سوالات درس ۷ فلسفه دوازدهم انسانی

سوالات درس ۷ فلسفه دوازدهم انسانی

سوالات متن درس ششم ۷ فلسفه دوازدهم

سوالات درس ۷ فلسفه دوازدهم انسانی

سوالات متن درس ششم ۷ فلسفه دوازدهم

سوالات متن فلسفه دوازدهم / کتاب فلسفه ۲ یکی از درس های اختصاصی رشته انسانی در پایه دوازدهم است . این درس دارای سوالات متن میباشد که تیم همیار برای شما عزیزان امروز قصد دارد تا سوالات متن درس هفتم فلسفه دوازدهم را قرار دهد.

توجه: خواندن سوالات سری اول جهت قبولی کافی است اما برای نمره بالا گرفتن سری دوم را حتما بخوانید.
سوالات سری اول همیار: سوالات متن کتاب میباشد که توسط جزوه معلم نوشته میشود
سری دوم سوالات همیار: سوالاتی که در امتحانات نهایی تکرار شده و یا در امتحانات آمده است.
فایل دانلودی انتهای مطلب : سوالات تایپ شده روی متن کتاب فلسفه دوازدهم

درس هفتم: عقل در فلسفه (۱)

۱- کاربردهای عقل در فلسفه را بنویسید.
پاسخ: الف) عقل به عنوان دستگاه تفکر و استدلال
ب) عقل به عنوان یک موجود متعالى و برتر از ماده

۲- عقل به عنوان دستگاه تفکر و استدلال چه کاربردی دارد؟توضیح دهید
پاسخ: انسان با کمک عقل خود استدلال می کند و از این طریق به دانش ها و حقایق دست می یابد و می تواند هستی را از نیستی ، خوب را از بد و درست را از نادرست و حق را از باطل تشخیص دهد. همچنین با کمک عقل می توان دین و آیین درست را انتخاب کرد و در علوم و دانش های مختلف به پیشرفت رسید و از وقت و فرصت ها بهتر بهره برد.

۳- آیا همه افراد از قدرت عقلی یکسانی برخوردارند؟ چگونه می توان توانمندی های عقلی را تقویت کرد؟
پاسخ: خیر، توانمندی های عقلی در کودک به صورت یک استعداد وجود دارد که با تربیت و تمرین به شکوفایی و فعلیت می رسد و تقویت می شود به همین سبب در افراد مختلف این توانایی ها متفاوت است و برخی انسان ها قدرت عقلی بیشتر و بعضی قدرت کمتری دارند.

۴- عالم عقول را تعریف کنید.
پاسخ: بسیاری از فلاسفه معتقدند که علاوه بر عالم طبیعت، عوالم و موجودات دیگری هم وجود دارند که با حواس ظاهری نمی توان آن ها را درک کرد و حقیقت وجودشان مجرد از ماده است. یکی از این عوالم عالم عقل یا عقول است.

۵- ویژگی های عالم عقول و موجودات عقلانی را بنویسید.
پاسخ: این موجودات از جسم و ماده مجردند و در قید زمان و مکان نیستند، در افعال خود نیاز به ابزار مادی ندارند، حقایق اشیا را را از طریق شهود درک می کنند و به مفاهیم و استدلال نیاز ندارند.

۶- موجودات و فرشتگان در عالم عقول از چه طریقی علم و حقیقت را درک می کنند؟
پاسخ: علم این موجودات از طریق استدلال و کنار هم گذاشتن مفاهیم نیست بلکه عقول یا فرشتگان حقایق اشیا را شهود می کنند و به مفاهیم و استدلال مفهومی نیازی ندارند.

۷- از نظر فیلسوفان آیا روح انسان استعداد و توانایی رسیدن به عالم عقول و شهود حقایق را دارد؟ چگونه؟
پاسخ: بله- روح هر انسانی می تواند با تهذیب و تزکیه نفس به مرتبه ای برسد که کاملا از جسم و ماده مجرد باشد و در عین حال که از قوه استدلال برخوردار است همچون فرشتگان بسیاری از حقایق را شهود کند.

۸- عقل و خرد در نزد حکمای ایران قدیم از چه جایگاهی برخوردار بود؟ توضیح دهید.
پاسخ: یکی از کانون های اولیه عقل گرایی و خرد ورزی ایران باستان است که اندیشمندان آن به خرد ورزی و فرزانگی شهرت داشتند. آنان از وجود عقل به عنوان یک وجود متعالى و برتر آگاه بوده اند و به عقل به عنوان تعقل و خرد ورزی اهمیت می داده اند.
در اندیشه حکمای ایران قدیم خرد با وجود آفریدگار، متحد و یگانه است و آفریدگار، کل جهان و موجودات را بر اساس خرد آفریده و با خرد و عقل خود آن ها را رهبری می کند.

