معنی درس ۱۷ فارسی یازدهم + کلمات و آرایه ها (خاموشی دریا)

معنی درس ۱۷ فارسی یازدهم + کلمات و آرایه ها (خاموشی دریا)

آرایه های ادبی درس هفدهم فارسی یازدهم

معنی درس ۱۷ فارسی یازدهم + کلمات و آرایه ها (خاموشی دریا)

آرایه های ادبی درس هفدهم فارسی یازدهم

معنی فارسی یازدهم / درس هفدهم: خاموشی دریا

از شعله
به خاطر روشنایی اش
سپاسگزاری کن،
امّا چراغدان را هم
که همیشه صبورانه در سایه می ایستد،
از یاد مبر.

معنی: از آن هایی که به تو خدمت می کنند، سپاسگزاری کن؛ ولی محبّت افراد گمنام و صبور را نیز فراموش نکن و قدردان آنان هم باش.
کلمات:
*چراغدان: جایی یا ظرفی که در آن چراغ بگذارند
عبارت: سه جمله
سپاسگزاری و چراغدان: نقش مفعول.
قلمرو ادبی:
شعله: نماد انسان های خدمتگزار و روشنایی
چراغدان: نماد انسانهایی که سود می رسانند ولی به چشم نمی آیند
سپاسگزاری کردن از شعله – صبورانه ایستادن چراغدان: تشخیص و استعاره
روشنایی و سایه: تضاد
در سایه ایستادن: کنایه از ناشناخته بودن
شعله و چراغدان و روشنایی: تناسب
واج آرایی «س» و «ش».

 

گریه کنی اگر
که آفتاب را ندیده ای
ستاره ها را هم
نمی بینی.

معنی: اگر برای نداشتن یا از دست دادن نعمتهای باارزش گریه کنی و غمگین باشی، لذّتِ داشتن نعمت های کوچک را هم ازدست می دهی.
قلمرو ادبی:
آفتاب و ستاره: تناسب
آفتاب: استعاره از نعمت های بزرگِ دور از دسترس
ستاره: استعاره از نعمتهای کوچکِ در دسترس.

ماهی در آب خاموش است و
چارپا روی خاک هیاهو می کند و
پرنده در آسمان آواز می خواند.
آدمی،
امّا
خاموشی دریا و
هیاهوی خاک و
موسیقی آسمان را در خود دارد.

معنی: ماهی در آب آرام است، چارپا روی زمین سر و صدا می کند و پرنده در آسمان آزادانه آواز می خواند؛ امّا انسان آرامش موجودات دریایی، غوغای موجودات زمینی و موسیقی آسمان را در وجود خود دارد و به چیزی وابسته نیست.
کلمات:
خاموش:
ساکت
چارپا: هر حیوان چهار دست و پا
هیاهو: غوغا، سر و صدا، فریاد
عبارت: چهار جمله
خاموش: مسند
خاموشی: مفعول
قلمرو ادبی:
خاموشی دریا – هیاهوی خاک: تشخیص و استعاره
خاک اول: مجاز از خشکی
دریا: مجاز از موجودات دریایی
خاک دوم: مجاز از موجودات زمینی
آسمان دوم: مجاز از پرنده
خاموشی و هیاهو – آواز و خاموشی – خاک و آسمان: تضاد
ماهی و دریا و آب – چارپا و خاک – پرنده و آسمان – هیاهو و آواز و موسیقی: تناسب
آدمی هم خاموش است و هم هیاهو دارد: تناقض
ماهی: نماد سکون و آرامش
چارپا: نماد حرکت و زندگی
پرنده: نماد آزادی و رهایی.

هنگامی که
در فروتنی،
بزرگ باشیم،
بیش از همه به آن بزرگ نزدیک شده ایم.

معنی: زمانی که با فروتنی و تواضع، خود را بزرگ و بلندمرتبه کنیم، بیشتر از همه به خداوند بزرگ و بلندمرتبه نزدیک می شویم.
کلمات:
فروتنی: افتادگی، تواضع
آن بزرگ: منظور خداوند است
عبارت: دو جمله
بزرگ اول: نقش مسند
بزرگ دوم: نقش متمم.
قلمرو ادبی:
بزرگ: آرایه تکرار
واج آرایی «ب»

 

ممکن
از ناممکن می پرسد:
« خانه ات کجاست؟»
پاسخ می آید:
«در رؤیای یک ناتوان.»

معنی: انسان توانمند از انسان ناتوان می پرسد: خانه تو کجاست؟ناتوان پاسخ می دهد: خانه ناممکن در افکار و رؤیای انسانهای ناتوان است.
کلمات:
رؤیا:
آنچه انسان در خواب ببیند
عبارت: چهار جمله
در جمله پایانی، فعل «است» به قرینه لفظی حذف شده است.
قلمرو ادبی:
ممکن و ناممکن: تضاد
پرسیدن و پاسخ: تضاد و تناسب
پرسیدن ممکن و پاسخ دادن ناممکن: تشخیص و استعاره
ممکن: نماد انسان های توانمند و پُرامید
ناممکن: نماد انسان های ناتوان و ناامید
واج آرایی «م» و «ن».

گنج حکمت: تجسّمم عشق

آنگاه برزیگری گفت: با ما از «کار» سخن بگو،
و او در پاسخ گفت: من به شما میگویم که زندگی به راستی تاریکی است؛ مگر آنکه شوقی باشد،
و شوق همیشه کور است؛ مگر آنکه دانشی باشد،
و دانش همیشه بیهوده است؛ مگر آنکه کاری باشد،
و کار همیشه تهی ست؛ مگر آنکه مِهری باشد.
شما را اگر توان نباشد که کار خود به عشق درآمیزید، و پیوسته بار وظیفه ای را بی رغبت به دوش کشید،
زنهار، دست از کار بشویید؛ زیرا آنکه با بی میلی، خمیری در تنور نهد، نانِ تلخی واستاند که انسان را تنها نیمه سیر کند.
کار، تجسّم عشق است!
کلمات:
*برزیگر: برزگر، دهقان، کشاورز
شوق: آرزومندی، میل، رغبت، علاقه
تهی: بی ارزش، خالی
درآمیزید: مخلوط کنید
زنهار: آگاه باش، حذر کن
واستاند: بازستاند، پس بگیرد
تجسّم: دارای جسم شدن، در نظر آوردن.
قلمرو ادبی:
زندگی مانند تاریکی: تشبیه
کور بودنِ شوق: تشخیص و استعاره
بیهوده بودن: کنایه از بی ارزشی
بار وظیفه: اضافه تشبیهی
به دوش کشیدن: کنایه از حمل کردن
دست از کار شستن: کنایه از ترک کردن و تمام کردن
نیمه سیر کردن: کنایه از ناقص بودنِ کار
خمیر و تنور و نان : تناسب

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.