معنی شعر خوانی زاغ و کبک فارسی یازدهم

معنی شعر خوانی زاغ و کبک فارسی یازدهم

معنی درس دوم فارسی یازدهم ریاضی و تجربی و انسانی

معنی شعر خوانی زاغ و کبک فارسی یازدهم

معنی شعر خوانی زاغ و کبک فارسی یازدهم :

معنی شعر خوانی صفحه ۲۴ فارسی یازدهم

۱- زاغی از آنجا که فراغی گزید / رخت خود از باغ به راغی کشید

 معنی: زاغی که در فکر آسایش و راحتی بود، بر آن شد که از باغ به صحرا برود.
قلمرو زبانی: فراغ: آسایش، آسودگی (هم آوا؛ فراق: جدایی)
گزیدن: انتخاب کردن (بن ماضی: گزید، بن مضارع: گزین)
راغ: صحرا، دامنه سبز کوه
قلمرو ادبی:
قالب : مثنوی
وزن : مفتعلن مفتعلن فاعلن
زاغ، راغ، باغ : جناس ناهمسان
فراغ، راغ : جناس ناهمسان
رخت : توشه، اسباب و اثاثیه
رخت کشیدن : کنایه از کوچ کردن
واج آرایی : «غ»
تشخیص : زاغ و کبک
پیام: کوچ

۲- دید یکی عرصه به دامان کوه / عرضه ده مخزن پنهان کوه

معنی: زمینی را در دامنه کوه دید که گلها و گیاهانی داشت که مانند گنجینه و اسرار کوه بودند.
قلمرو زبانی:
عرصه: میدان، زمین، پهنه
دامان: دامنه
عرضه ده: ارائه دهنده، نمایانگر
مخزن: گنجینه
قلمرو ادبی:
عرصه، عرضه: جناس ناهمسان
مخزن: استعاره از گل‌ها و گیاهان
پیام: زیبایی و سرسبزی دامنه کوه

۳- نادره کبکی به جمال تمام / شاهد آن روضه فیروزه فام

معنی: کبک بسیار زیبایی در آنجا بود که زیباروی آن باغ سرسبز به شمار می‌رفت.
قلمرو زبانی:
نادره: کمیاب
جمال: زیبایی
شاهد: زیبارو
روضه: باغ، گلزار
فام: رنگ
فیروزه فام: به رنگ فیروزه، فیروزه رنگ
قلمرو ادبی: فیروزه فام: کنایه از سرسبز
پیام: زیبایی کبک

۴- هم حرکاتش متناسب به هم / هم خطواتش متقارب به هم

معنی: هم حرکاتش موزون وهماهنگ بود هم گامهایش نزدیک به هم و زیبا.
قلمرو زبانی:
متناسب: هماهنگ
خطوات: ج خطوه، گام‌ها، قدم ها
متقارب: نزدیک به هم، در کنار هم
قلمرو ادبی: ترصیع (انسانی)
واج آرایی: «م»
واژه آرایی «هم»
پیام: تناسب رفتار

۵- زاغ چو دید آن ره و رفتار را / وان روش و جنبش هموار را

معنی: زاغ هنگامی‌که راه رفتن و شیوه زیبا و هماهنگ کبک را دید،
قلمرو زبانی: چو: هنگامی که
ره و رفتار: راه رفتن و حرکت کردن
روش: راه رفتن، شیوه
جنبش: حرکت
این بیت و بیت پسین موقوف المعنی اند.
قلمرو ادبی:
قافیه: رفتار، هموار
ردیف: را

۶- بازکشید از روش خویش پای / در پی او کرد به تقلید جای

معنی: زاغ از رفتار خود دست کشید و از کبک تقلید کرد.
 قلمرو زبانی:
در پی: به دنبال
تقلید: پیروی
قلمرو ادبی:
پای کشیدن از: کنایه از دست کشیدن، رها کردن
پای، جای: جناس ناهمسان.
پیام: تقلید نا درخور

۷- بر قدم او قدمی می‌کشید / وز قلم او رقمی می‌کشید

معنی: زاغ مانند کبک گام می‌نهاد و از روی نوشته او نقاشی می‌کرد (از او پیروی می‌کرد).
 قلمرو زبانی:
رقم: خط
قلمرو ادبی:
می‌کشید : جناس (کشیدن نخست: برداشتن، کشیدن دوم: نقاشی کردن)
قدم، قلم : جناس ناهمسان
قلم، رقم : تناسب
واج آرایی : ق، م
واژه آرایی : قدم
قلم : مجاز از نوشته
رقمی کشید : نوشتن، نگاشتن
از قلم او رقمی کشیدن : کنایه از پیروی کردن
ترصیع (انسانی)
پیام: تقلید

۸- در پی اش القصه در آن مرغزار / رفت بر این قاعده روزی سه چار

معنی: خلاصه چند روز به این شیوه در آن چمنزار از کبک پیروی کرد.
 قلمرو زبانی:
القصه، خلاصه
مرغزار: جای روییدن مرغ، سبزه زار، زمینی که دارای سبزه و گل های خودرو است.
قاعده: روش
قلمرو ادبی:
پیام: پیروی از کبک

۹- عاقبت از خامی خود سوخته / رهرَوِی کبک نیاموخته

 معنی: سرانجام زاغ به خاطره بی تجربگی اش، زیان دید و راه رفتن کبک را نیز نیاموخت.
قلمرو زبانی:
خامی: کنابه از ناپختگی، کم تجربگی
قلمرو ادبی:
سوختن: کنایه از زیان دیدن
رهروی: راه رفتن
پیام: پایان تقلید نامناسب

۱۰- کرد فرامش ره و رفتار خویش / ماند غرامت زده از کار خویش

 معنی: زاغ با این تقلید کورکورانه، رفتار و شیوه راه رفتن خود را نیز فراموش کرد و از این کار بسیار پشیمان شد.
 قلمرو زبانی:
فرامش: فراموش
ره و رفتار: راه رفتن و حرکت کردن
غرامت زده: تاوان زده، کسی که غرامت کشد، پشیمان
قلمرو ادبی: واژه آرایی: خویش

برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.