۹- کدام فیلسوف یونان باستان از حقیقتی به نام لوگوس سخن گفته ؟ معنای آن را در نزد وی شرح دهید.
پاسخ: هراکلیتوس، لوگوس در نزد او هم به معنای عقل به عنوان حقیقت متعالی است و هم به معنای نطق و سخن و کلمه- کلمه و سخن نزد او ظهور و پرتو عقل هستند و عقل همان حقیقتی است که هم جهان و اشیاء ظهور او هستند و هم کلمات و سخن و به نظر او اشیاء عالم همان کلمات عقل و بیان حکمت و علم او هستند

۱۰- ارسطو قوه ی عقل را بر اساس کاربرد به چند دسته تقسیم کرد؟
پاسخ: عقل نظری
عقل عملی

۱۱- مقصود ارسطو از عقل نظری و عقل عملی چیست؟ مثال بزنید
پاسخ: عقل از آن جهت که درباره اشیاء و موجودات و چگونگی آن ها بحث می کند مانند بحث درباره خدا، کهکشان و درجه حرارت عقل نظری نامیده می شود. | عقل از آن جهت که درباره رفتارهای اختیاری انسان و بایدها و نبایدهای او بحث می کند مانند انسان نباید ظلم کند ، انسان باید راست بگوید عقل عملی نامیده می شود.

۱۲- ارسطو بر اساس عقل، علم و دانش را به چند دسته تقسیم میکند؟ هر یک را تعریف کنید
پاسخ: علم نظری: دانشی که توسط عقل نظری به دست می آید.
علم عملی: علم و دانشی که از عقل عملی به دست می آید.

۱۳- ارسطو چه تعریفی از انسان ارائه می کند؟ مقصود او چیست؟
پاسخ: او انسان را با مفهوم حیوان ناطق تعریف می کند که منظور از نطق همان عقل و تفکر است. او عقل را ذاتی انسان می دانست.

۱۴- ارسطو استدلال را به چند دسته تقسیم کرد و آن ها را در کدام آثار خود تدوین نمود؟
پاسخ: استدلال تجربی و استدلال عقلی محض – او آنها را در بخش منطق آثار خود تدوین نمود.

۱۵- در دوره جدید اروپا و عصر رنسانس عقل چه جایگاهی در اروپا و نزد فلاسفه داشت؟
پاسخ: در این دوره عقل جایگاه ممتازی پیدا کرد و یگانه معیار و مرجع درستی و نادرستی افکار و عقاید تلقی می شد. عقل جای دین را گرفت و دین را در گوشه ای از زندگی انسان های اروپایی به حاشیه راند.

۱۶- توجه فلاسفه مسیحی در دوره دوم حاکمیت کلیسا (قرن دهم تا سیزدهم میلادی) به تبیین مسائل دینی با روش عقلانی چه نتیجه مهمی به دنبال داشت؟
پاسخ: این توجه عقلی به مسائل دینی چون با مبانی اولیه کلیسای کاتولیک سازگاری نداشت منجر به گسترش عقل گرایی و عقب نشینی تفکر دینی در مقابل عقل شد و در رنسانس سبب شد تا عقل جای دین را بگیرد و دین را در حاشیه قرار دهد.

۱۷- در دوره اول حاکمیت کلیسا در اروپا (قرن سوم تا نهم میلادی) عقل چه جایگاهی داشت؟ توضیح دهید.
پاسخ: در این دوره بزرگسان کلیسا دخالت و چون و چرا کردن عقل را عامل تضعیف ایمان می دانستند و حتی برخی عقل را امری شیطانی می پنداشتند و در برابر استدلال های عقلی می ایستادند. در نظر آنان ایمان قوی از آن کسی بود که در برابر شبهه های عقل بایستد و بر ایمان خود استوار بماند.

۱۸- به چه دلیل در دوره دوم حاکمیت کلیسا حکمای مسیحی به تببین عقلانی مسائل دینی روی آوردند و نتیجه آن چه بود؟
پاسخ: آنان تحت تاثیر مطالعه کتاب های ابن سینا و ابن رشد و سایر فیلسوفان مسلمان که به زبان های اروپایی ترجمه شده بود به عقل و تبیین عقلانی مسائل دینی روی آوردند اما چون این توجه با مبانی اولیه کلیسای کاتولیک سازگاری نداشت منجبر به حاکمیت عقل در مقابل دین شد.

