………… الْبَیتِ. (🔘 تَخْفیضِ /🔘 مِفْتاحِ / ✅مِشْکاهِ)
معنی: چراغ را در چراغدان خانه نهادم.
۴- جَدّی لا ……………… بَعْضَ ذِکْرَیاتِهِ. (🔘 یَغْرِسُ / ✅یَتَذَکَّرُ / 🔘 یَنْبُتُ)
معنی: نیای من برخی از خاطراتش را به یاد نمیآورد.
۵- شارَکَ زُمَلاؤنا فی …………. عِلْمیَّهٍ. (✅مُباراهٍ / 🔘 اِلْتِفافٍ / 🔘 بُذورٍ)
معنی: همکارانمان در مسابقه علمی شرکت کردند.
۶- سَجَّلَ لاعِبُنا …………… رائِعاً. (🔘 جِذْعاً / ✅هَدَفاً /🔘 نَوعیَّهً)
معنی: بازیکن ما گل جالبی را ثبت کرد.
اُکْتُبْ جَمْعَ هٰذِهِ الْأَسْماءِ.
جمع این اسم ها را بنویسید.
✒ردیف یک جدول
سائِح : سُیّاح (گردشگر)
أَثَر : آثار (اثر)
تاریخ : تواریخ (تاریخ)
قَرْیَه : قُرئ (روستا)
✒ردیف دو جدول
عَبْد : عباد (بنده)
دَوْلَه : دُوَل (دولت)
بَهیمَه : بَهائِم (چهارپا)
مَلْعَب : ملاعب (ورزشگاه)
✒ردیف سه جدول
رَسول : رُسُل (فرستاده)
سِرْوال : سَراویل (شلوار)
غُصْن : أغصان (شاخه)
شَجَر : أشْجار (درخت)
✒ردیف چهارجدول
زَیْت : زُیوت (روغن)
حَیّ : أحیاء (زنده)
قَبْر : قُبور (گور)
جواب تمرین صفحه ۴۷ درس ۳ عربی یازدهم
🔶 تمرین هفتم_ الثامن
📘الف: عَینِ الکَلِمَهَ الغَریَبَهَ. (حَسَبَ المَعنی)
۱- دانه های گیاهان – دانه هاى بلوط – دیوار ساختمان – تنه های درختان
۲- دروازهبان – فوتبال – داور مسابقه – شیشه چراغ
۳- شهر – چارپا – روستا – استان
۴- پلیس – نانوا – آهنگر – خاطره
۵- پرچین – هزاران – صدها – ده ها
📘ب: عَینِ الکَلِمَهَ الغَریَبَهَ. (حَسَبَ قَواعِدَ المَعرِفَهَ وَ النکِرهِ)
۶- مجسمه – ایلام – سنندج – کرمانشاه
۷- گردشگران – خیابان – میدان – سازمان
۸- تیم – هدف – لباسها – تماشاگر
۹- سعید – سنجاب – محمود – صادق
۱۰- فاطمه – زهرا – معصومه – خانم
جواب بحث علمی صفحه ۴۸ درس سوم عربی دهم
اَلْبَحثُ الْعِلمیُّ
اِبْحَثْ عَنْ نَصٍّ حَوْلَ أَهَمّیَّهِ زِراعَهِ الْأَشَجارِ.
متنی در مورد اهمیت کاشت درخت بیابید.
فَوائِد زَراعَه الأشجار :
معنی: فواید درخت کاری
۱- تَحدُ من التلوث الجَوی المَوجود فِی البَیئهَ.
معنی: جلوگیری از آلودگی هوای موجود در طبیعت
٢- تَعمِلُ عَلی الزیادَه مِن المَساحات الخَضراء و بالتالی إحداث التَّوازن البَیئی.
معنی: افزایش فضای سبز و در نتیجه ایجاد توازن محیطی
٣- تَعمِلُ عَلی نَشر الظّل فِی أماکنِ الجلوس بِالحَدائق وَ المنتزهات العامَه.
معنی: افزایش سایه برای نشستن در باغ ها و پارک ها
۴- تَخف الأشجار مِن دَرجاتِ الحَراره (تَرفعُ الرطوبه).
معنی: درختان درجه حرارت هوا را کاهش می دهند (رطوبت را بالا می برند)
۵- تَقلل الضَّوضاءِ فِی الطُّرُق والمَساحات المخصصه للعب
معنی: کم کردن سر و صدا در راه ها و جاهای بازی.
۶- صیانه وحفظ التریه ومنع انجرافها فی الأرض المُنحدره.
معنی: حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش در زمین های شیب
۷- اِستِخدامِها کَمصدات ریاحٍ حَول المُدن وَ القُری وَ المَزارع
معنی: استفاده به عنوان مانع باد در اطراف شهرها و روستاها و مزارع.
۸- أهمّیّتِها الاِقتِصادیه المتمثله فِی الاِستِفاده مِن ثمارها.
معنی: اهمیت اقتصادی در استفاده از میوه آنها
۹- أهمّیّتِها الطَّبیه (مَنافِعها الطَّبیه کإنتاجِ الأدویهِ وَ العَقاقیر الّتی تَستَخرِجُ مِن بَذورها وَ أوراقِها و أزهارِها.
معنی: اهمیت پزشکی ( فواید طبی) مانند تولید داروهایی که از تخم، برگ و گل درختان تولید می شود.
- hamyar
- hamyar.in/?p=4538
به نظرم خوبه ولی برا تقلب عالی تره
دمدم گرم
تنکیو خوب بود
عالی بود
عالی