۱۹- نظر و دیدگاه دکارت را درباره کارکرد و جایگاه عقل شرح دهید.
پاسخ: او به همه توانایی های عقل مانند بدیهیات عقلی و استدلال های عقلی محض توجه داشت و معتقد بود که عقل می تواند وجود خدا و نفس مجرد انسان و اختیار او را اثبات کند. البته او به عقل به عنوان یک حقیقت برتر و متعالی در جهان و انسان عقیده ای نداشت و عقل را صرفا یک دستگاه استدلال می دانست.

۲۰- از نظر اوگوست کنت، عقل انسان چه زمانی می تواند به واقعیت و علم دست یابد؟
پاسخ: وقتی عقل با روش حسی و تجربی وارد عمل شود و فقط از طریق علم تجربی می توان به شناخت واقعیت رسید.

۲۱- محدوده عملیات عقل را نزد فیلسوفان زیر بیان کنید.
پاسخ: ارسطو: عقل به دو دسته عقل نظری و عملی تقسیم می شود. عقل قوه استدلال و ذاتی انسان است.
بزرگان اولیه کلیسا: عقل عامل تضعیف ایمان و امری شیطانی و مخالف دین است.
فرانسیس بیکن: بهترین روش برای پیشرفت زندگی بشر روش تجربی است نه روش عقلى.
دکارت: عقل صرفا یک دستگاه استدلال است و می تواند وجود خدا ، نفس مجرد و اختیار انسان را اثبات کند.
اوگوست کنت: عقل فقط از طریق علم و روش تجربی می تواند به شناخت واقعیات برسد.

۲۲- تعیین کنید کدام عبارت صحیح و کدام یک غلط است 
پاسخ: ۱- در اندیشه حکمای ایران قدیم، مزدا همان خداوند است (صحیح ✅)
۲- از نظر هراکلیتوس، اشیای عالم همان کلمات عقل هستند که حقیقت برتر است. (صحیح ✅)
۳- هراکلیتوس معتقد به حقیقتی به نام لوگوس بود که به معنای عقل ونطق می باشد. (صحیح ✅)

نکات مهم درس هفتم (به صورت جای خالی)
۱- مفهوم دین ما را به یاد ایمان می اندازد. مفهوم عرفان، شهود و عشق را تداعی می کند و مفهوم فلسفه با عقل و عقلانیت گره خورده است.

۲- فیلسوفان مهم ترین مدافعان عقل هستند. آنان وجه تمایز انسان از حیوان را عقل می دانند و معتقدند منظور ارسطو از حیوان ناطق همان عاقل است.

۳- کاربرد رایج عقل بین مردم به عنوان دستگاه تفکر و استدلال است.

۴- از نظر فیلسوفان توانایی و قدرت عقلی در کودک به صورت استعداد بالقوه وجود دارد و با تمرین و تربیت به شکوفایی و فعلیت می رسد.

۵- استفاده عقل در فلسفه بیشتر از سایر دانش هاست زیرا فلسفه با استدلال های عقلی محض سر و کار دارد.

۶- فیلسوفان الهی معتقدند فرشتگان از عالم عقول هستند و حقایق را از طریق شهود دریافت می کنند.

۷-به عقیده فیلسوفان مسلمان روح انسانی با تهذیب نفس قادر است همچون فرشتگان حقایق را شهود کند.

۸- یکی از کانون های اولیه عقل گرایی و خرد ورزی ایران باستان است و گزارش هایی مانند شاهنامه فردوسی حکایت از توجه و اهمیت عقل در آن دوره دارد.

۹- حکیمان ایران باستان خدا را مزدا می نامیدند و معتقد بودند که خدا بر اساس خرد می آفریند.

۱۰- هراکلیتوس از حقیقتی به نام لوگوس سخن می گفت که به معنای عقل به عنوان حقیقت متعالی و به معنای نطق و سخن و کلمه است.

۱۱- از نظر هراکلیتوس کلمه و سخن و جهان و اشیاء ظهور و پرتو عقل متعالی و برتر هستند و اشیای عالم همان کلمات عقل برتر و بیان علم و حکمت او هستند.

۱۲- ارسطو عقل را بر اساس کاربرد و کاری که انجام می دهد به دو دسته نظری و عملی تقسیم کرد و بر همین اساس دانش بشر را هم بر دو قسم می دانست: دانش نظری و دانش عملی.

۱۳- عقل از آن جهت که درباره رفتارهای اختیاری انسان و باید ها و نبایدها بحث می کند عقل عملی است.

۱۴- عقل از آن جهت که در باره اشیاء و و موجودات و چگونگی آن ها بحث می کند عقل نظری نامیده می شود.

۱۵- ارسطو اقسام استدلال های تجربی و عقلی محض را در بخش منطق آثار خود تدوین کرد.

۱۶- ارسطو انسان را با مفهوم حیوان ناطق تعریف کرد که در آن مقصود از نطق همان تفکر و عقل است. وی عقل را ذاتی انسان می دانست.

۱۷- در عصر رنسانس و دوره جدید اروپا عقل جایگاه ممتازی پیدا کرد و تنها معیار تشخیص درستی یا نادرستی افکار و عقاید شد. همچنین دراین زمان عقل جای دین را گرفت و دین در حاشیه قرار گرفت.

۱۸- در دوره اول حاکمیت کلیسا بزرگان کلیسا عقل را عامل تضعیف ایمان و امری شیطانی می پنداشتند و معتقد بودند که ایمان قوی از آن کسی است که در برابر چون و چرا های عقل بایستد.

۱۹- در دوره دوم حاکمیت کلیسا، فیلسوفان و حکیمان مسیحی تحت تاثیر مطالعه کتاب های ابن سینا و ابن رشد وسایر فیلسوفان مسلمان به عقل و تبیین عقلانی مسائل دینی روی آوردند.

۲۰- در ابتدای دوره رنسانس فلاسفه اروپایی به دو دسته عقل گرا و تجربه گرا تقسیم شدند.

۲۱- فرانسیس بیکن روش تجربی را بهترین روش برای پیشرفت زندگی بشر می دانست .

۲۲- دکارت عقل را صرفا یک دستگاه استدلال به حساب می آورد که توانایی اثبات خدا و نفس مجرد دارد و به عقل به عنوان یک حقیقت متعالی و برتر اعتقادی نداشت.

۲۳- اوگوست کنت به طور کلی عقل فلسفی و کار عقل در تاسیس فلسفه را کاملا ذهنی خواند و معتقد بود که نگاه فیلسوفان به جهان و هستی ناظر بر واقعیت نیست بله ساخته ذهن انسان و تاملات ذهنی است.

۲۴- از نظر اوگوست کنت عقل فقط از طریق علم و روش تجربی می تواند به شناخت واقعیت و علم نائل شود.

سری دوم سوالات درس ۷ فلسفه دوازدهم

 

گزاره های زیرا با گذاشتن علامت ص/غ مشخص کنید.

۱- مکتب کالمی معتزله ، در قرن پنجم مورد پشتیبانی محافل رسمی قرار گرفت.
پاسخ: غلط❌

۲- ابن ماجه در کتاب تهافت التهافت به دفاع از فلسفه و نفی آرای غزالی همت گماشت.
پاسخ: غلط❌

۳- اشاعره طایفه ای از متکلمین بودند که به اصالت عقل اعتقاد کامل داشتند.
پاسخ: غلط❌

۴- غزالی یکی از بزرگترین متکلمین اشعری است که پرچمدار مخلافت بافلسفه مشائی بود.
پاسخ: صحیح✅

جای خالی را باکلمات مناسب کامل کنید.

۵- گروه هایی از علماء و فقهاء و اهل تصوف، دیدگاه…………. حکماءرا با جنبه ……….. دین ناسازگارمی دیدند .
پاسخ: استدلالی-تعبدی

۶- مکتب کالم…………………… نهضتی ضد عقلی بود.
پاسخ: اشعری

۷- با وجود دفع ایراد های غزالی جنبه ……… فلسفه ابن سینا تضعیف شد و زمینه برای رشد جنبه ………. آن مهیا گردید.
پاسخ: استدلالی –اشراقی

۸- ظاهر بینی و زیاده روی ……………….. در مشی استدلالی واکنش های شدید را در عالم اسلام بدنبال داشت.
پاسخ: معتزله

۹- طایفه ای از متکلمان که به اصالت عقل، اعتقاد کاملی داشتند…………………. نامیده می شوند.
پاسخ: معتزله

۱۰- طایفه ای از متکلمان که در قرن ۴و به قصد مبارزه با عناصر غیر اسلامی ظهور کردند…………………. هستند
پاسخ: اشاعره

سوالات تشریحی

۱۱- معتزله چه گروهی بودند؟
پاسخ: چه چیزهایی را انکار می کردند و چرا مورد عکس العمل شدید قرار گرفتند؟ طایفه ای از متکلمین بودند که در قرن دوم هجری پیدا شدند و به اصالت عقل اعتقاد کاملی داشتند. این گروه در استدلال عقلی آن چنان افراط کردند تا جایی که اگر چیزی را در قرآن و حدیث نمی توانستند باعقل خود تطبیق کنند آن را انکار می کردند این ظاهر بینی و زیاده روی درمشی استدلال سبب عکس العمل شدیدی در عالم اسلام گردید و ابوالحسن اشعری بر علیه آنها شورید.

۱۲- معتزله به چه دلیل کرام الکاتبینو کرامات اولیاء را انکار می کردند؟
پاسخ: در مورد کرام الکاتبین می گفتند که خداوند از همه اعمال بندگان کاملا آگاه است و نیازی به حضور فرشتگان نیست. درمورد کرامات اولیاء می گفتند که اگر به غیر انبیاء کسی خرق عادت کند با معجزه انبیاء خلط می شود.

۱۳- مکتب کالمی اشعری چگونه نهضتی بود توسط چه کسی بوجود آمد و هدف آن چه بود؟
پاسخ: مکتبی ضد عقلی بود و توسط ابوالحسن اشعری بوجود آمد و هدف آن زدودن همه عناصر ظاهرا غیر اسلامی از ساحت اسلام بود. آنان می پنداشتند که عناصر غیر اسلامی (میراث یونانیان) آرام آرام وارد حوزه تفکر اسلامی شده ایست.

۱۴- مکتب های کالمی را نام ببرید؟
پاسخ: ۱ (معتزله ۲ (اشعری ۳ (شیعی

۱۵- کتاب های فلسفی غزالی را نام برده و موضوع هریک را بنویسید؟
پاسخ: ۱)مقاصد الفلاسفه: خلاصه فلسفه مشأ ۲) تهافت الفلاسفه: انتقاد از آراء فلاسفه مشاء ، فارابی و ابن سینا

۱۶- ایرادات غزالی چه تأثیری در فلسفه مشاء گذاشت؟
پاسخ: باعث افول فلسفه در سرزمین های شرق شد و این فلسفه به سوی غرب جهان اسلام رهسپار شد.

۱۷- کتاب «تهافت التهافت» از کیست و موضوع آن چیست؟
پاسخ: از ابن رشد و موضوع آن دفاع از فلسفه و نفی آراء غزالی و پاسخ به کتاب تهافت الفلاسفه می باشد.

۱۸- بعد از غزالی چه کسی به مخالفت با فلسفه پرداخت و چه کسی به ایراد های او پاسخ داد؟
پاسخ: امام فخررازی و ایراد های او توسط خواجه نصیرالدین طوسی پاسخ داده شد.

۱۹- ایرادات غزالی و فخررازی چه تأثیری در فلسفه اسلامی گذاشت و زمینه ساز چه فلسفه ای شد؟
پاسخ: هرچند ایرادات غزالی و فخررازی به حکمت مشاء و ارد نبود و بعدها بزرگانی همچون خواجه نصیر الدین طوسی به دفع آن ایرادها پرداختند و نقاط ضعف آنها را روشن ساختند اما به هرحال جنبه استدلالی فلسفه ابن سینا تضعیف شد و زمینه برای رشد و تکامل جنبه اشراقی در فلسفه اسلامی مهیا شد.

۲0- غزالی که بود و چه تأثیری در روند حکمت مشاء گذاشت؟
پاسخ: یکی از بزرگترین متکلمان اشعری و پرچمدار مخالفت با فلسفه مشائی. تأثیر وی به اندازه ای است که فلسفه مشاء در سرزمین های شرقی به جز ایران رو به افول نهاد و فلسفه مشاء به سوی اندلس در سرزمین غرب رهسپار شد.

۲۱- عقل گرایی افراطی معتزله چه نتایجی داشت؟ به طور مختصر بنویسید؟
پاسخ: واکنش های شدیدی را در عالم اسلام به دنبال داشت ابوالحسن اشعری علیه معتزله شورید و عقاید آنها را مخالف دین اسلام اعلام کرد. و این امر سبب تضعیف عقاید کالمی معتزله شد.

دانلود سوالات درس ۷ فلسفه دوازدهم
1MB
برای مشاهده سوالات و گام به گام کتاب‌های درسی خود، کافی است نام درس یا شماره صفحه مورد نظر را همراه با عبارت "همیار" در گوگل جستجو کنید.